پاساژ آرمیتاژ مشهد: آتش‌به‌اختیارها به صورت یک دختر سیلی زدند و یک شب هم در زندان نماندند
یک ویدیوی کوتاه که در فضای مجازی دست بدست می‌شود، مثال دیگری از خشونت اجبار به حجاب در ایران را نشان می‌دهد. چند مرد همدیگر را هل می‌دهند و با هم دعوا می‌کنند. ویدیوی دیگری از دور، جمعی را نشان می‌دهد که دست به گریبان هستند. «شبکه شرق» خلاصه این دعوا را گفتگو با شاهدان عینی نوشت:
مدیر فود کورت پاساژ: این افراد می‌گفتند مامور فرمانداری هستند ولی دروغ بود و مجوز نداشتند.
روز پنجشنبه، ۲۰ مهر، «حدود ۱۰» مرد که ریش دارند و لباس‌هایشان یادآور لباس‌شخصی‌های دهه هشتاد شمسی است، وارد برج آرمیتاژ گلشن در مشهد می‌شوند و مشغول «ارائه تذکر حجاب [اجباری] به زنان و مغازه‌داران، اما با لحنی تند و تیز». شبکه شرق نوشت آن‌ها از زنان و دختران پاساژ فیلمبرداری می‌کنند. به گفته مدیر پاساژ «این سبک از ارائه تذکر، با درخواست ارائه مجوز از سوی مدیران پاساژ آرمیتاژ همراه می‌شود اما مجوزی ارائه نمی‌شود». مدیر پاساژ هم با نیروی انتظامی، و سپاه پاسداران و بسیج به‌علاوه فرماندار مشهد تماس می‌گیرد و «اما همه این مقام‌ها به صورت تلفنی اعلام می‌کنند که گروهی را برای ارائه تذکر به پاساژ نفرستاده‌اند». مدیر پاساژ می‌خواهد این مردان از پاساژ خارج شوند.
مهدی آقاسی‌زاده، مدیر روابطه عمومی پاساژ آرمیتاژ به شبکه شرق گفت: فرماندار مشهد در جلسه‌ای که با ما داشت، به خود من دستور داد که اگر کسی، بدون مجوز به پاساژ آمد، با ۱۱۰ تماس بگیرید. من هم همین کار را کردم و همزمان از این افراد می‌خواستم که مجموعه را ترک کنند اما با یکی از مشتریان من که دختری تقریبا ۱۸ ساله بود، درگیر شدند.
شبکه شرق نوشت این جمع در حال خروج به نوجوانی که «شال از سرش افتاده بود، با تندی می‌گویند که حجابتو رعایت کن». نوجوان می‌گوید: «من خودم پدر و مادر دارم». «همین گفته دختر سبب می‌شود تا یکی از افرادی که به پاساژ آرمیتاژ رفته بودند، با سیلی به گوش دختر جوان بزند، اقدامی که منجر به شروع درگیری شد».
عادل سوختانلو، مدیر فود کورت مجموعه آرمیتاژ به شبکه شرق گفت: زمانی که به دختر تذکر حجاب دادند، من رفتم وسط و گفتم با نیروی انتظامی تماس گرفته‌ام و آرام باشید اما به یکباره به دختر جوان سیلی زدند. همین کار باعث شروع درگیری شد. در زمان درگیری، این افراد از شوکر برقی استفاده کردند.
در این میانه پلیس سر می‌رسد و این مردان بازداشت و به کلانتری هفت تیر، در نزدیکی برج و پاساژ آرمیتاژ مشهد منتقل می‌شوند اما آنجا روال کار برعکس می‌شود و بازداشت‌شده‌ها آزاد می‌شوند. اما مدیر فوت‌کورت «که برای شکایت رفته بود ولی بازداشت می‌شود». شبکه شرق به نقل از او نوشت: در کلانتری به یکباره همه چیز برعکس شد. این افراد مجوز نداشتند، به دروغ خود را مأموران فرمانداری معرفی کرده بودند، از شوکر استفاده کردند، به دختر مردم سیلی زدند اما من بازداشت شدم و یک شب هم در بازداشت بودم. فردای آن روز هم من را نزد قاضی کشیک فرستادند و به قید وثیقه آزاد شدم. شرق به‌نقل از پست اینستاگرامی سوختانلو نوشت که «پرونده‌ای با اتهام ممانعت از امر به معروف» برای او تشکیل شده و در انتظار جلسه دادگاه است. برج ۳۴ طبقه‌ای آرمیتاژ گلشن، بلندترین برج مشهد است.
مراد مسعودنیا معلم بلوچ به قتل رسید
بنا به اخباری که به کانال شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان رسیده است، مراد مسعودنیا معلم بلوچ با تیراندازی افراد مسلح ناشناس در نیکشهر به قتل رسیده است. معلم بلوچ، “مراد مسعودنیا”، فرزند اشرف متاهل و دارای فرزند اهل روستای نیکوجهان از توابع شهرستان نیکشهر بود. مراد از معلمان روستای زهک بوده و پنجشنبه به شهر نیکشهر و به خانه یکی از بستگان خود برای مهمانی رفته که توسط افراد مسلح ناشناس در شامگاه پنجشنبه ۲۰ مهر ۱۴۰۲ هدف گلوله قرار گرفته و جان خود را از دست داده است.
افزایش درخواست ها برای آزادی ماشاالله کرمی
بیش از ۵۰ روز بعد از بازداشت ماشاالله کرمی، پدر محمدمهدی کرمی، یکی از معترضان اعدام‌شده در جریان اعتراضات سراسری سال گذشته، هر روز بر تعداد کاربران شبکه‌های اجتماعی که خواستار آزادی او هستند افزوده می‌شود. در این مدت هیچ خبر رسمی از طرف قوه قضاییه جمهوری اسلامی درباره علت بازداشت آقای کرمی و زمان برگزاری دادگاه برای او منتشر نشده است. تنها اخبار غیررسمی درباره محل و شرایط بازداشت ماشالله کرمی و وکیل او که او هم بازداشت شده در شبکه‌های اجتماعی منتشر شده است. آقای کرمی روز ۳۱ مرداد در پی یورش مأموران امنیتی به خانه‌اش بازداشت شد. ابتدا مادر و برادر محمدمهدی کرمی نیز بازداشت شده بودند که پس از ساعتی آزاد شدند، اما پدر این معترض اعدام‌شده در بازداشت باقی ماند. این در حالی است که امیرحسین کوهکن، وکیل آقای کرمی، نیز همزمان دستگیر شد و بنا بر گزارش‌ها «تحت شکنجه»، به نوشته یک وکیل دادگستری، حتی «قصد خودکشی» داشته است. ماشاالله کرمی به دلیل انتشار مداوم تصاویری از حضورش بر آرامگاه پسرش و همچنین محمد حسینی، دیگر معترض اعدام شده در پرونده قتل روح‌الله عجمیان، به یکی از نمادهای خانواده‌های دادخواه اعتراضات سراسری ۱۴۰۱ تبدیل شد. او همچنین در تعطیلات نوروز امسال به دیدار خانواده مهسا امینی رفت و تصویری منتشر شد که نشان می‌داد مقابل مزار مهسا امینی با امجد امینی پدر او «دست اتحاد و همبستگی» داده است. جمهوری اسلامی روز ۱۷ دی سال گذشته، محمدمهدی کرمی و محمد حسینی را به اتهام شرکت در اعتراض‌ها و مشارکت در کشته شدن روح‌الله عجمیان، بسیجی حاضر در مراسم چهلم حدیث نجفی در «اتوبان کرج» اعدام کرد.
نظر علی شریفی زارچی استاد اخراجی دانشگاه در مورد حجاب
نامه فائزه هاشمی به علی خامنه‌ای: «چند ندا و نوید و مهسا و آرمیتا باید قربانی شوند»
فائزه هاشمی، فعال سیاسی زندانی در ایران در نامه‌ای خطاب به آیت‌الله علی خامنه‌ای، رهبر جمهوری اسلامی ایران نوشته: «اگر به مردم و این کشور رحمی ندارید نسبت به جایگاه خود نگران شوید.» عنوان این نامه سرگشاده که امضای دو روز پیش خانم هاشمی را دارد و بی‌بی‌سی هم به نسخه‌ای از آن دست یافته برای آرمیتا گراوند نوشته شده است، دختر ۱۶ ساله‌ای که چندی پیش در مسیر مدرسه و در ایستگاه مترو شهدا تهران دچار حادثه شد و هنوز در یک بیمارستان نظامی در تهران در حالت کما به سر می‌برد. خانم هاشمی خطاب به آقای خامنه‌ای از جمله نوشته: «اکنون که این کشور در اوج ظلم و ستم و تبعیض، اوج رفتارهای تروریستی، اوج بی‌دینی و ریاکاری و دروغگویی و بی‌اخلاقی، اوج بی‌معرفتی، اوج توهم و فرافکنی، اوج بی‌تدبیری و سوء مدیریت و البته اوج صنعت موشکی و هسته‌ای و اوج اقتدار در داخل و خارج می‌باشد، به نظر می‌رسد به آنچه خواسته‌اید رسیده‌اید.» در این نامه همچنین آمده که «این حکومت در به فلاکت و فنا دادن مردم و کشور به قدر کفایت اشباع، دستاوردهای قابل توجه از منظر خود کسب و به قله مورد نظر شما رسیده است.» خانم هاشمی در ادامه این نامه خطاب به‌رهبر ایران نوشته «اینک این سوال مطرح است که چند ندا و نوید و مهسا و آرمیتا باید قربانی گردند و این نابودی تا کجا بایستی ادامه یابد تا متوجه وخامت اوضاع گردیده و به کفایت رضایت دهید.»فائزه هاشمی‌رفسنجانی در اوایل اعتراضات سال ۱۴۰۱، به اتهام «تحریک» معترضان به «اعتراضات خیابانی» بازداشت و از آن زمان در زندان به سر می‌برد.
حدود ۲۰ در صد از دانش آموزان ایرانی در مقطع متوسطه ترک تحصیل می‌کنند
خبرگزاری ایرنا به نقل از تازه‌ترین آمار وزارت آمورش و پرورش ایران اعلام کرده که حدود ۲۰ در صد از دانش آموزان ایرانی در مقطع متوسطه ترک تحصیل می‌کنند. براساس داده‌های این وزارتخانه، سهم بازماندگان از تحصیل در دوره ابتدایی حدود ۲ درصد، دوره متوسطه اول نزدیک ۵ درصد و دوره متوسطه دوم بیش از ۱۵ درصد رسیده است. این گزارش حاکی است که تعداد ترک تحصیل کنندگان متوسطه اول و دوم به ۹۲۹ هزار و ۷۹۸ نفر افزایش یافته است. در مجموع افراد بازمانده از تحصیل در این سه دوره آموزشی، تعداد کل پسران بازمانده از تحصیل ۴۸۹ هزار و ۵۷۴ نفر بیشتر از دانش‌آموزان دختران است. پژوهش‌های آموزشی در ایران، فقر خانواده‌ها، مشکلات درونی نظام آموزشی و دورنمای منفی شغلی را سه گروه عمده در توضیح پدیده بازماندگی از تحصیل توصیف می‌کند. به باور بسیاری از کارشناسان، دلیل مهم دیگری مثل افزایش تورم، به افزایش کم‌سوادی و بی‌سوادی در جامعه ایران دامن زده است.
