دستاوردهای غیرقابل انکاری که خیزش «زن، زندگی، آزادی» با طی مسیری خونبار در کمتر از سه ماه از سر گذرانده، نه تنها همراهی ایرانیان خارج از کشور بلکه نگاه تیزبین اندیشمندان و هنرمندان، نهادها و سازمانهای مردمی، سندیکاهای کارگری در سطح جهان را نیز به خود معطوف داشته است، تا جایی که اکنون شاهد تغییر، هر چند اندک، در مواضع دولتها و سیاستهایشان در مقابل حکومت ایران هستیم. در این راستا میتوان به تصویب قطعنامه شورای حقوق بشر سازمان ملل در تعیین ساز و کار ویژه برای حقیقتیابی در باره کشتار و سرکوب معترضینی که پس از کشته شدن مهسا امینی در ایران به خیابان آمدند، اشاره کرد.
جایگاه کنونی جنبش موجب شده که از سوی دولتها، مراجع و نهادهای مختلف بینالمللی با برخی فعالین داخل و خارج از کشور تماسهایی گرفته شود و برای شرکت در مجامع و کنفرانسهای گوناگون از آنان دعوت به عمل آید. با توجه به این که اکنون شرایط گردش اطلاعات (که برای آن نیز بهای سنگینی در جهان و ایران پرداخت شده است) بسیار متفاوت از سالهای ۱۳۵۶,۷ می باشد و لازم نیست سی سال از آن بگذرد تا بفهمیم چه چیز و چگونه بر سرمان آوار شده است، لازم میدانیم اعلام کنیم که ضروری است هر گونه تماس، مذاکره و اعلام نظر هر شخص، جریان و سازمانی که به شکلی مخاطب دولتها، مراجع و نهادهای بینالمللی قرار می گیرد به طور شفاف به اطلاع مردم ایران رسانده شود به گونهای که تمامی مردم ایران و جانهای عزیزی که در خیابان به دنبال احقاق کرامت انسانی خود هستند از آن مطلع شوند.
درسهایی که از زندگی، کار و مبارزه در شرایط سخت و گاه غیرقابل تحمل این چهار دهه آموختهایم آگاهی لازم را برای بر هم زدن روابط و معادلات حاصل از لابیگری در عرصههای بینالملل به ما آموخته است. جنبش اجازه نمیدهد دیگر بار پشت درهای بسته بر سر خون مردم معامله شود و به هر شکل ممکن معاملهگران، داخلی یا خارجی را با انتقادهای کوبنده افشا میکند.
هر گونه لابیگری به معنی حذف مردم و نادیده گرفتن قدرت اجتماعی آنان است. مردمی که زیر گلوله مبارزه میکنند، راههای مذاکره را نیز به خوبی میشناسند.
جمعی از زنان مبارز داخل کشور
نهم آذرماه ۱۴۰۱
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- بین شما کدام صیقل میدهید سلاح آبائی را؟ – بررسی سه جریان موازی درون جنبش زنان ایران – پریا رحیمی
- نه متهم است و نه پرونده دارد؛ اما ممنوع الخروج دائمی است
- میزگرد چپ و جنبشهای اجتماعی در ایران – هایده مغیثی، عباس ولی، پیمان وهابزاده و پرویز صداقت
- ایستاده ایم؛ اطلاعیه ی شماره ی ۵ جمعی از فعالان زنان داخل کشور
مدتیست که ضرورت تشکیل هیئتی به نمایندگی از مردمی که خیزش انقلابی “زن، زندگی، آزادی” را شکل داده اند، برای جایگزینی با هیئت نمایندگی رژیم اسلامی، از جانب نیروهای مترقی هم در غرب مطرح میشود.
هشدار خوبیست که روند تشکیل این چنین هیئتی با همفکری نیروهای شکل دهنده جنبش و در روشنی پیش رود.
اما نکته ای که در نامه شما برایم ناخوش آیند أست، اینست که این نامه از سوی زنان تهیه شده ولی نشانی از همبستگی زنانه در آن نیست.
ندای “زن، زندگی، آزادی، ” همدلی هزاران زن ترک، کرد، افغان، عرب، اروپایی،…. را جلب نموده. در اروپا زنان ملل گوناگون در آکسیون های فرهنگی در رساتر کردن صدای این جنبش تلاش می کنند.
ولی شما در نامه تان از همبستگی سندیکاهای کارگری و نهاد های مردمی نام می برید و حتی اشاره ای هم به جنبش فمینیستی و یا گروههای زنانی که جانانه به پشتیبانی از جنبش زن، زندگی، آزادی برخاسته اند، نمیکنید.
پیروزی جنبش در ایران، پیروزی زنان، سکولاریسم و دموکراسی در منطقه أست. زنان بویژه از منطقه خاورمیانه آگاهانه به ارزش این جنبش پی برده اند و با آن همدلی دارند.
برای من جای تاسف أست که شما جمعی زنان مبارز داخل کشور هنوز به این همدلی و ارزش وجود آن پی نبرده اید.