دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

دوشنبه ۱۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

اقتصاد ایران در سیاه چاله مهاجرت نیروی کار

دامنه مهاجرت از استعدادها، آموزش‌دیدگان و نخبگان ایرانی، پا را فراتر گذاشته و در طبقه‌های گوناگون اجتماعی، به ویژه در دهک‌های پایین اقتصادی نیز در حال گسترش است

جامعه کاری ایران با سرعتی غیرقابل باور در حال مهاجرت از کشور هستند، جامعه‌ای که گسترش فکر و فعل مهاجرت در آن‌ها متاسفانه میان اخبار دیگر گم شده است. تلخ آنکه این جامعه کاری، بیشتر از میان همان نیروی تحصیل‌کرده، نخبه و یا از جمعیت پزشکان، پرستاران، مهندسان و دانشجویان این مرز و بوم هستند و ایران با کمال میل در حال صادر کردن این منابع انسانی است! آن‌ها که در جای خالی یک مجال برای آینده‌ای روشن، همراه با خود، چمدانی از اندیشه و برنامه‌های موثر در جهت پیشرفت و آبادانی این مرز و بوم را نیز به غربت می‌برند.

به گفته مدیر رصدخانه مهاجرت ایران «براساس آمار اعلامی، نیروهای کلیدی و متخصص ۶۷ درصد شرکت‌های دانش‌بنیان، وارد فرآیند مهاجرت شده‌اند.»

تلخ آن که حال دامنه مهاجرت از استعدادها، آموزش‌دیدگان و نخبگان ایرانی پا را فراتر گذاشته و در طبقه‌های گوناگون اجتماعی، به ویژه در دهک‌های پایین اقتصادی نیز در حال گسترش است.

در مقابل این فاجعه که در یک کلام فراری دادن نیروی کار است، مدعیان انقلابی‌گری البته که نسخه واردات انسان از کشور‌های همسایه را برای این وطن بخت‌برگشته می‌پیچند؛ بدون اینکه لحظه‌ای به ذهن‌شان خطور کند که نیروی انسانی خود که میلیون‌ها دلار برای پرورش آن‌ها هزینه شده را در کشور حفظ کنند!

نخبگان چرا مهاجرت می‌کنند؟

اما چرا نخبگان و فعالان کسب و کارها در حال مهاجرت از ایران هستند؟ احتمالا در پاسخ به این سوال، غالب مردمی که از قضا فکر مهاجرت نیز در سر دارند، متفق القول هستند که محدودیت‌های فزاینده اجتماعی و رکود اقتصادی که مشکلات معیشتی فقط نوک کوه یخ آن است و نیز تبعیض و بی‌عدالتی از جمله عوامل آن است، دلایلی که رویدادهای سال‌ گذشته که ترکش‌های آن هنوز هم به جسم و جان این وطن اصابت می‌کند، به آن‌ها ضریب زده است. از فیلترینگ و محدودیت اینترنت و نابودی میلیون‌ها شغل تا ضمانت‌های میلیاردی برای خروج، گروگان‌گیری مدارک تحصیلی دانشجویان با بالا بردن نرخ آزادسازی و اخیرا اخراج گسترده اساتید و دانشجویان دانشگاه‌های برتر کشور، روندی که به نظر می‌رسد، پنجمین مهاجرت توده‌ای و گسترده مردم ایران را رقم بزند.

مهاجرت توده‌ای ایرانیان در نگاه تاریخ

پیش از انقلاب در ایران دو مهاجرت توده‌ای رخ داد؛ اولین مورد، مهاجرت آزادی‌خواهان ایران به ترکیه و پاریس در دوران حکومت قاجاریان و پس از آن به‌ توپ بستن مجلس توسط محمدعلی شاه در دوم تیرماه ۱۲۸۷ بود.

مهاجرت توده‌ای بعد، در دوران پهلوی و در راستای سیاست‌های کلان کشوری و مدرنیزه و نوین‌سازی ایران رقم خورد. ویزای دانشجویی و توریستی و بورسیه‌های تحصیلی با بازنگشتن این نیروی کار آرام آرام کشور را با کمبود متخصصان کاردان مواجه کرد‌. در این میان رشد بی‌سابقه طبقه میانی جامعه در این دوران و جذابیت زندگی در غرب برای این طبقه، در شکل‌گیری این توده مهاجرتی بی تاثیر نبود.

پس از انقلاب ۱۳۵۷، چند موج مهاجرت در ایران رخ داد؛ در مرحله اول، بخشی از مردم به دلایل سیاسی به سوی ایالات متحده آمریکا مهاجرت کردند. در همین حال مهاجرت‌های موج دوم اغلب به کشورهای اروپایی به دلیل دلایل سیاسی-عقیدتی در دهه ۱۳۶۰ هدایت شد.

همچنین، موج سوم از مهاجرت‌ها به کشورهایی با کیفیت زندگی و شرایط بهتر مانند کانادا و استرالیا انجام شد. مهاجرت‌های موج چهارم نیز همراه با نوسانات اجتماعی، سیاسی و اقتصادی در ایران بود و از سال ۱۳۸۸ بود که در تظاهرات سراسری نیز نمود پیدا کرد. این شرایط، باعث افزایش میزان مهاجرت از ایران بر اساس انگیزه‌های مختلفی از جمله ناتوانی در تحمل شرایط زندگی در کشور و همچنین تأثیرات بلایای طبیعی ضریب خورد. گزارش‌های فراوانی از خسارت‌های جدی به علت مهاجرت سرمایه‌داران و فرار متخصصان از ایران به گوش رسیده‌اند که برخی از آن‌ها توسط منابع رسمی این کشور تأیید شده است.

مهاجرت مهندسان از ایران، هجرت‌ چمدان‌های آبادانی

در دو دهه اخیر، به‌طور آماری تا ۴۷ درصد از اعضای جامعه مهندسان به کشورهای دیگر مهاجرت کرده‌اند. این مهاجرت‌ها معمولاً با کاهش سطح تحصیلات فنی و حتی ترک رشته‌های علمی و تخصصی، به ویژه در حوزه ریاضیات، همراه است. این امر تأثیرات منفی بر تصمیم‌گیری‌های تحصیلی دانش‌آموزان و ورودی به رشته‌های مهندسی دارد و در نهایت باعث کاهش جذابیت و انگیزه برای انتخاب و پیشرفت در این رشته‌ها می‌شود. این موضوع از آن دسته از چالش‌هایی است که می‌تواند در آینده‌ای نزدیک و با تجربه‌ ترکیبی از کمبود نیروی انسانی متخصص و تخصصی رخ دهد.

این موضوع به طور واضح یک زنگ خطر برای جامعه مهندسی و آینده کشور است. اما پرسشی که مطرح می‌شود این است: چرا به این وضعیت رسیدیم؟ پاسخ به این پرسش به عوامل متعددی برمی‌گردد، اما عدم توجه دولتمردان به پتانسیل‌های رشته‌های مهندسی و عدم بهره‌برداری از دانش مهندسان در تصمیم‌گیری‌ها و سیاست‌گذاری‌ها کلان کشور از جمله اصلی‌ترین دلایل این مسئله است.

این یک واقعیت تلخ است اما بسیاری از دفاتر و شرکت‌های مهم مهندسی در کشور در آستانه تعطیلی قرار دارند. این نه یک ادعا که اظهارنظر رسمی سهیل آل‌رسول، دبیر شورای هماهنگی تشکل‌های مهندسی، حرفه‌ای و صنفی کشور در مرداد سال گذشته است.  آل‌رسول همچنین با تاکید بر اینکه کاهش شدید بودجه‌های عمرانی همزمان با رشد چندبرابری نیروی کار مهندسی در دهه اخیر باعث رقابت­‌های منفی و بروز تخلفات اخلاقی در همه شئون پروژه­‌های ملی کشور شده است، خاطرنشان کرده که در شرایط مشابه دولت­‌ها در کشاکش چالش­‌های عمیق مالی با تعریف پروژه‌های مطالعاتی و مهندسی مجدد از سرمایه‌های ملی مهندسی مشاور خود حفاظت کرده­‌اند.

منبع: اقتصاد ۲۴

https://akhbar-rooz.com/?p=215146 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیا
کیا
7 ماه قبل

حالتی نسبتا قابل مقایسه با افغانستان بعد از قدرت گیری دوباره طالبان!
فرق اینست که حاکمیت ولایی امکانات مالی و تشکلات نظامی مزدور قویتری از طالبان دارد.
فرار بجای ماندن و مبارزه کردن تعیین کننده سرنوشت کشور است!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x