پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۶ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارمین جلسه دادگاه بین‌المللی مردمی آبان؛ جنایت علیه بشریت بود!

در چهارمین جلسه دادگاه بین‌المللی مردمی آبان، شاهد ۲۵۵ شهادت داد "به تجاوز تهدید" و با "اتو و پارچه خیس شکنجه" شده است و شاهد شماره ۲۰۸ گفت در گواهی مرگ برادرش به جای گلوله نوشته‌اند برخورد با شئ تیز
شاهد ۲۵۵ با چهره پوشیده و صدای بازخوانی شده شهادت داد
شاهد ۲۵۵ با چهره پوشیده و صدای بازخوانی شده درباره شرایط انفرادی و شیوه‌های شکنجه شهادت داد

در چهارمین جلسه “دادگاه بین‌المللی مردمی آبان” که برای رسیدگی به اعتراضات سراسری آبان ماه ۱۳۹۸ در لندن تشکیل شده، شاهد ۲۵۵ شهادت داد “به تجاوز تهدید” و با “اتو و پارچه خیس شکنجه” شده است. یک شاهد دیگر به نام سهیل عبدی هم با پخش فیلم توضیح داد چگونه “بسیجیان و نیروهای امنیتی” از آتش زدن انگشتر آیت‌الله خمینی “عصبانی” شده و به سوی مردم شلیک کردند. و شاهد شماره ۲۰۸ گفت در گواهی مرگ برادرش به جای گلوله نوشته‌اند “برخورد با شئ تیز.”

به گزارش بی بی سی شاهد ۲۵۵ با چهره پوشیده و صدای بازسازی شده گفت ۱۸ روز در انفرادی بوده و در این مدت با دست و پای بسته بارها “شکنجه” شده است.

او به حقوقدانان توضیح داد قبل از بازداشت در خیابان شاهد کتک خوردن “یک کودک و مادرش با باتون” بوده و پیش از آنکه بیهوش شود روی زمین زخمی‌های زیادی را دیده از جمله ” یک دختر خانم زیر ۱۳-۱۴ سال و یک پسر که هنوز سبیل درنیاورده بود.”

‘چشم چپم دچار انحراف شده’

روز شنبه ۱۳ نوامبر ثبت شهادت‌ها ادامه داشت از جمله شاهد ۲۵۵ که خلاصه توضیحات او درباره چگونگی بازداشت و شکنجه‌اش به این شرح بود:

“بدون آنکه بپرسند چه کرده‌ای، توهین‌های زشت می‌کردند. من را به بازداشتگاهی بردند که هفده هجده نفر دیگر را دیدم و بین آنها افراد زیر ۱۸ سال بودند. کتک می‌زدند و توهین می‌کردند.۱۸ روز در انفرادی بودم که از لحاظ بهداشتی بسیار وضع وخیمی داشت. از همان‌جا که آب می‌خوردیم، عذر می‌خواهم کارهایمان را [ادرار و مدفوع] می‌کردیم.

به من می‌گفتند جاسوس آمریکا هستم و می‌گفتند اگر همکاری نکنم خانواده‌ام بازداشت می‌شوند. نمی‌گذاشتند بخوابم. بر اثر شکنجه چشم چپم دچار انحراف شده که ممکن است بیشتر شود.

اما چیزی که خیلی من را زجر داد یک شکنجه دیگر بود. من را با دستبند و پابند بدون شلوار و پیراهن روی صندلی نشاندند. روی ران پایم پارچه خیس نازک ‌گذاشتند و اتوی برقی خاموش را روی آن نهادند و به برق زدند. می‌گفتند تا داغ شدن اتو فرصت داری حرف بزنی. وقتی دکمه را می‌چرخانند پارچه آرام آرام داغ می‌شد. پای من سوختگی شدید دارد و اسناد آن را ارائه داده‌ام.

به تجاوز جنسی هم تهدید شدم که انجام نشد اما دائم این تهدید وجود داشت.”

در برابر سوال یکی از وکلا که پرسید او چگونه آزاد شده، در نهایت توضیح داد که با “اعمال نفوذ یک آشنا” از زندان رها شده است.

این شاهد از شیراز شهادت داد که چطور با گلوله ساچمه‌ای زخمی شده است
این شاهد از شیراز شهادت داد که چطور با گلوله ساچمه‌ای زخمی شده است

شاهد از شیراز: مردی با پیراهن سفید به همه شلیک می‌کرد، از عابران گرفته تا نوجوانان

یک شاهد از شیراز که صورت او پوشیده بود شهادتش را اینگونه آغاز کرد: در روز ۲۶ آبان بوی شدید دود و تیراندازی می‌آمد. ده-پانزده نیروی انتظامی، بسیج و لباس شخصی بودند که به سمت مردم تیر می‌زدند. از تیرهای ساچمه‌ای استفاده می‌کردند و تیرهایی که می‌زدند خشاب بزرگ داشت. مردم درهای آهنین مترو را جلوی آنها گرفتند.

به گفته این شاهد بعد از این ماجرا “یک نیروی پلیس جلو آمد و گفت بیایید جلو حرف بزنیم ببینیم مشکل چه است. یک پسر ۱۶-۱۷ ساله که جلو رفت همان مامور پلیس به او شلیک کرد و با تفنگ به پشت گردنش کوبید و او را روی زمین کشید.”

او اضافه کرد: یک آقایی بود با پیراهن سفید که به همه شلیک می‌کرد و برایش مهم نبود. حتی به عابران و به نوجوانان شلیک می‌کردند. من خیلی‌ها را دیدم که ساچمه به کمر آنها خورده بود و همه خونریزی داشتند. می‌گفتند به بیمارستان نروید چون شما را دستگیر می‌کنند.

بر اساس این روایت نیروی انتظامی دوربین همه مغازه‌ها را در یک خیابان ضبط کرد و فیلم‌ آنها را برد.

این زن می‌گوید که روز ۲۸ آبان یک ساچمه به پای او شلیک شد و دیگر به خانه بازگشت.

در ادامه او توضیح داد که در روز اول با پسرش به جمع معترضان پیوسته بود “چون اعتراض‌ها آرام بود و مردم فقط شعار می‌دادند.” او گفت بعد از اینکه مردم دیدند پلیس به یک نوجوان شلیک مستقیم کرد دست به سنگ بردند.

استاد حقوق بین‌الملل: حکومت ایران علیه مردمش مرتکب جنایت علیه بشریت شده است

رابرت هاینش، استاد حقوق دانشگاه لایدن در هلند که با دیوان کیفری بین‌المللی همکاری داشته، در پاسخ به سوالی درباره اینکه شواهد مورد بررسی او از کجا به دست آمده، گفت روایت هر دو طرف ماجرا و همه اظهارات موجود از طرف مقام‌ها و شاهدان وقایع را مطالعه کرده و بر اساس آنها به این نتیجه رسیده است.

رابرت هاینش که با ویدئو در جلسه حضور داشت، در پاسخ به سوال یکی از وکلا درباره اینکه آیا شواهد او نشان می‌دهد تعدادی بیش از عدد اعلام شده ۳۰۴ نفر کشته باشند یا نه، گفت به شواهد دیگری دست نیافته، هرچند ممکن است کشته‌شدگان بیشتر باشد.

آقای هاینش تاکید کرده که بر اساس ماده هفت اساسنامه دیوان کیفری بین‌‎المللی برای تعریف جنایت علیه بشریت، تعداد کشته‌شدگان “ملاک تعیین یک اقدام به عنوان جنایت علیه بشریت نیست” بلکه “قلمرو و محدوده و نظام‌مند و سیستماتیک بودن” از دیگر عوامل تشخیص این جرم است و به گفته این کارشناس حقوق بین‌الملل در سرکوب اعتراضات آبان این جرم در “سراسر ایران اتفاق افتاده و سازمان‌یافته” بوده است.

دادگاه مردمی آبان

شاهد شماره ۱۷۳: ‘مرد اسلحه به دست جلوی چشم من به او شلیک کرد’

سهیل عبدی، شاهد شماره ۱۷۳ به عنوان دومین شاهد امروز درباره شکل‌گیری تظاهرات در شهر شهریار در حاشیه جنوبی تهران توضیح داد. شهریار یکی از نقاطی بود که بیشترین تعداد کشته‌ها در آنجا ثبت شده است.

آقای عبدی گفت که در روز ۲۵ آبان که متوجه شد بنزین سه برابر شده، مثل بقیه معترضان به خیابان آمده تا به گرانی اعتراض کند و دولت قیمت را برگرداند: “من به عنوان یک شهروند معترض بودم چون قیمت بنزین در همه کالاها اثر می‌گذارد. تصمیم گرفتیم ماشین را خاموش کنیم و در خیابان بمانیم و کاملا تظاهرات مسالمت‌آمیز بود. اما حکومت به ما گفت اغتشاشگر. ما اگر قصد اغتشاش داشتیم سنگ یا چوب یا اسلحه دستمان می‌گرفتیم. اما من عکس‌هایی برای شما دارم که می‌فرستم که ببینید دو سه هزار نفر که در عکس مشخصند یک چوب یا سنگ دستشان نیست.”

او درباره مجسمه انگشتر خمینی، در میدان شهریار توضیح داد و گفت “مردم به خاطر خشمی که از آقای خمینی دارند و او را دوست ندارند” مجسمه را آتش زدند: “برای بسیجیان این حرکت خیلی گران تمام شد و گارد گرفتند و به مردم حمله کردند.”

آقای عبدی گفت که متوجه شد بسیجیان و نیروهای امنیتی شروع به آرایش نیروها کردند و “فقط به خاطر آتش زدن انگشتر” شروع به حمله به مردم کردند.

این شاهد می‌گوید قبل از آبان در هیچ تظاهرات و اعتراضی شرکت نکرده بوده است.

شاهد شماره ۱۷۳ گفت “یک مامور که با کلاش شلیک می‌کرد، به سینه یک معترض شلیک کرد که باعث خشم بیشتر مردم شد”. آقای عبدی گفت همان مامور لحظاتی بعد به پای او شلیک کرد و فرار کرد و رفت.

این زن با چهره پوشیده درباره چگونگی کشته شدن برادرش توضیح می‌داد
این زن با چهره پوشیده درباره چگونگی کشته شدن برادرش توضیح می‌داد

شاهد شماره ۲۰۸: در گواهی مرگ برادرم نوشتند برخورد شئ تیز

در ادامه، شاهد شماره ۲۰۸ با چهره پوشیده درباره کشته شدن برادرش شهادت داد. او که نام و چهره‌اش مشخص نیست، به حقوقدانان “دادگاه مردمی” گفت خانواده‌اش از این طریق متوجه گلوله خوردن برادرش شده‌اند که یک نفر گوشی تلفن او را بعد از مدت‌ها بی‌خبری جواب داده و گفته این فرد گلوله خورده است.

شاهد شماره ۲۰۸ گفت که خانواده به چند بیمارستان مراجعه می‌کنند و پسرشان را پیدا نمی‌کنند. تا اینکه در بیمارستان یک آمبولانس برادرش را به بیمارستان می‌برد و خانواده متوجه او می‌شوند.

او گفته تا سه روز جسد برادرش را از سردخانه تحویل ندادند. این شاهد می‌گوید برای تحویل جنازه از آنها درخواست “۲۰۰ هزار تومان پول” کرده بودند که به یک حساب واریز شود.

شاهد شماره ۲۰۸ گفت تا زمان تحویل جسد ماموران امنیتی “برای آنها مزاحمت ایجاد می‌کردند و می‌خواستند به اصرار و مقابل دوربین، خانواده او را شهید حکومت اعلام کنیم.”

او گفته پس از دو سال پیگیری پرونده به آنها اجازه گرفتن وکیل نداده‌اند و گفته‌اند خودشان وکیل می‌گیرند.

در گواهی مرگ به گفته شاهد ۲۰۸ به جای گلوله نوشته‌اند “برخورد شئ تیز”.

https://akhbar-rooz.com/?p=132120 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x