در این لحظات سرنوشت ساز و رو به اعتلای جنبشهای اجتماعی و کارگری، از فساد حکومتی حرف زدن شاید با آنچه در سراسر ایران در کف خیابانها درخواست میشود، موضع تاریخ گذشته به نظر بیاید. با این همه برای ثبت هم که باشد به مناسبت بازگشایی مدارس، اشاره به آن بد نیست. قرار است مهرماه ۱۴۰۱ بنا به آمار دولتی، حدود ۱۶میلیون دانش آموزبه مدرسه بروند. از این۱۶ میلیون حدود یک میلیون و نیم دانشآموزان کلاس اولیها هستند. با یک مقایسه نزدیک به واقعی بیش از ده میلیون کودک، اما با حسرت از درس و ورود به مدرسه و کلاسهای بالاتر محروم میمانند. چرایی آن معلوم است، آموزش و مدرسه به بنگاه اقتصادی و تجاری تبدیل شدهاند. در جامعهی طبقاتی به ویژه در ایران که دلالها قدرت سیاسی و اقتصادی را در دست دارند، همه چیز برای خرید و فروش تبدیل شده و مثل کالا در بازار نرخ آنرا تعیین میکنند
بنا به قانون جامعه و مناسبات حاکم، میلیونها نفر از کودکان کارگران و تهیدستان در شهرها و روستاها که توان پرداخت شهریههای کمرشکن و تهیهی کیف و کتاب و کفش و لباس ندارند، هرگز نمیتوانند به مدرسه بروند. به کودکان تهیدست هرگز اجازهای برای ادامه پاگذاردن به کلاسهای بالاتر را نمیدهند. چرایی آن معلوم است؛ این کودکان بنا به اراده و قوانینی که سرمایهداران و حکومتشان بر گردهی پایینیها سوارند، از تجربهی کودکی و نوجوانی و مدرسه محروم شدهاند. به سود آنان است که کودکان کارگران و زحمتکشان نباید آموزش بیابند و نباید بتوانند علت ستمکشی خود و ستمگریهای بالاییها را بفهمند. نباید بهآگاهی طبقاتی خود دست پیدا کنند و نباید که در بزرگی به رفع و پایان دهی به آن آماده باشند. کودکان طبقه کارگر و تهیدستان در ایران، میبینند که زندگی و دردهای مشترکی دارند. درد دل و نالههای افراد خانوادهی زیر ستم خود را میشنوند و میبینند که در برابر آنها، بر دیوار آموزش و مدرسه، یک تابلو ورود ممنوع گذارده شده است و میبینند که درهای مدارس طبقاتی به روی افراد دیگری باز است. کودکان فقر، ممکن است دستهای پنهان این ممنوعها و محرومیت از ابتداییترین حقوق کودکی خود را نشناسند، اما دور و بر خود، سران حکومت و وابستگان سران و مقامات حکومتی را میبینند و آنها را میشناسند.
از بلندگوهای آن طرف دیوار و مسجد و امامزاده و صدا و سیمای حکومتی را شبانه روز میشنوند که این سرنوشت را به هردلیلی برای آنها در آسمان رقم زده شده است. میپرسند که چرا روزگارشان این چنین فلاکتباراست؟ چه جرمی کردهاند؟ چه رمزی در کار است؟ چرا از آسمان برای او چنین سرنوشتی از پیش تعیین شده است؟ و خیلی پرسشهای دیگر. کودکان محروم از زندگی و شادی به ویژه دخترکان محروم از حق زندگی، میبینند که بچه پولدارها، فرزندان باندهای مافیایی علاوه بر پولهای کلان، قدرت و قوای دولتی هم مثل ابزاری برای حفظ سلطه، در دست خود دارند. آنها میبینند که دنیایشان از آنها ربوده شده و محکومان روی زمین شدهاند.
مقایسه بودجه بودجه ۱۳۱ هزار میلیارد تومان وزارت آموزش و پرورش برای سال ۱۴۰۱ توضیح کوتاهی است برای شناخت ماهیت شرایط حاکم در ایران. برای پی بردن به ماهیت کارگزاران مناسبات حاکم، کافیاست تا این مبلغ را با بودجههای برخی نهادهای دینی مقایسه کنیم. به گزارش خود دستگاههای حکومتی، بودجه ۴۳ ارگان مذهبی برای سال ۱۴۰۰، بیش از ۷۲۵۲ هزار میلیارد و ۷۰۰ میلیون تومان، یعنی بیش از۵۷ برابر بودجه آموزش و پرورش بوده است. این تنها رقم علنی است و پرداختها میلیاردی مخفی و زیر میزی، ازجمله رانت از باندها و دلالان دانه درشت و دزدی از سفرهی خالی کارگران و زحمتکشان را در برنمیگیرد. لازم به یادآوری است که بودجهی کل ستاد بحران ایران، رقمی در حدود ۱۳ میلیارد تومان نظر گرفته شده، که بسیار کمتر از بودجه «دانشگاه اهل بیت»است که یکیاز زیر مجموعههای «مجمع جهانی اهل بیت» می باشد.
«مجمع جهانی اهل بیت» تنها یکی از شبکههای مالی و تجاری و فرهنگی حکومتی است که به اصطلاح فرهنگی غیردولتی (NGO) معرفی شده. برای سال ۱۴۰۱ این ارگان غیرمردمی، از طرف دولت، بودجهی۵۲ میلیارد تومانی از درآمدی که باید صرف نیازهای حیاتی جامعه شود را به غارت میبرد.
برپایی این مجمع در سال۱۳۶۹ زیرنام «دفاع از حقوق مسلمین در سراسر جهان» فرمان داده شد. این شبکهی زاید در بیش از ۱۴۱ کشور جهان فعالیت دارد و هزاران مبلغ مذهبی را در حوزهها و مدارس دینی خود تربیت کرده و سرار دنیا روانه میکند. این مجمع، در سال ۱۳۹۴ به عضویت سازمان جهانی یونسکو وابسته به سازمان ملل درآمد و نشان داد که «سازمان ملل» هم سازمان دولتهاست. در حالیکه مجمع، در سال ۱۳۹۹ معادل ۳۰ میلیارد تومان بودجه دریافت کرده بود در سال ۱۴۰۰ به بیش از دو برابر یعنی ۷۵ میلیارد تومان افزایش یافت. «دانشگاه اهل بیت» که یکی از زیرمجموعههای آن است، بیش از ۱۷ میلیارد تومان بودجه جداگانه دریافت کرده است.
اینها برخی از شبکههای تجاری و رانتی زیرمجموعه مجمع جهانی اهل بیت و بازارهایی هستند که راه انداختهاند:
دانشگاه بینالمللی اهلبیت
شرکت بازرگانی توسعه تجارت مجاب
شرکت تعاونی مجاب کوثر
خبرگزاری اهلبیت
پورتال بزرگ اهلبیت
سایت ذکری و …
کودکان محکوم، باید به هر وسیله آگاه بشوند که این قانون مناسبات سرمایهداری و جامعهی طبقاتی و به ویژه وقتی از طرف آموزشها و تبلیغات مذهبی هم پشتیبانیمیشود، از مدرسه و درس محروم میشوند تا به کودکان کار تبدیل شوند.
این سرنوشت تحمیل شده و دست ساز حاکمان را میتوانیم و باید به سود برابری تغییر دهیم.
سعید نویدی/۳۱ شهریور۱۴۰۱