
در سال ۱۹۶۰ زمانی که تروخیو دیکتاتور دومنیکن دستور قتل خواهران میرابالها را داد، جنبش زنان در سراسر جهان رو به گسترش بود. قتل آنها نقطه عطفی در مبارزات زنان گردید، زنانِ مبارزِ سراسر جهان خواهانِ به ثبت رسیدن 25 نوامبر روز به قتل رسیدن ( خواهران میرابالها ملقب به پروانهها) با عنوان نه به خشونت علیه زنان شدند . در نهایت در سال ۱۹۹۹ سازمان ملل آن را به ثبت رساند.
دو دهه از به ثبت رسیدن ونزدیک به شش دهه از مرگ پروانههامیگذرد، اما خشونت لجام گسیخته علیه زنان در سراسر جهان گسترش پیدا کرده است.
بنیادگرایی دینی در هیبت ، طالبان، داعش، حوثیها و غیره … خشونت را ازمرز انسانیت گذرانده است. در هیچ دورهی تاریخی، جامعهی انسانی شاهد چنین فجایعی علیه زنان نبوده است که در قرن بیست و یکم مشاهدهگر است. نظام سرمایه از این بنیادگرایی و فروپاشی انسانی بهره مندترازهمیشه گشته و صنعت
سکس را پررونقتر ازگذشته کرده است.
صنعت سکس سومین صنعت پرسود جهان میباشد که بدون هیچگونه هزینهای میلیاردها دلار سود به جیب صاحبان آن واریز میکند.
پرنوگرافی، اسکورت سرویس، فروش زنان و دختران بخصوص به کشورهای عربی، به کارگیری زنان و دختران مهاجر به عنوان مستخدم و در نهایت فروش آنها از نمونههای بارزاین صنعت است.
با نگاهی به تاریخ یک دههی اخیر در کشورهای جهان به خصوص منطقهی اسیا این واقعیت تلخ آشکارترمیگردد:
در حملات داعشیها زنان و دختران کرد ایزدی به بردگی جنسی گرفته شدند.
در طول جنگ عراق و امریکا، زنان و دختران عراقی یا در کشورشان به تنفروش تبدیل گردیدند و یا توسط باندهای قاچاق سازمان یافته از عراق ربوده شدند، طبق اعلام سازمان ملل بیش از دهها هزار دختر و زن جوان درطول جنگ امریکا و عراق ناپدید شده و هیچ اطلاعی از آنها در دست نمیباشد.
حوثیهای یمن که مورد حمایت کشورهای اسلامی منطقه میباشند، زنان و دختران نوجوان را یا به اسیری گرفتهاند ویا از مدارس ربوده و مورد تجاوز قرارداده اند.
بیش از یکصد هزار زن و دختر نوجوان و جوان از اردوگاههای پناهندگی مستقر درمرز ترکیه با سوریه ربوده شده و هیچ نشانی از آنها یافت نگردیده است.
بیش از صدها دخترپناهنده افریقایی مستقردر اردوگاههای پناهندگان درایتالیا، با همکاری مسئولین اردوگاه، شبانه ربوده و به مافیای صنعت سکس فروخته شدهاند.
از ابتدای سال جاری میلادی ۱۲۲ زن در کشور فرانسه توسط شریک زندگیشان به قتل رسیدهاند.
درایران خشونت علیه زنان چنان گسترش یافته است که به تنهایی آمار تمام کشورهای منطقه را می تواند به خود اختصاص دهد:
قتلهای ناموسی، اسید پاشی و کودک همسری:
طبق ماده ۱۰۴۱ قانون مدنی سن ازدواج برای دختران ۱۳ سال میباشد. اما آمارهای اعلام شده حتی فجیعتر از این ماده است:
براساس آمارهای منتشرشده از سوی معاونت امور زنان ریاست جمهوری ، استان خراسان رضوی با ۶۷۵۹ ازدواج بین سنین ۱۰ تا ۱۴ سال در رتبه اول، آذربایجان شرقی با ۳۳۴۸ مورد، سیستان و بلوچستان با ۲۳۵۵ مورد، خوزستان با ۲۱۵۰ مورد در رتبههای بعدی قرار دارند. استان تهران نیز با ۱۷۴۲ مورد ازدواج کودکان ۱۰ تا ۱۴ در رتبه هشتم قرار گرفته است.
فرحناز مینایی پور، مدیر کل امور زنان و خانواده وزارت آموزش و پرورش اعلام نموده است که ۴۲ دانش آموز در استان خراسان شمالی پیش از پایان دوره ابتدایی ازدواج کردهاند.(یعنی سن زیر ۱۲ سال)
مدیر کل ثبت احوال استان قزوین از ازدواج ۹۲۰ دخترزیر ۱۴ سال و یک مورد ازدواج ثبت شده زیر ۱۰ در سال ۹۴ خبرمیدهد. خبری که بسیاری از کنارش در سکوت میگذرند.
ابراهیم نیک نظررئیس اداره ثبت احوال شهرستان اهر از توابع آذربایجان شرقی از ثبت ازدواج ۱۱۴ دختر زیر ۱۵ سال در این شهرستان خبر داد.
سایت تابناک در تاریخ ۷ اردیبهشت سال ۹۷ در خبری اعلام نمود که در سال ۱۳۹۶، ۱۴۸۱ ازدواج مربوط به کودکان زیر ۱۵ سال است.
آمارهای پنهان طبق تحقیق میدانی خبر از تجاوزهای محارم به دختران از سنین کودکی میباشد که نه درمحاکمی ثبت گردیده و نه حمایتی از این کودکان صورت گرفته یا میگیرد.
زنان و دختران ایران از حداقل حقوق اجتماعی، مدنی، فرهنگی محروم میباشند:
عدم حق طلاق، عدم حضانت فرزند، عدم حقوق برابر با مردان چه در دستمزد، چه در ارثیه و چه در دیه و عدم تقسیم اموال به هنگام طلاق.
زنان حق خواندن، نواختن در کنسرتها را ندارند.
زنان معترض به حجاب اجباری به حبسهای طولانی محکوم میگردند.
در آستانهی روزجهانی مبارزه نه به خشونت علیه زنان، گرامی میداریم یاد و خاطرهی خواهران میرابال را، دختران کرد و ایزدی را، زنان و دختران قربانیان جنگ را زنان و دختران قربانیان سنت را.
گرامی میداریم زنان ایرانی معترض به حقوق انسانیشان که محبوس در زندانها میباشند.