چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

تظاهرات ضدرژیم در کلن و شاه الهی های ما – احد واحدی

برای من و بسیاری از شرکت کنندگان باعث تاسف بود که ما بعد از چهل سال پاگیری فاشیسم مذهبی در ایران، اکنون باید نگران جدی پاگرفتن فاشیسم سلطنتی باشیم. من خود ساعاتی را که در آنجا سپری کردم، روزهای منتهی به انقلاب را می زیستم که فریادهای "حزب فقط حزب الله" گوش فلک را کر می کرد. هرچند مبالغه خواهد بود اگر این پدیده نوظهور و اندک مایه را با ابعاد شعارهای کرکننده آن زمان مقایسه کرد، ولی احساس من تکرار تاریخ این بار به شکل مسخره آن بود

روز شنبه ۲۳ نوامبر ساعت ۲ بعد از ظهر جلوی ایستگاه مرکزی راه آهن در شهر کلن با دعوت عده ای از هموطنان، برای اعتراض به سرکوب و دستگیری های اعتراضات اخیر در ایران گرد آمدیم تا پژواکی از فریاد خشم مردم به جان رسیده میهنمان و انعکاسی از صدای دستگیرشدگان روزهای اخیر کشورمان باشیم. دوستان و هموطنان بیشتری در این نمایش اعتراضی شرکت داشتند که اکثرا” از اهالی کلن و شهرهای اطراف بودند.  بلندگو در اختیار برگزارکنندگان  تظاهرات بود و حاضرین شعارهای آنان را تکرار می کردند. شعارها به زبانهای فارسی و آلمانی بود و پژواک آن ضمن پیچیدن در فضا، تماشاگران آلمانی و غیره را از وقایع تلخ میهنمان آگاه می کرد. تماشا کنندگان به همراه شرکت کنندگان این تظاهرات ضد رژیم، اقدامات امنیتی و سرکوبگرانه رژیم ج. ا. را با نفرت تمام محکوم می کردند.

در این میان عده ای سلطنت طلب سعی در مصادره تظاهرات و وانمود کردن آن بمثابه تظاهراتی در حمایت از رژیم سابق، داشتند. عده ای بدون اعتناء به شعارهایی که از بلندگو پخش می شد، شعارهایی در حمایت از رضا پهلوی می دادند. بتدریج تظاهرات علیه رژیم جمهوری اسلامی به تظاهراتی در دفاع از رژیم استبدادی سرنگون شده پهلوی تبدیل می شد. و این در حالی بود که بیش از هشتاددرصد شرکت کنندگان در تظاهرات، که از مبارزان چپ و دموکرات و بسیاری از آنان زندانیان هر دو رژیم دیکتاتوری بودند، در مقابل سماجت و پررویی این عدهء قلیل، هاج و واج مانده بودند، آنها که هنوز آثار شکنجه و شلاق هر دو رژیم را بر تن داشتند، اندک اندک معترض این وضعیت می شدند. برگزار کنندگان تظاهرات که سعی داشتند این اقلیت خودسر را متقاعد کنند، بیشتر متقاعد می شدند که: “نرود میخ آهنین بر سنگ!” هر کس با این جماعت عوام که از مبارزه سیاسی، برداشتن پرچمهای شاهنشاهی و یا پیچیدن این پرچمها را بر خود می فهمیدند، در گوشه ای وارد بحث و مناقشه شده بودند. کم کم ریتم تظاهرات از بین رفته و بسوی تشنج جدی پیش می رفت. هدایت کنندگان این اقلیت عوام، سعی داشتند به بهانه آرام کردن آنها میکروفون را گرفته و بجای آرام و متقاعد کردن آنها، با بیان این که «اکنون که میلیونها مردم در داخل کشور “رضاشاه، روحت شاد” فریاد می زنند، ما هم باید “وحدت کلمه!” خود را در مقابله با رژیم حفظ کنیم و شعارهای تفرقه افکنانه ندهیم»، آنها خود با سوءاستفاده از نیت خیر برگزارکنندگان تظاهرات و دادن شعار انحرافی فوق، سعی در ریختن بنزین بر آتش برهم زنندگان تظاهرات می کردند. 

برای من و بسیاری از شرکت کنندگان باعث تاسف بود که ما بعد از چهل سال پاگیری فاشیسم مذهبی در ایران، اکنون باید نگران جدی پاگرفتن فاشیسم سلطنتی باشیم. من خود ساعاتی را که در آنجا سپری کردم، روزهای منتهی به انقلاب را می زیستم که فریادهای “حزب فقط حزب الله” گوش فلک را کر می کرد. هرچند مبالغه خواهد بود اگر این پدیده نوظهور و اندک مایه را با ابعاد شعارهای کرکننده آن زمان مقایسه کرد، ولی احساس من تکرار تاریخ این بار به شکل مسخره آن بود. بیشتر متقاعد می شدم که این وضعیت و این پررویی و سماجت عده کمی شاه اللهی – که سالها هر دو نفرشان چهار پرچم و نشان سلطنت با خود داشتند-  نتیجه رفتار برگزارکنندگان برخی تظاهرات های پیشین در این شهر است که همدلی پنهان خود با فالانژهای شاه اللهی را نوعا زیر پرده «برخورد دموکراتیک» عرضه می کردند. حال آنکه این جماعت نادان فالانژیست استحقاق اینهمه تولرانس و تساهل را نداشتند. و اصولا تولرانس در برابر جریانات ضد تولرانس، فاقد موضوعیت است. برای من حیرت انگیز است که برخی از رفقای سابق ما چقدر باید کور باشند که با استناد به پزهای دموکرات نمایانه این یا آن رهبر سلطنت طلب، طالب تحمل «امت» و جماعت شاه اللهی و فالانژی باشند که به هیچ معیار و میزان دموکراسی پایبند نیستند. زهی خیال باطل! تظاهرات کلن نشان داد که درجه شعور و آگاهی این جماعت در حد و اندازهء “شعبان بی مخ” ها و “پری بلنده” هاست.

اینک برخی سلطنت طلبان، که بر عکس نیروهای چپ، عدالتخواه و دموکرات ایران- داغ و درفش چهل ساله دژخیمان اسلامی را به تن ندارند و با پولهای بادآورده در کشورهای اروپایی و … در رفاه و ناز و نعمت زیسته اند و تا این اواخر هیچ نوع فعالیت سیاسی و مبارزاتی بخصوص در داخل کشور نداشتند، از لاک خود خارج شده اند و می خواهند میوه چین حرکات اعتراضی اخیر مردم ایران باشند. این حضرات با پشتیبانی رسانه های قدرتهای بزرگ، به عده ای عوام ناآگاه و فریب خورده چنین تلقین کرده اند که گویا ایران  دوره حکومت پهلوی ها، بهشت برین بوده و بدون دیکتاتوری، تمامی حقوق انسانها در آن ایران رعایت می شده است. سازمانگران فالانژیستهای شاه اللهی چنان جری شده اند که  با راه انداختن عده ای عوام فریب خورده، تظاهراتی را که اکثریت شرکت کنندگانش نیروهای چپ و دموکراتند، به هم می ریزند و هر گردهمایی اعتراضی علیه رژیم را به محل تبلیغ و پخش عکس نمادهای استبداد شاهی تبدیل می کنند، هر تظاهر علیه رژیم ایران را به نام خود می نویسند تا در رسانه های پشتیبانشان بعنوان قدرت شاه پرستان و برای فریب عده بیشتر بکار گرفته شود.

و صد البته این حرکات محدود به کلن نیست. در روزهای اخیر شاهد آن بودیم که در برخی شهرهای دیگر، شاه اللهی ها با   پرچم  ها و نمادهای بسیار سلطنت و تصاویر رضاشاه و رضا پهلوی، پیشاپیش در محل تظاهرات حضور یافته و قبل از شروع تظاهرات این نمادها را میان انبوه جمعیتی که صرفا برای اعتراض علیه رژیم ایران گرد می آمدند، پخش کرده اند. در تظاهرات کلن سخنگویان جریان سلطنت طلب با اغتشاش آفرینی، سعی در سر دادن شعارهای خود و به هم زدن آن داشتند. تا جائیکه در چند مورد من خود شاهد بودم که نیروهای پلیس به حال آماده باش در آمده و برای جلوگیری از درگیری قصد مداخله داشتند. اینهمه سبب نگرانی بسیار بود و بخشی از تظاهرات به بحث درباره این تحرکات فالانژهای شاه اللهی گذشت. همه نگران نوع رفتاری بودند که سالها در ایران تجربه شده اند. 

ما خواهان اقدام واحد همه ایرانیان آزادیخواه و شرافتمند در پشتیبانی از اعتراضات مردم و خواستار اقدام مشترک علیه سرکوب و کشتار و حبس معترضین در کشورمان هستیم. ما با وسعت مشرب و تسامح و تساهل در این راه تلاش می کنیم. ولی نیروی شاه پرستان به اقتضای طبیعت خود و در نتیجه آموزش رهبرانش، هدف دیگری دارند. هدف آنان تنها و تنها تبلیغ سلطنت و  بزرگنمایی طرفداران استبداد شاهی است. آنها از این بزرگنمایی های فریبکارانه،  برای گمراه کردن و فریب افکار عمومی در ایران بهره می برند. اعتراضات اخیر در ایران این جریان را مدام جری تر و وقیح تر کرده است.. آنان با این رفتار خود نمایشگر نظامی هستند که قصد استقرارش را دارند. همانگونه که رفتار حزب اللهی های دوره  دیکتاتوری پهلوی ها نمونه نظام کنونی بود. نیروهای چپ، دموکرات و میهن دوست ایرانی در خارج از کشور باید درباره چگونگی رفتار با شاه اللهی های برهم زننده تظاهرات علیه رژیم بازاندیشی کنند. باید از اغتشاش آفرینی ها و سو استفاده های شاه اللهی ها در تظاهرات عمومی ضد رژیم جلوگیری کرد. وقایع روزهای اخیر در بسیاری از شهرها، باید ما چپ ها، طرفداران دموکراسی و مردم دوستان را به تصمیم جمعی رهنمون شوند. 

افزون بر این، نیروهای چپ و دموکرات صرف نظراز مواضع و نحله های فکری گوناگون برای پاسداشت ارزشهای نیک مبارزه و پیشبرد مواضع صحیح و نتیجه بخش، و بخاطر ممانعت از سوءاستفاده نیروهای دیکتاتوری طلب، باید به اتحاد عملی دست یابند. می توان با توسل به حداقل ها و اتخاذ چند شعار عمومی و محوری، بر روند حوادث جاری تاثیرگذار شد. تجربه طلایی سال ۵۷ و پاگیری فاشیسم مذهبی را نباید از یاد برد.


https://akhbar-rooz.com/?p=13358 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

24 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
احمد صلاحی
احمد صلاحی
4 سال قبل

با سپاس از تذکر مفید شما.
کل نیروی تغییر در ایران لانه دارد و ۴۰ سال ست که در مقابل حکومت اسلامی داعش هزینه میدهند.
زیاد مشکل نیست که ما با هر سلیقه و عقیده که داریم ترازنامه ای برای وقایع قبل و بعداز انقلاب تهیه کنیم>
۱٫ علل گسترش و اوج گرفتن مبارزات مردم علیه حکومت دیکتاتوری پادشاهی در تمام موارد اجتماعی ریز و درشت که در زمینه ها مختلف باعث نارضایتی مردم شده بود را از صدر تا ذیل دوباره بازنگری کنیم.
۲٫ با در نظر گرفتن علل و ریشه های روی دادن انقلاب، ببینیم کدام یک از آن مشکلات و نابسامانی ها بعداز انقلاب اسلامی بر طرف گردید و کدام یک به قوت خود باقی ماند ه و حتی لاینحل تر و پیچیده تر گردیده است .
۳٫ چه مشکلات جدیدی بخاطر ماهیت ارتجاعی و موهومات حکومت اسلامی با جنگ ۸ ساله مناسبات اجتماعی را دستخوش آسیب های جدی و جبران ناپذیر نمود؟
۴٫ به چه دلیل یا دلایلی «می توان » از خطاهای حاکمان گذشته و کنونی چشم پوشی کرد و «تصور» نمود که سیاستمداران همه سر وته از یک کرباسند در حالیکه بدون ذکر نام . میدانیم که تا قبل از کودتای ۲۸ مرداد صد ها انسان میهن دوست و نخبه از نحله های مختلف فکری بمراتب مفید تر و سازنده تر از شاه پرستان و شریعتمداران برای پیشرفت جامعه و رفاه مردم خدمت نمودند.
چگونه می توان حساب این دو جریان اقتدار گرای درباری و مذهبی را از بقیه نحله های فکری جدا نکرد؟
چه تضمینی وجود دارد که شاه پرستان و نیروهای مذهبی مخالف حکومت کنونی حاضر به پذیرفتن نظری .و عملی« برابری حقوق شهورندان در مقابل قانون » گردند؟
تا این دغدغه های بحق مردم نسبت به نیروهای بد سابقه ی حکومتی و مخالف حکومت ها که در عمل اهمیتی به حق حاکمیت مردم نداشته و ندارند و می خواهند مادالعمر سوار بر «خر مُراد» باشند و نسبیت به تمام جنایت ها و غارت های تاکنونی دارائی های مردم حساب پس ندهند و حتی دوباره میخواهند به قدرت برسند.
نه ! چنین نباید گردد.میلیونها نفر در ایران ، آینده ای بهتر از دو حکومت فاسد گذشاه و کنونی می خواهند.
حساب ایرانیان خارج از کشور و ایرانیانی که ۴۰ سال است بدر ایران خاطر انقلاب ۵۷ هزینه می دهند جداست . مگر آنکه نیروهای خارج از کشور با ایرانیان مخالف حکومت اسلامی در ایران همراه شوند.

ریوف رییسی
ریوف رییسی
4 سال قبل

دورود بهمه ازادیخواهان
لحظه ای بفکر هموطنان مظلوم بادست خالی وبا صدای رسابیان میکردننددیکتاتور ننکت باد اعتراض میکردنند متاسفانه جواب جنبش باگلوله داده میشود ایا با پرچم تکان دادن ونعره کشیدن وخودخواهی ها چطوری میتوانید بدرخواستهای انسانی برسی
هرگزنه. ما سالها اسیر شاه الهی وحزب الهی ها هستیم که باشعارهای بی مفهوم وجنبش حق طلبانه را به بیراه میکشانند واز
هیچ حرکت انحرافی ارام نمینشینند هموطن گرامی زمان را ازدست ندهیم صفوف خودمانرافشرده واتحادوهمبستگی را بیشتر
وامیدوارباشیم دیکتاتورها رفتنی اند وبس واز شخص پرستی بیزاریم پیروز باشید ریوف

peerooz
peerooz
4 سال قبل

با عرض معذرت از جناب واحدی که از مطلب به حاشیه رفته ام , در حقیقت کامنتی در باره شاه الهی ها نوشته بودم که منتشر نشد. چهل سال است که ملخک اشی مشی در واشنگتن, با قر و غمزه ادای سیاستمداری در آورده, استخوان لای زخم شده و به گروه ابله تر از خود علامت های گوناگون میدهد. خودش و همه میدانیم که احتمال برگشت سلطنت در ایران کمتر از صفر است. اگر او شعور و شهامت داشت – که ندارد – با اعلان حمایت از جمهوریت, نام نیکی از خودبه جا میگذاشت و به این خیمه شب بازی پایان میداد.

ضمنا در پای صفحه فیسبوکی نظام مافیا شخصی کامنتی گذارده است که “نیما مهرگان Kamelan doroste mafia khondatesh”. میدانیم که نظام مافی خانواده معروفی ست که من یکی از آنها شخصا میشناختم. نمیدانم آیا واقعا کسی به نام نظام مافیا وجود دارد که این ترانه را هم خوانده باشد؟

رحیم
رحیم
4 سال قبل

لطفا همه کامنتها را منتشر کنید

نوید متحدنیا
نوید متحدنیا
4 سال قبل

تنها راه مقابله با رژیم های سلطنتی و آخوندی تشکیل جبهه متحد و فراگیر ضد استبدادی است . هر روز تأخیر در ایجاد چنین جبهه ای عملا کار مردم ستم دیده ایران را که واقعا خسته اند و به جان آمده, به علت نداشتن رهبری دشوار و دشوارتر میکند و دست نیروهای ارتجاعی , واپسگرا و متحد استعمارگران رابرای از آب گل آلود ماهی گرفتن بازتر و بازتر.
به خودآیید ای رهبران چپ و ملی و دمکرات و دست از کوته نظری ها و اختلافاتی که سالهاست از یکدیگر دورتان کرده برداشته و متحد شوید متحد شوید متحد شوید .
آری اتحاد شما در تشکیل این جبهه ی ضد دیکتاتوری حتی میتواند زمینه ساز یک دولت ائتلافی ملی و دمکرات تبعیدی باشد .
باز هم اکیدا کلام یکایک مردم میهن دوست ایران را تکرار باید کرد که میگویند :
تشکیل جبهه متحد علیه دیکتاتوری , ضرورت زمانه

peerooz
peerooz
4 سال قبل

جناب متحد نیا,
طنزی پر معنی میگوید “ما باید حق انتخاب والدین خود را داشته بودیم” تا میشدیم آنچه میخواهیم باشیم. خوشبختانه شما ظاهرا نه تنها والدین بلکه نیاکان خود را هم انتخاب کرده اید. بقیه ما متاسفانه چنین بختی نداشته و هرکس برای خود است. از دست ما کاری بر نمی آید, چهل سال است اینرا آزموده ایم. لابد باید “بریم پیش خدا بانگی برآریم”, شاید فرجی بشود.

peerooz
peerooz
4 سال قبل
پاسخ به  peerooz

زنگ تفریح,

دنبال شعر ” برم پیش خدا بانگی بر آرم” میگشتم که به این صفحه فیس بوکی بر خوردم:

“آهنگهایی که باشون خاطره داریم
January 7, 2012 ·
هر که دیدم یاری داره من ندارم
شب که میشه خانه ای روشن ندارم
برم پیش خدا دادی برآرم
من از کی کمترم یاری ندارم
من چرا یک گل به صد گلشن ندارم
ای خدا من که دل از آهن ندارم
ای خدا من که دل از آهن ندارم

اگه بابام اشتباه نکنه اسم خواننده فوق العاده این آهنگ _نظام مافیا_ ست , :دی
پیشنهاد میکنم ۱۰۰% این آهنگ فوق العاده رو پیدا کنید و از شنیدنش واقعا لذت ببرید
خیلی قشنگه”.

در حقیقت خواننده این آهنگ یاسمین است: https://www.youtube.com/watch?v=sC41VhfZiZ8 که متولد ۱۳۱۳ و متوفی ۱۳۹۷ میباشند.
“بابای” ایشان نه تنها نام خواننده را عوضی گرفته بلکه او را عضو گروه گانگستری مافیا دانسته است و آنرا به عنوان ارثیه برای فرزند جا گذاشته است که به آن افتخار کند. فکر کردم ضرری ندارد بدانید. بدون توضیح.

اصغر الهیاری
اصغر الهیاری
4 سال قبل

پاسخ برای «نوید متحد نیا»
بقول شاعر « به عمل کار بر آید، به سنخندانی نیست »
تشکیل جبهه بدون آزادی بیان و اندیشه و نبودن سازمانهای صنفی و سیاسی معنی ندارد !
کسانی که این شعار ها را تبلیغ کردند کمتر در عمل به شعار های خود پای بند بودند . این ادعا را همین طور سربسته بپذیرید.
در تمام روزهای پیش از انقلاب ناکام ۱۳۵۷ ، با وجودیکه ساواک و سیستم امنیتی حکومت از کار افتاده بود ، فالانژها و حزب الهی ها به رهبری روحانیون و هادی غفاری ها دهان دگر اندیشان را بستند و با چماق نگذاشتند کسی ابراز وجود کند با عربده های «حزب فقط حزب الله رهبر فقط روح الله » و نوحه های مبتذل دیگر تاکتیک «همه باهم » را برای رسیدن به قدرت روحانیون اعمال کردند.تمام جهان سرمایه داری هم از تشکیل حکومت اسلامی برای تقویت سپر دفاعی در مقابل «سوسیالیسم واقعا موجود» حمایت کردند.
بعداز سقوط رسمی حکومت پادشاهی و در بهار آزادی حکومت اسلامی با حمام خون شروع به سرکوب هر صدای اعتراضی نمود و نشان داد که معنی «همه باهم» چه بود. امروز بعداز ۴۰ سال دیگر دیر است که در این باره صحبت کنیم ولی بخاطر نسلی که بعداز انقلاب در جامعه ی عجیب حکومت دینی پرورش یافته باید تکرار کرد و گفت و فیلم ها و عکس ها را نشان داد که بر سر مردم آوردند.
امروز در ایران تحت فشاری بمراتب سهمگین تر از زمان حکومت شاهنشاهی هنوز امکان حرکت های وسیع مانند سالهای ۵۶ و ۵۷ وجود ندارد. دیگر روحانیون با حکومت جنایتکار اسلامی مشکلی ندارند که به بهانه نماز عید فطر مردم را علیه حکومت خامنه ای بسیج کنند . از احزاب و سازمانها در همان حد سال ۵۶ و ۵۷ هم در ایران خبری نیست ، کانون نویسندگان ایران بعداز مهر ماه سال ۱۳۵۶ دیگر نتوانست جلسه سخنرانی تشکیل دهد . جنبش دانشجوئی را نابود کردند مردم را دقیقا در بین زندگی و مرگ قرار داده اند که می بینیم دست خالی بپا خاسته اند نه فقط در آبان ماه ۹۸ بلکه در تمام ۴۰ سال حکومت ننگین عقب مانده ترین جزیانات اجتماعی ایران.
حال بر اساس رفتار شاه پرستان و هر شخص و گروهی که واقعیت ۴۰ سال حکومت جنایتکار را نادیده میگیرد و بجای حمایت از مردم ایران به فکر خودنمائی ست چرا باید به آنها اهمیت داد؟
حتی اگر شبکه اطلاعاتی سپاه آدمخواران اسلامی در ایران ترک بر داشت و مردم توانستند در خیابانها به تباهی حکومت بیش از پیش اعتراض کنند شعار «همه باهم » باید ممنوع گردد. دیگر نباید به نیروهای سیاه و دیکتاتور اجازه داد تا سرنوشت مردم را در دست های کثیف خود نابود کنند.
تشکیل جبهه بدون آزادی بیان و اندیشه و نبودن سازمانهای صنفی و سیاسی معنی ندارد .
بهمین دلیل از تجربه «همه باهم» ۵۷ باید عبرت گرفت و به جریانهائی که اصلا اعتقادی به آزادی بیان و اندیشه ندارند و دشمن سازمانهای صنفی و سیاسی و حق حاکمیت مردم بوده و هستند روی خوش نشان نداد و وظایف امرو را به فردا موکول نکرد. خمینی و حزب الهی ها در تمام روزهای قبل از انقلاب وعده و وعید دادند دیگر بس است !
تعاریف جبهه و شرائط تشکیل آن را سر سری نگیریم.

شجاعی
شجاعی
4 سال قبل

در پاسخ به دوست گرامی متحد نیا
جانا سخن از زبان ما میگویی

بابک
بابک
4 سال قبل

نوید عزیز باید بگم : « جانا سخن از زبان ما میگویی » ولی متأسفانه کو گوش شنوا .

الف باران
4 سال قبل

باید دانست و به همگان خاطر نشان ساخت که خواستگارهای سرنوشتی آینده مردم ایران به مردم داخل ایران مربوط بوده و هیچ سازمان یا حزبی خارج از ایران فاقد صلاحیت آن خواهد بود . حمایت از مردم ایران نیازی به تبلیغات و تزریقات لاشخورخواهانه سازمانی ندارد..

آـ بزرگمهر
آـ بزرگمهر
4 سال قبل
پاسخ به  الف باران

پیام شما نیاز به رسانه ای وسیع و مردمی دارد .
رسانه های قدرتهای جهان ، مانند ارکستر بزرگ ناهنجاری در خدمت ارتجاع شکست خورده و حاکم ایران ست ، هر وقت که خواست صداهای ناهنجاری را پخش می کند.
تلویزیون دولتی فرانسه در سال ۲۰۱۸ فیلم « فرح دیبا» را ساخت. حالا که مردم ایران بپا خاستند ، تلویزیون دولتی سوئد که چندی پیش سفر وزیر خارجه حکومت کشتار اسلامی ایران را با «آب و تاب» چندش آوری پوشش داد . چند شب متوالی در این شرائط فیلم « فرح دیبا » را نشان داد.
بار دیگر داستانهای تکراری روزنامه نگاران مبتذل غربی که خود را در این قبیل مواقع راجع به شاه و خمینی به حماقت میزنند… عناصر اصلی فیلم جشن عروسی شاه و فرح ، تاج گزاری شاه و ملکه … ناگهان راه پیمائی های میلیونی مردم در سال ۵۷ ، خروج شاه از ایران و ظهور خمینی ، بلاهائی که در مهاجرت به خاندان جلیل «نازل» شد ، مرگ آخرین شاه ، نقش انور سادات و همسرش در پذیرائی از خانواده شاه ، خودکشی دو فرزند شاه و ملکه و…………………
از سال ۱۳۳۲ تا امروز نقش حاکمیت مردم ایران بکلی انکار شده ست. رسانه های امپریالیستی با وقاحت هر چه تمامتر خود را به خریت میزنند . ولی آنها این فیلم ها را برای تنویر افکار عمومی نمیسازند. مگر شستشوی مغزی شاخ و دم دارد؟
این فیلم فرانسوی بزبان انگلیسی مصاحبه شده و شاید در فرانسه با زیر نویس فرانسوی یا دوبله به زبان فرانسوی نمایش داده شده باشد. شاید شاهدوستان هم در «من و تو» یوبه به فارسی آ« را نشان داده باشند . شاید در آلمان و کشور های دیگر با زیر نویس زبان های مختلف نمایش داده شده است. آری «دارندگی و برازندگی » ..
کسی نمی تواند در مورد این فیلم مبتذل یک بحث جدی و انتقادی ترتیب دهد . رسانه های زرد همگی با بودجه های کلان سیاست های قدرتهای جهان را با ادبیات خاص خود پیش میبرند.
کسانی که زبان کشور های میزبان خود را می دانند ، خوب می دانند که در بحث های رسانه ای بین آحاد مختلف مردم در مورد مسائل ملی و بین المللی چه میگذرد.
نگارنده بعداز ۳۰ سال مهاجرت اجباری ، بارها و بارها به دوستان و آشنایان گفته که هر آنچه در جوانی در مورد سرمایه داری فاسد شنیدیده شد و خوانده شد با تمام کم و کاست ها و اشتباهات و انحرافات … اصلا و ابدا نمی تواند زمختی ، تعفن و کراهت این سیستم جهنمی بوقلمون صفت را توجیه کند.سرمایه داری جهانی ۲۵ سال از حکومت کودتائی ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ تا آخرین لحظه حمایت کرد و ۴۰ سال است که با کمک حکومت مرتجع اسلامی ایران به غارت و نابودی منطقه ادامه میدهند.
به همین دلایل ست که نیروهای طرفدار دو نظام شاهنشاهی و اسلامی با وقاحت هر چه بیشتر برای خوش خدمتی دست به هر کاری میزنند.
سئوال نگارنده این است : امکانات رسانه ای ما در مقابل این دزدان و جنایتکاران جهانی و ایرانی چقدر است ؟
آیا میشود بر بخشی از شاهدوستان و حزب الهی اصلاح طلب ، نهضت آزادی ، نواندیش دینی برای رسیدن به دموکراسی حساب کرد؟

حسین
حسین
4 سال قبل
پاسخ به  آـ بزرگمهر

بزرگمهر عزیز
درسته آنها پول رسانه دارند اما چیزی که ندارند اعتبار. ما چپها اعتبار خیلی زیاد به خاطر پشتوانه نظری بالغ بر میلیونها صفحه در سطح ایران و جهان داریم. ما حرفمان نفع اکثریت جامعه را در بر می گیردو … مقابله مان با اینان در زمین واقعی مبارزه و اعتراضات و اعلان مخالفت دائمی مان اینان را در چشم توده ها بی اعتبار می سازد. اینان دائما در پی تاییدیه ما هستند این تاییدیه برای اینان نه تایید مستقیم بلکه غیر مستقیم مان است که می طلبند. این تایید غیر مستقیم، پذیرفتن اینان در صفوف اعتراضیمان علیه رژیم جنایتکار اسلامی ایران است. اگر نمی توان اینان را از صفوف خود در بعضی شهرها ممانعت بعمل اورد صد در صد نباید در مقابل اینان سکوت پیشه کرد اینان با سکوت ما حقانیت می یابند. نیروهای کمونیست و چپ و دمکرات نباید این تاییدیه را با سکوت به سلطنت طلبان بدهند باید همزمان با شعارهای اینان در دفاع از سلطنت ما شعار سلطنت نمی خوایم نمی خوایم! پهلوی نمی خوایم نمی خوایم! دیکتاتور نمی خوایم نمی خوایم ! را بدهیم و این صدای شوم را خفه نماییم. نگذاریم توده ها از اسارت رژیم کثیف جنایتکار اسلامی گرفتار اسارت راستها یا سلطنت طلبان شوند.

سعید رضا
سعید رضا
4 سال قبل

با سلام به آقای واحدی،
آنچه شما بر آن انگشت نهاده اید، واقعیتی است دردناک که ناشی از تفرقه شدید در اردوی نیروهای مردمی است. نیروی های آزادیخواه و عدالت طلب ایرانی مدتهاست که از شاه و شیخ عبور کرده اند و انچه امروز در اینجا و آنجا شاهدش هستیم فقط و فقط ناشی از قصور انها در همگرایی و هم صدایی است. در بستر چنین شکافی است که نیروهای میرا و واپسگرا رشد و نمو میکنند.
مشکل دیگری که من با آن برخورد کردم، آوردن پرچم اسراییل در تظاهرات اعتراضی ایران هاست. افرادی که حمال پرچم اسراییل هستند، مستقیم و یا غیر مستقیم خدمتگذار سیستم اطلاعاتی ایران بوده که برای تخریب چهره نیروهای معترض امده اند و بایستی از طرف افراد شرکت کننده ترد شوند.
به نظر من، تنها راه صحیح و موثر برای مقابله با ترفندهای ارتجاعی و ضد مردمی رژیم، شناسایی و ترد عناصر مشکوک و تفرقه افکن و تلاش برای هر چه نزدیکتر شدن نیروهای آزادیخواه و برابری طلب و تشکیل یک جبهه فراگیر ملی برای هدایت میدانی توده های ستم کشیده مردم در عبور از جمهوری جهل و جنایت میباشد.

باید یکی شویم
اینان هراسشان ز یگانگی ماست

peerooz
peerooz
4 سال قبل

“وقتی خوشی زیر دل آدم میزند”, از واشنگتن هوس تهران میکند. یک بار جستی ملخک.

گنجشکک اشی مشی
لب بوم ما مشین
بارون میاد خیس میشی
برف میاد گوله میشی
میفتی تو حوض نقاشی
کی میگیره فراش باشی
کی میکشه قصاب باشی

گنجشکک اشی مشی – Remix
https://www.youtube.com/watch?v=_XSbFqN-F_E

رضا
رضا
4 سال قبل

مشکل اصلی این جاست که خود بر گزارکننده شخصی است بسیار ضد چپ واز همان هوداران سلطنت این شخص گزارشی که از تجمع شهر فرانکفورت تهیه و ارسال به سایت کیهان لندن عملا از تمساح رضا پهلوی استفاده کرده از طرفی دیگر ایشان در چند سخنرانی با بدست گرفتن میکرفون شروع فحاشی کردن نسبت به چپهای گذشت و حال کرده و میکند.

شمی صلواتی
4 سال قبل

هشدار جدی!
دو گرایش مانع گسترش اعتراضات در خارج از کشورند، یکی گرایش ملی و ناسیونالیستهای افراطی!

جنبش اعتراضی در ایران نه قومی و نه مذهبی ست
جنبشی برای ابراز غرور ملی نبود و نیست! اینها خصلت و خصایض این جنبش بوده که آگاهان سیاسی با مدرک آن اثبات کردند.. که مبارزه در ایران سراسری و برای زندگی بهتر است. برای جارو کردن سیستم اسلامی

من بر این باورم نباید به احزاب ناسیونالیست و قومپرست اجازه داد با پاشیدن بذر قومی و ملی ، باعث تفرقه، و جنبش را به بیراه ببرند و از آن برای یک معامله نامشروع استفاد کنند
نیرو های راست و سلطنت طلب در تلاشند تا شاید امریکا آنها را با تغییر حکومت از بالا بقدرت برساند مثل رضاخان که چطور بوسیله انگلیسیها از رضا میر پنچ به پادشاه تبدیل شد. و سازمان سیا چطور محمد رضا پهلوی را به وسیله کودتا به قدرت در ایران باز گردانید.
قومپرستی
گرایش دیگر این بازی ست که آنها هم منافع خود را در انقلاب نمی بینید
احزاب قومپرس هم قصد ندارند توهمات خود را رها کنند
و با قطع امید و ناباوری از امریکا نیم نگاهی بسوی جمهوری اسلامی دارند همانطور که در یک سال گذشته دیدم چطور به بطور مخفیانه احزاب قومپرست کورد با ماموران جمهوری اسلامی در نروژ قهوه و کیک خوردند….. شک نکنید که اینها بموقعش دسته گل خود را به آب خواهند انداخت!
سلطنت طلبها در خارج از کشور با توسل به خشنونت
البته در گروه های سلطنت طلب عواملین اطلاعاتی ایران خیلی راحت نفوذ می کنند و با پرچم شیر و خورشید و عکس پهلوی با خواندن سرود ای ایران سعی در بر هم زدن اعتراضات انقلابی و سرنگونی طلب را، در خارج از کشور را دارند،،، فعال ین سیاسی اگر اقدام به بر گزاری اکسیونی اعتراضی علیه جمهوری اسلامی میکنند یا آن سازمان می دهند
و دوست دارند همه ایرانیان در آن فعال باشند
اشکالی نداره مشروط بر اینکه نه تنها با مشورت مسئولین اکسیون و همکاری باید تن دهند بلکه نظم و دوری از خشنونت را باید پذیرا باشند
در غیر این صورت برای پیش برد بهتر اعتراضات باید افرادی که قصد بر هم زدن اکسیون را دارند بعنوان عواملین جمهوری اسلامی از خود دور کنند…
باید دور کرد …. #شمی_صلواتی

زمان مینائی
زمان مینائی
4 سال قبل
پاسخ به  شمی صلواتی

دقیقا به همان دلایل که راجع به کودتای ۱۲۹۹ و بقدرت رسیدن رضا خان و کودتای ۲۸ مرداد ۳۲ و بقدرت رسیدن مجدد حکومت پادشاهی مطلقه نوشتید. در این دوره که دونالد رئیس جمهور آمریکا ست رضا پهلوی و شاهدوستان از یک طرف و مجاهدین خلق از طرف دیگر شکم ها را صابون زده اند که به کمک آمریکا به قدرت برسند.
این دو جریان کاری ندارند که متفقین بدون قید و شرط رضا شاه را تبعید کرد و کاری هم ندارند که سالیوان و هایزر آنقدر در دیماه ۵۷ شاه را تحت فشار گذاشتند : اول ارتش را وادار به اعلام بیطرفی نمودند بعد شاه ۲۶ دیماه ۵۷ گریان ایران را ترک کند و خمینی در ۱۲ بهمن وارد ایران شود.
این ها به ماهیت این دخالت های بیشرمانه در سرنوشت مردم ایران اهمیت نمیدهند و …حاضرند تن به هر کاری بدهند عکس های این ها در نشست و برخاست با سیاستمداران آمریکائی و دشمنان بشریت مشمئز کننده است .متاسفانه نمی توان در این جا چنین عکس هائی را وارد کرد ولی در لینک زیر همراهی مریم رجوی با جان مک کین در تجمع مجاهدین در آلبانی و نیایش آنها تهوع آور ست. کامنت های زیر گزارش را نیز مطالعه فرمائید.
https://www.radiofarda.com/a/f7-mccain-meeting-with-ncri-leadership-and-members-in-tirana/28432487.html

حسین
حسین
4 سال قبل

راههای مقابله با سلطنت طلبان کدام است!
-شعار همزمان دیگری در حین شعار دادن آنها بدهیم مثل دیکتاتور نمی خوایم نمی خوایم
-در اعلان فراخوان به شکل مشخص مطرح کنیم سلطنت طلبان جایی در میان ما ندارند و بس
-کمپینی همه جانبه در نقد سلطنت طلبان از همه رسانه های ممکن
تقریبا در همه جا این اتفاق ناخوشایند برآمد کرده است. اینجا در شهر ما هموطنان بهایی و بخش دیرینه وابسته شاهی با تعداد محدود افرادی غیر سیاسی در گردهماییهای عمومی با پرچمهای شیر خورشید و با شعارهای رضا شاه روحت شاد و آلترناتیم ما کیه، رضای پهلویه تمامی جو تظاهرات را تحت تاثیر خود قرار دهند. ما تعدای از نیروهای چپ ودموکرات بر آن شدیم و انجام هم دادیم همزمان با شعار آنها شعار دیکتاتور نمی خوایم نمی خوایم رو سر می دادیم که آنها کاملا با آگاهی بر مقاومت که صدای بلند در مقابل آنها بیان می کردیم کاملا دمغ شده بودند. و گله گلایه می کردند که چپها دوست ندارند ما شعار بدیم.. قبلا در تظاهرات قبلی چند نفری هم به تفنن شعار اینها را تکرار می کردند اما اینبار با دیدن و شنیدن شعارهای اعتراضی ما علیه سلطنت طلبا تعدادی هم با ما همنوا شدند. باید با آمادگی و سازمان یافته مخالفت خودمان را با اینها بیان کنیم که مردم عادی راحت همنوا با اینها نشوند. ما شعار پهلوی نمی خوایم نمی خوایم هم آماده داشتیم اما همین شعار دیکتاتور نمی خوایم نمی خوایم با فریاد رسای ما آنها را سر جاشون نشاند. البته در جلسه دوستان چپ و دموکرات موضوع تعیین فراخوان به فراخوانی به چپها و دموکراتها و ایرا این موضوع که این جمع سلطنت طلبان را نمی پذیرد را هم مطرح شد اما اکثریت مخالفت کردن. ما با شما موافقم که این موضوع را باید جدی گرفت و راههایی جست که از سلطنت طلبان در شرکت جمع مان ممانعت بعمل آورد تا مشگل مقابله شعاری با آنها در تظاهرات نشد که البته با انسجام از قبل ما مشت محکمی به دهان اینها بود و کاربرد موثر داشت. فقط بر خورد و مقاومت ما اینها را می تواند بی اعتبار کند.

گودرز رودبارکی
گودرز رودبارکی
4 سال قبل
پاسخ به  حسین

دوستان عزیز ،
نیروهائی وجود دارد که فقط ساز خود را میزنند و دغدغه ی برای حاکمیت مردم نیز ندارند.فقط هم به شاهدوستان خلاصه نمیشود .شنبه در استکهلم نیز همین بساط بود، در سال ۱۳۸۸ هم همین بساط بود.
اگر طرفداران پهلوی ، واقعا می خواهند با فعالیت سیاسی ، حکومت پادشاهی را در ایران باز سازی کنند. حد اقل کمی در مورد ۲۵ سال فرصت سوزی آریامهری و تحویل آن به ارتجاع مذهبی صادق باشند. نیستند !
اگر طرفداران پهلوی در سال ۵۶ و ۵۷ بخاطر نداشتن یک سر سوزن تشکیلات و سواد سیاسی مقهور میلیونها ایرانی به رهبری روحانیت شدند در این ۴۰ سال نیز چیزی نیاموختند. چرا تا بحال در هیچ کجا از طرفداران خود برای برگزاری میتینگ و راه پیمائی دعوت نکرده اند . مگر اجتماعات سازمان مجاهدین خلق در پاریس بعیر از تروریستهای حکومت کشتار از جانب دیگر نیرو ها تهدید شده است ؟ شاهدوستان می دانند که نه سواد سیاسی دارند و نه عرضه کار سیاسی . اگر داشتند در سال ۵۶ و ۵۷ به خیابان ها میامدند و از حکومت آریامهری پشتیبانی میکردند.حزب رستاخیز هم بادکنک بود.
آمار انتخابات حکومت گذشته نشان میدهد که میزان شرکت زنان در انتخابات سال ۱۳۴۱ که زنان برای بار اول حق رای داشتند و سال ۱۳۵۴ بعداز تاسیس حزب رستاخیز و تمام تهدید ها از ۲۰۰ هزار نفر تجاوز نکرد.
حکومت گذشته برایش این چیزها اهمیت نداشت و خودش گور خود را کند.
چرا شاهدوستان بتدریج گستاخ شدند؟
متاسفانه وقتی بعضی نیروهای سیاسی که روزی روزگاری چپ بودند در عین حال که تغییر موضع دادند هنوز دو دلند ! آزادند که هر چه میخواهند باشند…. ولی پرنسیب ها و اساسی تسامح و تساهل را وارونه تعریف و تفسیر کردند . این حضرات یک مرتبه از کنفرانس ها ، سمینار ها ، شوراهائی که با پول های «کثیف» محاقل وابسته درباری و دشمنان بشریت ساخته و پرداخته شده سر در آوردند و مداح داریوش همایون و همفکران رستاخیزی او شدند که خیال می کنند شق القمر کردند و «دموکرات» شدند
هر کدام از این آقایان و خانم ها با کمال پر روئی توقع دارند که یاران سابق آنهابه این بی پرنسیبی ها انتقاد نکنند و اجازه دهند که آنها آنها به نام چپ و قدائی به دنباله روی هایشان از رضا پهلوی و شرکایش ادامه دهند . چرا نمی روند به «حزب مشروطه خواهان بعداز انقلاب» به پیوند ؟ چرا دارند تیشه به ریشه هویت چپ ایران می زنند .
دلم نمی خواهد از این دوستان زندانی حکومت شاه در اینجا حرف بزنم ولی بطور کلی تا سازمانهائی که هنوز از نام شهدای مردم در راه آزادی و عدالت اجتماعی استفاده می کنند و برای آنها مراسم برگزار می کنند تکلیف خود را با این بی پرنسیبی ها روشن نکنند. تردیدی نیست که آهی ها ، خادم ها ، شریعتمداری ها |، رضا پهلوی ها و…………… از فداکاری و جانبازی فرزندان مردم در دو حکومت ننگین برای رسیدن به قدرت نهایت استفاده را خواهند کرد.تصادفی نیست که در سالهای اخیر ساواکی ها و در راس آنها سر شکنجه گر آنها پرویز ثابتی ، فراستی و معتمد از سوراخ ها بیرون آمدند و در مصاحبه های بی بی سی و صدای آمریکا شرکت کردند و به دروغ های همیشگی خود ادامه دادند.
دوستان گرامی مبارزه سیاسی امری داوطلبانه ست ولی نزاکت های خود را دارد.
در این امر مهم که به سرنوشت میلیونها نفر گره خورده نباید غیر مسئولانه و ناآگاهانه عمل کرد. یک بار از چاله ی حکومت شاه در چاه سیاه حکومت دینی خمینی افتادیم . در آن روزها هر جریانی فقط خود را «راستین» می دانست و مروری به شعار های سازمانها در آن روزها تائید این ادعا ست.حکومت دینی تمام جریانها را سرکوب خونین کرد. همین است که می بینیم هیچ جریان دگر اندیش در ایران امکان فعالیت علنی ندارد.
فرض را بر این می گذاریم که دوباره سعادت داشته باشیم و بهار آزادی را در ایران جشن بگیریم.
نگارنده بدون هیج قید و شرط ، همانطور که در سال ۵۷ آرزو داشتم . تشکیل مجلس موسسان برای تدوین قانون اساسی را آرزو می کنم. با این تفاوت که دیگر نباید فریب کسی مثل خمینی را خورد که قرار و مدار و حکم کتبی ۱۴ بهمن ۱۳۵۷ خود را که مهندس بازرگان را نخست وزیر دولت موقت اعلام کرد تا تشکیل مجلس موسسان را تدارک ببیند ولی آن را زیر پا گذاشت !!!!!!!!
حالا که هنوز بهار آزادی در راه نیست. چگونه شاهدوستان خجالت نمی کشند و تا تشکیل مجلس موسسان صبر نمی کنند ؟
بر اساس کدام معیار سیاسی این موجودات بیسواد و بی تجربه سیاسی تلاش مردم زجر کشیده ایران را می خواهند برای رسیدن به قدرت استفاده کنند؟
وقتی چپ های سابق در «شورای مدیریت گذار » می خواهند با شاهدوستان و حزب الهی های سابق از راه دور جنبش آزادیخواهانه مردم ایران را «هدایت » کنند معلوم ست که تا آنجا مغرور میشوند که حسن شریعتمداری برای مردم عراق هم پیام می فرستد . در اینجا از رضا پهلوی تا مریم رجوی و اخیرا حسن شریعتمداری هر کدام خود را رهبر «امت» ایران می دانند و مرتب پیام می فرستند. حتی برای مردم دیگر کشور ها …… هیچ کدام اهمیتی به نقش حاکمیت مردم در داخل ایران نمی دهند و اصلا اسمی از انتخابات آزاد و تشکیل مجلس موسسان هم نمی برند د .همه چیز آنها از پیش ساخته شده است.البته گرو ه های دیگر هم وجود دارند که خواهان انواع جمهوری ها ، انواع حکومت های سوسیالیستی هستند که در اجتماعات اول ماه مه استکهلم آنها را می بینیم ….
حوادث مثل برق چشم های ما را روشن می کند ولی متاسفانه افکارمان هنوز روشن نشده و هنوز نتوانسته ایم حول انتخابات آزاد و تشکیل مجلس موسسان و قانون اساسی جدید به توافق برسیم چون بسیاری از مدعیان می دانند که در نبود سالیان دیکتاتوری و بی ارتباطی با مردم در انتخابات شانسی ندارند و حاضر هم نیستند چند دوره دندان روی جگر بگذارند تا در بین مردم شناخته شوند . البته بدیهی است که دشمنان حق حاکمیت مردم و کسانی که این مبانی را درک نمی کنند در اجتماعات اعترا ضی برای حمایت مردم ایران فقط ساز خود را میزنند.
رضا پهلوی به اعتبار قانون اساسی قدیمی که حتی پدر و پدر بزرگش اصول آنرا رعایت نکردند به این قسمت آن چسبیده که «سلطنت موهیتی ست الهی و موروثی…….» کاری هم ندارد که پدرش را مردم بزیر کشیدند و از «موهبت الهی » نترسیدند .
تا زمانیکه هرج و مرج فکری مخالفان حکومت اسلامی و محکومیت دو حکومت دیکتاتوری پادشاهی و دینی و هرنوع دیگر دیکتاتوری و جلوگیری از تکرار دیکتاتوری در دستور کار گروههای سیاسی مخالف حکومت اسلامی ایران قرار نگیرد و نیروهای مختلف حول میثاق نوینی برای انتخابات آزاد ، تشکیل مجلس موسسان و تدورین قانون اساسی جدید و پای بندی به منشور جهانی حقوق بشر به توافق نرسند و بسیار خوش بینانه است که انتظار داشته باشیم در راه پیمائی ها ، تجمعات و نظائر این ها نحله های مختلف شمول شاه دوستان ، مجاهدین خلق و بعضی دیگر از گروههای سوپر انقلابی بطور اتوماتک حمایت مردم زیر ستم ایران را در دستور کار خود قرار دهند. باید رو در بایستی را کنار گذاشت و بدون توافق های منسجم به قول امثال خمینی که امروز نقش مشابه آن را رضا پهلوی ، مریم رجوی و حسن شریعتمداری ایفا می کنند اطمینان کرد..

حالا

فرهاد فدایی
فرهاد فدایی
4 سال قبل

شاه اللهی ها دقیقا از طرف نیروهای امنیتی رژیم جمهوری اسلامی ایران شارژ و هدایت می شوند، تا بین صفوف اپوزیسیون با درگیری تفرقه ایجاد کنند.

دقیقا به همین خاطر بسیار شگرد کارشان مانند حزب اللهی هآ و گروه های فشار در داخل کشور است.

از این رو همه نیروهای اپوزیسیون باید هوشیار باشند و در با شناسایی عوامل رهبر و عوامل شاه اللهی ها آن ها را به پلیس معرفی کنند.

سهرابی
سهرابی
4 سال قبل
پاسخ به  فرهاد فدایی

اینها مزدوران خامنه ای هستند که مستقیما یا با واسطه از طرف وزارت اطلاعات هدایت میشوند. شعارهای سلطنت طلبی کلک آخوندیست.

جمشید برومند
جمشید برومند
4 سال قبل
پاسخ به  سهرابی

این چه نوع برخورد سیاسی ست؟ آقای رضا پهلوی چندی پیش گفت : کسانی که در اینترنت به اسم سلطنت طلب فحاشی می کنند ماموران حکومت ولایت فقیه می باشند.( نقل به مضمون) لی شما در سایت های رسمی سلطنت طلبان و شاه دوستان می توانید ببینید که این لومپن ها با چه ادبیاتی در مورد شخصیت های سیاسی دگر اندیش می نویسند. کسی نیست به آقای رضا پهلوی بگوید بیش از این به همراهنش کاپ اخلاق و نزاکت ندهد این ها مثل شعبون بی مخ می اندیشند و عمل می کنند. مگر بمرور دیده شود که انتقاد های آقای رضا پهلوی و ادعا های او راجع به هوادارانش در عمل موثر واقع شده و شاهدوستان هم مانند سایر ایرانی ها نزاکت ها را رعایت می کنند. عجیب قرابتی بین رفتار و گفتار شاه الهی ها و حزب الهی وجود دارد شاید ناشی از فرهنگ لومپنیسم می باشد که هردو از تمام نیروهای اجتماعی ایرانی «بر تر » می باشند.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


24
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x