ویروس کرونا متاسفانه راه خود را به کشور ما نیز پیدا کرد و در حال حاضر بعد از چین بیشترین تعداد قربانیان را از مردم ما گرفته است. تاسف آور است که مسولین حکومتی باز غفلت کرده و نتوانستند در زمان لازم به مقابله و کنترل این ویروس مرگبار اقدام کنند. بی توجهی و غفلت آنها نه تنها موجب مرگ تعداد زیادی از مردم و مبتلا شدن چند صد نفر شده که حتی تعدادی از مقامات کشور نیز به آن مبتلا شده اند. ویروس حکومتی و غیرحکومتی نمی شناسد، کرونا مسلمان و غیرمسلمان نیز نمی شناسد، کرونا مخالف و موافق نظام نیز نمی شناسد. کرونا وقتی وارد شد با آهنگی شتابان همه گیر شده و درب هر خانه ای را که به بهداشت و درمان و پیشگیری های اولیه بی توجهی کند زده و وارد خواهد شد. با کرونا باید به همان شیوه ای مقابله کرد که در همه جای دیگر دنیا مقابله می کنند. باید قرنطینه کرد حتی اگر شهری به بزرگی ووهآن با جمعیتی به بزرگی ۱۱ میلیون نفر باشد. باید مراکز عمومی را بست، کنترل راههای کشور را به کمیته مقابله با بحران سپرد و بهداشت و حفظ جان شهروندان را در مرکز توجه خود قرار داد، در عین حال نباید مردم را ترساند و وحشتزده کرد. این همان چیزی است که در چین پر جمیعت ترین کشور دنیا انجام می شود و آنها موفق به کنترل نسبی گسترش این بلای خانمانسوز شده اند. رهبران چین بدون توجه به زیان های عظیم اقتصادی و علیرغم همه نگرانی های بعدی، مهمترین مراکز اقتصادی کشور را تعطیل کردند. مدارس و دانشگاهها را بستند و هر آنچه را که در امکان داشتند برای کنترل بکار گرفتند. فقط تصور کنید این ویروس در هندوستان حیات یافته بود و یا در یکی از کشور های آفریقایی و یا حتی در اروپا و یا امریکا، حتما وضعیت بسیار بدتر از آن می بود که امروز شاهدش هستیم. برای مقایسه نگاه کنید به ایتالیا که پس از دو ماه که چینی ها درگیر مقابله هستند و سازمان بهداشت جهانی نیز هشدارهای متعدد داده بود، چگونه گرفتار شده اند و با چه شدتی شیوع این بیماری در این کشور و از طریق این کشور به بقیه اروپا ادامه دارد. تصور کنید این بیماری ابتدا از ایتالیا شروع شده بود حالا اروپا در چه وضعیتی بود؟
- در این صفحه اطلاعات گزارش شده به سازمان بهداشت جهانی بروز می شود.
- https://infographics.channelnewsasia.com/covid-19/map.html
مردم ما متاسفانه در ایران به دلیل بی توجهی مسولین کشور باز قربانی شدند، اما امروز که این بلا نازل شده چه باید کرد؟
آیا با سرزنش مسولین مشکل حل می شود؟
آیا با شایعه پراکنی و افزودن بر تعداد مبتلایان و یا قربانیان کمکی به کنترل بحران می کنیم؟
آیا با ایجاد ترس و وحشت و دامن زدن به بی اعتمادی مردم به سیستم بهداشتی و ستادهای مبارزه و مقابله با بحران داریم به مردم کمک می کنیم؟ و یا به خیال خودمان داریم با حکومت مبارزه می کنیم؟
اگر شما در چنین وضعیتی بودید چه انتظاری از دیگران داشتید؟ اگر در حال غرق شدن باشید چه انتظاری دارید؟ کسی دست شما را بگیرد و یا کسی در گوش شما بخواند که عامل غرق شدن شما ناخداست و باید او را از بین برد و شما را سرزنش کند که تا وقتی سکان کشتی را از دست این ناخدا نگیری همین است و همین، به این ناخدا اعتماد نکن و جلیقه نجات را از دست او نگیر، به او اعتماد نکن و من هم متاسفانه برایت کاری نمی توانم بکنم و فقط شاهد غرق شدنت هستم. شما در چنین حالی چه انتظاری خواهید داشت؟
این روزها در رسانه های و شبکه های مجازی تعداد زیادی از ایرانیان و بخصوص عده ای که خود را مخالف نظام و یا در زمره روشنفکران مخالف نظام اسلامی می دانند به این موضوع بسیار توجه نشان می دهند. اما با یک نگاه می بینید که همه فقط یک چیز می گویند، حکومت و مسولین آن بی کفایتند و مسولیت همه آنچه که در کشور اتفاق افتاده و یا خواهد افتاد بر دوش آنهاست. آنها یعنی مسولین نظام به مردم دروغ می گویند، آنها از وقوع ویروس کرونا در کشور مطلع بوده اند و آن را مخفی کرده اند، چرا؟ چون انتخابات در پیش رو بوده است، چون به فکر تجارت با کشورهای همسایه بوده اند و چون اساسا دروغگو هستند و یا اگر یک قدم پا را آنطرف تر بگذارید چون دشمن مردم خود هستند و خواهان نابودی مردم! کسی توجه نمی کند که اگر آنها خبر داشتند، شهر قم که مرکز حوزه های شیعی است و همه زعما و علمای اسلام در آن شهر سکنا دارند چطور شد که به آنها توجه نکردند؟ چطور شد که یکی از اولین قربانیان از بیت یکی از مراجع قم است و یکی از اعضای مجلس مصلحت نظام حکومت اسلامی مبتلا شده است، چطور که معاون وزیر بهداشت مبتلا شده است؟ شاید بتوان گفت که آنها غافلگیر شده اند و یا بی توجهی کرده اند و یا به هشدار های سازمان بهداشت جهانی بی توجهی کرده اند ولی نمی توان قبول کرد که می دانسته اند و مخفی کرده اند انهم انقدر مخفی کرده اند که معاون وزیر بهداشت هم خبر نداشته و یا بیت مرجع تقلید آقای شبیری زنجانی هم خبر دار نشده چون موضوع فوق سری بوده و جزو اسرار نظام بوده است! نمی توان خیلی این مورد مخفی کاری را جدی گرفت، خصوصا که خبر است که خیلی بیشتر از خود مقامات مبتلا شده اند، حتی گفته می شود که قالیباف هم مبتلاست.
آنچه مرا متحیر کرده این است که همه صاحب نظر شده و فارغ از اینکه هیچ اطلاع درست و موثقی از آنچه در ایران می گذرد داشته باشند وظیفه خود می دانند که خبر رسانی کنند و تا آنجا که ممکن است این امر را نیز سیاسی کنند و به خیال خودشان عرصه مقابله با کرونا را به عرصه مقابله با نظام اسلامی تبدیل کرده و جبهه جنگ را در این عرصه نیز گسترش دهند، از جعل اخبار گرفته تا افزایش تعداد مبتلایان و قربانیان و یا عدم رسیدگی به مردم در مراکز درمانی.
در تعجبم که چرا ما باید راجع به هر مسئله ای اظهار نظر کنیم و آن را به یک موضوع سیاسی تبدیل کنیم. بعضی ها با سیاسی کردن بیش از اندازه این موضوع به دنبال چه هستند؟ این یک اپیدمی جهانی است، از امریکا و اروپا گرفته تا افغانستان و ایران، و خیلی هم ربطی به نوع حکومت در این کشورها ندارد. از چین شروع شد و متاسفانه دارد همه دنیا را می گیرد و هیچ کشوری در امان نخواهد بود. البته کشورهایی که امکانات بیشتری دارند در کنترل آن موفق تر بوده اند، ولی می بینیم که در قلب اروپا ایتالیا سومین کشور است در جهان پس از چین و ایران که بیشترین تعداد قربانیان را دارد و به بیشترین کشورها در همسایگی خود نیز سرایت داده است.
تصور نمی کنم در ایتالیا کسی کرونا را بهانه کند برای ایجاد جبهه جنگی برعلیه حکومت در این کشور. مگر آنها به لحاظ تعداد قربانیان در مقام سومین کشور نیستند؟ مگر آنها تا کنون ۱۲ قربانی نداده اند؟ مگر عدم رعایت قرنطینه و منع رفت و آمدها در این کشور موجب انتقال آن به دیگر کشورها نشده است؟ حتما آنها نیز در این مورد کوتاهی و بی توجهی کرده اند ولی مردم ایتالیا همه امروز همه توجه شان کمک به اطلاع رسانی و همراهی با سیستم بهداشت و درمان کشورشان است و نه بی اعتبار کردن آن.
آماده سازی ستادهای مواجهه با بحران و کنترل و مراقبت کار ساده ای نیست حتی اگر از قبل هشدارهای لازم را نیز داده باشند. به همین دلیل است که می بینید این ویروس این روزها در همه جا پیدا شده است و سازمان بهداشت جهانی اعلام وضعیت فوق العاده کرده است. با این وجود می بینید ایتالیای پیشرفته غافلگیر شده است.
من خودم بیشتر از ۱۵ سال در وزارت بهداشت کالیفرنیا کار کرده ام و حداقل سالی یک بار در شکل گیری مرکز مقابله با یک بیماری اپیدمیک با دیگر متخصصین در این زمینه همکاری کرده ام و شاهد بوده ام که راه اندازی سیستم ارتباطات و چگونگی اطلاع رسانی و یا ایجاد مرکزی برای هدایت و کنترل چه کار دشوار و درعین حال دقیقی است. ما در وزارت بهداشت کالیفرنیا سیستمی داریم که همیشه آماده است و در زمانی کوتاه با دیدن اولین علائم ویروس نیل غربی West Nile Virus به راه می افتد اما با این وجود هر ساله مشکلاتی پیدا می شود و در عین حال ظرف ۲۰ سال گذشته که این ویروس شناسایی شده است بیش از ۲۵۰۰ نفر در امریکا تلفات داده است. اما هرگز ندیده ام که جز افراد متخصص کس دیگری در این موارد اظهار نظر کند و یا در کار وزارت بهداشت در این زمینه ها دخالت کند. مواجهه با بیماری های واگیر و اپیدمیک امری تخصصی است و ایرانی ها هم در این زمینه خوشبختانه از امکانات خوبی برخوردار هستند گرچه طی سالهای گذشته تحریم ها در این موارد به کشور اسیب فراوان زده است.
توجه من در این مطلب این است که در این مواقع بحرانی، سیاسی کردن مساله و به خصوص به شایعات دامن زدن کاری از پیش نمی برد و فقط به ایجاد ترس در مردم و ناامیدی آنها از سیستم بهداشتی کشور دامن می زند که عملی غیر مسولانه است. اینکه طلبه ها بیماری را منتقل کرده اند و یا برای ۲۲ بهمن مخفی کاری کرده اند به نظرم اساسا غیر منطقی است. شما توجه نمی کنید که این ویروس مسوول و غیرمسوول نمی شناسد و مسولین خود به اندازه دیگران نگران جان خود و خانواده هایشان هستند، آنها در اکواریم زندگی نمی کنند. پس نگویید مخفی کرده اند.
کیت های تست و آزمایش بیماری را سازمان بهداشت جهانی زمانی به ایران فرستاد که چند مورد مشکوک به آنها قبلا گزارش شده بود. اگر با متخصصین در این موارد صحبت کنید به شما خواهند گفت که تشخیص این گونه ویروس ها کار ساده ای نیست بخصوص که هر ساله تعداد قابل توجهی از مردم مبتلا به انواع آنفلوانزا با علائم مشابه به مراکز درمانی مراجعه می کنند و مخصوصا در مواردی که ویروس کاملا جدید و ناشناخته است، بسیار شناسایی آن دشوار است و بدون داشتن تست های استاندارد و تایید شده جهانی تقریبا شناسایی آن غیر ممکن است.
عده ای این روزها با بزرگنمایی و افزایش اعداد مبتلایان و قربانیان تصور می کنند که دارند با حکومت مبارزه می کنند. اما توجه نمی کنند که حاصل کار آنها فقط و فقط ایجاد ترس و وحشت و افزایش موج بی اعتمادی بیشتر مردم به سیستم بهداشت و درمان کشور است.
کوته نظر نباشیم و در دام این هیاهو ها نیفتیم، ما به اندازه کافی جبهه مقابله و جنگ با حکومت اسلامی داریم. بیایید در جبهه های که موجب ترس و وحشت و بی اعتمادی مردم به سیستم بهداشتی و کمک های اولیه کشور است وارد نشویم، اینجا جایی است که مردم قربانی می شوند. تنفرانگیز است که افرادی عمدا و آگاهانه در این جنگ های کثیف وارد می شوند. ما اگر از رفتار غیرمسولانه مسولین گلایه می کنیم، خودمان بهتر است در این موارد مسولانه رفتار کنیم.
ما باید مسولانه رفتار کنیم و از وحشت آفرینی بیشتر پرهیز کنیم و به آن دامن نزنیم، اگر کمکی از دستمان بر نمی آید، که نمی اید حداقل شایعه پراکنی نکنیم و این امر را به متخصصین این حوزه بسپاریم، همان پزشکان و متخصصین ایرانی مشغول در امور پزشکی و بهداشتی در داخل کشور و سازمان بهداشت جهانی.
ما نه تخصصی در این زمینه داریم و نه امکاناتی که کمک کنیم پس بگذاریم مردم و مسولین بهداشت و درمان در کشور بدور از هیجانات سیاسی و سم پاشی مخالفین به کار خود ادامه دهند.
باید توجه داشت که در چنین مواقعی یعنی وقتی موقعیت های اضطراری در کشوری بوجود می آید، مهم این نیست که مسولین در آن کشور لیاقت دارند یا ندارند و یا به لحاظ سیاسی مورد تایید ما هستند یا نیستند، یا حکومت دمکراتیک و منتخب مردم است یا دیکتاتور و سرکوبگر، مهم این است که تمام سیستم مدیریت بحران در اختیار و کنترل حکومت است و مردم باید به آنها اعتماد کنند و در نهایت به آنها پناه ببرند. برای مقابله با ویروس کرونا نمی توان به فیس بوک و صدای امریکا و به من و شما پناه برد. باید به سیستم بهداشت کشور پناه برد. آنها که به بی اعتمادی مردم در این شرایط دامن می زنند و یا ایجاد وحشت می کنند و مزاحمت ایجاد می کنند نه تنها کمکی به مردم نمی کنند که شاید بتوان به یقین گفت که بدتر از هر ویروسی به جان ملت افتاده و توان مقابله انها را برای مقابله با این شرایط اضطراری از بین می برند. اینجاست که باید گفت:
مرا به خیر تو امید نیست، شر مرسان
بگذارید همان سیستم ناکارآمد هر چه را از دستش بر می آید انجام دهد، چرا که من و شما هیچ کاری از این سوی دنیا از دستمان ساخته نیست.
از انتقاد سازنده و نشان دادن ضعف های مدیریتی در کنترل و مدیریت بحران هرگز نباید فرو گذار بود اما نباید در شرایط اضطراری به جای ارتقاء روحیه کمک رسانی و همکاری، وحشت آفرینی کرد و به اعتماد همگانی که لازمه زندگی در روزهای سخت است آسیب رساند.
رضا فانی یزدی
۲ فوریه ۲۰۲۰
دوستان گرامی، ممنون از همه شما و ارائه نظراتتان، چه موافق بوده اید و چه مخالف. خوب است که هر موضوعی را از نقطه نظرات و با ملاحضات گوناگون نگاه کرد وگرنه همیشه در جا می زنیم. نگاه یک جانبه به همه مسایل شاید برای صاحب نگاه عجیب نیاید و خود او همیشه از ارایه آن نظر خوشنود باشد، اما برای خواننده کنجکاو و جویای حقیقت بعد از مدتی بی ارزش می شود چون می تواند از قبل پیشبینی کند که شما چه خواهید گفت. ما باید یاد بگیریم که هر حادثه ای را با در نظر گرفتن همه ابعاد آن و عوامل سازنده آن بطور مستقل از پیشداوری های خود بررسی کنیم. آنها که از قبل در هر موردی تصمیم گرفته اند در حقیقت نسخه ای از پیش نوشته شده دارند برای هر درمانی. من را یاد پزشک های قلابی می اندازد که چون بیماری را تشخیص نمی دهند به همه مراجعین خود داروی چون آسپرین تجویز می کنند.
به هر حال خوب است که گاهی تحمل داشت و بدون پخش به نظر مخالف عادت خود هم توجه کرد.
از نوشتار آقای فانی می توان برداشتی چنین نیز داشت:
هنگامی که بیماری خطرناکِ همه گیرانه ای گسترش می یابد و زیست و بودن افراد انسانی و حتی موجوادت را بخطر می اندازد، خرد انسانمدرانه می گوید رخ داد چنین وقایعی نباید مورد سو استفاده قرار گیرد و دیگران مقاصد خاص ایده لوژی خودشان را پی بگیرند. این نگرش که سو استفاده کردن را نهی می کند نگرشی قابل دفاع است.بگذریم.
اگر موضوع را بگونه ای دگر مورد توجه قرار دهیم باید گفت
چنانکه مشخص شده است
حاکمیت فعلی بر اساس ایده ای دینی حرکات حکومت گریش را به پیش می بَرد و در این نگرشش انسان ابزاری است برای پیش برد مقاصدش؛
پس هر حرکتی که موضوع انسان و حق انسان را به میان بیاورد ایده حکومتگریش را به پرسش می گیرد.
وقتی حاکمیت می بیند به پرسش گرفته شده است
تنها روشی که می داند پنهانکاری و دروغگویی و سرکوب است.
می دانیم یکی از موضوعاتی که برای حاکمیت از اهمیت خاصی برخوردار است و حتی کارپایه اصلی تشکیل حکومت است
واسطه بین زمین و خدای مورد نظرش است .
در این واسطه گری، برای پیشبرد امور مردم ، موضوعی به نام شفاعت را مطرح کرده است و جا هایی را ساخته و قبر هایی را برجسته کرده که محل شفاعت باشند که با توسل به شفاعت کننده با یک پارتی بازی با خدا امورات حل شود و بیمارانی شفا یابند و…
اما از بد حادثه بجای امام زمان مورد نظر حکومت ، ویروسی به نام کرونا ظهور پیدا می کند.
این ویروس در جایی برجسته می شود که محل شفا گیری و محل قبر هایی برای شفاعت خواهی از آنها بود.
وجود این ویروس در این مکان های خاص، دکان شفاعت و واسطه بین زمین و خدا را به پرسش گرفت و می رود این دکان را برای همیشه بی مشتر ی کندو یکی از مبانی فریبکاری حکومتگری را آشکارتر کند.
اما این نبرد افشاگرانه، تا بر چیدن حکومتگری بدین شکل بر کشور، ادامه خواهد داشت
با توجه به روش حکومتگری،
هر حادثه ای رنگ بوی سیاسی و مبارزاتی به خود می گیرد.
مشکل اصلی آقا رضا همیشه این بوده که هرگونه مخالفت صنفی یا فرهنگی و حالا پزشکی با این رژیم به یک مخالفت سیاسی تبدیل بشود. هراس ناخود آگاه دائم ایشان از تبدیل هرگونه جنبش خود جوش به یک شورش تمام عیار بر ضد رژیم است.
با درود ،
من واقعاً از موضع گیری اقای فانی متعجب هستم ، شرایطی که در ایران وجود دارد اکثریت قریب به اتفاق مردم بی دفاع را سیاسی کرده !!
“سیاسی ” بودن و یا شدن ، چه معنایی دارد ، نه این است که سیاست در راس امور حکومت است ! پس وقتی “سیاست” حکومت اسلامی به منافع مردم از همه جهات لطمه میزند و مورد اعتراض مردم قرار میگیرند ، پس مردم هم سیاسی میشوند ، بدون اینکه خود به معنی ” سیاسی” شدن پی برده باشند .
سوال مهم اینجاست !!
دوستان معترض به ” شایعه” پراکن ها ، ( اگر چه من معتقدم شایعه نیست ، ( کرونا حقیقت و واقعیتی ) که وجود دارد .
بدنبال چه میگردند ؟؟
چگونه این شایعه ها دست و پای حکومت و یا وزارت بهداشت را میگیرد که از ” خدمات انسان دوستانه شان ” جلوگیری میکند ؟؟؟!!!
آیا با شایعه ها و به زعم دوستان بزرگ نمائی ها ، انها را از حرکت باز میدارد ؟!
انها باید وظیفه شان را انجام دهند ، چه شایعه باشد و چه نباشد .
ولی از آنجائیکه به حکومت ( مقتدر و ظالم) هیچ اعتمادی نیست ، بسیار بعید است که در این شرایط بینهایت بحرانی ، از دزدیها و چپاول خود دست بردارد !!
هم میهن گرامی, آقای رضا فانی یزدی, بدرستی میگوید که از شایعه پراکنی, سرزنش بیهوده مسئولین, ایجاد ترس و وحشت و دامن زدن به بی اعتمادی مردم به سیستم های اداری حکومتی باید پرهیز کرد چون اینکارها مبارزه با حکومت نیست… واگیری کرونا یک اپیدمی جهانی ست… آماده سازی ستادهای مواجهه با بحران و کنترل و مراقبت کار دشواری ست… مردم در هر کشور (مبتلا) باید همه توجه خود را در کمک به اطلاع رسانی و همراهی با سیستم بهداشت و درمان کشورشان باشد و نه بی اعتبار کردن آن…
او بیگمان میداند که مسئولیت سپاری در دیگر کشورها در گرو داشتن شناخت, سواد و کاردانی است و اگر کسی در انجام مسئولیت خویش ناکارآمد بود برکنار می شود. اما نتیجه می گیرد که در ایران نیز باید بگذاریم همان سیستم ناکارآمد هر چه را از دستش بر می آید انجام دهد, یعنی همانگونه که تا کنون کرده است!
گویا فراموش می کند که این حکومت سرشت میهنی ندارد و تنها در پی فریب, دزدی, ویرانگری, سرکوب نداهای حق طلبانه مردم و ترویج اسلام است؛
هواپیمای کارشناسان زیست بوم را سرنگون میکند و شمار دیگری از آنان را ترور یا زندانی می کند؛
وکلا, فعالان اجتماعی و مدافعین حقوق کودکان را به زندان می افکند و یا از کارشان محروم می کند؛
با تمام توان خود از کمک رسانی مردمی به مردم سیل زده و زلزله زده پیشگیری می کند اما خود, آگاهانه, برنامه و بودجه ای برای کمک رسانی ندارد؛
با محاسبات سودجویانه و خیره سرانه, اجرای طرح های ویرانگرانه, سدسازی ها و ساختمان سازی های نابخردانه زیانهای جبران ناپذیری را به کشور تحمیل می کند؛
در سیاست خارجی, به صدور انقلاب در کشورهای آسیا, آفریقا و آمریکای لاتین می پردازد و کشور را به رویارویی با دیگر کشورها می کشاند؛
در راستای تفکرات قرن پنجمی خود, کارشناسان را کنار میگذارد, آخوندها و لات های کم دان و انگل را بر همه موسسات کشوری حاکم می کند تا با “انشااله”, “ماشااله” و “نذر و دعا” تمامی سازوکارهای متمدنانه را فلج کند؛
با ایجاد طرح های گردشگری برای کاروانهای چینی (در آغازه های پیدایش کرونا) و رفت و آمد فعال طلبه های چینی و غیر چینی (که قرار است به کارشناسان ترویج اسلام شیعی بدل شوند) زمینه ساز انتقال خاموش بیماریها می گردد؛
پرسیدنی ست: چنین حکومتی که در هر فرصت و هر گام جز ویرانگری نکرده است, کدام “جلیقه نجات” را به مردم ارائه کرده است که گرفتن یا رد آن مطرح باشد؟ . چگونه میتوان به چنین حکومتی اعتماد کرد و به انتظار نشست که یکشبه دگر شود, سر عقل بیاید و راه چهل ساله را وانهد و گام در راستای بهروزی و بهزیستی مردمان بردارد؟
این اقای فانی یزدی با این مقاله هم به نعل و هم به میخ میزند. ایشان از غیر سیاسی کردن این موضوع از سوی مردم و مخالفان نظام همایت میکنند در حالیکه هر موضوع و پدیده ای در ایران توسط نظام سیاسی و امنیتی است حتی همین مسله ویروس کرونا که حکومت با پنهان کاری همیشگی سعی در بیخبری مردم و نهایتن واگیری گسترده ان کرده و حتی انسانهای با شرفی که با قصد اگاهی جامعه خبر رسانی میکنند را به زندان و شلاق تهدید میکند. در ساحل امن نشسته اید و نسخه برای کشتی شکستگان وطن مینویسید.
آقای فانی یزدی،
شما حق دارید که در بحبحه در گیری با هر مشکلی به قد و قواره اپیدمی موجود، مسئله اصلی مبارزه شانه به شانه است بدون مطرح و یا عمده کردن اختلافات سیاسی. در این مورد هم که با پخش شایعات نبایستی به نگرانی های مردم دامن زد کاملا حق دارید. نمی دانم نوک پیکان شما چه کسانی و چه نوع اعتراضاتی را نشانه گرفته است.
اما پیشنهاد می کنم که شما یک سری به وبسایت تولیت حرم حضرت معصومه بزنید و بیانیهای اعلام شده را بخوانید و بعد از آن مطلب خودتان را دوباره مروری کنید. متاسفانه با حکمرانانی دست به گریبانیم که با جهل و عقب ماندگی ذهنی بی کرانی تمام شرایط بحرانی تر شدن اوضاع و فاجعه ای انسانی را در ایران مهیا می کنند. یکی بیدریغ به پروازهای بین ایران و چین و بی توجه به تمام هشدارها ادامه داد و دیگری فریاد بر آورد که حرم ها را نمی بندیم چرا که حرم دارالشفا است و مبتلایان برای شفا بدانجا هجوم آورند. شما هم که به قول خودتان سال ها درگیر حرفه ای مبارزه با اپیدمی ها بوده اید بی توجه به تمام این فاکت ها و به سبک ژورنالیست ها ی احساساتی و با فرضیات و اما و اگرهای خیالی به تقبیح کسانی برخاسته اید که بی کفایتی های این رژیم را خطری مضاعف برای مردم می دانند. درست در لحظه ای که تضاد حل ناشدنی ارزش های فکری نظام با خرد انسانی، قدرت ویرانگر و مهیب خود را به تماشا می گذارد شما همه را به سکوت دعوت می کنید و وعده سرخرمن می دهید که رژیم صد البته خرد کنترل اوضاع را دارد.
یادتان هست که در بحبحه شکل گیری استبداد دینی هر بار که می خواستیم در مورد محدود شدن آزادی ها و برای اعتراض به وضع موجود سخنی بگوییم با فریاد دست اندرکاران وقت دعوت به خففان می شدیم که ” بحث بعد از مرگ شاه”؟ حالا نمی دانم چرا که این نهیب شما مرا به یاد چماقداران کف به لب آورده آن دوران انداخت.
با آرزوی پیروزی خرد بر هر نوع عقب ماندگی فکری
راستش این نوع بیماری ها که شناخته شده نیستند و غافلگیر کننده هستند، خود به خود سیاسی میشنود. در مورد ایران که صد در صد سیاسی میشود، چون خیلی ها مخالف نظام ایران هستند و مطالبی برای نشان دادن ناتوانی نظام در مقابله با ویروس پیدا می کنند. از طرفی خودِ نظام اسلامی ایران هم این ویروس را سیاسی میکنند، میشود گفت که کرونا سیاسی ترین ویروس جهان است. اگر به فرض مبداء این ویروس در آفریقا بود، دیگر به ویروس سیاسی تبدیل نمیشد، آنوقت می شد ویروس بدبخت و بیچاره ها و فقرا. اگر مبداء این ویروس در اروپای غربی و آمریکا بود، بعد میشد ویروسِ توانمندان. ولی وقتی مبداء ویروس در چین و ایران باشد، میشود ویروس سیاسی.
قشنگ صحبت کردی و صحیح بنظر می آید ولی جامعه میخواهد از این حکومت عبور کند و هر امکانی را حق خود میداند،حکومت در حال استحاله است ،بفکر راهای عملی و شکل های جدید و منطقی برای عبور جامعه از این حالت باشیم .
در هر حال از جهان مترقی و حقوق بشری باید کمک گرفت.
نمیدانم به آقای فانی چه باید گفت. اگر اسم ایشان را در پای مقاله حذف کنید ، دقیقا به نظر میرسد اظهارات مسئولین فاسد و نالایق حکومت اسلامی را انتشار داده اید. این اظهارات اوج بی خبری ایشان از آنچه در ایران که من آن را کشور بی دفاع می نامم، می گذرد است. گویی فاجعه ای که در اثر شیوع گسترده این بیماری درحال شکل گیری است همه ناشی از شایعه و سیاسی کردن موضوع توسط مخالفین است. اری اجازه بدهیم مسئولین بی کفایت به دروغگویی و پنهان کاری و بازی با جان مردم ادامه دهند. آقای فانی، این مردم و مخالفین هستندکه با انتشار اخبار و فشار به این حکومت جاهل آنها را وادار به همین اقدامات نیم بند نموده اند. کافیست سری به بیمارستانها بزنید که چگونه مردم را جواب کرده و از ارئه خدمات پزشکی لازم خودداری می کنند. بیایید ببینید که چگونه از به کار گیری کیت های تست تحویلی از طرف سازمان بهداشت جهانی برای تست مراجعه کنندگان به بهانه گران بودن این کیت ها خودداری می کنند و بر اساس اخبار خودشان ، تنها پس از حاد شدن بیماری مراجعه کنندگان اقدام به تست میکنند که بازهم بنا بر اخبار خودشان تنها پس از مرگ بیمار نتایج تست را مثبت اعلام میکنند. در حالی که برای تست مسئولین مشکوک به بیماری بی دریغ از کیت تشخیص استفاده کرده ودر عرض ۲۴ ساعت نتایج آن اعلام می شود. آیا عدم توقف پروازها به چین در زمانیکه هفته ها از ورود ویروس میگذرد دروغ و شایعه مخالفین است؟ رواج دادن خرافات مذهبی در مورد این بیماری کار مخالفین است یا حکومت جهل و خرافه؟ نگاهی به کشورهای اطراف ایران بیندازید تا به تفاوت اقداماتشان با این فاسدان، دروغگویان و جنایتکاران پی ببرید. آقای فانی از چه دفاع می کنید؟ از بی آبرویی حکومت فاسد اسلامی و دولت”تدبیر و امید” ش نگرانید؟
بسیار دقیق و سر راست نویسنده مقاله را برآورد کرده است