جمعی از فعالین صنفی دانشجویان کشور طی بیانیه ای از تحصن معلمین در هفته جاری حمایت کردند. در این بیانیه آمده است که حاکیمت بنا به سرشت متناقض، بحرانزا، و همیشه بحرانیاش، هر اعتراضی را به پرسش هست و نیست خود بدل میکند، زیرا میداند پیوستار و زنجیره این خواستها در اعتراضی بنیادین نسبت به ستم و سلطه حکومتی جبار ریشه دارد و سادهترین اعتراض و کوچکترین صدا میتواند سراسر این زنجیر را به جنبش وادارد . متن کامل این بیانیه در زیر می آید:
فعالان صنفی معلمان امسال نیز در روز معلم، از لابهلای گلوله و باتوم و میلههای زندان بار دیگر سپیدهدمان مبارزه آموزگاران را نوید دادند. از پی روزهای خونین آبان، فعالان صنفی معلمان سنگر مبارزه علیه استثمار و طلوع رهایی از ستم و بردگی را جان تازهای بخشیدند، ما دانشجویان نیز سلام گرم خود را به این فعالان و رفقای در بندشان میفرستیم و تا برچیدن مهر کالا و نظم سرمایه ی حاکم بر مدرسهها و کلاسهای درس، کنارشان خواهیم بود.
حاکمیت در برابر هر خواست و اعتراضی، فقط با زبان تهدید و قداره و تیر و تفنگ و سرکوب به میدان میآید. حاکیمت بنا به سرشت متناقض، بحرانزا، و همیشه بحرانیاش، هر اعتراضی را به پرسش هست و نیست خود بدل میکند، زیرا میداند پیوستار و زنجیره این خواستها در اعتراضی بنیادین نسبت به ستم و سلطه حکومتی جبار ریشه دارد و سادهترین اعتراض و کوچکترین صدا میتواند سراسر این زنجیر را به جنبش وادارد. حاکیمت به روشنی دریافته است که شالودههایش بر چه بنیاد استثمارگرانه و سلطهجویانه استوار است. یک پارچه شدن آشکار و رسمی تمام نهادهای حاکمیت در حمایت از ضرورت به رگبار بستن خیزش قهرمانانه و جسورانه آبان ماه، قطعی اینترنت، کشتار جان به لب رسیدگان و یورش نیروهای امنیتی به دانشجویان دانشگاهها، عدم انتشار رسمی دقیق آمار کشتهشدگان، همه و همه نشانگر سراسیمگی حاکمیت در کنترل ناموفقیت آمیز جنبش آبان ماه است. در این بین، حاکمیت امکان هرگونه تشکل یابی را به عنوان بدیهی ترین حق استثمار شوندگان سلب می کند تا به مثابه افساری برای هیولای سرکش سرمایه عمل نماید و پیشروی خونین نئولیبرالیسم در ساحات حیات ما را با شتابی شگفت آور ادامه دهد.همچنین برگزاری تجمع بازنشستگان در روز دوم دی در برابر مجلس و تحصن معلمان در مدارس کشور نشان از ناتوانی حاکمیت در سرکوب صدای معترضان بود. بازنشستگانی که با سی سال کار کردن و زحمت کشیدن، اکنون صندوق تامین اجتماعیشان به تاراج دولت میرود. آنان حق سی سال زحمت کشیدن خود را میخواهند، و در برابر این خواست کاملا مسالمتآمیزانه، حاکمیت همچنان تاب تحمل ندارد و همچنان دست به سرکوب و تهدید و ارعاب میزند.
آموزگاران مبارز ما با آگاهی از همسرنوشت بودنشان با دانشآموزان، دانشجویان و زحمتکشان جامعه، چندین سال است علیه خصوصیسازی آموزش، ایجاد مدارس غیرانتقاعی، عدم افزایش حقوق بازنشستگان و علیه هرگونه استثمار و بردگی و دولت حامی این صاحبان سرمایه معترض بودهاند و از هر طریقی برای رساندن صدای خود استفاده کردهاند. در روزهایی که اساتید و حضرات روشنفکر جامعه به هر بهایی در سر کلاسهای درس همچنان به تدریس خود مشغولند، تا از حقوقشان کسر نشود، این آموزگاران مبارز هستند که علمدار معرفت و علم در جای جای کشوراند. آناناند که درس مبارزه و شرافت را به دانشآموزان میآموزند، و اکنون جواب حاکمیت به آنها بند زندان و حکمهای ده ساله است. سنگر این مبارزه است که همواره افق رهایی را برای ما رقم خواهد زد. این سنگرها از دل عصری بر میخیزد، و علیه آن میشورد، که در آن تمام سپهرهای زندگانی و مناسبات انسانی و روابطمان زیر مهر کالا و پتک صاحبان سرمایه به اضمحلال رفته است. بازار دلالان و سرمایهسالاران همه چیز را به تاراج برده است. کلاسهای درسی که بازار دلالان به خرید و فروش میگذارد، زباله جمع کردن و کولبری را برای کودکانمان آفرید و اکنون که صندلی کلاسها را از آنها دزدیدهاند، باید در کوهستانها و خیابانها شهید راه نان شوند. ازاین رو خواست معلمان مبارز و ما دانشجویان نیز چیزی جز برهم زدن این مناسبات نیست، مناسباتی که نه تنها با استثمار و ارتش سرکوبگرش جوی خون در نیزارها و خیابانها و کوهستانها به راه انداخته است، بلکه جزیرههای منزوی شدهای را خلق و دیدگان حقیقت را زیر مه بی تفاوتی کور کرد. اما مبارزان حقیقی از معلمان و زحمتکشان گرفته تا کارگران و دانشجویان این سرزمین، افق رهایی خود را در اتحادشان بر علیه این نظم یافتند، آبان با لختههای خونش هر روز بر ارتش زخمخوردگان و مبارزان خواهد افزود و هر روز سنگر این اتحاد و مبارزه بر فراز این سرزمین خواهد درخشید.
فعالین صنفی دانشگاه های تهران، علامه طباطبایی، بین الملل قزوین و نوشیروانی بابل