جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

اعتصاب ۶۰ هزار کارگر پروژه ای، بستری برای تشکیل “جبهه ی کارگری ایران” – تورج ابوذرخانی

ضرورت دارد، همه ی کسانی که خود را حامی اعتصاب کنندگان می دانند (فعالان کارگری، معلمان، دانشجویان و ...) برای گسترش و پیوند حمایت های مردمی از اعتصابیون در ابعاد ملی، فعالیت خود را متمرکزتر از قبل کنند، تا...

ضرورت دارد، همه ی کسانی که خود را حامی اعتصاب کنندگان می دانند (فعالان کارگری، معلمان، دانشجویان و …) برای گسترش و پیوند حمایت های مردمی از اعتصابیون در ابعاد ملی، فعالیت خود را متمرکزتر از قبل کنند، تا بخش های بزرگ تری از جامعه با اعتصابیون هسو شوند و انگیزه ی ملی برای حمایت از کارگران در بستر ذهن و زندگی مردم به یک فرهنگ تبدیل گردد

با گذشت دو هفته از اعتصاب کارگران پروژه ای‌ صنعت نفت، گاز و پتروشیمی ایران، بزرگترین اعتصاب در طول بیش از ۴ دهه حیات جمهوری اسلامی در کشورمان رقم خورد و کارگران پروژه ای که در بدترین شرایط ممکن با دستمزد زیر خط فقر توسط پیمانکاران وابسته به باندهای حاکم بر وزارت نفت استثمار می شوند، اعتصابی با حضور بیش از ۶۰ هزار کارگر را سازمان دادند.

این اعتصاب چه به لحاظ کمی و چه به لحاظ کیفی از گستردگی و تنوع قابل توجه ای برخوردار است و حقیقتا در شرایطی که نهادهای امنیتی و دولتی سعی دارند، اعتراض های صنفی را در همان قدم اول سرکوب کنند، سازمان دهی ده ها هزار کارگر در کارگاه های مختلف با جغرافیای غیریکسان نمونه ای بارز از رشد مبارزه کارگران ایران به شمار می آید.

تردیدی نیست که چنین اعتصابی جدا از نتیجه ی آن، ثبت در تاریخ جنبش کارگری ایران می شود و درسی است برای مبارزه ی کارگران در سطح منطقه و جهان.

طی هفته ی گذشته شاهد بودیم که مسئولان وزارت نفت با حضور نمایندگان وزارت کار و نهادهای امنیتی تمام سعی خود را برای خاموش کردن اعتراض کارگران رسمی در صنعت نفت که برای ۹ تیر اعلام اعتصاب کرده بودند، انجام دادند و متعهد شدند، فیش حقوقی این ماه کارگران رسمی با افزایش دستمزد (طبق توافق صورت گرفته) همراه شود.

با این وجود، برخورد پیمانکاران با کارگران پروژه ای‌ که در اعتصاب به سر می برند، روز به روز شدت بیشتری به خود گرفته است.

کارگران اعتصابی بارها آماج تهدید، اخراج و در برخی از کارگاه ها حتی با قطع آب و برق استراحتگاه کارگران و تعطیلی غذا خوری ها از سوی بخشی از پیمانکاران روبه رو شدند.

کارگران اعتصابی دارای صندوق اعتصاب نیستند و دستمزدی هم در این مدت دریافت نکرده اند، با گذشت زمان تحمل این شرایط برای آن ها و خانواده هایشان سخت تر از قبل خواهد شد و با تشدید موج پنجم کرونا در کشورمان، آسیب پذیرتر می شوند.

ضرورت دارد، همه ی کسانی که خود را حامی اعتصاب کنندگان می دانند (فعالان کارگری، معلمان، دانشجویان و …) برای گسترش و پیوند حمایت های مردمی از اعتصابیون در ابعاد ملی، فعالیت خود را متمرکزتر از قبل کنند، تا بخش های بزرگ تری از جامعه با اعتصابیون هسو شوند و انگیزه ی ملی برای حمایت از کارگران در بستر ذهن و زندگی مردم به یک فرهنگ تبدیل گردد.

هر چه پیوند لایه های مختلف جامعه با کارگران اعتصابی بیشتر شود، ایستادگی ۶۰ هزار کارگر پروژه ای برای کسب مطالباتشان استوارتر خواهد شد و در نهایت حکومت و کارفرمایان ناچار هستند در برابر خواسته ی کارگران تمکین کنند.

چنین حرکتی نقطه ی آغاز ارتقاء فرهنگ ملی برای مبارزه ی صنفی در ابعاد کشوری و فراهم شدن بستری مناسب برای تشکیل “جبهه ی کارگری ایران” است.

امروز ضرورت تشکیل صندوق کمک به اعتصاب، راه اندازی کمیته یا ستادهای کمک رسانی در اشکال مختلف برای حمایت از اعتصابیون در داخل کشور کاملا احساس می شود.

کارگران و خانواده های آن ها احتیاج مبرم به مواد غذایی و … دارند.

برای پیوند زدن لایه های مختلف جامعه با اعتصابیون می توان از انواع ابتکارها سود برد، برای مثال: تشویق افراد خیر با هدف تهیه ی آذوقه برای اعتصابیون یا خیرات نان با سفارش به نانوایی ها برای یک هفته یا بیشتر در مناطقی که کارگران اعتصابی حضور دارند. 

دعوت از مردم برای این که هزینه ی شب هفت از دست رفتگان خود را به تهیه ی آذوقه برای خانواده ی کارگران اعتصابی اختصاص دهند و…

به عبارتی می توان سعی کرد، آحاد جامعه را با هدف حمایت از کارگران اعتصابی تشویق و سازمان داد تا در هر محله و هر منطقه ای که کارگر اعتصابی وجود دارد، اهالی برای کمک به خانواده او در حد توان خود یاری رسانند.

اما نکته ی دیگری که جای تاکید دارد،

نقش تشکل های کارگری مستقل در رابطه با کارگران اعتصابی است. این مهم تا الان در داخل و خارج از ایران بسیار عالی پیش رفته، اما آن چه اهمیت دارد، تشکیل کمیته یا ستاد حمایت از اعتصاب است که تشکل های مختلف می توانند با مشارکت جمعی در بین خود ایجاد کنند و در نهایت حمایت های جانبی را از مطالبات کارگران سازمان دهند و این اعتصاب را به واحدها و بخش های دیگر صنعت، خدمات و توزیع که مطالبه ی دستمزد یا… دارند، مرتبط کنند.

پر واضح است که از بستر چنین اتحادی می توان به تشکیل جبهه ی کارگری در ابعاد کشوری دست یافت.

با توجه به کارکرد صنفی جبهه ی کارگری ایران که دربرگیری بخش وسیعی از کارگران، معلمان، پرستاران و… را داراست، عملا جنبش کارگری ایران وارد مرحله ای نوین از حیات خود خواهد شد.

حتی در بدترین حالت که این حرکت توسط رژیم سرکوب شود، عملا این جبهه موجودیت یافته و در مراحل مختلف جنبش، بدنه ی تشکل ها به صورت خودجوش در حمایت از جنبش مطالباتی کارگران و زحمتکشان متحد و یک دست واکنش نشان خواهند داد.از فرصت پیش آمده باید نهایت بهره را برد، انتشار چند بیانیه و یا جمع آوری امضا و … لازم است ولی کافی نیست، امروز به پشتوانه اعتصاب گسترده ی کارگران پروژه ای، زمینه و بستر لازم برای تشکیل جبهه ی کارگری فراهم شده است، جا دارد همه ی فعالان مستقل کارگری با تاکید بر کار جمعی در قالب تشکیل ستاد، شورا یا کمیته ی صنفی تشکل های مستقل کارگری در حمایت از کارگران اعتصابی، از این فرصت تاریخی بیشترین استفاده را در جهت کسب منافع صنفی خود و سازمان دهی کارگران در ابعاد کشوری بدست آورند.

https://akhbar-rooz.com/?p=118558 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x