آقای شکسپیر
این روزها جایت خالی است
سرودی تازه بخوان
تراژدی را فراموش کن
***
دختران گمشده
پسران خونین
شهر داغدار
مادران داغدار
هاملت مرده است
***
نیزارها می سوزند
ماهی ها را سر بریده اند
“کوره ها” را آتش زدند
جمعه را با دست های جدا شده آوردند
سواری نبود، کجاوه ها را به تاراج بردند.
مادران خون گریستند
دختران را با سربندهاشان به دار زدند
لباس دامادی حسن را بر مترسک پوشاندند
آقای شکسپیر
با دوشکا نشانه گرفتند
چشم های یعقوب بر دهان ماهی فرود آمد
شمشیر را فراموش کن
سوگواری این خاک خونین، حکایت دیگری است
***
آقای شکسپیر
این روزها جایت خالی است
تراژدی
فاجعه بار است
از مرز گذشت
***
نیزارها سبز نیستند
زرد هم نیستند
نیزارها خون چکان شده اند
خوابم نمی برد
آقای شکسپیر
اتللو را فراموش کن
دزدمونا را هزار شقه کرده اند
مهین خدیوی
آبان ۱۳۹۸ آتلانتا
کوره ها شهرکی عرب‌نشین و اغلب کارگر و ضعیف از نظر اقتصادی در حاشیه ماهشهر.
1378 -1401 (2000 – 2023) * کپی رايت