شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

روسیه در آستانه فروپاشی؟ – اردشیر قلندری

در فوریه سال گذشته روسیه برپایه یک اقتصاد عمیقا وابسته به جنگ اکراین ( بخوان غرب) رفت و در فاصله سه روز اول معلوم شد که پیروز میدان نخواهد بود. غرب از پیش برای چنین روزی اکراین را اماده کرده بود تصرف کی یف نتیجه نداد، در نتیجه ارتش روس به مناطقی بسنده کرد که در واقع، از سال ۲۰۱۴ در اختیار روسیه قرار گرفته بود.

ارتش اکراین پس از تجدید قوا در زمستان ۲۰۲۲ بخش های بزرگی از مناطق متصرف شده را پس گرفت، اینک نیز آماده یک ضد حمله بزرگ است، که مطابق نظر بسیاری از تحلیل گران می تواند ارتش روسیه را تا پشت مرزهای اکراین براند، جنگ از همان جایی که شروع شده بود در سرحد مرزی دو کشور خاتمه یابد.

چراجنگ؟

الیگارشی روسیه پس از رسیدن به ثروت باد آورده، در دالان های نشستهای گوناگون نهاد های امپریالیستی، خواهان سهمی برای خود از ثروت کره زمین بود. غرب الیگارشی تازه به دوران رسیده را رقیب خود یا حتی شریک خود نیز نمی دید، با اینهمه پهنه روسیه که سرشار از مواد خام بود را به وی سپرد، اما روند رشد کشور روسیه در مفهوم لنینی امپریالیسم چنان سریع بود که غرب تا حد زیادی حتی می توان گفت غافلگیر شد.

روسیه پا در فاز امپریالیسم گذاشته، دیگر به منابع خام کشور خودش راضی نیست، سهمی در آب های خلیج فارس، افریقا، آسیا، به ویژه خاورمیانه، امریکای لاتین می جوید.

تجاوز به اکراین به تمام معنا نیاز امپریالیستی روسیه بود. بایست دندان نیش بلند خود را به سایر رقبا نشان دهد. اگر تصرف اکراین با سقوط کی یف و استقرار دولت جانبدارروسی به پایان می رسید، کلیه کشورهای پهنه شوروی در مدار منافع روسیه قرار میگرفتند، فرایند تصرف انها یکی پس از دیگری کلید می خورد. طبیعتا غرب نیز براین امر اشراف داشت، تقویت نظامی اکراین شدت گرفت، در نزدیکی کی یف بود که روسیه طعم شکست ارتش خود را چشید.

اینک غرب در صدد تقسیم روسیه است، چونکه روسیه توانمند، امپریالیستی به نفع انها نیست، نیازمند کشورهای کوچک و کم قدرت با اقتصادی وابسته می باشد. یکی از خویشکاری های بزرگ پوتین به منافع امریکا را باید در این نقطه جستجو نمود. شکست ارتش روسیه در جبهه اکراین پایان تمامیت ارضی روسیه ارزیابی می شود.

برهمین مبنا، روند فروپاشی روسیه دقیقا بسان همان روند فروپاشی اتحاد شوروی است. بیاد بیاوریم که ارتش شوروی توسط غرب در افغانستان زمین گیر شد، پانزده هزار کشته برای نیرومندترین ارتش دنیا انهم در افغانستان در دوران صلح برای مردم اتحاد شوروی هیچ خوشآیند نگشت. غرب نیز با تحمیل شدیدترین تحریم ها، ایجاد نارضایتی میان الیت کشور، گسترش فقر و کمیاب شدن فراورده های مورد نیاز، ماجرای نشست پارک جنگلی بلاروژ را فراهم کرد، برایند آن فروریزی شوروی بود.

مقایسه فرایند ان فروریزی همانند با تشابهاتی است با انچه که در استانه وقوع است. روسیه درگیر جنگی است که غرب تمام قد پشت سر ان قرار گرفته است. تلفات نیرومندترین ارتش جهان به مرز دویست هزار تن رسیده، جامعه شدیدا بی تاب شده است. اگر در دوران اتحاد شوروی تنها یهودیان ساکن از شوروی میگریختند، اینک شمار مهاجران روس از مرز یک میلیون تن گذشته است.

 سازمان امار روسیه همین چندی پیش اعلان کرد که بودجه کشور کمی بیش از پنجاه درصد منابع فروش نفت و گاز را دریافت نکرده است. این پیام بدین معناست که در سال ۲۰۲۳ بیش از ۵۰% سرمایه گذاری ها معلق خواهند ماند. از طرفی نیز جنگ منابع هنگفت روزانه را به خود اختصاص میدهد که در جبهه جنگ با اکراین دود میگردد و به هوا میرود. با درنظر داشت موارد بالا، منابع بسیار هنگفتی از بانک ملی و سایر بنیادهای مالی روسیه توسط دولت های غربی بلوک شده، بطوری که سویس در پی رهکردی است حقوقی تا انها را جهت باز سازی مناطق ویران شده اکرائین بکار گیرد. امری که بی تردید سرمشقی برای دیگران خواهد شد، منابع فوق که سر به چندین صد میلیارد میکشد، به روسیه نخواهد رسید.

با اعمال تحریمهای شدید غرب اقتصاد روسیه عملا فلج شده، کلیه صنایع از کار وامانده است، بطوری که کشور را واداشته است تا پهپاد های “شاهد” و برخی موشک های میان برد را از ایران خریداری نماید. واقعیت این استکه، صادرات و واردات کالا با دشواری های فراوان همراه شده است، دولت روسیه نیز مانند رژیم ولایی از بی اثر بودن تحریمها و شکوفایی اقتصاد خود میگوید. ما ایرانیان شاهد شکوفایی اقتصاد رژیم ولایی هستیم و میبینیم که شکوفایی در کلیت خود میلیاردر شدن مشتی رانتخوار نزدیک به دولت است، کلیه باشندگان جامعه در فقر دست و پا خواهند زد. تشابه عملکرد و بیان الفاظی های دو رژیم چنان بهم نزدیک است که پوتین نیز مانند خامنه ای در پیام سال نو میلادی از رشد شدید اقتصاد روسیه گفت، ذکر نمود که برعکس تصور غرب تحریم روسیه بی اثر میباشد. ایشان بیان نکردند که با خروج شرکتهای غربی از روسیه چند درصد مردم بیکار شده، چنددرصد کارخانجات از بابت عدم تامین قطعات حساس غربی از کار بازمانده است، چنددرصد انبارها پر از فراورده های بفروش نرسیده است. چه تعداد از تولیدکنندگان خرد از مدار کار و تولید خارج شده اند…. 

همزمان زمزمه هایی دال بر خروج برخی مناطق از روسیه استارت خورده، که با روشن شدن وضعیت جنگ یعنی در صورت پذیرش شکست، همانند قارج سربرخواهند اورد، که مهار انها با حمایت های “بی دریغ” غرب غیر ممکن میباشد.

شرایط امروز روسیه با شرایط انروز شوروی در کلیت خود یکی است. اگر شوروی گورباچف را داشت که از روی خوش باوری و عدم شناخت از غرب- امریکا هرچه در چنته داشت را روکرده بود، روسیه اینک پوتین را دارد، که عامل انحصارات اسلحه سازی امریکاست، خود یکی از میلیاردرهای جهان سرمایه داری است که نه روسیه در نزد وی ارزش دارد، نه زندگی مردم روس. بیهوده نیست که ایلیا یاشین کنشگر سیاسی روس می نویسد “پوتین جاسوس امریکاست”.

نگارنده کاری به اینکه پوتین جاسوس امریکاست یا نیست ندارد، اما عملکردهای پوتین دقیقا در راستای منافع کشور امریکاست. امریکا تنها کشوری است که از فرصت جنگ سود هنگفت برده است. امریکا پس از وقوع ویروس کرونا ۱۹ دچار مشکلات اقتصادی بسیاری گشت، بایدن درواقع، مترسکی است که جهت ترساندن کلاغ های مزرعه گذاشته شده، ان شخصیت توانمندی که امریکا را از بحران پسا کرونا خارج میکرد، نبود. اینجاست که پوتین بمثابه سوشیانس امریکا برای روز مبادا از راه میرسد!. روسیه پرسودترین بازار: صادرات گاز خود به اروپا را به امریکا واگذار میکند. فروش گاز امریکا به اروپا ۲.۵  برابر رشد نشان میدهد. حجم فروش نفت امریکا به اروپا به بالاترین سطح خود در تاریخ امریکا میرسد. در حالی که روسیه نفت و گاز خود را به پائین ترین سقف قیمت به کشورهایی مانند هند و چین میفروشد که بجای دلار بنجل های خود را به قیمت گزاف به این کشور میفروشند ۲. پوتین موجب رشد قدرتمند صنایع نظامی امریکا میشود. در طی سال گذشته امریکا فروش تسلیحات نظامی خود به اروپا را دوبرابر کرد. سرمایه گذاری در این رشته از ۲۰% به ۴۰ % رسید. در حالی که فروش تولیدات صنایع نظامی روسیه در میان خریداران بابت عدم دقت و کارایی رنگ میبازد. سوم، سبب گسترش بی سابقه ناتو گردید، در سال های اخیر وجود ناتو به معضل جوامعه اروپایی تبدیل شده بود، زمزمه های انحلال ان میرفت که به واقعیت تبدیل گردد، ولی در یک سال گذشته ما شاهد درخواست عضویت فنلاند که به عضویت ان پذیرفته شد و سوئد هستیم که در فرایند انجام است. ناتو از یک سازمان رو به زوال به قهرمان میدان تبدیل میشود، بودجه هنگفت از جیب مالیات دهندگان میگیرد و در حال شکوفا شدن است.

غرب – امریکا نیز خواهان اتمام جنگ فوق در کوتاه مدت نیستند و اخیرا به گفته منابع رسمی در کی یف گروه هایی در تلاشند تا کی یف را بر پشت میز مذاکره بر شرایط مورد نظر روسیه بنشانند. مساله فوق نشان میدهد که در این بازی یک بام و دو هوای غرب – امریکا پوتین نباید کاملا شکست خورده و تخرب گردد، ابهت و وجه ملی او باید حفظ گردد، تا تاریخ نتواند از ایشان بعنوان خائن بزرگ نام ببرد. 

 وضعیت روسیه در جبهه جنگ و در منطقه بسیار بهمریخته است. فساد و مافیای درون ارتش مدتی است که آشکارا سربرآورده است، نزاع میان سرگرده ارتش مزدورها و ستاد کل فرماندهی موجب گردید که پری گوژین (فرمانده ارتش مزدوران) در یک پیام ویدئو ای ” پوتین را پدربزرگ خل و چل بنامید، که در جای خود نشان از قوت گرفتن اختلافات میان الیت در ارتش روسیه میباشد.

همچنین در ۹ ماه مه جشن پیروزی بر فاشیسم، پوتین تنها توانست، تعدادی از روئسای جمهور خودکامه (مانند رئیس جمهور قزاقستان و ترکمنستان…) را در میدان سرخ جمع کند، که یکی از انها لوکاشنکو غاصب دولت بلاروس با حالی بیمار که از بیمارستان گریخته بود، حتی توان راه رفتن هم نداشت و بلافاصله بدون صرف نهار به مینسک برگشت در میان ان جمع بود. در این میان موضوع جالب تر این است که تا زمان نگاشتن این نوشتار وزارت امور خارجه چین بمناسبت این روز به روسیه تبریک نگفته است.

پرواضع استکه، روسیه با کارت پوتین هیچ شانسی در راستای نجات خود از وضعیت تلاشی اقتصادی و خطر فروپاشی ندارد، آنچه که امروز در جبهه اکرائین میگذرد، عواقب جانبی آن پس از دو الی سه سال دیگر گریبان روسیه را خواهد گرفت و انجاست که روس بیدار میشود، اما دیگر چه فایده!.

https://akhbar-rooz.com/?p=202994 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

15 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
نیک
نیک
11 ماه قبل

جناب قلندری حقایقی را نگاشتید که به مذاق بعضی خوش نخواهد آمد. ۴۰ سال عملکرد جمهوری اسلامی لازم بود تا آن ذهنیت حکومت اسلامی در ایران پاک شود و ۴ سال جنگ و جنایت برعلیه بشریت لازم بود تا مردم آلمان با رفتن به اردوگاه های مرگ اشک ریزان, شرمنده از آنچه حمایت کرده بودند گردند. اما تو گویی بیش از ۷۰ سال دروغ بنام سوسیالیسم برای بعضی رفقا کافی نبود تا بخود آیند. اینان مبارزه ضد فاشیستی پوتین را همچون مبارزه ضد آمریکایی رژیم باور دارند و حاضر نیستند از خود بپرسند که چرا پوتین از فاشیست ترین کاندیدای راست ترین حزب امریکا یعنی ترامپ پشتیبانی میکرد. کشور کویت که روزی چون دوبی مظهرثروت وخوشگذرانی خاورمیانه بود با حمله صدام به یک بدهکار به غرب تبدیل شد و تو گویی از نقشه جغرافی پاک شده است،چیزی که سرنوشت اوکراین است. اگر امروز غرب از جیب ملت خود خرج جنگ میکند پس فردا که کمپانی های غربی برنامه بازسازی اوکراین را بدست گرفتند با گرفتن غرامت جنگی از روسیه پول پارو خواهند کرد. براوو مستر پوتین، براوو.    

هرمز همتی
هرمز همتی
11 ماه قبل
پاسخ به  نیک

در مورد قیاس مع الفارق و نابجائی که انجام داده اید لازم است که خبر تازه زیر را بخوانید

گزارشی درباره تحقیقات اف‌بی‌آی در مورد روابط روسیه و کمپین ترامپ در سال ۲۰۱۶ به شدت از مدیریت اف‌بی‌آی انتقاد کرده است.

در این گزارش ۳۰۰ صفحه‌ای، که از مدت‌ها قبل در دست تهیه بود، بازرس ویژه جان دورهام گفت که تحقیقات اف‌بی‌آی فاقد “یک مبنای محکم تحلیلی” است.

آقای دورهام – که در سال ۲۰۱۹ توسط ویلیام بار، دادستان کل وقت منصوب شد – در این گزارش پلیس آگاهی آمریکا (اف‌بی‌آی) را متهم کرد که در آغاز تحقیقات، براساس «اطلاعات خام، تحلیل نشده و تایید نشده» عمل کرده است.

https://www.bbc.com/persian/articles/ckmz2vgjx1zo

نیک
نیک
11 ماه قبل
پاسخ به  هرمز همتی

جناب همتی مطلب شما مرا بیاد نویسنده ای میاندازد که مدعی بود کودتای ۲۸ مرداد کار آمریکایی ها نبوده در حالی که خود مقامات آمریکایی درمقابل صد ها خبرنگاردر یک کنفرانس مطبوعاتی به آن اقرار کرده بودند و بابت آن حتا ابراز تاسف. حال شما گزارش یک عنصر دست راستی که به وسیله عنصری دست راستی تر برای تطهیر ترامپ بکار گرفته شد و اکنون خوراک فاکس نیوز و ترامپ شده را به عنوان سند عدم حمایت پوتین از ترامپ نشان میدهید در حالی که شخص پوتین در مقابل صدها خبرنگار در هلسینکی در کنفرانس مطبوعاتی در حضور ترامپ در پاسخ خبرنگاری پشتیبانی از ترامپ را تایید کرد.
https://youtu.be/mBtsNNXjBPw

هرمز همتی
هرمز همتی
11 ماه قبل
پاسخ به  نیک

جناب نیک آنچه شما لطف کرده و جهت اطلاع بنده فرستاده اید مربوط به چند سال پیش است.
یعنی گزارش اف بی ای.

در حال حاضر گزارش سیصد صفحه ای کمیسیون تحقیق منتشر شده است.
حتما به زبان انگلیسی آشنائی دارید.
اگر علاقمند هستید می توانید به اصل گزارش مراجعه فرمائید.
این گزارش ۳۰۶ صفحه‌ای نتیجه چهار سال تحقیق درباره اشتباهات احتمالی اف‌بی‌آی است.
جان دورهام، بازپرس ویژه ایالات متحده آمریکا در گزارشی که روز دوشنبه ۲۶ اردیبهشت‌ماه منتشر شد، تاکید کرد که اف‌بی‌آی برای بررسی کارزار انتخاباتی ۲۰۱۶ دونالد ترامپ، رئیس‌جمهوری پیشین آمریکا «شواهد واقعی» نداشت و بیش از حد به توصیه‌های رقبای سیاسی ترامپ برای دامن زدن به ماجرای ارتباط این کارزار با روسیه تکیه کرده بود.

نیک
نیک
11 ماه قبل
پاسخ به  هرمز همتی

جناب همتی کدام گزارش قدیمی FBI ؟ آنچه من جهت اطلاع شما گذاشتم نه گزارش FBI که لینک خبری NBC در YouTube از مصاحبه مطبوعآتی مشترک پوتین و ترامپ در هلسینکی است. در دقیقه سوم این گزارش خبرنگار رویتر از شخص پوتین حمایت از ترامپ را سوال میکند و پاسخ پوتین مثبت است. اینکه FBI در مورد ترامپ مته به خشخاش گذاشته آیا گفته و تائید پوتین را عوض میکند؟ حال اگر این لینک درست نیست شما که انگلیسیتان بهتر از من است لطف فرموده در YouTube جستجو فرمایید که جوینده یابنده است.

کیا
کیا
11 ماه قبل

برای تشخیص یک تحلیل که آیا دیالکتیکی است و یا صوری، می‌توان به چند نکته توجه کرد:

اگر تحلیل براساس قواعد و روش‌های استنباط و استدلال معین و رسمی ساخته شده باشد و به بررسی درستی یا نادرستی قضایا و استدلال‌ها براساس صورت یا فرم آن‌ها پرداخته باشد، آن تحلیل صوری است
اگر تحلیل براساس مباحثه و مناظره پیرامون حقایق پرداخته باشد و به بررسی تضاد و تحول در فکر و طبیعت می‌پردازد، آن تحلیل دیالکتیکی است
اگر تحلیل از روش سقراطی یا روش افلاطونی یا روش هگلی الهام گرفته باشد، آن تحلیل دیالکتیکی است
اگر تحلیل از رابطه گالوئس بین دو مجموعه از اشیاء و ویژگی‌های آن‌ها استفاده کند، آن تحلیل صوری است.

مهرداد
مهرداد
11 ماه قبل

فروپاشی چرا که نه؟ مقاله به درستی و با استفاده از آمار صحیح به ضعف های اقتصاد بیمار روسیه اشاره دارد. فراموش نشود این روسیه که امروز آهن پاره های ایران به نام پهباد را بر سر غیر نظامیان منفجر مکند ان شوروی قوی شوکت نیست. شکست های پیاپی امریکا در عملیات نظامی پس از جنگ دوم هیچ گاه سبب فروپاشی امریکا و بازار سرمایه نشد.  

بر خلاف غرب که سیستم سیاسی سلطان پروری را از فرهنگ اجتمایی حذف کرده، در کشور های خودکامه چون روسیه، ایران، عراق زمان صدام، و غیره جامعه پس از مرگ رهبر و یا شکست تجاوز نظامی دچار اضمحلال نیز میشود.

علی رضای بهجودی
علی رضای بهجودی
11 ماه قبل

نویسنده ی گرامی حتی منطق صوری را در این نوشته رعایت نکرده است. دیالکتیک پیش کش!

کیا
کیا
11 ماه قبل

بهتر است که کمی بیشتر در این مورد توضیح دهید ،مثلا با مثال از متن نوشتار!
در غیر اینصورت ادعای بالا قابل درک نیست.

هرمز همتی
هرمز همتی
11 ماه قبل
پاسخ به  کیا

آقای قلندری بدون ذکر منبع و رفرنس برای آمارها و مدعیاتش به صدور حکم پرداخته است و به جای تحلیل، به بیان خواست قلبی خودش پرداخته است.
برای نمونه شما کافی هست که به مصاحبه زیر گوش بدهید که در تلویزیون ایران اینترنشنال پخش شده است.
در ارتباط با دور زدن تحریم ها و حتی وارد شدن تراشه ها به روسیه جهت مصارف نظامی.
البته گزارشگر هم به منابع غربی استناد می کند.نه ایران اینترنشنال و نه آن منابع غربی، می دانیم که طرفدار روسیه نیستند.در ضمن با وجود شدیدترین تحریم ها، نرخ تورم در روسیه سه و نیم در ضد است.شما مقایسه بکنید با نرخ تورم در کشورهای اروپائی و آمریکا.
https://www.iranintl.com/video/ott_6226c5c4d49f4a12955d2de140f54fad

کیا
کیا
11 ماه قبل
پاسخ به  هرمز همتی

برای من منطق صوری و دیالکتیک مطرح است.
اختلاف آنها و نکات مشترکشان و چگونگی تشخیص این و یا آن در یک تحلیل ،آیا یک نویسنده موظف است این و یا آنرا درمطلبش بکار ببرد و چگونه می‌توان تشخیص داد کدام متد بکار گرفته شده است ،.
در مورد اینکه نویسنده منابعی را نام نبرده است و تحلیل نظر شخصی ایشان می‌تواند باشد ، که هست، مسلما بحثی ندارم.

ایکاروس
ایکاروس
11 ماه قبل
پاسخ به  کیا

جناب کیا
منظور از منطق صوری همان فرم منطقی استدلال است که رویدادها و اطلاعات بطور منطقی و مستند از یکدیگر منتج میشوند که پایه هر بحث و تحلیلی را مستحکم و نتیجه گیری را آسانتر میکند. در اینجا منظور آقای بهجودی همین است که به درستی معتقد است نویسنده حتی همین منطق استدلالی را رعایت نکرده است حال انتظار منطق دیالکتیکی پیشکش ایشان. به راستی آقای قلندری بدون هیچگونه استلال منطقی همینطور اطلاعاتی را که منابع ناتو و غربی به خورد افکار عمومی میدهند پشت سرهم ردیف کرده است. یعنی اگر نام ایشان از روی مقاله برداشته شود گمان میکنید یکی از کارشناسان فاشیست اوکراینی و یا ناتویی آن را نوشته است.

کیا
کیا
11 ماه قبل
پاسخ به  ایکاروس

ایکاروس عزیز
توضیح شما را با حذف کلمه “فاشیست” در آخر با کمال میل پذیرا هستم.

جلال
جلال
11 ماه قبل
پاسخ به  کیا

کیای گرامی! نام این نوشتار تحلیل بر اساس واقعیات نیست بلکه بیشتر تیوری توطیه است.

کیا
کیا
11 ماه قبل
پاسخ به  جلال

این نوشتار یک نظر است ، و لی تئوری توطئه هم نیست ، اصول بکار گرفته در نوشتار مختلط است و نظر و برداشت نویسنده است از جمله “…….، اما عملکردهای پوتین دقیقا در راستای منافع کشور امریکاست. امریکا تنها کشوری است که از فرصت جنگ سود هنگفت برده است”

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


15
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x