آیا قتل دو روحانی ترکمن «خوجه» و «پژمان» انگیزه شخصی داشته است یا مسئله فراتر و پیچیده تر از این حرفهاست. قتل در شامگاه سیزده فروردین قبل از نماز تروایح، در کنار مسجد محله چای بویون گنبد، در میان ازدحام جماعت صورت گرفته است.
طی روزهای اخیر حیدر آسیایی رئیس کل دادگستری استان گلستان از بازداشت دو مظنون خبر داده است که تحت بازجویی می باشند. اما آیا آنها فقط مظنون بوده اند یا مجرم واقعی؟ نتیجه بازجویی چه بوده است؟ جواب این سوال در پشت پرده ابهام مانده است و به جای روشن شدن دقیق مسئله این شایعات است که دهان به دهان می گردد. شایعاتی که می خواهند رنگ بوی شخصی به آن حادثه بدهند اما هیچ کس نمی تواند بگوید که چه کسی یا کسانی ، اهل کجا؟ با چه نام و عنوانی؟ به خاطر کدام قضیه؟… کسی جوابی ندارد. پاسخ این سوالات را تنها عاملین قتل و یا دستیاران آنها می توانند بدهند. اما آنها نیز مجهول الهویه و مبهم مانده اند و معلوم هم نیست که واقعا دستگیر شده اند یا نه؟! پس این شایعات که هر کدام حکایتی متفاوت دارد از کدام منبع بر می خیزد؟ آیا کسی در مورد این فکر کرده است؟
قتلهای فوق از بسیاری از جهات تامل برانگیز است. اول این که بعد از حوادث اوایل انقلاب که جنبه سیاسی داشته، حتی یک مورد هم در میان ترکمنها دیده نشده که چند نفر با اسلحه گرم دست به کشتار سازمان یافته بزنند. این نوع حرکت مشابه حرکتهای سازماندهی شده تروریستی است که با محاسبه دقیق زمان، یعنی به وقت ازدحام قبل از نماز تراویح اهل سنت صورت گرفته است . چگونه می شود که حکومت در برابر چنین اقدام حساب شده حرفه ای تا به حال حرکتی جدی انجام داده و فاعلین را به مردم معرفی نکرده است؟!. در حالی که ضارب روحانیان مشهدی که به تنهایی با کارد حمله کرده ( و ظاهر قضیه شخصی به نظر می رسد) از سوی رسانه‌های نزدیک به سپاه پاسداران چون تسنیم اعلام شده است. تفاوت ماجرای گنبد و مشهد در چیست؟ مضافا با این که در فضای مجازی پخش شده که قتل مشهد موضوعی شخصی و ناموسی و مرتبط با امر صیغه بوده است از آن مقتولین در رسانه های ایران به عنوان شهید یاد می شود اما در مورد روحانیون ترکمن فقط کلمه قتل به کار می رود. علاوه بر این در حالی که در مورد قتلهای مشهد در فضای اینترنتی آزادانه نوشته می شود، کاربران اینترنتی ترکمن موقع اظهار نظر در مورد حادثه گنبد از سوی برخی ارگانها تهدید شده اند، این نیز غیرطبیعی و باعث تعجب است!!
دوما اگر این قتل انگیزه ای شخصی می داشت، چرا مهاجمین محلی پر ازدحام را برای اجرای عمل خود انتخاب کرده اند، آن هم در محوطه مسجد در ماه رمضان که این خلاف عادات و آداب ترکمنهاست مخصوصا اگر مهاجمین افراد متعصب ترکمن باشند بی شک به این موضوعات اهمیت بیشتری می دهند. به نظر می رسد که مهاجمین انگیزه شخصی نداشته و در پی اهداف دیگری بودند تا این نوع یورششان انعکاسی وسیعتر و تاثیر روانی ژرفتری بر جامعه داشته باشد.
شایعه شخصی بودن انگیزه قتل، مرتبط با یکی از روحانیون است. اما روحانی دوم چه؟ دومی را چرا به قتل رسانده اند؟ قاتلین یا تروریستها می توانستند در محلی دنج و دور از ازدحام روحانی مورد نظر خود را هدف قرار بدهند اما به نظر می رسد که آنها تنها به دنبال یک نفر نبودند. شاید هم اصلا شخص برایشان مهم نبوده و فقط دو روحانی ترکمن را بدون توجه به نام و وجهه شان به خاطر اهداف نامعلوم خود ترور کرده اند تا پیامی به مردم ترکمن صحرا و اهل سنت بدهند. البته گاه نیز یک ضعف شخصی بهانه ای قرار می گیرد برای پیاده کردن اهداف سیاسی تا آن را در لفافه شایعات بپیچانند و جامعه سردرگم را به آدرسهای اشتباه بفرستند.
روزنامه کیهان طی نوشته ای حادثه مشهد و گنبد کاووس را در جهت اختلاف افکنی بین شیعه و سنی و فتنه و بحران‌سازی در حوزه امنیت ملی دانسته است.
اینجا لازم است که به یک نکته دیگر نیز اشاره کنیم، طبق گفته ناظرین شب حمله در محله چای بویون مهاجمین لباس بلوچی به تن داشتند. اگر هدف مهاجمین آن شب اختلاف بین شیعه و سنی بود لباس بلوچ به تن نمی کردند چون به این صورت نتیجه این خواهد بود: اختلاف بین ترکمن و بلوچ یعنی بین خود اهل سنت و اگر قضیه برکناری مولانا گرگیچ از امام جماعت اهل سنت آزادشهر و جایگاه آن روحانی بلوچ در میان ترکمنها را نیز به آن اضافه کنیم، این سوال پیش می آید که آیا دستهای پنهانی برای ایجاد اختلاف بین اهل سنت و یا ایجاد هرج و مرج در کل جامعه است.
برای پاسخ دادن به این سوالات و احتمالات و رفع ابهامات و جایگزینی حقیقت با شایعات، مسئولین امنیتی و قضایی استان گلستان هر چه زودتر باید با معرفی قاتلین به شفاف سازی ماجرا بپردازند.
