سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

سه شنبه ۴ اردیبهشت ۱۴۰۳

ما ازحافظه خود چه می دانیم؟ – اشکبوس طالبی

حافظه انسان سیستم بسیار پیچیده وفعال مغزی است که احساسا ت و اطلاعات را از دنیای خارج میگیرد، سازمان می دهد ، تغییر تحول در آنها ایجاد می کند ، بخشی را نامگذاری وکد گذاری می کند ، بخشی را ذخیره و سپس در شرایط خاصی این ذخیره ها را دوباره سازی می کند و به ذهن می آورد

حافظه !

ما از حافظه خود چه می دانیم؟

حافظه ما در زندگی علمی- عاطفی و شناختی ما چه نقشی دارد؟

 حافظه انسان سیستم بسیار پیچیده وفعال مغزی است که احساسا ت و اطلاعات  را از دنیای خارج میگیرد، سازمان می دهد ، تغییر  تحول در آنها ایجاد می کند ، بخشی را نامگذاری وکد گذاری می کند ، بخشی را ذخیره  و سپس در شرایط خاصی این ذخیره ها را دوباره سازی می کند و به ذهن می آورد.

تحقیقات جدید نوروسایکولوژی  یعنی روان شناسی اعصاب و رفتار (ساختار ورفتار) نشان می دهند که حافظه ما فقط اطلاعات محض را ذخیره نمی کند بلکه همراه این اطلاعات ، عواطف و احساسات مثبت و منفی، زبان و آموزه های فرهنگی و اجتماعی و ومذهبی ما  باسایر اطلاعات همبسته می شوند وبصورت یک مجموعه مرتبط با یکدیگر در قسمت های متفاوت مغزذخیره می شوند. قسمت های دوگانه قشر مغز در frontal lobe و وقتی که یاد آوری یا retrieve می شوند، همان احساسات و عواطف هم با اطلاعات ذخیره شده بیرون می آیند و البته که بخشی از تفکرات و ایده ها و دستگاه عاطفی ما را هم رقم می زنند. ( برگرفته از کتاب درسی دانشگاهی- تالیف دانشگاه رایس ۲۰۱۶ آمریکا.

این فرایند گرفتن وبه یاد آوردن، ۳مرحله عمومی را طی میکند ۱- نامگذاری( کدگذاری) ۲- ذخیره کردن ۳- یاد آوری

در دیاگرام پایین جریان چگونگی ورود  اطلاعات به دستگاه حسی ما نشان داده شده اند. دستگاههای حسی ما با ملیون ها عصب ( نورون) (جمعا ۱۰ به توان ۱۲)هر کدام شبکه بسیار پیچیده و فعالی را به وجود آورده اند که در کمترین فاصله زمانی (کمتر ار یک صدم ثانیه ۱۰۰ متر در ثانیه) اطلاعات خام را از طریق اعصاب گیرنده بینایی، شنوایی ، لامسه، چشایی و بویایی و غیره به بخش اول حافظه ما که حافظه حسی نامیده می شود می رسانند . در این مرحله فیلترینگ و یا غربال کردن وسیعی انجام می شود و فقط بخشی کوچک از این اطلاعات اجازه ورود پیدا می کنند ( selection)وفقط برای مدت بسیار کوتاهی ( حدود نیم ثانیه ) در این بخش حافظه میمانند که معمولا این مرحله را حافظه کوتاه مدت مینامند و چندان عمری ندارند.or Working memory) Short term memory)  و زود هم فراموش می شوند. اگر این حافظه به دلایلی بکار گرفته شوند مثلا برای شخص مهم باشند ویا همراه با احساسات مثبت ومنفی به داخل آمده باشند ویا به شکلی تکرار شوند و یا دوباره  مورد توجه وبازبینی قرار بگیرند، شبکه های عصبی بیشتری را در گیر می کنند و در نتیجه تبدیل به حافظه دراز مدت یا long term memory  می شوند. حافظه دراز مدت ما می تواند برای مدتی بس طولانی در مغز ما ذخیره شوند و بخشی آز آنها بسادگی زنده شده وبه سطح آگاهی consciousnessمی رسند ولی بخشی هم به دلایل گوناگون به ذهن بر نمی گردند و جزنا خود آگاه ما می شوند . البته تکنیک هایی وجود دارند که بتوان به این حافظه های ظاهرا فراموش شده دسترسی یافت. پروسه عادی حافظه- یاد آوری – تشخیص و کاربردی  در دیاگرام زیر نشان داده شده است.

بر گرفته از کتاب درسی دانشگاهی- روان شناسی عمومی، چاپ چهارم. انتشارات پیرسون، White and Ciccarelli

در این مرحله، حافظه به قسمت های مختلفی تقسیم می شوند بخشی کلامی هستند وبخشی غیر کلامی . بخشی شخصی و کاملا خصوصی وناگهانی  هستند (( Episodic    و بخشی عمومی که برای بیشتر افراد ، خودکار و اتوماتیک می شوند و بخشی از اطلاعات عمومی را تشکیل می دهند.

در این دیا گرام ، همان طور که می بینید حافظه درازمدت ما به دوقسمت بزرگ تقسیم می شوند که هر کدام به بخش های متفاوت مغز می روند تا ذخیره شوند. حافظه دراز مدت مدت ما یا کلامی هستند یا غیر کلامی که هر کدام به نوبه خود بدوبخش مجزا تقسیم می شوند ودر بخش های مختلف مغز که بعدا توضیح خواهم داد متمرکز می شوند.  حافظه های شخصی و غیر معمول ما و حافظه های اطلاعات عمومی ما که همراه با درک و شناخت  شخصی ماست ، زیرمجموعه حافظه کلامی ماست و حافظه های عاطفی و مهارتهای روزانه ما عمدتا غیر کلامی هستند و عضلات و چهره ما بازتاب  کننده این گونه حافظه هاست .

بخش های مختلف مغز سازمان دادن و ذخیره کردن و سیستم یاد آوری حافظه را بعهده می گیرند . البته اینطور هم نیست که این قسمت های مختلف مغز بایکدیگر همراهی و همکاری نداشته باشند و بخاطر این است که حافظه در بخش های مختلف و گسترده مغز ذخیره و سپس فعال می شوند . در دیاگرام زیر قسمت های مختلف مغز را نشان می دهد که  با حافظه درگیر است از حافظه احساسی و عاطفی ما تا حافظه بصری و یا حافظه شنیداری ما که هر کدام  در مراکز مختلف ساخته و پرداخته می شوند و سپس باز آفرینی می گردند یعنی ما می توانیم آنها را به یاد بیاوریم و آزانها استفاده کنیم.

دیاگرام های زیر ازکتاب دانشگاهی روان شناسی حافظه از انتشارات دانشگاه رایس هست.( ۲۰۱۶).

در این برش مغز متوجه می شویم که حداقل ۴ قسمت متفاوت مغز ما با حافظه ما در گیر هستند و هر بخش مغز با نوعی از حافظه سرو کار دارد برای مثال بخش پایینی مغز یا مخچه که cerebellum نامیده می شود ، مسئول  حفظ قوانین و راهنمایی ها برای انجام امور است که معمولا غیر کلامی هستند. قوانین زنده ماندن و سازگاری با محیط را اداره وحفظ می کند مثل حفظ مراتب شناکردن یا پیانو زدن ودوچرخه سواری یا حفظ  و اجرای قوانین درعروسی یا مراسم عزاداری  که عمدتا اتوماتیک است و اگر این حافظه درست کار نکند مشکلات سازشی خاص خود را بدنبال دارد . این قسمت مغز در کشور هایی که قوانین اجتماعی ومذهبی سفت وسخت دارند و زور وفشار بالای سرشان هست ، بیشتر فعال می شود و از نظر حجم ووزن هم بزرگتر می شوند. چرا که برای زنده ماندن مجبورند صدها قوانین نا خواسته را هر روز اجرا کنند و گاهی دلیلی منطقی هم برای حفظ و مراعات این قوانین وجود ندارند.

قسمت بعدی مغز که با حافظه کلامی ونوشتاری و سخنگویی وتعلیم و تربیت وهنر وادبیات سروکاردارد هیپوکامپ یا  Hipocampus نامیده می شود که بخشی از مغز پیشانی ماست ودر جای بسیار امنی هم واقع شده است. خاطرات و اتفا قات شخصی ما که با عواطف مثبت ویا منفی همراه هستند و قدرت یا د آوری و تشخیصی ما  را سامان می دهند بخصوص درگ و یاد آوری نقشه و جهت یابی محیطی ( spatial memory for mapping out)، در این بخش مغز ذخیره و برای مدت بسیار طولانی فعال هستند. آموزش و پرورش صحیح و انتقادی و علمی این بخش مغز را فعال و قدرتمند می سازد .

بخش سوم مغز ما که با هیجانات و ترس ها وخشم ها  واحساسات آنی و دفاعی بدن درگیر است بخش کوچک ولی بسیار مهم مغز پیشانی است که amygdala  نام دارد که در فارسی به آن مغزک بادامی شکل نام نهاده اند که در شرایط عادی به اندازه و شکل یک بادام است . این قسمت مغزاحساسات و خاطرات ترس آلود و خشمگینانه ما را ذخیره وبه سرعت یاد آوری وفعال می کند و معمولا به محض تحریک ، راه کوتاه یاد آوری خاطرات ترس آلود  گدشته را زنده می کند و منجر به واکنش های فوری و خام و دفاعی می شود تا بطور اتوماتیک و غریزی از بدن محافظت کند که البته همیشه هم مثمر ثمر نمی شوند و دردسر ساز هم هستند. این قسمت مغز آمادگی دارد تا در سنین کودکی و نوجوانی رشد کند و یاد بگیرد تا حافظه عاطفی وترس آلود را مهار کرده و از راهی درازتر این خاطرات را به قسمت غشا مغز پیشانی بفرستد تا در آنجا این خاطرات و حافظه حلاجی شده ، سبک و سنگین شده و با استدلال و حافظه عقلانی و قدرت پیش بینی ، ترکیب بشود و بعد منجر به واکنش شود .  (یعنی اول فکر کردن و بعد عمل کردن . ) در سیستم های تربیتی پدر سالار و دیکتاتوری ، این قسمت مغز هرگز امکان رشد و پختگی کامل نمی رسند وارتباط منطقی و دراز مدت خود را با بخش عاقله ومنطقی مغز ازدست می دهد و بسادگی تحریک شده و منجر به رفتارهای گله وار و توده وار می شوند که هیچ دلیل منطقی وعلمی بر آنها مترتب نیست . شاید بیراه نباشد که چنین نتیجه گیری بکنیم که که در کشورهایی که سیستم گسترده فشارو دیکتاتوری بر جان و مال و آینده مردم حاکم است ، حافظه عاطفی و ترس آلود همراه با احساس ترس و عدم امنیت و ترس از فردا ، این بخش مغز را از حد متعارف فعالتر و لاجرم از نظر حجم و وزن بزرکتر می کند و امکان همکاری این بخش مغز را با مغز پیشانی وغشا بیرونی وپیشانی مغز که مرکز استدلال ومنطق و پیش بینی وکنترل است مختل می نماید. یعنی این بخش حافظه عاطفی خود تصمیم می گیرد و خود هم اجرا می کند . بدون کمک گرفتن از حافظه عقلانی که در غشای بیرونی مغز پیشانی متمرکز است و نقش هادی وکنترل  را دارد !؟ ( اشکبوس طالبی – روان شناسی پرخاشگری و خشونت).

 آخرین ودور دست ترین بخش مغز که از همه قسمت های مغز دیرتر رشد می کند( حدود ۳۰ سالگی در مردان و ۲۶ سالگی در زنان – درآمریکا ) بخش پیشانی و غشا مغز پیشانی است که به آن    pre frontal cortex  می گویند که مرکز حافظه علمی ، استدلالی و عقلانی ماست این بخش مغز را مغز عاقله انسان نیز گفته اند . تمام علائم ونشانه های معنی دار و مهم در زندگی مثل قضاوت ها وتشخیص خوب وبد  وروش های حل مسئله ، در این بخش ذخیره و سپس فعال می شوند.

 این قسمت حافظه با درک رابطه های پیچیده ومنطقی در زندگی رشد می کند و توانایی مرور حوادث و اتفاقات زندگی ونتایج مترتب بر هر حادثه( پاداش – تنبیه) را ذخیره و بموقع از آنها برای راهگشایی و نتیجه بخش بودن در رفتارها و تصمیمات فرد به کمک انسان می آیند . تحصیلات ، تجربه های مثبت ومنفی در زندگی و راه های برون رفت از آنها در این قسمت مغز حلاجی می شوند و این حافظه به شخص کمک می کند تا شرایط را به درستی تشخیص داده و برای مسئله راه حل کم خطر پیش بینی کند .  این بخش مغز با تعلیم و تربیت نوین و جامعه دموکرات و آزاد  رابطه خوبی دارد چرا که در چنین محیط های اجتماعی و تربیتی نهایت رشد خود را می کنند و بر تمامی رفتار و احساسات کنترل ، ودر  باز آفرینی حافظه نقشی بالا دست می گیرد.

فراموشی: زمان ، دشمن حافظه است.

 

serial position s of the words or events and

Blocking is also known as tip-of-the-tongue (TOT) phenomenon. The memory is right there, but you can’t seem to recall it, just like not being able to remember the name of that very famous actor, Morgan Freeman. (credit: modification of work by D. Miller

جمعبندی :همان طور که در این مختصر دیدیم ، حافظه ما بسیار پیچیده و گسترده است که در آن واحد با سیستم ها و net  های مختلف دستگاه عصبی مرکزی ما در ارتباط تنگاتنگ است.

بله حافظه ما توانایی گسترش دارد و همچنین آمادگی آن را هم دارد که اگر بدرستی بکار گرفته نشود از کار کردن ساقط شود و حتی با سیستم های آموزشی پیچیده و وسایل ارتباط جمعی هم می توان به سادگی حافظه را دستکاری کرد و اطلاعات غیر واقعی را در حافظه جا انداخت طوری که مردم باور بکنند که این اطلاعات واقعی و کاملا شخصی وتجربی هستند.

In studying cases where DNA evidence has exonerated people from crimes, the Innocence Project discovered that eyewitness misidentification is the leading cause of wrongful convictions (Benjamin N. Cardozo School of Law, Yeshiva University, 2009

کودکان معمولا از سنین ۳ سالگی، قدرت حافظه آنها فعال می شوند ومغز تا حدی رشد کرده است که بتواند اطلاعات را ذخیره کند ولی اطلاعات قبل از ۳ سالگی معمولا قدرت باز آفرینی یا retrieve را ندارد و بهمین دلیل این پدیده را memory   infantalمی گویند یعنی حافظه کودکانه که قابل زنده شدن ندارند..

چگونه می شود حافظه را فعال تر کرد و راه های رشد حافظه از چه راههایی امکان دارد؟

 در جواب این پرسش پیشنهادات و تکنیک های متفاوتی ارایه شده اند و از همه مهمتر سیستم آموزش و پرورش و تکنیک های یادگیری است . که هرچه محتوای مطالب برای شخص معنی دار تر باشد ، وفرایند یادگیری حواس بیشتری را درگیرکنند ، امکان حفظ و نگهداری آنها  نیز عمیق تر و طولانی تر خواهند بود.

بعضی از  مواد شیمیایی مغز که اصطلاحا به آنها neurotransmitters  می گویند در فعال تر شدن حافظه نقش دارند مثل: دوپامین ها، اپینفرین ها، سراتونین ها، گلا تا میت ها و اسیتل کولین ها.

گذشته از این مواد شیمیایی  ، تمرین های مشخص برای تقویت حافظه، معنی دادن به مطالب ذخیره شده، ارتباط دادن مطالب جدید به مطالب ذخیره شده قبلی ، تمرین و توجه وتمرکزودقت در زمان یادگیری مطلب جدید ، نشانه گذاری و کدگذاری به مطالب آموخته شده و تقسیم کردن مطالب به تکه ها و بخش های کوچکتر ومهمتر، می تواند در فعال تر کردن حافظه و تسهیل یادگیری بما کمک کنند. از همه  مهمتر ، بکار گرفتن حافظه و استفاده از آن در زندگی ، در رشد و استحکام حافظه  نقش اساسی دارند.

زمان ، دشمن حافظه است.

بخصوص اگر شخص از حافظه خود استفاده نکند ، حافظه به فراموشی میل میکند . فعال نگهداشتن مغز و چالش روزانه مغز از فراموشی و دمانس و آلزایمر جلوگیری می کند.

اشکبوس طالبی  – عضو هیات علمی دانشکده روان شناسی و تعلیم وتربیت – بالتیمور، اول ماه آبان  1397

منابع:

۱٫ OpenStax, psychology.OpenStax.8 December 2014

۲٫ Psychology. Rice University. Houston, Texas, 2016

۳٫ Introduction to psychology.4th edition; Pearson Education inc. Georgia College and state university, 2015

۴  – طالبی. اشکبوس  . روان شناسی پرخاشگری و خشونت ، نشریه خرمگس . انگلستان ۱۳۹۴

https://akhbar-rooz.com/?p=15846 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x