یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

پیرامون دو رای شرم آور در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل

اخبار روز: روز چهارشنبه کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد به تشکیل یک کمیسیون حقیت یاب در مورد ایران رای داد. این اقدام یکی از ده ها اقدامی است که در سطح جهانی برای حمایت از مبارزات مردم ایران و مهار حکومت اسلامی که مانند هیولایی وحشی به جان مردمان این سرزمین افتاده، می کشد، می درد، پاره می کند، خون می خورد و سیراب نمی شود، صورت گرفته است.

تصویب چنین کمیسیون حقیقت یابی که به ابتکار آلمان و ایسلند صورت گرفت، صرف نظر از آن که هر کشوری که به آن رای داده چه نیتی در سر دارد، قطعا به اندازه ی خود، کمک به مبارزه ی دشوار مردم ایران در برابر این رژیم خون ریز است و مورد استقبال آزادی خواهان کشور قرار گرفته است.

در میان رای هایی که به این پیشنهاد داده شد و داده نشد، دست کم از منظر چپ ها دو رای تلخ و شرم آور وجود داشت. رای منفی کوبا و سپس ونزوئلا به تشکیل این کمیسیون.

ما می دانیم که هر کشوری در درجه ی اول مصالح کشور خود را در نظر می گیرد. می دانیم که دو کشور کوبا و ونزوئلا سال هاست درگیر مبارزه ی مرگ و زندگی با امپریالیسم آمریکا هستند که از هر راهی از جمله محاصره ی شصت ساله ی کوبا و طرح های پی در پی کودتا و رئیس جمهور تراشی در ونزوئلا می کوشد این دو کشور را که راهی متفاوت در پیش گرفته اند به زانو در بیاورد و نظم دلخواه خود را در آن ها برقرار کند. می دانیم که کوبا و ونزوئلا و بسیاری کشورهای دیگر، به هر روزنه ای متوسل می شوند تا این فشار گروهی از کشورهای قلدر به سرکردگی آمریکا را کم کرده و در آن خلل به وجود آورند. اما این تصور که حکومت خون ریز اسلامی می تواند متحدی در این مبارزه باشد از اساس اشتباه و فاجعه آمیز است.

دفاع از مصالح کشور خود، برای دولت هایی که مدعی آرمان های سوسیالیستی و چپ هستند، مطلقا نافی مسئولیت های بین المللی و انترناسیونالیستی آن ها نیست. به ویژه برای کشورهایی که همواره بیشترین همبستگی های بین المللی را طلب کرده و از کشورهای و نیروهای دیگر خواسته اند که در مبارزه شان علیه دخالت خارجی در کنار آن ها قرار گیرند. همبستگی انترناسیونالیستی جاده ی یک طرفه ای نیست که فقط بعضی ها حق برخورداری از آن را داشته باشند.

مردم ایران قدم در راه سختی گذاشته اند و با یکی از خون ریزترین، وحشی ترین و مرتجع ترین حکومت های جهان وارد مبارزه ای سرنوشت ساز شده اند. آن ها برای حق حاکمیت خود بر کشور و سرنوشت خود، برای آزادی و دموکراسی و برابری هر روز خونشان در این سرزمین جاری می شود. این مردم به حق انتظار دارند که جهان و به ویژه نیروهای مترقی و مدعی جهان، در این مبارزه صادقانه از آن ها پشتیبانی کنند.

ما به عنوان یک رسانه ی چپ، تقابل دولت های مدعی ترقی خواهی نسبت به انقلاب خود را شدیدا محکوم می کنیم!

https://akhbar-rooz.com/?p=181629 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

39 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
1 سال قبل

من در همان زمان که هنوز چاوز زنده بود گفتم که عدم درک سوسیالیسم علمی از سوی چپ قرن بیستمی چنان است که در ابتدا چون تکنولوژی و صنعت و ابزار کار به روز است رشد و ترقی مانند پریدن جامعه می ماند اما پس از گذشت زمان انحطاط شروع می شود و بجای تولید ثروت دست به تقسیم فقر می زنند زیرا سرمایه داری دولتی با ایجاد محدودیت برای سرمایه مانع اعتلای سرمایه می شود و چون نقش تاریخی نیروی کار نفی خودش یا کاهش نیروی کار لازم در واحد کالا با استفاده از مدرنیزاسیون است نه سوسیالیسم علمی ست و نه سرمایه داری متعارف سرمایه داری سودا زده ایست که جامعه را به انحطاط کشیده و دیگر قدرت رقابت با تولیدات ابزار تولید به روز نشده ندارند . از اینرو سوسیالیسم این کشورها سوسیالیسم روستائی عقب مانده ایست که جامعه را به قهقرا می برد و اتفاقا یکی از مرزبندی های انقلاب زن زندگی آزادی با همین جریانهای انحطاطی سرمایه داری دولتی بنام سوسیالیسم است

peerooz
peerooz
1 سال قبل

“گپ زدن از آبیاریها و پیوند ها کافیست,
خوب
تو چه میگویی؟”. م.ا.ث.

با عرض معذرت – به قول از ما بهتران – از باریدن باران بر این جشن و سرور -, تکرار مکرر آنچه هزاران هزار بار در کتب تاریخ و مقالات و غیر گفته شده است برای فاطی تنبان نخواهد شد؟ هریک از این جنبش های تاریخی به قیمت خون میلیون ها انسان و میلیارد ها دلار خسارت صورت گرفته و هریک در زمان خود بسیار جذاب و فریبنده بوده و اکنون مورد تمسخر قرار گرفته اند.. هریک از اینها مرحله عملی فرضیه های کوناگون بوده اند و اجرای آنها سالها زمان برده است. فرصت های بی شماری فوت شده اند.

جمعیت جهان به زودی به ۹ میلیارد نفر میرسد که قسمت عمده افزایش در آفریقاست. محیط زیست هر روز خرابتر میشود . جنگ ها و سود اسلحه سازان ادامه مییابد و افزایش تعداد بمب های اتمی و امکان بکار بردن آنها نیز موجب نگرانی ست. بنا بر این بجای این گفتگو های بی حاصل, مختصر و کوتاه, راه عملی بهبود اوضاع دنیا کدام است و مردم باید چکار کنند؟

peerooz
peerooz
1 سال قبل
پاسخ به  peerooz

گویا کامنت من حکم آیه ” وَ اِن یَکاد یا آیه چشم‌زخم” را پیدا کرده که تا ظاهر میشود همگی غیب میشوند.

peerooz
peerooz
1 سال قبل
پاسخ به  peerooz

و یا “مثل جن و بسم الله”؟

حسن نکونام
حسن نکونام
1 سال قبل

منطق و استدلال؟

« خوب حالا حق انتخاب معلوم شد و تعدادی گفتند : « های هیتلر » ( الف باران )

نتیجه این منطق : یا با مائی، و یا بر ما. یا با استالین هستی یا با هیتلر.

یک آشنائی ابتدائی با ماتریالیسم تاریخی و ماتریالیسم دیالکتیک، خط بطلان بر این منطق می کشد. رو در روئی تز و آنتی تز، رفع دیالکتیکی خود را در سنتز می یابد، که « نه این است، و نه آن » ، بلکه « شق سومی » است که، خود را به سظحی بالاتر می کشاند.

پاسخ کوتاه به الف باران را، با جمله گویائی از « همفکر » خود ایشان باید داد :

« اما اگر تمام فاکت ها را هم روی میز بگذارید، برخی تصمیم خود را از قبل گرفته اند. » ( نصرت درویش )

همه آنچه را که الف باران از زبان سه شخصیت تاریخی در مورد استالین آورده است، می پذیریم. بر طبق منطق اسکولاستیکی خود ایشان ( ما طرفداران هیتلر!!!؟؟؟ ) هم حق داریم تا برای هیتلر هم چند و چندین تقدیر نامه پیدا کنیم، و آنها را به ردیف بر شمریم؟

پرسشی که می ماند اینست که، آیا ستایشگران استالین از « سرانجام » نتیجه کار او هم خبر داشتند؟

حق با نصرت درویش است : « برخی تصمیم خود را از قبل گرفته اند » .

این « تصمیم » هم اینست که : « جریان های پروروس، در ۱۹۱۷ منجمد شده اند ».

آرش
آرش
1 سال قبل

بادرود
باید از پوتین بخواهیم با یک” عملیات ویژه نظامی “ترتیب این فاشیستهای وطنی را بدهد , با توجه به تجربه خوبی که در اکرایین بدست آورده , می تونه کمکی باشه برای ضد فاشیستهای وطنی مدافع جمهوری اسلامی .

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل
پاسخ به  آرش

با فلاکتی که روبرو هستند مطمئن باشید همین آرزو را هم دارند. فقط می\ترسند نکنه همانجور “موافق” شود.

الف باران
الف باران
1 سال قبل

نوشته شده بود ؛

” اگر فاشیست های وطنی را به تاریخ گذشته جنگ جهانی دوم ببرند و حق انتخاب بین نازیسم هیتلری و شوروی سوسیالیستی را بدهند بدون شک و با افتخار فراوان نازیسم هیتلری را انتخاب می‌کنند . ”
خوب حالا حق انتخاب معلوم شد و تعدادی گفتند ؛ ” های هیتلر ” .
البته ، قبل از کامنت گذاران سازمان‌هایی هم بودند و هستند که به تمام آرمان‌های بنیانگذاران سازمان خود پشت کرده اند . مبارزینی چون سعید سلطانپور در گذشته ‌و مخالفان کوبا و فیدل کاسترو در حال حاضر .

در کامنت ها تحریف در کلیت وجود دارد . آمار کشته شدگان جنگ جهانی دوم از چهل میلیون به هفت رسیده و دست نوازشی هم بر آغاز کننده جنگ ویرانگر جهانی هیتلری کشیده شده است . کوتاه سخن ، از نظرات شخصیت هایی چون ؛
– وینستون چرچیل
– فرانکلین روزولت
– الکساندر زینویف
– سیمون سباگ مونت فیورو
– کلارا زکین
– برتولت برشت
– چارلی چاپلین
– تاج الملوک ( همسر رضا شاه و مادر شاه )

در دسترس می‌باشد که در اینجا نظرهای ؛ چرچیل ، برشت و چارلی چاپلین نسبت به استالین آورده می‌شود .
.
شخصیت استالین از نظر چرچیل ؛

 “ برای روسیه سعادتی بزرگ بود که در سالهای سخت ترین آزمونها ، فرماندهی خردمند و تزلزل ناپذیر ، یوسف ویساریونویچ استالین روسیه رارهبری می کرد . وی شخصیتی برجسته ، مورد تحسین زمان، بیرحم چه در حین کار و چه هنگام گفتگو بود ، شخصیتی که حتی مرا که در مجلس انگلیس تربیت شده ام یارای مقابله در برابرش نبود . این نیرو در استالین چنان عظیم بود که وی همچون شخصیتی بی همتا در میان رهبران همه زمانها و همه خلقها بنظر میرسید . تاثیر و نفوذ وی بر مردم فوق العاده بود . در روزهای برگزاری کنفرانس یالتا هنگامی که او به سالن کنفرانس وارد می شد همگان گوئی همچون یک تیم از جا بر می خاستیم و شگفت آنکه بحالت خبردار می ایستادیم . استالین دارای خردمندی ژرف ، منطقی هوشمندانه ، فارغ از هرگونه هراس بود . او استادی بی همتا در یافتن راه برون رفت از چاره ناپذیرترین اوضاع بود… او انسانی بود که دشمن خویش را بدست دشمنان خویش نابود می کرد و ما را که آشکارا امپریالیست می نامید وادار می نمود که با امپریالیست ها بجنگیم . او روسیه را با خیش تحویل گرفت و آنرا با اسلحه برجای گذاشت. هر چه هم که در باره استالین بگویند ، تاریخ و مردم چنین اشخاصی را از یاد نخواهند برد“.

شخصیت استالین از نظر برتولت برشت:
 
” ستمکشان پنج قاره زمین ، آنهائیکه خود را رهانیده اند ، و تمام کسانیکه برای صلح جهانی پیکار می کنند باید قلبشان از تپیدن ایستاده باشد لحظه ایکه خبر درگذشت استالین را شنیدند . وی مظهر مجسم آرزوهایشان بود . لیکن اسلحه مادی و معنوی که وی خلق کرد حضور دارند و این آن آموزشی است که مبتنی بر آن باید این اسلحه را بازآفرید“
 
چارلی چاپلین در خاطرات خود از رهبری استالین یاد میکند:
 
و اکنون در باره این جنگ- ” من اینجا بخاطر کمک به جنگ روسیه ایستاده ام“. کمی صبر کردم و تکرار نمودم : “کمک به جنگ در روسیه. پول کمک می کند ، اما روسها به چیزی بیش از پول نیاز دارند . من شنیده ام دومیلیون سربازان متفقین در شمال ایرلند وقت تلف می کنند ، در حالیکه روسها دویست لشگر نازی را در مقابل خود دارند“. سکوت هیجان انگیزی حاکم است. سپس با تاکید زیادی گفتم “روسها متفق ما هستند“، “وآنها فقط برای شیوه زندگی خویش نمی رزمند ، آنها برای شیوه زندگی ما نیز پیکار می کنند و تا آنجائیکه من آمریکائی ها را می شناسم ، می دانم که آنها ترجیح می دهند برای خودشان بجنگند. استالین می طلبد، روزولت فرا می خواند و حال بگذار همه ما فرا بخوانیم و جبهه دوم را اکنون بگشائیم“.

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  الف باران

باران گرامی درود بر شما که همچنان پیگیر هستید و خسته نشده اید و فکر می کنید که مشکل این است که برخی با فاکت ها آشنائی ندارند. زحمت می کشید و به ارائه فاکت ها می پردازید.

اما اگر تمام فاکت ها را هم روی میز بگذارید، برخی تصمیم خود را از قبل گرفته اند .

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

ممنون از اخبار روز که با سر تیتر خود یک ببحث تابو شکن را شروع کرد و بجای نادیده گرفتن رای ننگین کوبا و دیگران که هنوز از کشتی به گل نشسته حکومت ایران دفاع میکنند از کرامت انسانی و بر ضد کودک کشی ننگین ایران موضعگیری کرد. در سال گذشته با شکست های پیاپی جمهوری اسلامی در عرصه داخلی و متفقین معلوم الحال در عرصه خارجی همچون پوتین در اوکراین و کوبا و ونزوئلا در سازمان ملل، استیصال استالینیستی محوری ها بیش از بیش آنان را در اقلیت محض قرار داده است.

کامنت های ذیل مشخصه اصلی هستند.

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  مهرداد

آقای مهرداد ممکن است لطف بفرمائید و بجای پرداختن به یک «اقلیت محض» که شما را تا این میزان خشمگین می کند ، توضیح بدهید که تعریف شما از چپ چیست؟

آیا شما هم مانند برخی ، این «اقلیت محض» را «چپ درمانده و وامانده» یا به تازگی «چپ قزمیت» می نامید؟
اگر با این تعابیر زاویه دارید، تعریف شما از چپ چیست؟

آیا می توانید به ما نمونه ای را به عنوان چپ معرفی کنید؟
برای نمونه ، سوئد را یک نمونه قابل قبول می دانید؟

شما که احتمالا امیدی به تغییر این «اقلیت محض» ندارید، اما شاید توضیحات شما برای سایرین مفید باشد و از شما بیاموزند.

حسن نکونام
حسن نکونام
1 سال قبل

چند نکته تکمیلی در رابطه با پرسش الف باران

نکته اول / در زمان آلمان هیتلری، و در هر کشور دیگری هم ، وقتی که کمونیست ها تحت تعقیب قرار می گرفتند، می توانستند به کشورهای دیگر پناهنده شوند. برخی به آمریکا می رفتند، عده ای به کشورهائی پناهنده می شدند، که در جنگ با هیتلر بودند. برتولت برشت، نمایشنامه نویس شهیر آلمانی به کشور دانمارک پناهنده شد.

نکته دوم / همزمان و پس از وقوع انقلاب اکتبر ۱۹۱۷ در روسیه، بسیاری از کمونیست های کشورهای سراسر جهان ( و از جمله ایران ) هم برای شرکت در انقلاب و هم با این امید که آرمان کمونیستی خود را برای اولین بار در یک کشور در حتا تحقق می دیدند، روانه روسیه ( شوروی ) شدند. آنها در ساختن جامعه شوروی و رساندن آرمان این انقلاب به سراسر جهان، تلاش ها و از خود گذشتکی های فراروانی را از خود نشان دادند. آنها نه تنها نمی خواستند، بلکه نمی توانستند از شوروی خارج شوند. آهسته آهسته که شرایط، به علل و دلایل مختلفی ، که مجالی برای پرداختن به آنها، در این نوشته نیست، گرفتار رفتار و کرداری شدند که، خود داستان غم انگیزی است . خیلی ها به عنوان ضد انقلاب اعدام و یا تبعید به سیبری و اردوگاه های کار اجباری شدند، و بر اثر فشار های مختلف، جان خود را از دست دادتد. از این سرنوشت ها فیلم ها و گزارشات مختلفی شاخته شده است، که می تواند باعث عبرت دیگران باشد. اگر کمونیست ها در سایر کشورها، در هنگام تحت تعقیب بودن، می نوانستند به کشورهای دیگر، و از جمله به خود شوروی فرار و یا پناهنده شوند، برای کمونیست هائی که درموج اول و با هزاران امید به شوروی رفته بودند، برای کمک به انقلاب، مسیر « یکطرفه » بود، یعنی راه خروج از شوروی برای آنها بسته بود. الف باران و دیگران می توانند با دیدن این فیلم ها و گزارشات، تجربه ملموس تری، از آنچه بر این انسان های آرمانگرا رفته است، پیدا کنند. دوستی که از « سازمان راه کارگر » بود، تعریف می کرد که بعد از سال ۶۰، که چپ ها مورد تعقیب و بازداشت و زندانی و شکنجه و اعدام قرار می گرفتند، از طسیق آذربایجان ایران راهی بسوی شوروی پیدا کرد. تربه بسیار تلخی را حکایت می کرد. در نهایت از او تعهد خواستند که ورقه ای را امضا کند که « تا زمانی که حرب توده در ایران بر سر کار نیاید، حق خروج از شوروی را ندارد .»

نکته سوم / پس از سقوط شوروی، آرشیو سازمان اطلاعات و امنیت این کشور باز شد، و بسیاری از ناگفته ها و ناشنیده ها، زخ نمودند. خیلی از احزاب و سازمان های وابسته به شوروی سابق، کتاب ها و مقالات و فیلم ها در این زمینه تهیه و منتشر کردند. من نمی دانم که آیا حزب توده هم به این وظیفه خود عمل کرده است یا نه.
علاقمندان به جستجو در این باره، می توانند به موتور جستجو گر گوگل مراجعه کرده، و با طرح پرسش های مختلف در این مورد، به اطلاعات و داده های مختلفی دست پیذا کنند.

حسن نکونام
حسن نکونام
1 سال قبل

پاسخ به الف باران

منابع تاریخی دلالت بر این دارند که، حکومت نازیسم هیتلری، حدود ۵ میلیون انسان را بقتل رساند. غیر ازیهودیان، که بیشترین تعداد بودند، کولی ها، ذگرباشان جنسی، سربازانی که به اسارت ارتش نازی در آمده بودند، مخالفان حکومت هیتلر و از جمله کمونیست ها.
در بحبوحه و پس از متلاشی شده شوروی، اسنادی در مورد کسانی که در دوره شوروی سابق بوسیله حکومت شوروی اعدام شدند و یا به سیبری تبعید شده و در آنجا جان خود را از دست دادند، و یا در اردوگاه های کار اجباری جان دادند، منتشر شده بود. از جمله کمونیست های ایرانی که یا در تبعید بودند و یا در اردوگاه های کار اجباری. سازمان امنیت روسیه، لیستی ۱۵۰ نفره از کمونیست های ایرانی را که بوسیله حکومت شوروی بقتل رسیدند را، در اختیار حزب توده قرار داد. اما گویا حزب توده بجز نام ۴/۵ نفر، نام بقیه کشته شدگان را اعلام نکرده بوذ. آرشیو های « ک. جی. بی. »، سازمان امنیت و جاسوسی شوروی سابق، در اختیار رسانه ها قرار گرفته بود. شما می توانید از حزب توده این اسناد و مدارک را جویا شوید. امیدوارم نتیجه جستار خود را در اختیار همگان قرار دهید. در شوروی سابق، چندین هزار کمونیست و مخالف با سیستم شوروی سابق، بقتل رسیدند. در بحبوحه جنگ جهانی دوم، تعداد کمونیست ها آلمان، بدلیل ممنوعیت فعالیت کمونیست ها، کمتر از تعداد آنها در شوروی سابق بود. از معروف ترین کمونیست های آلمان ، روزا لوگزامبورک و همسرش لیبکنخت بوند، که بقتل رسیدند. دستگاه مخوف استالین، یسیاری از همان بلشویک ها، نویسندگان، هنرمندان، و اندیشمندانی را که معترض، و یا حتا منتقد بودند را، تحمل نمی کرد، و آنها گرفتار تبعید به سیبری، و یا اردوگاه های کار اجباری می شدند، و یا به اعدام محکوم می شدند. استالین، رفیق خودش و لنین را، که در راس ارتش بلشویک ها بود، یعنی لئون تروتسکی را هم، تحمل نکرد و توطئه ترور او را در مکزیک طرح کرد، و تروتسکی را هم ترور کرد. امیدوارم این تجربه خونین، برای شما و دیگر متوهمین به لنین و تجربه شوروی سابق، زمینه ای باشد برای اندیشیدن، و درس گیری برای ادامه راهی که، بدون اسارت نوستالژیک در گذشته، و خالی از تعصب، به جنبش نوین سوسیالیستی مدد برسانید. پیروز باشید!

الف باران
الف باران
1 سال قبل

شما در نوشتار خود اعتراف و انتخاب کرده اید .
( …نازیسم هیتلری جنایت کرد . اما ، آیا میدانی که استالین بیش از هیتلر کمونیست کشت ) . !!!

حسن نکونام
حسن نکونام
1 سال قبل

به الف باران، و با درود!
فاشیست های وطنی کدام ها هستند؟ یا بهتر بگوئیم کدام ها بودند؟ چگونه به جنگ دوم جهانی بر گردیم؟ درست می گوئی که نازیسم هیتلری جنایت کرد. اما، آیا می دانی که استالین بیش از هیتلر کمونیست کشت؟ آیا سیستمی به عنوان سوسیالیسم در شوروی سابق اصلن شکل گرفت، که ما را به آن گذشته ارجاع می دهید؟ آیا بهتر نیست که بجای جملات قصار و مبتنی بر ادعا،، که بیشتر بیانگر نوستالژی دوران سپری شده است، بطور مستدل و مستند و منطقی وارد « گفتگو » شوید و با تباد ل فکر و تجربه، به غنای فکری خوانندگان کمک کنید؟ من، و فکر می کنم دیگر خوانندگان هم، چنین انتظاری را از شما دارند. لطفن اجازه بدهید تا همه ما، از اندیشه و تجربه شما هم بهره ببریم. سپاس

الف باران
الف باران
1 سال قبل

اگر فاشیست های وطنی را به تاریخ گذشته جنگ جهانی دوم ببرند و حق انتخاب بین نازیسم هیتلری و شوروی سوسیالیستی را بدهند بدون شک و با افتخار فراوان نازیسم هیتلری را انتخاب می‌کنند .

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

ضمن موافقت اصولی با آقای نکونام خواستم به جای کامنت شخصی در تایید ایشان اینجا یاد آوری کنم که روسیه و چین شرکای اقتصادی و تا حدودی ناجی حکومت ایران در شورای امنیت بوده اند. ایرانیان امروز با نگاهی به تاریخ بلوک شرق امروز با انزجار به چین و روسیه مینگرند.

اما مساله کشور هایی چون کوبا و اخیرا ونزوئلا، بولیوی، و غیره کمی در هاله ابهام مانده بود که با اینکه کوچکترین قرابتی با سوسیالیسم ندارند اما هنوز توسط همان چپ سنتی ورشکسته و فرتوت به ملت تبلیغ میشدند. سفر فیدل کاسترو به ایران و لازمه بازدید رقت بارش از قبر خمینی قدم زدن از روی قبر های چپ های تیر باران شده از جمله توده ای ها بود.

نه کمونیسم لنینی در جهان امروز باقیست و نه کوچکترین نوستالژی به چه گوارا و کاسترو درسپهر چپ نوین ایران. رژیم کوبا به ویژه به خاطر فقر وعدم مشارکت در توسعه اقتصادی ایران با سمت گیری های ارتجایی پیوسته بخصوص امروز با کودک کشی رژیم قبر روابط با ایران آینده را نیز کند.

حسن نکونام
حسن نکونام
1 سال قبل

باز هم به دوستان اخبار روز، و با درود!

خوشحالم که زمینه ای را برای تبادل افکار و تجارب، و « گقتگو » که نیاز زمانه ماست، در این سایت فراهم می کنید.

از روسیه و چین انتظار ندارید. ممکن است بفرمائید که مواضع روسیه و چین در سیاست بین المللی تاثیر گذار ترند یا سیاست کوبا و ونزوئلا؟ پاسخ شما، منطقن این است که سیاست روسیه و چین تاثیر گذار ترند. اینکه می نویسید ما از آنها انتظار نداریم، صرفن یک مانور برای عدم پاسخگوئی به یک پرسش معین است.

پرسش دوم / آیا کوبا و ونزوئلا، برای اولین بار است که در کنار حکومت اسلامی قرار می گیرند؟ شما خود هم می دانید که در بیش از چهار دهه عمر این حکومت ، کوبا و ونزوئلا توجیه گر مواضع ارتجاعی حکومت خونریز اسلامی بوده اند. یادتان که نرفته است، که فرزندان ارنستو چگوارا را به ایران بردند تا از مزایا و محاسن حکومت اسلامی شوهای تلویزیونی از آنها بسازند. چرا حالا و یکباره به یاد مواضع انحرافی کوبا و ونزوئلا در رابطه با « کمیسیون حقیقت یاب » در مورد جنایات جمهوری اسلامی افتاده اید؟

دوستان! زمان آن نرسیده است، که از این « ضد امپریالیسم ارتجاعی » که ریشه در تفکر « بلانکیستی و ماکیاولیستی » لنین دارد، فاصله بگیریم، و درک علمی تر و بهتری از همه چیز را مبنای درک و تحلیل خود از سیاست و اقتصاد و جامعه و فرهنگ و تاریخ ، جایگزین کنیم؟

« کوبا یعنی کاسترو، کاسترو هم یعنی کوبا ». بعد از کاسترو، برادرش رائول به « سلطنت » رسید، تا این اواخر که یک بوروکرات دیگری جای رائول را گرفت. آیا هرگز دیده اید که دوربین را در بین مردم کوبا ببرند و از درد و رنج و نیاز و خواسته آنها هم حرفی شنیده شود؟

دوستان! خانواده « کیم ایل سونگ » چند دهه است که بر ملتی گرسنه و محروم و تحت ستم، « سلطنت » می کنند؟

آیا نمی دانید که « سلطنت طلبان » هم به ما کمونیست ها ظعنه می زنند؟ فقیر ترین و محروم ترین مردم جهان، همین مردم تحت ستم کره شمالی هستند. آیا فریب دستگاه تبلیغاتی کره شمالی را بخوریم که « بهشتی دروغین » را به خورد مردم جهان می دهد؟

دوستان! پوتین بیش از ۲۰ سال است که حکمروائی می کند و حالا هم می خواهد با تغییراتی در قانون اساسی روسیه، در دور بعدی هم نامزد ریاست جمهوری شود. در چین دو سه هزار بوروکرات با شگل و شمایل یکسان، هر چهار سال یک بار جمع می شوند تا پست و مقام ها را بین خود تقسیم کنند، و بر سرنوشت بیش از یک میلیارد و سیصد میلیون انسان، حکم برانند. در روسیه و چین، خبری از آزادی سیاسی و تشکل و آزادی قلم و بیان و تجمع و اعتراض وجود ندارد. آیا این سرنوشت فلاکت بار مردم روسیه و چین، ریشه در تفکر « بلانکیستی / ماکیاولیستی » لنین ( و استالین ) و مائو، بعنوایه آن ن ادامه دهنده راه آنها، ندارد؟

چرا تفکر لنینی، فقط در کشورهای عقب مانده و با اقتصادی عمدتن فئودالی با جمعیت عظیم دهقانی، با اقبال روبرو شد، و نه در کشورهای پیشرفته سرمایه داری، که شرایط عینی انقلاب سوسیالیستی فراهم بوده است. چرا در کشوری چوپانی / کشاورزی مانند آلبانی، تفکر لنین و استالین خریدار پیدا کرد، و نه در کشورهای همسایه آن، با اقتصاد پیشرفته سرمایه داری؟

به باور من، در سده بیست و یکم، نمی توان کمونیست بود، و بر تفکر « بلانکیستی » لنین، خط بطلان نکشید. پارادایم « مارکسیسم روسی » از همان اوان پیدایش آن، عقیم بود، و هیچ ربطی به طبقه کارگر پیشرفته صنعتی نداشت. آمیزه ای از تفکر عقب ماده شاخه اورتدوکس مسیحی روسی، استبداد تزاری، و قدرت طلبی روشنفکران ابتدای سده بیستم روسیه بوده است. همه آنچه که با الهام از لنین و استالین، در چین و آلبانی و کوبا و ویتنام و غیره، دنبال شد، ادامه دهنده همین عقب ماندگی تاریخی بوده است. در سال های ۱۹۹۰، همه این کشورها، تازه متوجه عقب ماندگی تاریخی خود شده بودند. این کشورها در زمان حاضر در حال جبران این عقب مانگی ها خودند. باشد که در این ره پیروز و موفق باشند.

peerooz
peerooz
1 سال قبل
پاسخ به  حسن نکونام

این را شاید بارها گفته باشم که یکی از آقا خان ها به ایراد گیران شیعه گفت من این ها را تا شش امامی آورده ام شما زحمت بکشید و کار را تمام کنید.

انشاء نویسی یعنی این. بعد از این همه کاغذ سیاه کردن, انشاء به اینجا ختم میشود که “این کشورها در زمان حاضر در حال جبران این عقب مانگی ها خودند. باشد که در این ره پیروز و موفق باشند.” . یعنی بقیه با این کشور ها و یا خوانندگان است که “راه راست” را به آنها نموده و به آنها بگویند که چکار کنند: “باشد که در این ره پیروز و موفق باشند.”, انشاالله, گوش شیطان کر. “بگیرید, ببندید بدهید به دست پهلوان”.

علی کریمی
علی کریمی
1 سال قبل

پیش از آن که حرفی بنویسم، یک برش از رمان سفر به انتهای شب را بازنویسی میکنم.
چرا؟ زیرا دولت کوبا و ونزوئلا همان کاری را کرد. که حزب توده و سازمان چریکهای فدایی در حمایت از حاکمیت با مردم کرد. این رویکردها اگر نام مارکس و انگلس و گرامش و روزالوگزمبورک ها را بدنام نمی کرد، چندان غمی نبود، اما افسوس که آن و این رویکزد، بسیاری از جوانان ما را از نام سوسیالیسم رویگردان کرد. باز می گویی نه؟ به گرایش نسل‌های پس از انقلاب در گرویدن به سازمانهای موجود به اصلاح چپ با هر نام و نشانی نگاهی فراتر از فرافکنی و خل بازی های سازمانی بیندازید. به ذوب شدگان سردمداران سازمان‌ها در مناسبات مالی. تجاری و اقتصادی در کشورهای غربی بیندازید.
شرافتمندانه و تاریخی ترین کار این سازمان‌ها ریز و درشت با یا بی نام کارگر، اعلام تعطیلی خود و پوزش از مردم به ویژه جوانان و کارورزان است.

در سال ۱۹۱۴ همه از تتمه حقیقتی که باقی بود خجالت می‌کشیدند هر چیزی که به آن دست می‌زدی قلابی بود، قند و شکر، هواپیماها، صندلی‌ها، آب‌نبات‌ها، عکس‌ها؛ هر چیزی که خوانده می‌شد بلعیده می‌شد مکیده می‌شد ستوده می‌شد اعلام می‌شد رد می‌شد یا پذیرفته می‌شد، همه و همه یک مشت شبح نفرت‌آور بود ساختگی و مسخره، حتی خائن‌ها هم ساختگی بودند.
سفر به انتهای شب
لویی فردینان سلین

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

مردم ایران در بیست سال گذشته با سیاست های کراهت آمیز چین و روسیه در قبال حکومت ایران آشنا هستند و از طرفی به بازی گوشی های نوکر مآبانه خامنه ای نسبت به دو حکومت فوق با انزجار مینگرند. اما روشنگری این سایت در مورد توهمات جاری برخی که ذوب افکار محوری در مورد دولت های مرتجع کوبا و ونزوئلا هستند قابل تقدیر است. کامنت درج شده از طرف سایت در مورد عدم انتظار از آنان موید این حقیقت است.

حسن نکونام
حسن نکونام
1 سال قبل

دوستان اخبار روز، کله گنده ها را رها کرده و به اقمار چسبیده است

منظور از کله گنده ها، همانا روسیه و چین است، که مواضع آنها در کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل، حتا از موضع خود حکومت اسلامی شدیدتر و غلیظ تر بود، تا جائی که نماینده کشور چین در آخرین دقایق جلسه کمیسیون، مصوبه ای را مطرح کرد که معنایش « مخالفت آشکار با تشکیل کمیسون حقیقت یاب » بود، که رای نیاورد و نمایندگان برخی از کشورها هم، در مخالفت با این مصوبه صحبت کردند. اگر شما بر این باور هستید که، توجه به منافع و مصالح ملی، نباید ناقض حقوق بشر باشد، چرا همین امر را در مورد روسیه و چین روا نمی دارید، و فقط چسبیده اید به کوبا و ونزوئلا، که با صدها بند پیدا و پنهان، از اقمار روسیه و چین هستند؟ در جلسه این کمیسیون، تشکیل « مکانیسم حقیقت یاب » ۲۵ رای موافق، ۱۶ رای ممتنع، و ۵ رای مخالف داده شد. از ممتنع ها که بگذریم، زیرا که در تصویب به حساب نمی آیند، ۵ رای مخالف، از نمایندگان دولت هائی هستند که، بشدت سرکوبگر و مختنق هستند، و هیچگونه آزادی سیاسی در آنها برسمیت شناخته نمی شود. در مورد آزادی بیان و قلم و تشکل و تجمع و اعتراض هم، کارنامه سیاهی دارند. آیا دوستان اخبار روز، هنوز هم دولت های روسیه و چین را « سوسیالیستی » می دانند، و سکوتشان در عدم اشاره به روسیه و چین در این نوشته، به این دلیل است ؟

آ.بزرگمهر
آ.بزرگمهر
1 سال قبل
پاسخ به  حسن نکونام

شما خیلی احساساتی شدید
اول ـ لیست ۴۸ عضو کمیسون حقوق بشر سازمان ملل یک نگاه کنید که روسیه عضو آن نیست (البته اگر بود وضعش در حمایت از حکومت ایران معلوم ست ) پس در این جا موضوع روسیه متفی ست.
دوم ـ چین که سوسالیستی نیست .بخش خصوصی و دولتی سرمایه داری آن حرف اول را میزند و سرمایه داری جهانی تا ۴۵ درصد در شرکت های بخش خصوصی چین مشارکت دارد (سرمایه های آمریکائی تا ۳۰۰ میلیارد دلار)

الف باران
الف باران
1 سال قبل

تعدادی درخت را نشان می دهند و جنگلی را پنهان . منظورم همان ایرانی هایی هستند که در حمله به مجلس نمایندگان آمریکا پرچم شیر و خورشید خود را به پشتیبانی از دونالد ترامپ در کنار فاشیست‌ها بالا بردند . همان پرچم‌ ها هم در برلین در کنار تمام تجزیه طلبان ایران و خاورمیانه برای ” پشتیبانی ” از مردم ایران آورده بودند ! همان پرچم شیر و خورشید همراه با پرچم آبی زرد اوکران توسط بالنی در برلین بالا رفت و ” انقلابیون ” به حمایت از مردم ایران چه شادی ها از خو نشان دادند …
ما به جنگلی که در پشت درخت پنهان شده است می‌اندیشیدیم .

نیک
نیک
1 سال قبل

جناب نصرت درویش , درک شما از موضوع نیت همان درکی است که سران جمهوری اسلامی میپندارند و به آن استناد و دیگران را متهم میکنند . در این مورد خاص که سایت اخبار روز به درستی به آن پرداخته گیریم که آلمان در جهت منافع خود در رودرویی با روسیه خواهان سرنگونی رژیم جمهوری اسلامی به عنوان شریک روسیه باشد, اگر این سرنگونی به ضرر مردم ایران بود در آن صورت مطلب شما کاملا درست بود اما اینچنین نیست. توجه به نیت دیگران برای جلوگیری از ضرر احتمالیست نه جلوگیری از سود آن. شما برای فرار از سوال اصلی مقاله پاسخی به آرای منفی دولت های کوبا و ونزوئلا ندادید و بحث را به موضوع نیت با درکی غلط فروکش کرده اید.  

peerooz
peerooz
1 سال قبل

روزی بز ها و گوسفند ها از جوی آب میپریدند. بز ها با دیدن گوسفند ها که دنبه آنها بالا میپرید با شوق و شادی بالا و پایین پریده, فریاد میکردند که ” دیدم, دیدم”. گوسفند ها گفتند عزیز, ما یک عمر دیدیم و چیزی نگفتیم, اکنون شما از این عمل, شرم آورانه و صادقانه! به هوا میپرید؟

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

صراحت و صداقت اخبار روز به عنوان یک سایت چپ در برخورد با این موضوع قابل تقدیر است. کوبا و ونزوئلا ثابت کردند که در عرصه جهانی چیزی شبیه پاکستان هستند.

peerooz
peerooz
1 سال قبل

رای این ” کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد” چه اهمیت و ارزشی دارد که در شصت سال گذشته حتی یک بار هم رای آن در باره کوبا به اجرا گذاشته نشده است؟ و یا زمانی که تمام کشورهای “پیش رفته”, رئیس جمهوری قلابی ونزوئلا را به رسمیت شناختند این کمیسیون چه گلی به سر ونزوئلا زد؟ فایده “ک.ن دریده و عمل صالح” چیست؟

peerooz
peerooz
1 سال قبل
پاسخ به  peerooz

عده ای رای منفی کوبا و ونزوئلا به تصمیم اخیر “کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد” را تقبیح و محکوم کرده اند. لطفا اجازه دهید که این افتخار و “عمل صالح” پیش کش مصر و عربستان و امارات و غیره باد. برای کوبا و ونزوئلا همان “ک.ن دریده” کافی ست و احتیاجی به “عمل صالح” نیست.

فرهاد
فرهاد
1 سال قبل

شرم آورتر از این دو رای کشورهایی که حکومت خود را چپ تعریف میکنند, موضع گیری برخی نیروها و افراد ایرانی است که خود را چپ تعریف میکنند. اینان در این دو ماه و اندی که خیزش انقلابی مردم ما اغاز شده, ابتدا با تردید به حقانیت و گسترده شدنش و نگرانی از بهره برداری کشورهای غربی در جهت منافع امپریالیستی خود اغاز کردند. و هر چه داشتند و دارند در افشاگری احزاب حاکم در کشورهای غربی و شخصیت های مهم ان مانند خانم بربوک از سبزها و شولتز از سوسیال دمکراتهای المان در این رابطه کرده اند که مثلا چرا دیر به خواست مردم ما پاسخ میدهند, اما یک کلمه در ارتباط با رای منفی این دو کشور بظاهر دارای حکومت دمکراتیک و چپ نمیکنند.

حمید
حمید
1 سال قبل

اکثریت چپ های ایرانی و حکومت هایی مثل کوبا و ونزوئلا در طول چهل و سه سال گذشته پشتیبان جمهوری اسلامی بودند و مردم ایران هم این را هرگز فراموش نمیکنند. به همین دلیل هم چپی که روزی به عنوان اپوزیسیون معتبر حکومت ایران محسوب میشد امروزه چنین جایگاهی ندارد!

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل

مشکل اینجاست که می نویسید تصویب چنین کمیسیونی صرف نظر از آن که هر کشوری که به آن رای داده چه نیتی در سر دارد.

زمانی که «نیت » اعضای ناتو برای شما بی تفاوت می شود، دیگر ادامه راه مشخص می شود.

نسیم
نسیم
1 سال قبل
پاسخ به  نصرت درویش

فعلا” که دستگاهی بجز بررسی عملکرد برای تشخیص نیت اختراع نشده است.
چرا رفتار واقعی حکومت های دیکتاتوری مثل چین و کوبا را رها کرده و به دنبال کشف نیست آن ها هستید؟ چون که جای توجیه و تفسیر دلخواه شما را دارد؟

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل

شاید لازم باشد که ابتدا تعریف خود را از چپ روشن کنید.
همچنان تعریف خود را از شرم.

شما به احتمال زیاد حزب چپ ایران (فدائیان خلق) را چپ می دانید.

چرا زمانی که یکی از چهره های فعال و شناخته شده این تشکیلات، نامش در کنار اعضای شورای مدیریت گذار و نازنین بنیادی و…در یک بیانیه جمعی دیده می شود و این بیانیه را منتشر نیز می کنید، از شرم یاد نمی کنید؟

آرش
آرش
1 سال قبل
پاسخ به  نصرت درویش

با درود
جناب نصرت درویش
چپ فقط و فقط راه توده است و بقیه راستن , چون راه توده سند مارگسیسم رو زده به اسم خودش و گذاشته تو گاو صندوق روسیه ی پوتین , چند تا هم کلید درست کرده داده برای امانت به جمهوری اسلامی و روسیه سفید و کره شمالی .
دوست عزیز لطفن گزارش کنگره ششم حزب توده صفحه۱۳۵, ۱۳۶ و ۱۳۷ را مطالعه بفرمایید.

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  آرش

آقای محترم بی جهت و بدون شناخت ، فرضیه بافی نکنید.
بنده هیچگونه سمپاتی و گرایشی به راه توده ندارم.
دست بردارید از این پرونده سازی ها.
بنده به راهنمائی ها و توصیه های امثال شما نیازی ندارم.
با این شیوه ها مدعی آزاد اندیشی و لابد نمایندگی چپ راستین هستید؟

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  آرش

پیش از این هم خطاب به شما نوشته بودم : جنابعالی که حتی نام حزب توده ایران را به درستی ادا نمی کنید و «حزب توده» می گوئید، به نظرم بحث با شما در مورد حزب توده ایران محلی از اعراب ندارد.

همچنین استناد شما به گزارش کنگره ششم هم گزینشی و انتخاب فاکت های دلبخواه است.

جناب آرش با شیوه ای که شما در پیش گرفته اید ،تنها هیجانات خود را خالی می کنید.

اینکه بدون شناخت و تنها بر اساس حدسیات خود، فردی را به یک جریان سیاسی مرتبط کنیم، همچنین توهین و هجو گوئی ، کمکی به ارتقاء بحث ها و گفتگوها نمی کند.

اگر گذشته را به تمامی قبول ندارید، وجوه مثبت گذشته را به یاد آورید.بویژه آنچه در ارتباط با شیوه بحث و گفتگو آموخته بودید.

نسیم
نسیم
1 سال قبل
پاسخ به  نصرت درویش

شما پدیده ای شرم آور تر از ایستادن کنار جمهوری اسلامی یا تایید کشتار غیر نظامیان اکراین می شناسید؟
امیدوارم بحث را به جنگ جهانی اول یا قرن ۱۸ نکشانید، بحث امروز است.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


39
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x