جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

سیمای استراماچونی و درد و رنج مردم در پست جنجالی محمد بنا!

نازک بین: فوتبال در جمهوری اسلامی دولتی است و دولت برخاسته از ایده ئولوژی اسلامی است. از منظر حکومتهای توتالیتر مردم توده های بی اختیار و فرمانبر هستند که مستقیم و غیرمستقیم و بدون آگاهی دنباله رو نظام حاکم می شوند.

ایران در آتش و خون است. حکومت اسلامی، بحرانی ترین دوران عمر خود را سپری می کند. مردم ایران، اکثریت ترفندها و شیوه های رذیلانه و ضدبشری نظام را در حوزه هائی مثل سیاسی و اقتصادی و اجتماعی افشاء و  پائینی های میلیونی عزم جزم کرده اند که نظام را به زیر بکشند. اما هنوز در بخش ورزش و مهمترین رشته آن، فوتبال, که قلمرو وسیعی از بکارگیری و  ابزار تبلیغاتی و ایجاد جنگ روانی در این حوزه محسوب می شود نه فقط در جهت مطالبات هموطنان نبوده بلکه آشکار و نهان و دانسته و ندانسته همراه با سیاستهای سرکوبگرانه نظام ولایت فقیه همراه است و گام بر میدارد. دو هفته ای هست که سمت و سوی اخبار داخلی و هم چنین رسانه های فارسی زبان در خارج, که اکثریت آنان از گماشتگان و پادوهای نظام هستند که آگاهانه به خارج فرستاده شدند تا همان خط فکری نظام را دنبال کنند, مشغول تزریق اخبار پی در پی در باره استعفای استراماچونی مربی معمولی ایتالیائی استقلال هستند! با احترام به احساسات و عشق هواداران میلیونی استقلال, باید گفت که حکومت بهترین فرصت را در این مقطع برای پالایش اخبار مربوط به سرکوب خونین اش مغتنم شمرده و با بازی با احساسات هواداران, صف بندی جدیدی را برای گرم نگهداشتن تنور آن آرایش داده و در حال اجرای آن است. باز متاسفانه اکثریت مربیان و بازیکنان شاغل در فوتبال جمهوری اسلامی ایران, نیز بدون آگاهی در این بازی سیاسی-امنیتی نظام حضور فعال دارند. نظام تصمیم گرفته تا مکتبی های خودی و وابسته در دهه هفتاد و هشتاد را دوباره به ورزش فراخواند.

با توجه به سیر تحولات دو هفته گذشته بر کانون استعفای سرمربی ایتالیائی استقلال, محمد بنا, سرمربی تیم ملی کشتی فرنگی با انتشار پستی نسبت به اتفاقات اخیر واکنش نشان داد و از اینکه چرا در اوضاع و احوال کنونی جامعه و ورزش، بحث اصلی معطوف به موضوع  استراماچونی شده است انتقاد کرد. بنا در این پست آئینه ای را از اوضاع نابسامان ورزش کشورمان نشان می دهد که سیمای استراماچونی و مسئولین در آن برجسته است.

بنا, در پست خود ضمن انتقاد از چرایی اتفاقات اخیر و تمرکز بیش از حد مسئولان وزارت ورزش نسبت به بازگرداندن استراماچونی در فاصله ۷ ماه مانده به المپیک، نوشت:

به نام ایران و ایرانی
مملکتی داریم طلا،
مردمی داریم جواهر!

متاسفانه در این برهه از زمان هم گرفتار انواع و اقسام مصائب و مشکلاتیم: تحریم، درگیری داخلی و خارجی، بلایای طبیعی (سیل و زلزله و…)

باز هم شکر! اما قسمت جالب ماجرا اینجاست که در این اوضاع و احوال بزرگترین دغدغه ما, نه مشکلات مردم است، نه اقتصاد بیمارمان و نه مسائل اجتماعی و نه دغدغه های فرهنگی ما. که هر روز در تحلیل رفتن است و از چیزی که اجدادمان بود, هر روز هزاران کیلومتر فاصله می گیریم. بزرگترین نگرانی این روزهای ما حل مسئله مربوط به دستمزد و مدت قرارداد استراماچونی کبیر شده است.

با مزه‌اش این قسمت است که در این وضعیت، مدیر ما افتخار می‌کند که دو شب پشت درب سفارت خوابیده تا مشکلات جناب آقای سینیور را حل و فصل کند. البته به استقلالی‌های عزیز برنخورد. بحث من تیم خاصی نیست، صحبت فقط و فقط اعتبار ملی است. منظورم مظلومیت مربیان ایرانی است. چرا فراز کمالوند بخاطر نداری و رسیدگی نکردن به تیمش باید استعفا بدهد؟ یحیی گل‌محمدی با آن نبوغ ذاتی و نتایج عالی‌اش از شرایط گله می کند و چرا گوش شنوایی برای حرف‌هایش نیست؟

رسول خطیبی عزیز با همه مشکلات با ماشین‌سازی ادامه می‌دهد و پا پس نمی‌کشد. این عزیزان کارشان را ادامه می‌دهند و نصفه شب بطور یکطرفه قراردادشان را فسخ نمی‌کنند چون تعصب مملکتشان را دارند.

اصل مطلب این است که این روزها عزت نفس ما گم شده و شاید هم عمدا گمش کرده اند. واقعا مدیریت در ورزش ما چه تفکری دارد و به کدام سمت و سو کشیده می‌شود؟ ملاک برتری را چه می داند؟

شما را به خدا یکی بیاید جواب بدهد. کاروان ورزشی ما تا چند ماه آینده باید عازم مسابقات المپیک بشود، نباید فکری برای این همه رشته ورزشی و ورزشکار که به دنبال کسب افتخار برای مملکت هستند داشته باشیم؟ واقعا الان بزرگترین مشکل ما برگشتن یک سرمربی خارجی که بخاطرش این همه به آب و آتش می‌زنیم است؟ سوای ورزش یک سوال مهم ذهن همه را درگیر کرده است، واقعا در حال حاضر اوضاع و احوال مملکت ما آنقدر خوب و عالی و همه چیز روبراه است و مردم در رفاه کامل هستند که تنها دغدغه ما نازکشیدن از سرمربیان خارجی و جسارتا کولی دادن به آن‌ها است؟

خدا قوت فدراسیون ۵ ستاره فوتبال!

این رویه را باب نکنید که خارجی‌ها بیایند در مملکت خودمان تا گردن روی سرمان کلاه بکشند و هر طور بی‌احترامی به ما بکنند و جسارتا ما گاو شیرده بشویم تا ما را بدوشند، بعد هم هر وقت دلشان خواست شب و نصفه شب جمع کنند و بروند به سلامت.

بحث غرور ملی است! بحث عزت نفس ملی است! بحث بی‌توجهی به مسائل و دغدغه‌های مردم و ورزشکاران غیر فوتبالی است. شما را به خدا انقدر بی‌تفاوت نباشید.

در ادامه نیز نه برای اهمیت دادن به استراماچونی بلکه از باب ثبت در آرشیو تاریخ گفتگوی این مربی ایتالیائی را با یکی از کورویردلوسرا انجام داده که حاوی سخنان تامل برانگیز است و سایت تابناک آن را بازنشر کرده می آوریم:

استراماچونی:اعتراض خیابانی بخاطرمن؟درخواب نمی‌دیدم

آندرا استراماچونی در مصاحبه‌ای اظهار امیدواری کرد یکبار دیگر سکان هدایت استقلال را برعهده گیرد.

استراماچونی در گفت‌وگویی که با کوریردلوسرا انجام داد، اظهار داشت اگر اوضاع مساعد شود، احتمال بازگشتش به تیم استقلال وجود دارد. وی در این مصاحبه مفصل چنین اظهار داشت:

آقای استراماچونی، واقعیت را بگویید که فکر می‌کردید عدم حضورتان باعث اعتراض خیابانی هواداران شود؟

باید تایید کنم که حتی در خواب و خیالات هیجان‌انگیزم چنین چیزی را باور نداشتم.

تا چند ماه قبل آندرا استراماچونی تحت تاثیر فوتبال ایتالیا بود و نمی‌دانست چه شور و هیجانی در ایران در انتظارش است. چرا که ایران را نمی‌شناخت.

بله. همینطور است. وقتی پیشنهاد استقلال آمد، ابتدا فکر کردم ایران کجاست.

برداشت آن لحظه شما چه بود؟

علی خطیر که مسابقات اینتر را در لیگ اروپا تعقیب کرده بود، مرا به فکر انداخت.

پیشنهاد را بدون تعمق لازم پذیرفتید؟

من ریاکارنیستم. واقعیت این است که تصمیمم را گرفتم وقتی متوجه شدم در ایتالیا دیگر برایم جایی نیست.

چطور این اتفاق افتاد؟ به همسرتان آن موقع گفتید که سال بعد در ایران هستید؟

بله. کم و بیش همینگونه بود.

خب او چطور این مساله را پذیرفت؟

دلیلا همسری فوق‌العاده است. او همیشه کار‌های مرا زیر نظر دارد و نگرانم است که فرزندان‌مان حس حضور در خانه را داشته باشند. من هم همیشه ممنونش هستم و مشکلی نیز بابت موضوع حجاب نبود.

دقیقا در ارتباط استقلال چه اتفاقی افتاد؟

متاسفانه یکسری پرداخت‌های نامنظم وجود داشت. من از تاخیر در پرداخت حرف نمی‌زنم بلکه از شکل پرداخت حرف دارم. این مساله از ابتدا برای مدیریت باشگاه مشخص بود. مسلم است که مشکلاتی به خاطر تحریم‌های اقتصادی علیه ایران وجود داشت. از این جهت امکان ادامه کار را فراهم نمی‌کرد.

و استقلال چطور اداره می‌شد؟

تیم ما صددرصد توسط دولت اداره می‌شود و رئیس و هیات مدیره باشگاه ماحصل تصمیمات سیاسی هستند.

چه چیزی را از ایران با خود به ایتالیا آورده‌اید؟

یک تجربه منحصربفرد از کشوری مجذوب‌کننده با تاریخ بسیار. کاملا متفاوت از آن چیزی که بتوان توصیف کرد. آثار تخت‌جمشید و زندگی در دوران قدیم، همینطور یاد شیراز و اصفهان که جاذبه‌های فوق‌العاده ایران هستند. همینطور عکس‌گرفتن مردم از خارجی‌ها که تجربه‌ای غیرقابل توصیف است.

او درباره اینکه چطور می‌شود که یک پرونده ورزشی به یک موضوع سیاسی تبدیل می‌شود تصریح کرد: «ببینید اداره دو باشگاه قدیمی ایران یعنی استقلال و پرسپولیس مثل اینجا نیست که مثلاً شخصی مثل “سنسی” و یا “موراتی” در رأس کارها قرار داشته باشد، بلکه این دو باشگاه از طریق وزارت ورزش و پول دولت اداره می‌شوند و به همین خاطر وزارت امور خارجه در این پرونده برای جلوگیری از هرگونه بی‌نظمی تصمیم به دخالت گرفت.»

مردمی که گروهی از آن‌ها به خاطر شما در خیابان اعتراض کردند؟

به خاطر همین مساله امیدوارم مربی این مجموعه با هوادار فوق‌العاده باشم که به خاطر من به خیابان آمدند و اعتراض کردند.

رئیس جدید باشگاه مشخص کرد که به استراماچونی تعهدات خود را پرداخت کرده است. آیا اوضاع مساعد است؟

به شما می‌گویم اگر همه چیز خوب باشد.

https://akhbar-rooz.com/?p=15270 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
جعفر
جعفر
4 سال قبل

فقط میتوان یک چیز گفت : پوپولیسم

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x