
لینا بن مهنی در مقابل بن علی
هدف انقلابهای ساختاری و سیاسی، لزوماً حل مسئلهی مجردی از یک جامعه نیست. هرچند محور یا جرقهی نهایی هر انقلابی میتواند در نتیجهی یکی از مشکلات محوریِ جامعه رخ نماید. پیوستن زنان به جنبشهای انقلابخواهانه یا آغازگری آنان درعرصههای سیاسی نیز عموما به دلیل مطالباتی بوده است که نه تنها بهروزی منحصر به زنان را مد نظر داشته که به ارتقای سطح زیستی جنس ِبشر اندیشیده است؛ خلق این نقش، موجدِ آن مفهومی از برابری است که زن ِ امروز از طریق نوع ِ عاملیت و عملکردی که برمیگزیند، در صددِ بازسازی و احیای آن است. زنی که برای انسان میجنگد و مطالبات ِ کل جامعه را پیگیری میکند، خود را از اساس در جایگاه برابر میداند و این برابری در باور و عملِ خود او پذیرفته شده و جاری است. چرا که در رادیکالیسم ِ انقلابهای دموکراتیک حرکت از حاشیه به متن، مستوجب آن است که کلیت ِ متن جامعه به سخن بیاید و مطالبات ِ قشری در درون این کلیت نهادینه و منظور شود.
«لینا بن مهنی» کنشگرِ تونسی که در روزهای اخیر درگذشت، زنی ۳۶ ساله بود که در دوران حکومت سرشار از خفقان و سانسور زینالعابدین بن علی (رئیس جمهور کودتا-زادهی تونس به مدت ۲۳ سال) شجاعانه علیه ِ سیاستهای ناظر بر کشورش ایستاد و نوشت.

زنی که همزمانِ مبارزه با بیماری صعب العلاج خود، اعتراضات مردمی و قربانیان آن را در صفحات شخصی اجتماعیاش به تصویر میکشید و صدای آحادی شد که طبقهی حاکم درصدد به پشت پرده فرستادنشان بود. اعتراضهایی که از نقدِ ستم ِ حاکم بر طبقهی فرودست با خودسوزی جوان ِ دانشآموخته اما دستفروش تونسی آغاز شد و به مدت زمانی تمام ِ کشور را در نوردید و تا افول زمامداری بن علی از پای ننشست. حکمرانی که سیاستهای اقتصادیاش را، نهادهای بینالمللی میستودند و توانسته بود زیرساختهای صنعتی تونس را (به عنوان یک عضو اتحادیه روپا) به نحوی بهینه کند که توان ِ صادراتی کشور تا بالاترین سطوح کشورهای صادرکنندهی جهان ارتقا یابد، آکادمیهای تونس را رونق ببخشد و در جذب گردشگران و توریسم گامهای بلندی بردارد. اما همین دولت ِ درازدامن، در تعارضی مخوف و همزمان، نویسندگان و کنشگران ِمستقل را به قرنطینه میفرستاد، حق و سهم ابرازنظر و مشارکت شهروندی و اجتماعی را به هیچ میگرفت، تاسیس و فعالیت نهادهای مردمی، تشکلها و احزاب را غیرممکن کرده بود و رسانایی هر صدای مخالف با حاکمیت خود را به حداقل رسانیده بود.
سرکوب فعالان فضای مجازی و رسانه، کنترل حداکثری روابط عمومی و اجتماعی، تقویت نهادهای محسوس و نامحسوس سانسور، بازداشت نویسندگان، ناشران و شاعران منتقد و مستقل و تفتیش و محدودسازی خبرنگاران داخلی و خارجی از دیگر دستاوردهای ِ حکومت بن علی با آن سوابق اجرایی نظامی و امنیتی بود. رئیس جمهوری که در آخرین دورهی زمامداری خود با ۹۰% آرای مردمی انتخاب شد و دومین رئیس جمهور تونس بعدِ استقلال از فرانسه بود. از آن میان «لینا بن مهنی» بیست و هشت ساله، با اعتقاد راسخ به حق آزادی بیان و مبارزه با سانسور سر برآورد و در این راه اولین گام را با شکستن سدهای خودسانسوری و پیش-هراسی برداشت. از معدود کسانی شد که با کرنش به حقِ راستین آزادی بیان، نامهای مستعار را پس زد و با نام ِ واقعی خود صفحات فیسبوک، تویتر و وبلاگی به راه انداخت که سخنگوی جمع کثیری شد که بهار عربی را در خیابانهای «سیدیبوزید» و سپس تمام تونس رویاندند. او درتویت و پستهای خود نشان میداد که معترضانی که بن علی و ابواب جمعیاش تروریست و خارجی می خواندند، همان ۱۴ % بیکاران و فقیران جامعه بودند که از شکاف ِ هولناک طبقاتی به تنگ آمدند و با همراهی طبقهی متوسط، بر تصویر عمومی ِ حزب دیکتاتور«جنبش دموکراتیک قانون اساسی» تاختند و استقرار دولتی مبتنی بر سازوکارهای واقعی جمهوری و مردمخواهی را طلب کردند.
بن مهنی، که اکنون در فرداهای پس از سرنگونی و مرگ بن علی و جایگزین شدن دولتهای پس از او، رسانهها به عنوان کنشگر آزادی بیان، دخترتونسی و سخنگوی انقلاب مینامندش، شخصیتی به غایت کمالجو داشت و مصرانه پای میفشرد که دولتها باید به سمت برآورده ساختن آرمانهای مردم ِ خود پیش بروند. عشق به جامعهی مدنی تا آخرین دم حیات با او بود و بارقههای دموکراسی در تونس امروز که با رقابت احزاب و نهادها، فضای بازتر سیاسی و شرکت زنان در انتخابات ریاست جمهوری در حال سوسو زدن است، همواره لینا بن مهنی را به خاطر خواهد آورد. چنان چه آیندهی لیبی، یمن، بحرین، مصر، ایران و خاورمیانه، سیلِ زنان و لیناهایی را بهخاطر خواهد سپرد که در میدانهای تحریر و آزادی، راهپیماییها و اعتصابها، در صفحات و سلولها و صف اول راهبری تشکلها و احزاب، دوش به دوش مردان، فریادهای فروخفته از قلب جوامع خود سردادند و فاش برآوردند که به قول ِ مشهورِ فعال زن تونسی: انقلابی که زنان را به حاشیه براند، هرگز به دموکراسی نخواهد رسید.
یاد و نام همهی زنان آزادیخواه گرامی باد.
منبع: کانون نویسندگان ایران