اینک که پس از جنبشهای سریالی مردم، گستردگی و بالندگی جنبش کنونی به مرزهای یک انقلاب نزدیک میشود دانستن آمار سرکوبگران و توان حکومت اشغالگر استبداد دینی برای محاسبه توزان قوای تغییر سیاسی در کشور ضروری است. مروری بر آمارهای رسمی اخیر در کشور در تناسب قوای نظامی و سرکوبگر نظام فاسد دینی از یکسو و توان و قدرت مردم در سوی دیگر، برآوردهای لازم برای مقاومت تا پیروزی را بطور مشخصیتری به نمایش میگذارد.
الف. محاسبه قوای ماشین سرکوب:
طبق آمارهای رسمی، تعداد کل نیروی انتظامی درکشور ۶۰ هزار نفر است که با محاسبه پلیس افتخاری یا همان لباسشخصیهای دارای مجوز حمل اسلحه حدود ۹۵ هزار نفر هستند. اگر نیمی از این جماعت را در صف ناهمسویی با حکومت حساب کرده و ۲۰ درصد آنرا نیز نیروی اداری و پشتیبانی مستقر در پاسگاهها و پایگاههای انتظامی بدانیم، تعداد جمعیت سرکوب فعال در این بخش معادل ۳۰ درصد کل جمعیت این نیرو یعنی ۳۰هزار نفر خواهد بود.
جمعیت سپاه پاسداران حکومت نیز معادل ۱۹۰ هزار نفر در کل کشور است که ۴۰ هزار نفر از آنان نیروی شبهنظامی (بسیج) اند. با فرض اینکه ۵۰ درصد از این جمعیت حافظ مرزها بوده (که نمیتوانند مرزهای کشور را ترک کنند)و حداقل ۲۵ درصد همسوی با مردم، و دستکم حدود ۱۰ درصد نیروی اداری و پشتیبانی باشد، بنابراین حداکثر ۱۵-۲۰ درصد آنان معادل ۴۰هزار نفر از نیروهای سپاه آماده و لشگر سرکوباند.
بنابراین برآورد اولیه کل نیروی سرکوب در خیابانهای کشور علیه جنبش اعتراضات در روایتی خوشبینانه عبارت از حدود ۷۰-۱۰۰ هزار خواهد بود. در اینجا جمعیت ارتش را محاسبه نکردهام زیرا طبق تجربه چند دهه پیش ارتش فقط مدافع مرزهای ملی است نه عامل سرکوب مردم.
ب. محاسبه جمعیت مردم در مقابل استبداد دینی:
طبق آخرین آمار، تعداد شهرها و شهرستانهای ایران معادل ۱۹۶۶ واحد است. اگر فقط ۵۰ درصد از این مراکز شهری را در جنبش کنونی فعال بشماریم تعداد آن حدود یک هزار خواهد بود. در این میان بیش از ۸۰ درصد جمعیت بالای ۱۵ ساله و کمتر از ۷۰ ساله قرار دارند که در میدان اعتراضات حضور دارند، که معادل ۶۵ میلیون نفر خواهند بود. هر مرکز شهری هم حداقل هزار نفر و حداکثر ۱۲ میلیون نفر جمعیت دارد.
پ. یک جمعبندی اولیه نشان میدهد:
تعداد مزدوران حدود ۱۰۰ هزار نفر است که اگر به تعداد یک هزار مرکز شهری بسنجیم، در هر شهر بطور متوسط ۱۰۰ نفر نیروی سرکوب توزیع خواهد شد. اینک اگر نسبت ۱۰۰ نفر سرکوبگر به جمعیت متوسط شهری با حدود ۳۲ هزار نفر بزرگسال (۱۵-۷۰ سال) را در نظر بگیریم، در واقع سرکوبگران بمثابه مشتی در مقابل سیلی طغیانگر مردم محاسبه میشود .
نتیجه آماری جنبش معطوف به انقلاب ۱۴۰۱ چنین است که اگر نسبت سرکوبگران به مردم بالقوه در صحنه اعتراضات را محاسبه کنیم، ماشین سرکوب حدود کمتر از نیم درصد جمعیت شهرهای کشور است. درصورتیکه یکایک مردم ایران به این تناسب پیببرند، خواهند دید که اگر اتحاد و همبستگی خود را محکم و پایدارتر کنند، ماشین سرکوب در نظام استبداد دینی فاسد، چونان خس و خاشاک با حرکتی یکپارچه از هم خواهد پاشید.
آقای طایفی،
ارقامی که تا به حال از نیروهای سرکوب گر بدست رسیده بسیار بسیار نجومی تر هستند. مثلا ارقام سپاه میلیونی و نه ۲۰۰ هزار نفر! واقعآ کدام درست است و از چه منبعی؟ این یکی از روشن گر ترین تحقیقاتی است که در زمینه امنیتی انجام شده که امیدوارم شما درست بگویید.
تلاش خوبی برای گزینه زنی نیروهای دو طرف .