مراسم گرامیداشت پنجاه و دومین سالگرد جهان پهلوان غلامرضا تختی روز سه شنبه۱۷ دی ماه برگزار می شود
نازک بین: روز سه شنبه ۱۷ دی ماه و در ابن بابویه شهر ری مراسم پنجاه و دومین سالگرد درگذشت جهان پهلوان غلامرضا تختی بر سر مزار وی برگزار می شود. غلامرضا تختی در پنجم شهریور سال ۱۳۰۹ درخانوادهای مذهبی و متوسط در محله خانی آباد تهران بدنیا آمد، رجب خان پدر تختی غیر از وی دو پسر و دو دختر داشت که همه آنها بزرگتر از رضا بودند. تختی از ۲۰ سالگی کشتی را در باشگاه پولاد زیرنظر حبیب اله بلور آغاز کرد. تختی در رقابتهای قهرمانی کشور طی سالهای ۱۳۲۹ تا ۱۳۳۸در وزنهای ۶-۷-۸ هشت بار قهرمان کشور شد. وی همچنین سه بار پهلوان ایران شد. تختی در اولین حضور خود در تیم ملی در رقابتهای جهانی ۱۹۵۱ هلسینکی دروزن ۷۹ کیلوگرم صاحب مدال نقره شد و در اولین حضور خود در المپیک در رقابت های ۱۹۵۲ هلسینکی با شکست مقابل کوریدزه از شوروی صاحب مدال نقره شد. افتخارات پهلوان بزرگ کشتی ایران در رقابتهای جهانی ۱۹۵۹ و ۱۹۶۱ و ۱۹۶۲ تهران، یوکوهاما و تولیدو با کسب دو مدال طلا و یک مدال نقره ادامه یافت.
تختی در رقابتهای المپیک ۱۹۵۶ و ۱۹۶۰ ملبورن و رم صاحب یک مدال طلا و یک مدال نقره شد. وی همچنین در بازیهای آسیایی ۱۹۵۸ توکیو صاحب مدال طلا شد. تختی تبلور آرزوهای یک ملت بود او سمبل تاریخ ماست مردی که درمیان مردم زیست و از میان مردم رفت. و پیکرش در ابن بابویه شهر ری آرام گرفت.
ما شاهد کم شدن شکاف جنسیتی در ورزش زنان و مردان هستیم
منیژه موذن در اعتماد نوشت: تصویر شادی مگان راپینو با دستهای باز و لبخند بر لب یکی از تصاویری است که در سال ۲۰۱۹ نشاندهنده برابری در ثبت تصاویر زنان و مردان ورزشکار بود. از شادی کیتلین اوهاشی ژیمناست آمریکایی تا اشکهای کاتارینا جانسون تامپسون وقتی که رکورد زد یا دستهای گشوده مگان راپینو که میتواند ژست سال لقب بگیرد، بیانگر این واقعیت است که سال ۲۰۱۹ سال ثبت تصاویر قدرتمند از ورزشکاران زن بود
ربکا سویفت از گتیایمیج میگوید: «ما شاهد کم شدن شکاف در ورزش زنان و مردان هستیم. اگر جامجهانی زنان را یک نمونه در نظر بگیریم، میبینیم لحظاتی با دوربین ثبت شده که ما معمولاً در ورزش مردان میدیدیم. در تصاویر ثبتشده از ورزش زنان پویایی، تحرک و توانایی را میبینیم که از عکاسی خوب انتظار داریم. در کنار آن لحظاتی از رفاقت، دوستی و در کنار هم بودن را نیز شاهد هستیم. لحظاتی که گمان نمیکنم در گذشته یا در ورزش مردان چیزی شبیه به آن را دیده باشیم.»
تیمِ سویفت تغییرات عکاسی از ورزش زنان را از المپیک ۲۰۱۶ ریو دنبال کردهاند؛ برجستهترین تصاویر المپیک گذشته تصاویر ورزشکاران زن در حال کمک به یکدیگر است.
سویفت ادامه میدهد: «ما در عکاسی از ورزش زنان شاهد تغییر نگرش هستیم. تلاش برای فریبنده و زیبا نشان دادن ورزشکاران زن به سمت تمرکز بر قدرت و توانایی آنها تغییر کرده است. این اهمیت زیادی دارد. اوج گرفتن فعالیت جنبشهایی همچون تلاش زنان ایرانی برای ورود به ورزشگاه، مبارزه تیم فوتبال زنان آمریکا برای درآمد برابر و… در روند این تغییرات کمک کرده است. اتفاقی که در عکاسی تبلیغاتی، دنیای مد یا انواع دیگر رسانهها رخ داده این است که متفاوت بودن زیبایی پذیرفته شده است. در واقع گستردگی مفهوم جذابیت به رسمیت شناخته شده است. در گذشته ورزش زنان برای بیننده جذاب نبود؛ به عنوان مثال بازیکنان راگبی غیرزنانه خطاب میشدند، به همین دلیل در مقابل آنها گارد وجود داشت.»
او اضافه میکند: «گمان میکنم در دوره کودکی من یا حتی در ۲۰ سالگیام ورزشکاران زنی که عکاسان تصاویرشان را ثبت میکردند تنیسبازهای موبور قدبلندی بودند که موهایشان را دم اسبی میبستند. بعد ورزشکارانی همچون تسا ساندرسون را دیدیم که همیشه به خاطر اینکه ظاهرشان به قدر کافی زنانه نبود مورد انتقاد قرار میگرفتند. زمان زیادی گذشت تا بپذیریم بدن ورزشکاران زن به خاطر تمریناتشان متفاوت است و همه زنان با هر ظاهری میتوانند زیبا و تاثیرگذار باشند. امیدوارم در آینده نزدیک شاهد تغییر در صنعت زیبایی هم باشیم. هرچند تغییری که در جریان است روندی کند دارد.»
دو عکس از ۱۰ عکس برتر سال ربکا سویفت خشم زیادی را برانگیخت. شادی گل الکس مورگان در «تقلید چای خوردن انگلیسی» و دستان باز مگان راپینو واکنشهای زیادی را در پی داشت، اما همین انتقادات این ۲ عکس را به ماندگارترین عکسهای ورزشی سال ۲۰۱۹ تبدیل کرد.سویفت میگوید: «باید تصاویر بیشتری نظیر این ۲ عکس ثبت شوند تا نسل جوان وقتی به ورزش و قدرت ورزش برای زنان فکر میکنند در ذهن خود تصاویری اینچنینی را به یاد آورند و بدانند که تا چه اندازه تاثیرگذار و الهامبخش است.»با توجه به تصاویر ثبتشده از زنان ورزشکار در سال ۲۰۱۹، به نظر میرسد درک این موضوع که رسانهها میتوانند چه نقش بزرگی در تغییر نگرش نسبت به ورزش زنان خصوصاً فوتبال ایفا کنند روزبهروز در حال افزایش است
جام حذفی انگلیس
چلسی صعود کرد؛ کار تاتنهام به بازی تکراری کشید
تیمهای چلسی و شفیلدیونایتد با غلبه بر رقبای خود به دور چهارم جام حذفی انگلیس صعود کردند و کار شاگردان مورینیو به بازی تکراری کشیده شد.
دور سوم مسابقات فوتبال جام حذفی انگلیس با برگزاری ۹ بازی همزمان پیگیری شد که در یکی از این دیدارها چلسی لیگ برتری با نتیجه ۲ بر صفر ناتینگهام فارست دسته اولی را کنار زد و به دور چهارم این رقابتها راه یافت. کالوم هادسون اودوی (۶) و راس بارکلی (۳۳) برای تیم تحت هدایت فرانک لمپارد گلزنی کردند.
تاتنهام لیگ برتری هم در خانه میدلزبورو دسته اولی تن به تساوی یک – یک داد تا کار دو تیم به بازی تکراری کشیده شود. اشلی فلچر در دقیقه ۵۰ برای میدلزبورو و لوکاس مورا در دقیقه ۶۱ برای اسپرز گلزنی کردند.
تیم فوتبال لیورپول با برتری یک – صفر خانگی مقابل رقیب همشهری، اورتون به دور بعد راه یافت. در این دربی «مرسیساید» در ورزشگاه آنفیلد، میزبان که بیشتر بازیکنان ذخیره خودش را در اختیار داشت، توسط جونز در دقیقه ۷۱ به گل رسید و با کسب برتری یک – صفر شاگردان کارلو آنچلوتی مشهور را از دور رقابتها خارج کرد.
در سایر دیدارها هم نتایج به شرح زیر رقم خورد:
چارلتون صفر – وستبرومویچ یک
شفیلدیونایتد ۲ – فایلد یک
کوئینز پارکرنجرز ۵ – سوانزی یک
برتون یک – نورثهمپتون ۴
بریستول روورز ۲ – کاونتری ۲ (کار به بازی تکراری کشیده شد)
کریستالپالاس صفر – دربیکانتی یک
کرو یک – بارنزلی
جام حذفی فرانسه, صعود لیل، مونپولیه، سناتین و مارسی
تیمهای دسته اولی لیل، مونپولیه، سناتین و مارسی با شکست رقبای خود راهی مرحله یک شانزدهم نهایی جام حذفی فرانسه شدند.
در چارچوب مرحله یکسیودوم نهایی جام حذفی فرانسه از ساعت ۱۶:۴۵ امروز (یکشنبه) پنج دیدار همزمان برگزار شد که در یکی از این دیدارها المپیک مارسی دسته اولی در طول ۹۰ دقیقه قانونی بازی در خانه ترلیساک دسته پنجمی با نتیجه تساوی یک – یک متوقف شد. بازی در وقتهای اضافه گلی نداشت و کار به ضربات پنالتی کشید که در ضیافت پنالتیها مارسی ۴ بر ۲ پیروز و راهی مرحله یک شانزدهم نهایی این رقابتها شد.
لوریان دسته دومی هم در خانهاش مقابل برست دسته اولی تن به تساوی یک – یک داد. بازی در وقتهای اضافه نیز با برتری ۲ بر یک لوریان همراه شد و این تیم جواز حضور در دور بعدی مسابقات را گرفت.
مونپولیه دسته اولی نیز در خانه ریمس ساینت آنه دسته پنجمی به برتری یک بر صفر رسید و راهی دور بعد شد. لیل هم با برتری ۳ بر ۲ در خانه یو اس رائون دسته پنجمی موفق به صعود به مرحله یک شانزدهم نهایی جام حذفی فرانسه شد.این نتایج در حالی رقم خورد که سناتین دسته اولی در خانه باستیا بورگو دسته دومی به برتری ۲ بر صفر دست یافت و راهی دور بعد شد.
ترس از آینده قابل پیشبینی فوتبال؛
به قلم Miguel Delaney برای وبسایت Independent
جواد رحمانی طرفداری: تصور روزی که آمار و رکوردهای تیم هایی چون منچسترسیتی و لیورپول، برایمان طبیعی شود، دور از ذهن نیست. تمام تمرکز سرمایه گذاران، به چند باشگاه معطوف شده و این با روح فوتبال، در تضاد است.در جهان کسی وجود نداشت که پس از گل سادیو مانه به شفیلد یونایتد، بتواند بهت و حیرت خودش را، از لیورپولی که راه برنده شده را یاد گرفته، پنهان کند. در وهله اول این بهت به خاطر مهاجمی بود که می دانست چگونه همیشه فاتح ماجرا و رهبر خط حمله آتشین لیورپول به نظر بیاید و در وهله دوم، تعامل باشکوه سادیو مانه و محمد صلاح بود که توانسته بودند یک بار دیگر، جنبه های مدرن تاکتیک در فوتبال را اثبات کنند. تاکتیک هایی که از یورگن کلوپ، شاید بهترین سرمربی حال حاضر دنیا، روح گرفته است.
این سبک بازی، محصول هوشمندانهترین پروژه حال حاضر فوتبال اروپاست. لیورپول الگویی برای دنبال کردن ساخته و این را مقابل دیدگان تمام فوتبال دوستان انجام داد. تمامی این ها می تواند راهی صحیح باشد اما به روشی که کمتر الهام بخش به نظر می رسد. قرمزها، یکی از سوپرباشگاه های دنیای فوتبال بودند که طی سالیان اخیر، با اتکا به یورگن کلوپ و ایدههای وی، توانستند دوباره به جمع برترین ها بازگردند.
به هرحال چه بخواهیم قبول کنیم چه نه، دنیا این شکلی است. دنیا برای افرادی که در طرف مخالف نظام سرمایهداری ایستادهاند، همیشه سخت بوده و سختتر هم خواهد شد. صحبت در مورد نتایج بی نظیر و رکوردهایی که این تیم برجای می گذارد، بسیار ساده است. حتی بشخصه ترجیح می دهم کاملا در این مورد بگویم. اگر دو سال پیش، منچسترسیتیای وجود نداشت که با اعداد و ارقام شوخی و فوتبال انگلیس را زیر و رو کند، این لیورپول، عزت و احترام بیشتری دریافت می کرد. هردو باشگاه در فصل گذشته، در تعداد امتیازات عدد ۹۶ را دیدند. در چنین شرایطی، چیز زیادی برای گفتن باقی نمی ماند.
در واقع دیگر چیزی الهام بخش نمی شود. از شدت خارق العاده و بینظیر بودنش هم کم می شود. حتی چلسی در فصولی که قدرت برتر انگلیس بود، ۱۳ برد پیاپی ثبت کرد. در بین برترین تیم های اروپا، یوونتوس، بایرن مونیخ، پاری سن ژرمن و بارسلونا، هر فصل دائم این عادت را تکرار می کنند. آن ها دائما و دائما قهرمان می شوند و چه کسی می تواند انکار کند که همین تیم ها، پایهی ثابت مرحله یک هشتم نهایی لیگ قهرمانان اروپا نیستند؟
هیچوقت پیش از این مقطع زمانی، چنین وضعیتی در تاریخ فوتبال رخ نداده است. در واقع رکوردها خیلی سریع شکسته نمی شدند و نتایجی به این خارق العادگی، زود رنگ یکنواختی به خود نمی گرفتند. اگر خلاصهتر بگویم، همه چیز قابل پیش بینی شده است.
چنین وضعیت، اتفاقی نیست. این مورد، نتیجه چیزی است که دههها برایش برنامه کشیده شده. در واقع اگر منابع مالی فقط بر روی چند باشگاه تمرکز کنند، نتیجهای جز این حاصل نخواهد شد. پس فرضیه اتفاقی بودن، یک ایده باطل است. این مشکل بزرگی است و برای حل شدنش هیچ تلاشی انجام نشده. حتی اگر بگویم قرار است اوضاع بدتر شود، نباید جا بخورید. همین حالا باشگاه هایی مثل بوری، چارهای جز پذیرش مرگ و نیستی ندارند. صحبت از سوپرلیگ به میان آمده است. باید به چهره اصلی فوتبال روبرو شد. چهرهای که کاملا مالی و اقتصادی است. اصلی که باعث می شد به قهرمانی لسترسیتی در لیگ برتر انگلیس، شانس یک در ۵۰۰۰ بدهند.
البته اینجا باید یک پرانتز باشد شود. لیورپول، خود یکی از باشگاه هایی است که همواره سعی کرده در برابر رشد وحشتناک سرمایه داری ایستادگی کند. آن ها حتی برای رقابت با منچسترسیتی که از هیچ هزینه ای، ترسی ندارد، سعی کردند از آنچه در توان دارند، صحیح استفاده کنند. بر این اساس، باور دارم حداقل لیورپول تیمی نیست که باید مورد ملامت و سرزنش قرار بگیرد اما اگر فکر کنیم که فقط نبوغ باعث شد لیورپول به اینجا برسد، این هم ساده لوحانه خواهد بود.
لیورپول هم منبع مالی مشخصی داشت. آن ها بستر مشخصی از منابع غنی که فقط در اختیار سوپرباشگاه ها قرار می گیرند، در اختیار داشتند. بدون پول، حتی هوشمندانه ترین نقشه ها هم پوچ می شوند. این منبعی که در موردش صحبت می کنیم، احتمالا به اندازه منبع منچسترسیتی قدرتمند و نامحدود نیست اما همین که وجود دارد تا نقشه هایی را عملی کند، یک مزیت به شمار می رود.
تعریف یک سوپر باشگاه، برای افراد زیادی تفاوت دارد اما تیمی که مالکش با استفاده از پول نفت، در نقل و انتقالات نمایش به راه می اندازد، در این تعریف می گنجد. این تعریف کلی است اما یک تعریف جزئی هم داریم. موضوع، از پس چیزی برآمدن است. یعنی بتوانید هزینه چیزی را پرداخت کنید. لیورپول همین الان جزو تیم هایی است که می تواند دستمزد سنگینی پرداخت کند. جداول لیگ ها، اهمیت زیادی دارند و این مبالغ برای تیم های انگلیسی، چند برابر باقی تیم های اروپاییست. به همین دلیل است که لیورپول را یک سوپر باشگاه خطاب می کنیم. شاید آن ها حمایت ابوظبی را نداشتند، شاید شخصی مانند رومن آبراموویچ را نداشتند و از پول نفت قطر بی بهره بودند اما در لحظه درست تاریخ، تیم برنده بودند و کلی هوادار جمع کردند تا به واسطه آن، همراه قدرت هایی چون بارسلونا، رئال مادرید، منچسترسیتی، پاری سن ژرمن و بایرن مونیخ، رقابت را بین خودشان محدود کنند.
در حال حاضر هم آرسنال و منچستریونایتد، از همین درآمد و منبع برخوردار هستند اما نمی دانند چگونه استفاده کنند. قطعا به زودی این تیم ها هم به جرگه باشگاه های پولدار اضافه خواهند شد و عرصه رقابت بر باشگاه هایی مانند لسترسیتی، تنگ و تنگ تر خواهد شد. بحث خیلی ساده است. شما وقتی پول داشته باشید، می تواند موفقیت را هم بخرید. کلوپ قرار نبود در سال ۲۰۱۵ به اورتون برود. پپ گواردیولا هم قرار نبود به لاتزیو برود. دنیا همین است و سیستم مشخصی دارد.
این روزها میلان و اینتر، در همین وضعیت گرفتار شدهاند. وضعیت ۴ سال پیش لیورپول. آن ها هم به زودی راه خودشان را پیدا خواهند کرد. همین لیورپول در سال ۲۰۱۴ وضعیت مشابه الان وست هم، ساندرلند یا حتی اورتون داشت اما چرا نتوانستند قدم بزرگی بردارند؟ جواب ساده است؛ آن ها از قدرتی که لیورپول دارد، برخوردار نبودند. البته این موضوع محدود به لیورپول نیست و تقصیر آن ها هم نیست.
همه این حرف ها به این دلیل بود که فصل فوق العاده لیورپول، نباید فقط باعث تعریف و تمجید باشد. بلکه باید ما را به فکر وادار کند. به تفکر درباره آینده فوتبال. آینده این بازی زیبا به کجا خواهد کشید؟ عملکرد لیورپول، یک نشانه کوچک از یک معضل بزرگ است. اختلاف مالی و طبقاتی،روز بهروز در حال بزرگ شدن است و به زودی دیگر بازی ها به قدری قابل پیش بینی خواهند بود که خبری از آن فوتبال زیبا نخواهد بود. لیگ برتر انگلیس، از زمان تغییر قوانین مربوط به مالکیت باشگاه ها در اوایل دهه ۸۰، همین را می خواست. ثروت، همیشه برنده را تعیین می کند. مهم نیست چه ایدهای داشته باشید، بدون ثروت، شما یک بازنده خوش فکر خواهید بود.
فوتبال هنوز یکنواخت نشده. هنوز غیرقابل پیش بینی نشده. هنوز هم طرفداران خسته می شوند و دلشان می شکند. هنوز هم مربیان قربانی تصمیمات بد مالکان و بازیکنان وسوسه می شوند. با این حال باید قبول کرد سورپرایزی در کار نیست. به زودی با سوپرلیگ، سوپر باشگاه ها این نتایج را در حد معجزه پایین خواهند آورد. با سرمایه داری حاکم بر جهان، مخصوصا فوتبال، ثروتمند، ثروتمندتر خواهد شد و فقیر، فقیرتر. شکاف ها قرار است رشد کنند و میزان اشتباهات، بسیار پایین خواهد آمد.
این لیورپول، لایق ستایش است. آن ها با این سرمربی و با این بازیکنان، در هر عصر از تاریخ فوتبال، می توانستند طعم قهرمانی را بچشند اما ترس اصلی، این است که خیلی زود این نتایج شگفت آور برای ما طبیعی شوند و دیگر نتوانیم از هیجان، ذوق زده شویم. فوتبال، خطر بزرگی را حس می کند و این خطر، طبیعت این ورزش را نابود خواهد کرد.