چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

چهارشنبه ۵ اردیبهشت ۱۴۰۳

بی کفایتی مدیران و حراج استعدادهای بارسا؛ هرتابرلین دو شقه شد؛ ادعای خبرنگار

بی کفایتی مدیران و حراج استعدادهای بارسا

نازک بین: بارسلونا مدتی است که با مشکلات نوگرائی و جوانگرائی روبرو است. نوگرائی در تفکر مربی و جوانگرائی در استفاده از پتانسیل بزرگ مدرسه ای که -لامسیا- نام دارد.

به مدت ده سال یوهان کرایوف بزرگ، رعنا ترین بازیکن دهه ۷۰ و ۸۰، فرهنگی را در بارسلونا پیاده کرد که در آن زمان غیر معقول و بلندپروازانه به نظر می‌رسید. تمرکز او هرگز روی توسعه دادن بازیکنان درخشان مانند آمریکای لاتین یا پیشرفت بازیکنان فیزیکی در بخشی از اروپا نبود؛ بلکه هدف وی روی پرورش دادن و ساختن بازیکنانی از درون خود باشگاه بارسلونا با تاکید بر روی اصول پایه‌ای فوتبال متمرکز بود. فوتبال به شدت مالکانه با پاس‌های کوتاه، فشرده و سازماندهی شده، هسته شیوه “یوهان کرایوفی” بود.

کرایوف با این ذهنیت، باور داشت که این بهترین ایده برای اجتناب از راه حل‌های کوتاه مدت است و امیدوار بود که این فلسفه را در درازمدت برای نسل‌های آینده گسترش دهد و پیرو  این رویا بود که “لاماسیا”، مدرسه فوتبال اختصاصی جوانان بارسلونا رنگ واقعیت به خود گرفت.
آکادمی بارسلونا از زمان بنیان‌گذاری تاکنون، تلاش کرده تا استعدادهای جوان اسپانیایی و دیگر نقاط دنیا را تعلیم و پرورش دهد؛ با این هدف که از آنان ستارگانی در سطح کلاس جهانی برای نسل بعدی فوتبال بسازد.

آموزش شیوه بازی مالکانه و مبتنی بر پاس‌های کوتاه از تیم بزرگسالان شروع می‌شود و تا رده‌های مختلف سنی تیم دوم بارسلونا ادامه دارد. “تیکی تاکا” که انقلاب عظیمی در فوتبال به وجود آورد، در کنار پیشرفت جنبه‌های مختلف بازی فردی، به بازیکنان جوان تعلیم داده می‌شود.

آکادمی بارسلونا در دهه ۲۰۰۰ و اوایل دهه ۲۰۱۰ به نقطه اوج خود رسید؛ وقتی که بازیکنانی مانند لیونل مسی، ژاوی هرناندز، آندرس اینیستا، ویکتور والدس، جرارد پیکه، کارلس پویول، سرخیو بوسکتس و پدرو، در این مدرسه رشد کردند و توانستند به رکورد کسب عناوین قهرمانی با بارسلونا برسند و تاریخ را برای آبی و اناری‌ها رقم بزنند. در جریان بازی بارسلونا مقابل لوانته در فصل ۲۰۱۲/۱۳، که با پیروزی ۴-۰ کاتالان‌ها همراه بود، هر ۱۱ بازیکن حاضر در ترکیب اولیه بارسلونا، از استعدادهای پرورش یافته لاماسیا، از جمله جوردی آلبا، سسک فابرگاس و مارتین مونتویا بودند. زمان صرف کردند.

لاماسیا زمین تمرین تاریخی بارسلونا روزگاری یک زمین کشاورزی معروف در کاتالونیا بود. لاماسیا به عنوان هدیه به بارسلونا از سوی مردم ثبت شد و مدیرعامل وقت نیز سند آن را به عنوان ملک عمومی ثبت کرد تا برای همیشه یک باشگاه و خانه مردمی باقی بماند. از آن پس لاماسیا هم زمین تمرین تیم اصلی بارسلونا بود و هم آکادمی جوانان فوتبال بارسلونا! مسی، اینی یستا و ژاوی از نسل طلایی پرورش یافته در همین زمین هستند. هشت قهرمانی و افتخار در دو فصل آمار کمی نیست و این مردان لاماسیا بودند که چنین رویای بزرگی را تا مرز واقعیت نزدیک کردند.
برای مدرسه فوتبالی که مورد احترام تمام اروپا قرار گرفته، وضعیت کنونی چیزی کمتر از یک بی‌نظمی و آشفتگی تمام عیار نیست. شهرت لاماسیا به شدت افت کرده و طرفداران به تدریج امید و اعتمادشان را نسبت به این آکادمی رویایی از دست داده‌اند. بارسلونایی‌ها که زمانی به نسل طلایی ۲۰۰۵ به بعد و محصولات آکادمی خود می‌نازیدند و ستاره‌هایی مثل پویول، اینیستا، مسی، ژاوی، بوسکتس و… را از لاماسیا به تیم اصلی آورده بودند، سال‌هاست به حاضری‌خوری روی آورده‌اند و تولید جدیدی ندارند. ستاره‌هایی مثل پیکه، فابرگاس، آرتتا، آلبا، پپه رینا و حتی ایکاردی هم بدون آنکه در تیم اصلی محک بخورند به باشگاه‌های دیگری رفتند و وقتی ستاره شدند بعضا بارسلونا آنها را دوباره خرید. در سال‌های اخیر چهره‌هایی مثل رافینیا، تیاگو آلکانتارا، سرخی روبرتو، یوردی کرویف، بویان کرکیچ، پدرو، مونتویا، هکتور بیرین، بارترا، مونیر الحدادی، کریستین ته‌یو، دلوفئو، کیتا بالده، هلیلوویچ و… که تبلیغات زیادی روی آنها صورت گرفته بود یا از فوتبال محو شدند یا سرنوشت خود را در باشگاه‌های دیگری دنبال کردند. وقتی سروصدای هواداران بلند شد، باشگاه تبلیغات زیادی روی پدیده‌های جدید کرده و به والورده مربی که چند هفته قبل برکنار شد  فشار آورده تا از برخی از این پدیده‌ها در ترکیب تیم بزرگسالان استفاده کند.

موریانه ای که لاماسیا را می خورد

سال ۲۰۱۳ وقتی تیاگو بارسا را به مقصد بایرن ترک کرد، درهای لاماسیا دیگر هرگز بسته نشد. مدت هاست که کمر به نابودی آکادمی ای بسته اند که با دانشگاه هاروارد مقایسه می شود.

“ورزش سه”،نیز در این ارتباط از قول لاونگواردیا کاتالونیا, نوشت, ۵ آوریل ۲۰۱۴ در ورزشگاه نوکمپ بنری برافراشته شد که روی آن نوشته شده بود: «لاماسیا دست نمی خورد» که واکنشی بود به محرومیت بارسلونا توسط فیفا به جرم جذب غیرقانونی بازیکنان زیر ۱۸ سال برای آکادمی لاماسیا.

در سالیان اخیر اما واقعیت این است که لاماسیا بسیار دست خورده، در حال اضمحلال است و اعتبار گذشته اش را از دست داده. لاماسیا به جای اینکه محلی برای استفاده از استعدادها و فرصت دادن به آنها باشد، تبدیل به یک بازار برای نقدینگی اضافی شده است. گویی درآمد حاصله از یک بازیکن محصول آکادمی باشگاه یک کسب درآمد عادی و روتین است.

لاماسیا تبدیل به یک بازار برای باشگاه های دیگر شده است. ۲۵ نوامبر ۲۰۱۳ تیتو ویلانووا مربی وقت بارسا در بازی با لوانته از ۱۱ بازیکن محصول لاماسیا در ترکیب ثابت بارسلونا استفاده کرد اما حالا آن اتفاق مثل یک خاطره دور به نظر می رسد. در طول ۴ سال گذشته، بارسلونا روی ۲۰ بازیکن لاماسیا چوب حراج گذاشته و آنها را به راحتی از دست داده است. آخرین نمونه کارلس پرز است. بازیکنی که هشت روز پیش برابر ایبیزا فیکس بود ولی روز گذشته با ۱۳ میلیون یورو راهی آاس رم شد.

 وقتی از کیکه ستین (سرمربی بارسا) در مورد جدایی پرز سوال شد، او گفت که هیچکس اگر خودش نخواهد، از بارسا جدا نخواهد شد اما در ضمن بخشی از مسئولیت جدایی پرز را هم پذیرفت: «صحبت هایم با پرز به اندازه کافی شفاف بود ولی واقعیت این است که در نهایت باشگاه است که تصمیم نهایی را اتخاذ می کند.»

 شجاعت اندک در مدیران بارسا

در بارسلونا لاماسیا را با دانشگاه هاروارد مقایسه می کنند اما این آکادمی در مسیر تبدیل شدن به یک اهرم اقتصادی برای باشگاه قرار گرفته و دیگر نباید انتظار داشت از آن، نسلی فاتح همچون نسل مسی، پیکه، آلبا و بوسکتس خارج شود.

شاید هیچ بازیکنی همچون مارک کوکوریا نمونه ای مناسب برای تایید چنین ادعایی نباشد. کوکو سال گذشته در ایبار چشم ها را به خود خیره کرد و فصل جاری در ختافه نیز یک بازیکن ثابت و تعیین کننده بوده است. او پیش از جدایی از بارسا تنها هفت دقیقه مقابل مورسیا برای تیم اول بازی کرد. در تیم دوم نیز او مدافع چپ بود اما حالا در ختافه یک بازیکن خط میانی محسوب می شود.

بارسلونا تابستان گذشته او را با ۴ میلیون یورو از ایبار بازگرداند و سپس به ختافه با بند خرید دائمی شش میلیون یورویی قرض داد که با توجه به راندمان کاری بالای او، به احتمال فراوان فعال نیز خواهد شد. سال ۲۰۱۳ بارسلونا تیاگو آلکانتارا را مفت و ارزان از دست داد و او راهی بایرن شد و پس از او درهای خروجی لاماسیا هرگز بسته نشد. سپس نوبت به آداما ترائوره در سال ۲۰۱۵ رسید که راهی استون ویلا شود. هر دو الان در بایرن و وولوز از بهترین ها محسوب می شوند.

 گریمالدو ژانویه ۲۰۱۶ به بنفیکا رفت؛ در حالی که طی دو سال ۹۲ بازی برای تیم دوم بارسا انجام داد؛ بدون اینکه به وی فرصت حضور در تیم اول داده شود. همین اتفاق برای سرجی پالنسیا رخ داد که با دو میلیون یورو فروخته شد. مونیر الحدادی به والنسیا و آلاوس قرض داده شد و سپس قطعی به سویا رفت. سرخی سامپر به گرانادا و لاس پالماس قرضی رفت و سپس به صورت قطعی راهی ویسل کوبه شد.

رافینیا پس از چند دوره حضور قرضی در سلتا و اینتر، الان دیگر بازیکن سلتا محسوب می شود. اوریول بوسکتس که به توئنته قرض داده شد را نیز حساب کنید. مارک بارترا از اینکه به وی فرصت کافی داده نشد، کلافه شد و به صورت قطعی راهی بتیس شد. اتفاقی که برای دلوفئو و کریستین تیو نیز رخ داد. همه آنها قربانی عدم جسارت و شجاعت لازم در کادر فنی و مدیریت بارسلونا شدند.

البته واضح است که همه این بازیکنان شایسته رسیدن به تیم اول نبودند ولی برخی به اندازه کافی شایستگی های لازم را نشان داده بودند. اکثر این بازیکنان نیز الان در بالاترین سطح مشغول بازی هستند. برخی بازیکنان حتی در تیم های پایه نیز تداوم لازم را نداشتند و تصمیم گرفتند راهی آکادمی باشگاه های دیگر شوند. دنیس سوارز، مارلون، کاردونا، گومبائو و هلیلوویچ از نمونه این بازیکنان هستند.

۴ ستاره آینده داری که رفتند

دو سال پیش باشگاه بارسلونا تصویری از ۴ بازیکن تیم زیر ۱۷ ساله های اسپانیا را منتشر کرد. ۴ بازیکنی که با اسپانیا در هند نایب قهرمان جهان شدند. در آن مقطع گمان می رفت که حداقل دو بازیکن بتوانند شانس بازی در تیم اول باشگاه را پیدا کنند اما اگر براگا بند خرید آبل روئیز را فعال کند، می توان گفت که دیگر هیچکدام شان در بارسا نیستند. پیش از روئیز، جدایی سرخیو گومس، ماته موری و میراندا قطعی شده بود. موری و گومس به تیم دوم دورتموند رفتند و میراندا نیز به تیم اول شالکه پیوست.

در حال حاضر تنها آنسو فاتی، ریکی پویج و کویادو نجات یافته های لاماسیا هستند که فعلا در تیم اول باشگاه، فرصت بازی به آنها داده شده است ولی به نظر می رسد که آنها نیز در لاماسیا قیمت خاص خود را دارند و تنها باشگاهی باید پیدا شود تا رقم مورد نظر برای شان را پرداخت کند.

لاماسیا؛ جایی شده که عجله و بی تابی ایجنت ها به همراه بی کفایتی مدیران و نیازهای مالی، کمر به نابودی اش بسته اند.

 منبع: لاونگواردیا کاتالونیا

مربی ایرانی و آلمانی هرتابرلین را دو شقه کردند!

روزنامه آلمانی تاگس‌اشپیگل در گزارشی ادعایی جنجالی درباره تیم هرتا برلین مطرح کرده و می‌گوید از زمان روی کار آمدن یورگن کلینزمن به عنوان سرمربی هرتا، وضعیت درونی این تیم به هم ریخته. حالا کلینزمن در پشت صحنه از بازیکنانش شکایت می‌کند، بازیکنان پیش مدیریت سعی می‌کنند پنبه کلینزمن را بزنند و خلاصه تیم به دو دسته مجزا و متخاصم تبدیل شده است.

به نوشته ورزش سه، تاگس اشپیگل می‌گوید از شروع هفته گذشته بازیکنان هرتابرلین به صورت علنی از شرایط خود در این باشگاه به خصوص عدم وجود آینده روشن، عدم احترام به بازیکنان و رابطه ضعیف بین سرمربی و بازیکنان تیم گلایه کرده‌اند. آن هم نه هر بازیکنی بلکه بازیکنان کلیدی هرتا از جمله سالومون کالو ۳۴ ساله که در سالهای اخیر بزرگترین ستاره هرتا بوده، یا نیکلاس اشتارک، کاپیتان دوم تیم و بازیکن ملی‌پوش هرتا یا آنه مایر پدیده این تیم که اعلام کرده قصد دارد هر چه سریعتر هرتا را ترک کند.

تاگس‌اشپیگل یکی از علتهای وضعیت بوجود آمده در هرتا را نوع رفتار الکساندر نوری، دستیار یورگن کلینزمن و استفاده او و همینطور کلینزمن از زبان انگلیسی می‌داند. این روزنامه آلمانی می‌گوید الکساندر نوری همیشه با وایت‌بورد تاکتیکی وارد زمین تمرین شده، بارها و بارها بازیکنان را متوقف می‌کند تا اشتباه‌شان را گوشزده کرده و صحنه‌های تاکتیکی را با آنها مرور و تکرار کند. نوری مثل کلینزمن اغلب به زبان انگلیسی صحبت می‌کند و برای کسی که تازه وارد اردوی هرتا شده باشد مثل این است که گویا زبان رسمی باشگاه اخیرا از آلمانی به انگلیسی تغییر پیدا کرده است.

تاگس اشپیگل می‌گوید درحالیکه پیش از ورود کلینزمن و نوری به هرتا جلسات تمرینی این تیم جوی شاد و سرخوشانه داشت حالا وضعیت به کلی متفاوت شده است. این روزنامه به آخرین تمرین هرتا در روز چهارشنبه اشاره می‌کند و می‌گوید تمرین سرد کلینزمن و بازیکنانش کاملا سرد و بی‌روح به پایان رسید و بازیکنان با حالتی خموده زمین را ترک کردند.

این روزنامه آلمانی در ادامه مدعی است که مشکل اصلی در حال حاضر این است که با ورود یورگن کلینزمن هرتا به دو دسته تقسیم شده است. دسته اول موری است که حول میشائیل پریتز و رئیس باشگاه ورنر گگن‌باور شکل گرفته که به آن گارد قدیمی گفته می‌شود. اما دسته دوم که تاگس اشپیگل از آن به عنوان هرتای نو یاد کرده با محوریت کلینزمن و الکساندر نوری و در مدیریت باشگاه ویندهورست شکل گرفته که از آنها به عنوان خلاق‌ها یاد شده است. البته تاگس اشپیگل می‌گوید در هرتا کسی جرات ندارد این را علنی به زبان بیاورد ولی در پشت صحنه همه از وجود این دو دسته مطلعند.

خبرنگار عربستانی اعلام کرد: قلعه نویی سرمربی تیم ملی ایران شده است

حساب توییتری «نواف الاسیوی» خبرنگار عربستانی به صورت رسمی اعلام کرد که امیر قلعه نویی سرمربی تیم ملی فوتبال ایران شده است.

نواف، انتقال قلعه نویی به تیم ملی ایران را لطمه ای به تیم سپاهان قبل از شروع مرحله گروهی لیگ قهرمانان آسیا دانسته است.سپاهان در گروه چهارم لیگ قهرمانان آسیا با السد قطر، النصر عربستان و العین امارات همگروه است.

https://akhbar-rooz.com/?p=19121 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x