علی خامنه ای رهبر حکومت اسلامی در اولین اظهارنظر رسمی خود در مورد حوادث اخیر در تهران حرف های همیشگی خود را زد. او گفت: من به صراحت میگویم این اغتشاشها و ناامنیها، طراحی آمریکا و رژیم غاصب و جعلی صهیونیستی بود و حقوق بگیران آنها و برخی از ایرانی های خائن در خارج به آنها کمک کردند.
خامنهای امروز (دوشنبه) در مراسم مشترک دانش آموختگی دانشجویان دانشگاههای افسری نیروهای مسلح افزود: در این حوادث بیش از همه به سازمان انتظامی کشور و به بسیج و به ملت ایران ظلم شد. البته ملت ایران در این حادثه نیز همچون حوادث دیگر کاملاً قوی ظاهر شد و در آینده هم به همین صورت خواهد بود.
وی با تاکید بر اینکه این اغتشاشها برنامهریزی شده بود، گفت: اگر قضیه این دختر جوان هم نبود، بهانه دیگری بهوجود میآوردند تا امسال در اول مهر، در کشور ناامنی و اغتشاش ایجاد کنند.
وی افزود: برخی افراد نسبت به اینکه گفته شود فلان حادثه طراحی و کار دشمن بوده است، حساس هستند و سینه سپر میکنند برای دفاع از سازمان جاسوسی امریکا و صهیونیستها و انواع تحلیلها و لفاظیهای مغالطهآمیز را نیز به کار میگیرند تا بگویند کار خارجیها نیست.
خامنه ای گفت: در دنیا، اغتشاشهای زیادی بهوجود میآید و در اروپا و به خصوص فرانسه و پاریس هر چند وقت یکبار اغتشاش مفصلی بهوجود میآید اما آیا تاکنون شده است که رئیسجمهور امریکا مجلس نمایندگان امریکا از اغتشاشگران حمایت کنند و بیانیه بدهند؟ آیا سابقه دارد که پیام بدهند و بگویند در کنار شما هستیم؟ آیا سابقه دارد رسانههای جمعی وابسته به سرمایهداری آمریکا و مزدوران آنها همانند برخی دولتهای منطقه و از جمله سعودیها از اغتشاشگران در این کشورها حمایت کنند؟ و آیا سابقه دارد امریکاییها اعلام کنند که ما فلان سختافزار یا نرمافزار اینترنتی را در اختیار اغتشاشگران قرار میدهیم تا به راحتی ارتباط برقرار کنند؟
اما چنین حمایتهایی در ایران بارها اتفاق افتاده است. پس چگونه است که برخیها دست خارجی را نمیبینند و چگونه انسان هوشمند احساس نکند که در پشت این حوادث دستهای دیگری در کار است.
وی افزود: اظهار تأسف آمریکاییها برای از دنیا رفتن یک دختر دروغ است و آنها برخلاف ظاهر، به علت بهدست آوردن این بهانه برای حادثه آفرینی شادمان هستند. در کشور، مسئولان سه قوه اظهار تأسف کردند و قوه قضاییه قول داده است که موضوع را تا نهایت دنبال کند تا مشخص شود مقصری وجود دارد یا نه و اینکه مقصر کیست؟ تحقیق یعنی همین. حال، چگونه میشود یک سازمان و یک مجموعه عظیم خدمتگزار برای احتمال اینکه خطایی سر زده باشد، مورد تهمت قرار گیرد. هیچ منطقی پشت سر این کار نیست و این، کار عاملی جز دستگاههای جاسوسی و سیاست گذاران عنود خارجی ندارد.
خامنه ای سپس «خواص» را تهدید کرد: در اول کار برخی خواص بدون تحقیق و احتمالاً ناشی از دلسوزی، اطلاعیه و بیانیه دادند و اظهار نظر کردند. برخی از آنها اتهام را به سمت سازمان انتظامی بردند و برخی هم مجموعه نظام را متهم کردند. اکنون که دیدند قضیه چیست و نتیجه حرفهای آنان با برنامهریزی دشمن چه اتفاقاتی را در خیابانها رقم زده است، باید کار خود را جبران و صریحاً اعلام کنند با آنچه اتفاق افتاده و با برنامه دشمن خارجی، مخالفند.
او به موضع گیری برخی چهرههای ورزشی و هنری اشاره و خاطرنشان کرد: از نظر من این موضعگیریها هیچ اهمیتی ندارد و نباید در مورد آنها حساسیت به خرج داد.
وی افزود: تطبیق اینکه موضعگیری آنها عناوین مجرمانه دارد یا نه با قوه قضاییه است ولی از لحاظ عمومی، موضعگیری این افراد ارزشی ندارد و جامعه هنری و ورزشی با این مواضع دشمن شادکن آلوده نخواهد شد.
وی افزود: پلیس موظف به ایستادن در مقابل مجرم و تأمین امنیت جامعه است، بنابراین تضعیف پلیس به معنی تقویت مجرمین است و کسی به پلیس حمله میکند، مردم را در مقابل مجرمین، اراذل و اوباش، سارقان و زورگیران بیدفاع میگذارد.
علی خامنه ای با این سخنرانی یک بار دیگر نشان داد که نه چشمش اعتراضات مردم را می بیند و نه گوشش فریاد «مرگ بر خامنه ای» و «مرگ بر دیکتاتور» را می شنود. در برابر رهبری که کر و کور است، راهی نمی ماند جز آن که صدای فریادها را رساتر کرد.
اگه کور و کر نبود که اوضاع ما این نبود
کاربرد صفت خواص توسط جلاد مردم ایران خامنه ای در وصف پاچه خواران مزدورش از قبیل خالیباف و نمایندگان منتخبش در مجلس بزرگترین توهین به مردم است! اینها خواصند و ملت عوام (عامه، بیسواد، توده مردم). لعنت بر این رژیم و خواص بیخاصیتش!
این سخنان خامنهای برخاسته از ضمیر بیماراو به تنهایی نیست، بلکه جمعبست کلیه سران حاکمیت است که در سخنان خامنهای بازتاب نموده است.
آنچه از قراین حاکی ست، خامنهای صلاح را در خاموشی خود میدانست و امروز تحت فشار سکان این کشتی شکسته را با این سخنرانی کلیشهای بهناگزیربدست گرفت.
اما چه چیز زمینهساز این سخنرانی ناخواسته خامنهای شد؟ به میدان آمدن دانشآموزان که از هر جنگ مسلحانهای برای فلج کردن رژیم خطرناکتراست: به میدان آمدن چندین میلیون نیروی تازه نفس که هر لحظه از گوشهای سر برمیکشد. بیرونانداختن مدیر حزبالهی از مدرسه چیزی کمتراز یک کابوس برای نیروهای هوادار رژیم نیست. شکاف واقعی در انسجام رژیم بیش از هر احتمالی ازهمین کابوس خواهد بود.