![](https://www.akhbar-rooz.com/wp-content/uploads/2024/04/141.jpg)
پرویز بابایی، مترجم و نویسندهی پیشکسوت چپگرا در پی عمری پربار درگذشت.
نقد اقتصاد سیاسی نوشته است: وی در سال ۱۳۱۱ در تهران زاده شد. در اوان نوجوانی به سبب کارگری در چاپخانه با ادبیات چپ و حزب توده [ایران] آشنایی پیدا کرد و از زمرهی هواداران این حزب شد. بابایی نخستین بار در نیمهی دوم دههی ۱۳۲۰ به زندان افتاد. بعد از کودتای ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ بابایی که از بیعملی حزب توده در قبال کودتا خشمگین بود از منتقدان این حزب و از پایهگذاران گروهی موسوم به «جریان» بود که از نخستین تشکلهای چپ مستقل در دوران خود به شمار میرود.
بابایی در سالهای بعد از کودتای ۲۸ مرداد چند نوبت دیگر به زندان افتاد. اما از همان سالها وی زبان انگلیسی آموخت و به ترجمه آثار چپ و مارکسیستی دست زد.
در سالهای منتهی به انقلاب او هوادار سازمان چریکهای فدایی خلق ایران بود و بعد از انقلاب و بروز انشعاب در این سازمان پرویز بابایی به جریان موسوم به ۱۶ آذر نزدیک شد.
همچنین در سالهای تجدید فعالیت کانون نویسندگان وی همواره از فعالان این تشکل بوده است.
پرویز بابایی در ۹۰ سالگی: همچنان ترجمه می کنم و می نویسم!
چهارم بهمن ۱۴۰۰ مصادف با نودمین سال تولد پرویز بابائی بود. به این مناسبت کانون مدافعان حقوق کارگر گفتگویی را با او انجام داد. این گفتگو را در زیر می خوانید:
س: آقای بابائی خوشحالیم که همچنان شما را سر حال و توانا میبینیم و در حال ترجمه و نویسندگی. برایمان بگویید در آستانه ۹۰ سالگی چه احساسی دارید.
ج: من همچنان روزانه بین ۶ تا ۸ ساعت به کار ترجمه و نویسندگی مشغول هستم وامیدورم تا یکی دو ماه دیگر اخرین کتابی را که در دست دارم تحویل ناشر بدهم.
س: در مورد این آخرین کتابتان اگر امکان دارد توضیح بدهید.
چ. کتابی را که در دست ترجمه دارم و تا آخر سال تمام خواهم کرد، در باره پراگماتیسم به ویژه نظرات جان دیوئی و تحلیل آنهاست؛ کاری که “جورج نواک” آن را انجام داده است. این ششمین کتابی است که از جورج نواک ترجمه میکنم.
دو کتاب دیگرم در دست چاپ است که به زودی منتشر خواهد شد با نام “جدلورزی در فلسفه مارکسیسیتی “واجازه چاپ گرفته است . هم چنین کتاب دیگری را ویرایش کردهام که همان مقالات فلسفی پلخانف است که قبلا با نام “تکامل نظر مونیستی در تاریخ” چاپ شده است.
س: شما در دوره ۹۰ ساله زندگی اجتماعی خودتان فعالیتهای سیاسی و فرهنگی زیادی داشتهاید. آیا این دو از هم متفاوت بوده اند؟
ج: من به عنوان کارگر چاپخانه در سنین نوجوانی وارد فعالیتهای اجتماعی هم شدم. در آن زمان روزنامهها و مجلات سیاسی یعنی در سالهای ۱۳۲۳ و ۲۴ در آن چاپخانهها به چاپ میرسید و من آنها را میخواندم و از این طریق جذب فعالیتهای سیاسی و اجتماعی شدم. کلوپ حزب توده در ابتدای خیابان فردوسی و محل عبور من از چاپخانه به منزل بود و در این مسیر روزنامهها و اعلامیههای به دیوار چسبانده شده را میخواندم و به تدریج جذب فعالیتهای سیاسی آن زمان شدم. اولین بار در تظاهرات روز کارگر در سال ۱۳۲۳ شرکت کردم و آنجا بود که با حقوق کارگران آشنائی بیشتری پیدا کردم و چون حزب توده نیز از حقوق کارگران برای ۸ ساعت کار روزانه و تعطیلی روز کارگر حمایت میکرد من به تدریج جذب فعالیتهای آنان شدم. ۴۵ سال از عمر من به فعالیتهای سیاسی و کارگری گذشت و در آن چندین بار به زندان رفتم.
س: کار فرهنگی را به طور مشخص از چه زمانی شروع کردید؟
ج: اولین فعالیت فرهنگی من در سال ۱۳۴۴ ترجمه نامه انتقادی ۲۵ گانه مائوتسه تونگ به روسیه و حزب کمونیست آن و جواب سوسولف، تئوریسن آن حزب، به مائو بود و اولین کتابی که ترجمه کردم “تاریخ عرب در قرون جدید” بود که مربوط به ظهور و سقوط امپراطوری عثمانی است و اخیرا تجدید چاپ شده است. از آن زمان به بعد فعالیتهای من شکل فرهنگی داشت و بیشتر به تر جمه آثار فلسفی و جامع شناسی پرداختهام.
س: شما در سالهای ۱۳۲۸ تا ۱۳۵۰ چندین بار به دلیل فعالیتهای سیاسی و کارگری بازداشت شدید. اگر ممکن است کمی در باره علت بازداشتها توضیح دهید .
ج: من اولین بار در سن ۱۷ سالگی در ارتباط با فعالیتهای حزب توده بازداشت شدم و سپس در سالهای ۳۴ تا ۳۶ نیز در ارتباط با همان فعالیتها دستگیر شدم. هم چنین در سال ۱۳۴۰ در دوره امینی که فعالیتهای سندیکائی مقداری آزاد شده بود، نیز بار دیگر برای راه اندازی سندیکاهای تعطیل شده پس از کودتا، مورد یورش پلیس قرار گرفتیم و سپس در سال ۱۳۵۰ نیز در ارتباط با یورشی که به فعالان چپ شده بود در جریان جشنهای ۲۵۰۰ ساله شاهنشاهی نیز مدتی بازداشت بودم که آنها را در کتاب خاطراتم که با تلاش اقای عابد در دست تدوین است به طور مفصل گفته ام.
س: با توجه به آنکه شما یکی از چهرههای فعال سندیکائی در دورههای گذشته بودهاید و بارها برای حقوق کارگران زحمتکشان هزینه پرداخت کردهاید. فعالیتهای امروز سندیکائی را چگونه میبینید؟
ج: فعالیتهای امروزه سندیکائی و به خصوص معلمان به خوبی دارد انجام میشود و به ویژه که رهبری و هماهنگی بسیار خوبی دارند و در نتیجه چشمانداز روشن و آینده درخشانی دارد که تاکنون کمتر به این صورت هماهنگ و متمرکز بوده است و در صورت تداوم به همین وضع بطور قطع به نتایج مثبتی نیز خواهند رسید. به خصوص که فعالیتهای سندیکائی در این دوره شامل فعالیتهای اجتماعی هم هست و تنها مسئله صنفی نیست بلکه بحث تبدیل مالکیت خصوصی به عمومی و مقابله با خصوصیسازی در عرصههای مختلف نیز مطرح است و در صورت هماهنگی بیشتر میان بخشهای کارگران و معلمان و سایر اقشار میتواند با نتایج بسیار خوبی برسد.
س: به عنوان آخرین سوال آیا تو صیه مشخصی برای فعالان صنفی و اجتماعی دارید و به گمان شما با این تجربیات پربار چگونه میتوان از اشتباهات گذشته اجتناب کرد.
ج من اگر فرصت دیگری داشته باشم به جز آن دوره که به دنبالهروی از قطب قدرت کشانده شدم، بقیه فعالیتهایم را تکرار میکنم. دنبالهروی از قطب قدرت آن زمان که اتحاد شوروی و به طبع آن حزب توده، ضربات سنگینی را به مبارزات آزادیخواهانه مردم ما وارد کرد. در فعالیتهای اجتماعی، صنفی یا سیاسی، توصیه اساسی من آن است که باید دنبالهروی و متابعت از قطبهای قدرت و یا اطاعت چشمبسته از احزاب وابسته به قدرت را کنار گذارد و تا آنجا که در توان داریم باید حرکتهایمان از استقلال برخوردار باشد و تنها با تکیه به نیروی کارگران و زحمتکشان میتوانیم به آزادی و حقوق از دست رفتهمان برسیم.