یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۹ اردیبهشت ۱۴۰۳

 سنجش واقعی تاثیرگذاری اپوزوسیون بر انتخابات اسفند ۱۴۰۲ – مهرزاد وطن آبادی

انتخابات مجلسین شورای اسلامی و خبرگان رهبری با همه کاستی ها به خط پایان رسید و نتایج آن اعلام شد. شاید کنشگران سیاسی نتایج آرا اعلامی را خوانده اند و باور کرده یا نکرده اند. با همه اوصاف اعلام آمار آرا فرصتی شد که به ارزیابی تحلیل اپوزوسیون بپردازم. تا عیار واقع بینی و یا ذهنیگری آنها را با محک واقعیت سنجه کرده و صحت تحلیل یا عدم آن را در برابرشان قرار دهم.                                                                  

  در تبلیغات پیشا انتخابات اپوزوسیون گمان می بُرد که اعتراضات سال های اخیر در ایران تاثیری یکسان بر کاهش آرا در استان و شهرها را بدنبال دارد. هرچند اعتراضات سال های گذشته و جنبش مهسا، در کاهش میزان مشارکت مردم موثر شدند. اما علیرغم بحران های  چند وجهی حاکمیت، حضور حدودا ۴۱ درصدی مردم پای صندوق رای، برای حاکمیت رقم قابل توجهی است و با انتخابات قبلی چندان فاصله نداشت. زیرا در انتخابات مجلس قبلی {۱۳۹۸ } ۴۲ درصد مردم شرکت کردند. ولی این بار اپوزوسیون از کاهش فاحش مشارکت در انتخابات ۱۲ مجلس سخن می گفت، و جهت اثبات نظریه خود،  به نظر سنجی هایی تکیه کرد، که نرخ مشارکت در تهران را زیر ۲۰  درصد می دیدند و همین نرخ مشارکت برآمد نظرسنجی ها را مبنا قرار داد و نتیجه گرفت، که نرخ مشارکت پائین در تهران، باعث کاهش مشارکت در استان ها و شهرستان ها خواهدشد.  

 نگاه به آمار مشارکت با این هدف صورت می گیرد، تا نشان دهد، انتخابات مجلس ۱۲ ریزش آرا دارد یا نه .  اگرریزش دارد قابل توجه هست یا نیست؟ نتیجه آرا حکایت می کند که کاهش آرا در سطح کلان شهرها و استانها یکسان نبود، حال اگر انتخابات مجلس و نتایج بالای آرا در شهرستان ها را به تعبیر کنشگری رای ایذه به باغ ملک باشد، که توصیف بی راهی هم نیست. چون این روش در تمام ادوار انتخابات مجلس عمل کرده است، بنابراین رای به کاندیدای طایفه یا فامیل خود امکان تقلب آرا در شهرستان ها را دشوار می کند. چون نظارت هر طایفه بر آرا کاندیدای خود رقابت فشرده امکان آمارسازی را سلب می کند. بدین ترتیب مناسبات طایفه گری، انتخابات را در کسوت بازی اسم فامیل در آورده است، و طبیعی است شهرستان ها میزان مشارکت بالا تری از کلان شهر هایی مثل کرج و تهران داشته باشد.

این بار نیز مدعای طرفداران سیاست تحریم کنندگان این بود، که میزان شرکت کنندگان دوره ۱۲ مجلس با دوره قبلی اختلاف فاحشی خواهدداشت. لیکن باوجود ریزش آرا و عدم امکان شرکت ایرانیان مقیم خارج کشور در انتخابات مجلس، برخلاف تصور آنها بازهم اختلاف این دوره با آن دوره مجلس چندان چشمگیر نبود. زیرا علیرغم میزان مشارکت مردم در یازدهمین دوره انتخابات مجلس که ۵۷/ ۴۲ درصد بود و نسبت به انتخابات قبلی کم‌ترین میزان مشارکت در انتخابات مجلس بود. اما با این وجود، انتخابات  مجلس ۱۲ با مجلس قبلی حدودا ۱ الی ۳ درصد کاهش آرا داشت، که آنها هم در جرگه ناراضیان غیربرانداز قرار می گیرند. 

 در این برهه نیز برخی ها در اپوزوسیون اعتقاد داشتند، از زمستان ۹۶ به بعد حاکمیت دیگر مایل به انتخابات پرشور در ایران نیست، چون نمی خواهد انتخابات به عرصه کشمکش ناراضیان با مدافعان حاکمیت باشد. فرض می گیریم که نیت خوانی اپوزوسیون درست باشد، که حاکمیت نخواست انتخابات ۱۱ اسفند عرصه کشمکش ناراضیان با مدافعان حاکمیت باشد. ولی ترکیب منتخبین که از اصولگرایان آمده اند و ظاهرا افراطیون در آن دست بالا را دارند، آغاز کشمکش بین آنها را رونمائی کرده است. هرچند هنوز هم زود است و هم ساده لوحی ست، که مجلس ۱۲ را مجلسی یکدست تصور کرد ، زیرا چالش بین ناراضیان از حاکمیت با مدافعین حاکمیت، جای خود را به کشمکش لایه های اصولگرای مدافع حاکمیت خواهدداد. این همان روزنه ای است، که بیانیه ۱۱۰ نفر دید و بر آن ایستاد. ولی بجز تنی چند از کنشگران سیاسی چپ اپوزوسیون خارج کشور، بقیه آن را ندیدند. روزنه گشایان اعلام کردند : «علیرغم حذف‌های غیرعادلانهٔ‌ استصوابی، هنوز دهها نامزد میانه‌ رو، اصلاح‌جو و سالم حضور دارند»، بدین خاطر آنها از شهروندان دعوت کردند، با نگذشتن از حق رأی شان، به نامزدهای ائتلافی میانه رو رای بدهند؛ تا مانع پیشروی تندروها در مجلس شوند.

برخلاف انتخابات قبلی، در مرحله پیشا انتخابات ۱۱ اسفند دامنه تبلیغات جهت تشویق مردم به مشارکت کم رونق بود. چون گمان می رفت، در مقطع انتخابات مجلس ۱۲  تاثیرات اعتراضات سالهای گذشته، شکننده گی قدرت مستقر را در جامعه بازتاب می دهد. در این رابطه به چند نمونه از شعار های انتخاباتی اپوزوسیون داخل و خارج کشور اشاره می کنم. همگی آنها در یک نکته اتفاق نظر داشتند، که باید « علیه مضحکه انتخابات جمهوری اسلامی » اقدام کرد. برخی با هیجان سیاسی کاذب پوپولیستی اعلام کردند؛ « رای ما سرنگونی جمهوری اسلامی و پیروزی انقلاب زن زندگی آزادی» است و مردم را به سرعت بخشیدن به پروسه سرنگونی فرامی‌خواندند! رویکرد هیجانی تر اما با صبغه ذهنیگری شعاری را سرلوحه قرار داد که « ما اراده کرده ایم تا انتصابات رژیم را به رفراندومی ملی و فراگیر برای اعلام نه بزرگ ! به سیستم فرد محور، مادام العمری ولایت مطلقه فقیه تبدیل نماییم.» این افراد شعارهای غیرموثر سازمانی را، از افکارسنجی های وام گرفتند، تا نتیجه دلخواه خود را منعکس کنند. حال این افکارسنجی ها تا چه حد اصول نظرسنجی علمی را رعایت کرده اند، فعلا قصد پرداختن به ان را ندارم، حتی درصدد اثبات فیک بودن یا نبودن آنها نیز نیستم. هرچند اثر اخبار فیک یا دروغ و جعلی کمتر قابل اندازه‌ گیری است، ولی آثار منفی خبرهای فیک زمینه ای می سازد، تا اعتماد به جریانات سیاسی و رسانه‌های آنها را کاهش دهد، و مانع شود، پایه های سست شده حاکمیت شکننده تر شود. 

 بیاییم میزان تاثیرگذاری تحریم کنندگان را ارزیابی کنیم. نظر نهادها و فعالان سیاسی شناخته شده در خارج کشور، عدم مشارکت و تحریم موثر انتخابات بود، بنابراین تمام تشکل ها و گرایش هایی که با عنوان سرنگونی طلب یا برانداز شناخته می شوند، یک پارچه از تحریم فعال انتخابات حرکت کردند. ضمن اینکه برخی از عناصر جمهوری خواه، از جمله اتحاد جمهوری خواهان ایران، تفاوت جدی میان «تحریم» و «عدم شرکت» قائل نشد و هر دو را به کار می برد. برخی دیگر مثل حزب توده  یا حزب چپ، فقط از کلمه تحریم انتخابات استفاده کردند، و مثل سازمان فدائیان خلق – اکثریت – از واژه «عدم شرکت» استفاده می کند.                                                                                              

اما اپوزوسیون از سیاست تحریم و عدم شرکت چه نتیجه ای عایدش شد؟ جز اینکه این بار نیز همچون گذشته، بزرگترین بازنده کمپین تحریم انتخابات شود. تحریم کنندگان انتخابات بر این آرزو دل خوش کرده بودند، که عدم شرکت یعنی قهر مردم با نظام، را به تحریم انتخابات یعنی نه به نظام پیوند بزنند، به همین خاطر از نگاه آنها تحریم فعال یعنی یک رفراندم آرزوی پیروزی بر جمهوری اسلامی است و به برقراری دمکراسی و آزادی و عدالت اجتماعی می انجامد. اما این آرزوهای برآمد از اعلامیه های احزاب سیاسی، در عمل هیچ تاثیر محسوسی در جامعه ایجاد نکرده و این بار هم تاثیرگذار نشدند تا تکانشی در جامعه ایجاد  نمایند. این بار نیز مردم نه تنها از آنها یعنی اپوزوسیون سراغی نگرفتند، حتی اصلا به گفته ها و نوشته های اپوزوسیون توجهی نکردند و آن کار کردند که خود تشخیص دادند.

اینکه شرکت در انتخابات یک کنش فعال دفاع از حق فردی است، بدون تردید عدم شرکت در انتخابات نیز رُویه دیگر کنش فعال دفاع از حق خویش است. همانگونه که تکیه بر اصل تحریم فعال انتخابات نشانه بی تفاوتی مردم نیست، بلکه نشان ازبلوغ و اگاهی جامعه است؛ متقابلا  نیز باورپذیر است، که شرکت در انتخابات نیز حمایت پایدار از حاکمیت تلقی نمی شود. حالا که حرف مردم تحریم کننده به میان آمد. تاکید می کنم که همه جریانات اپوزوسیون از مردم سخن می گویند، و آنهایی را که در انتخابات۱۳۹۸   و ۱۴۰۲ بالای ۵۰ درصد بودند، که شرکت نکردند، و آن کسانی که با رای اعتراضی یا به اصطلاح رای باطله نارضایتی خود را از حاکمیت را نشان دادند، مردم می نامند. چونکه عدم شرکت و یا آرای باطله آنها را به پای حساب تاثیر سیاست انتخاباتی خودشان می نویسند. گیرم چنین باشد، که تحریم چیان از اعتراض مردم بهره جسته و سیاست عدم شرکت را اعلام کردند.

تا اینجا به استناد به اصول دمکراسی، پذیرش عدم شرکت ۵۰ درصدی تحت لوای مردم آگاه و فهیم یاد می شود، آیا به این معنا نیست، آنانی که در انتخابات شرکت کردند مردم نیستند؟  و اگر هستند یعنی حاکمیت با همه بحران ها، سوء مدیریت و فسادهای رو به افزایش با ۴۱ درصد آرا هنوز از مشروعیت کافی برخوردار است، چونکه آرایی که از شهرهای استان ها آمده و بسیار هم بالاست و در تهران و کلان شهرها بسیار پائین است، وقتی این کم و با آن زیاد در کنار هم قرار می گیرند و جمع بسته می شوند، واقعیتی آشکار می شود، که هنوز معدل مشروعیت حاکمیت به آستانه شکنندگی نرسیده است.

بنابراین هم شرکت و عدم مشارکت در انتخابات،  نشانه بلوغ و آگاهی مردم است، و آن را باید در این چارچوب تحلیل کرد، که هر اقدام در باره وضعیت جامعه ایران را باید در اضلاع اربعه ای تحلیل کنیم؛ چهار ضلعی که عبارتند از : حکومت یا پوزوسیون، مردم، نیروهای سیاسی و مدنی در مقام اپوزوسیون و فضای بین‌الملل. بنابراین نشان بلوغ و آگاهی مردم را باید در رابطه با تاثیر گرفتن از هر ضلع ارزیابی کرد، تا مشخص شود که تمایل به هر ضلع چه فایده ای برای مردم دارد، و بایستی چه تدبیری پیشه کرد، تا سه ضلع پوزوسیون، اپوزوسیون و دول جهانی، آگاهی مردم را به نفع خود مصادره نامطلوب نکنند، که اگر کوچکترین سهل انگاری اتفاق بیفتد، این بلوغ و آگاهی نتیجه زیانباری بر روند مبارزات مردم  به جا می گذارد.  

 خلاصه کنم، تحریم کنندگان انتخابات مجلس را ملی نمی دانند، که واقعا هم ملی نیست، و شاید آن را بازی اسم فامیل بدانند، ولی بهر صورت عرصه نبرد مسالمت آمیز برای جدال اقوام و خویشان است، تا کاندیدای فامیل خود را بر کرسی پارلمان بنشانند. اگرچه در بازده زمانی حاضر بازی اسم فامیل انتخابات مجلس با موازین و اصول تشکیلاتی مطابقت ندارد. لیکن در غیاب احزاب و سازمان های سیاسی و قومی، بازی اسم فامیل در انتخابات مجلس تنها راهکار در دسترس می باشد، که پیش از اینکه به حساب تمایلات قومی مردم نوشته شود، به استیصال اپوزوسیون در ایجاد تشکل های سیاسی مدنی جهت جذب مردم معترض بازمی گردد. بهرحال تحریم کنندگان به خاطر بسپارند، که گره سیاست با آرزوهای آنان گشوده نمی شود؛ چون آرزوها اگر اسب بودند، تاکنون آرزومندان بهترین اسب سوار بودند.

مهرزاد وطن آبادی

https://akhbar-rooz.com/?p=236245 لينک کوتاه

2 7 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

3 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
farhad farhadiyan
farhad farhadiyan
1 ماه قبل

تحلیل نیست دروغ است چون فرض نویسنده درست بودن آمار دولتی ست در حالی که من خودم در یک شهرستان بعنوان ناظر حضور داشته ام رای مردم ۶۰۰۰ نفر بود و سپاه از هیات خواست ۳۲ هزار رای اعلام شود در حالی که آرای سه انتخابات قبلی در مجموع از ۱۲ هزار رای بیشتر نبوده است اگر به رای اول تمام استانها هم نگاه کنید بیشترین رای قم با ۱۷ درصد و دهها استان هم با ۲ درصد است ولی مجموع آرای کشوری ۴۱ درصد اعلام می شود متوسط رای نماینده های اول مجلس ۴/۷ درصد است فقط باید به توهم نویسنده در حمایت از یک حکومت فاشیستی شکنجه گر بچه کش و … با تمسخر گذشت حتی ارزش … ندارد

توجه!
توجه!
1 ماه قبل

تحلیلی ضعیف ،مغرض در جهت حاکمیت و نشان دادن استیصال اپوزیسیون که توانایی سازماندهی را ندارد ” نه اینکه همه امکانات تشکل دهی برایش مهیاست!”، پر رنگ کردن قوم و فامیل بازی در سطح ۴۰ در صدی!
این آمار حکومتی پایه هیچ تحلیل واقعی نمی‌تواند قرار گیرد ،مسئله جامعه ایران در تقابل حاکمیت متشکل در مقابل مردم بدون امکانات تشکلی موثر است تا آن زمان که کفه ترازو به نفع مردم بچرخد راهی است که به سازماندهی ،صداقت و از خود گذشتگی احتیاج دارد.

محمدی
محمدی
1 ماه قبل

این مطلب به نظر من یکی از معقول ترین و دقیقترین ارزیابی ها از انتخابات اخیر است که من تا کنون در داخل و خارج خوانده ام!‌ به نویسنده و به اپوزیسیون تبریک می گویم برای در اختیار داشتن چنین سیاست ورزانی.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


3
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x