سه روز پیش امید نوری پور یکی از دو رهبر سبزهای آلمان – که «ایرانی» بودنش این روزها گوش ایرانی های مقیم آلمان را کر کرده است – در یک برنامه ی تلویزیونی روسیه را «صددرصد» متجاوز خواند و در مورد صدور تسلیحات به کیف گفت: «اوکراینیها کلاه نظامی میخواستند و آن را دریافت میکنند. کییف باید درخواستهای خود را به وضوح بیان کند. تاکنون خواستهها متناقض بودهاند.»
کییف هم بلافاصله دست به کار شد و لیست درخواست های خود را به آلمان فرستاد! روزنامه ی «زود دویچه»ی آلمان گزارش داده است. این لیست از جمله شامل موارد زیر است:
سامانههای موشکی ضد هوایی میانبرد، موشکهای ضدهوایی قابل حمل، تسلیحات ضد پهپادی، سیستمهای انهدام مایکروویو، سامانههای موقعیتیابی الکترونیکی و همچنین دوربینهای دید در شب و مهمات!
آنها از وزارت دفاع و خارجه آلمان خواستهاند در اسرع وقت به این تقاضا رسیدگی کنند.
اولاف شولتس صدراعظم آلمان در مصاحبه با تلویزیون آلمان تحویل سلاح به اوکراین را رد کرده است.
به گزارش دویچه وله، صدراعظم و وزیر خارجه آلمان میخواهند به تلاشهای دیپلماتیک برای کاهش بحران اوکراین ادامه دهند. قرار است دوشنبه هفتم فوریه، آنالنا بربوک در کییف با ولودیمیر زلنسکی، رئیس جمهور و دیمترو کولبا، وزیر خارجه اوکراین ملاقات کند. بربوک در این سفر از خط مقدم بین نیروهای دولتی اوکراین و جداییطلبان مورد حمایت روسیه در منطقه درگیری دنباس نیز بازدید خواهد کرد.
صدراعظم آلمان هم یک هفته بعد، ۱۴ فوریه به کییف سفر میکند. شولتس یک روز بعد عازم مسکو میشود تا با ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه نیز ملاقات کند.
اولاف شولتس یکشنبه ۶ فوریه برای دیدار با جو بایدن، رئیسجمهور آمریکا عازم واشنگتن خواهد شد. تمامی این سفرها و تلاشهای دیپلماتیک تنها برای یافتن راهکاری برای حل تنش بین اوکراین و روسیه انجام میگیرد.
برای بررسی مارکسیستی موضوع، یعنی بررسی علمی موضوع، با توجه به اینکه در مرحلهای از سرمایهداری هستیم که لنین آن را «امپریالیسم» نامیده است، یعنی «بالاترین مرحلهٔ سرمایهداری»، یعنی عصر سرمایههای بزرگ، ادغام سرمایهٔ مالی و صنعتی، صدور سرمایه و مهمتر از همه «جنگ قدرتها برای تقسیم جهان» (برای به دست آوردن منابع اولیه، دسترسی به نیروی کار آن و البته بازار آن برای صدور کالا و سرمایه)، باید تصویری کلی از جهان داشت.
در جهان کنونی دو ابرقدرت امپریالیستی بزرگ داریم: ایالات متحده و جمهوری خلق چین و در کنار این دو ابرقدرت امپریالیستی قدرتهای امپریالیستی ژاپن، فرانسه، آلمان، بریتانیا، ایتالیا، هند، برزیل و … حال چون کشورهای اروپایی به تنهایی توان رقابت با امریکا و چین را ندارند، لاجرم نیاز به اتحاد هرچه بیشتر با یکدیگر دارند. به همین دلیل مشخص، علمی و عینی اتحاد اروپا نه پیشرفت و از بین رفتن مرزها، که طرحی امپریالیستی و تقویت مرزها و نظامیگری است. البته این بدین معنا نیست که ما (کسانی که منافع استراتژیک طبقهٔ جهانی کارگر را نمایندگی میکنند) باید به دولت-ملتهای گذشته بازگردیم، بلکه بدین معنا است که با تحلیل علمی وضعیت مانع از آن شویم که بازیچهٔ جناحهای مختلف بورژوازی شویم.
در ماهها و سالهای آینده هرچه بیشتر شاهد تقویت اتحادیهٔ اروپا، تقویت قدرت نظامی و سیاست خارجی مرکزی آن خواهیم بود و در این مورد احزاب سبز پیشگام هستند. ضمناً در سالهای پیش رو شاهد افزایش هرچه بیشتر تنشها خواهیم بود که لاجرم در دهههای آینده منجر به جنگ جهانی جدیدی خواهد شد که برخلاف رویاپردازی برخی دقیقاً یک جنگ متعارف با بمی و موشک و تانک و ناو جنگی خواهد بود با میلیونها کشته، قحطی، سربازگیری حتّیٰ در اروپا. اگر آمادهٔ این شرایط باشیم، اگر سازمان انقلابی کارگران را شکل دهیم، اگر به جای لفاظی تحلیل علمی داشته باشیم در این دوران میتوانیم شورشهای خودانگیختهٔ طبقهٔ کارگر را هدایت و قدرت را در اروپا به دست گیریم ویکبار برای همیشه بربریت بورژوازی را خاتمه دهیم.