سرمقاله ی روز گذشته ی مجله ی اشپیگل به قلم مارکوس بکر به بررسی چگونگی برخورد غرب با ایران پس از حمله موشکی به اسرائیل میپردازد و بر اهمیت ادامه گفتگوها با دولت ایران، علیرغم دشواریهای مذاکره با رژیمی دارای رفتارهای ضد دموکراتیک و حمایت از تروریسم، تاکید می کند. به نوشته اشپیگل ادامه مذاکرات به جای قطع کامل روابط و تحریمها که میتواند به رویارویی نظامی منجر شود و وضعیت را بدتر کند، راهی برای جلوگیری از توسعه بیشتر برنامه هستهای ایران است. مقاله به پیامدهای بالقوهی حملات هوایی به تأسیسات هستهای ایران و تشبیه وضعیت آن با تجربه کره شمالی اشاره میکند.
اشپیگل از مجلات معتبر آلمان و دارای گرایشات میانه در فضای سیاسی این کشور است. مقاله را بخوانید:
مذاکره با نمایندگان یک دیکتاتوری که مخالفان را میکشد، به تروریستها سلاح میرساند و دوست دارد اسرائیل را از روی نقشه زمین پاک کند، برای هر کسی که دموکراسی و حقوق بشر را دوست دارد، دشوار است. پس از حمله موشکی و پهپادی ایران به اسرائیل، این موضوع دشوارتر هم میشود. با این حال، هیچ جایگزین عاقلانهای برای ادامه گفتگو با دولت ایران وجود ندارد.
به نظر می رسد رژیم تهران دیگر تا دستیابی به بمب اتمی فاصله زیادی ندارد، اما هنوز آن را ندارد. غرب، روسیه و چین سالهاست با ایران مذاکره میکنند تا این اتفاق نیفتد. مذاکرات به بنبست رسیدهاند، پیشرفتی در سالهای اخیر حاصل نشده است. اما کسانی که اکنون خواهان پایان دادن نهایی به مذاکرات با تهران هستند، باید صادقانه بگویند که این به چه معنا خواهد بود.
با قطع کامل روابط، از جمله تمام روابط اقتصادی، ایران انگیزه مهمی برای نساختن بمب نخواهد داشت. آن گاه تنها یک راه برای جلوگیری از رژیم جمهوری اسلامی وجود خواهد داشت: حمله نظامی. پیش از این نگرانیهایی وجود داشت که اسرائیل ممکن است تأسیسات اتمی ایران را بمباران کند. این نگرانیها پس از حملات تهران بیشتر شده است. اما حملات هوایی مشکلی را حل نخواهد کرد و مشکلات جدیدی ایجاد میکند، احتمالاً حتی گسترش سلاحهای هستهای در خاورمیانه را ترویج میکند.
برنامه اتمی ایران بسیار پیشرفته تر از آن است که بتوان به سادگی بمبارانش کرد. در ژانویه ۲۰۲۳، رافائل گروسی، مدیر کل سازمان بینالمللی انرژی اتمی، گفت که دولت ایران دارای اورانیوم غنی شده به میزان کافی برای ساخت چندین بمب اتمی است. بمباران دانش انباشته شده را از بین نخواهد کرد. همینطور بخشی از تأسیسات هستهای ایران که طبق گزارشهای عمومی به اندازهای در زیر زمین هستند که حتی با بزرگترین بمبهای موجود در انبار تسلحیاتی آمریکا هم قابل نابودی نیستند.
حملات هوایی برنامه هستهای ایران را چند ماه یا در بهترین حالت چند سال به عقب خواهد انداخت. اما رژیم ملاها به این ترتیب بیش از پیش به دنبال بمب خواهد رفت؛ با این توجیه موجه که از این طریق دیگر کسی به آن حمله نخواهد کرد.
مثال کره شمالی در اینجا آموزنده است: زمانی که رئیسجمهور آمریکا، جورج دبلیو بوش، ایران، عراق و کره شمالی را به عنوان «محور شرارت» معرفی و به عراق حمله کرد، به کره شمالی کمک کرد تا سلاحهای اتمی بسازد. کره شمالی نمیخواست سرنوشتی مشابه عراق تحت حکومت دیکتاتور صدام حسین داشته باشد. سالها بعد، رئیسجمهور دونالد ترامپ ادعا کرد کره شمالی هرگز نمیتواند موشکهای اتمی بسازد که به خاک اصلی آمریکا برسند. امروزه دیکتاتور کره شمالی، کیم جونگ اون، دارای چنین موشکهایی است.
برای حمله نظامی به تأسیسات اتمی کره شمالی دیگر خیلی دیر است؛ مگر اینکه کسی حاضر باشد خطر یک آتشافروزی هستهای را به جان بخرد. این نقطه در ایران هنوز فرا نرسیده است. اما کسانی که میخواهند جلوی ایران برای ساخت بمب را با استفاده از نیروهای هوایی متوقف کنند، باید رژیم ملاها را سرنگون و تأسیسات اتمی را نابود کنند. این کاری است که تقریباً هیچ کس نمیخواهد انجام دهد. به ویژه ایالات متحده که به ندرت حاضر به انجام جنگی خواهد بود که حتی جنگهای عراق و افغانستان را نیز در سایه خود قرار دهد.
بعضی از اعضای افراطی دولت اسرائیل شاید هیچ چیزی را بیشتر از این نمیخواهند که ایالات متحده را به جنگ بکشانند. این امتداد سیاستهای نخستوزیر اسرائیل، بنیامین نتانیاهو، است. او سالها نسبت به خطر بمب اتمی ایران هشدار داده و گفته شده که او ترامپ را در سال ۲۰۱۸ متقاعد کرد تا از توافق هستهای با ایران که چین، روسیه، فرانسه، بریتانیا، آلمان و اتحادیه اروپا نیز در آن شریک بودند، خارج شود.
این درست است که جانشین ترامپ، جو بایدن، به صورت عمومی اعلام کرده در حملهای به تأسیسات اتمی ایران شرکت نخواهد کرد. اگر بمباران تأسیسات هستهای ایران منجر به این شود که ایران به سمت ساخت بمب برود، پیامدها غیرقابل پیشبینی خواهد بود. شاهزاده محمد بن سلمان از عربستان سعودی تنها چند ماه پیش اعلام کرد که در این صورت کشور او نیز به سلاحهای هستهای مسلح خواهد شد. انحصار اسرائیل بر سلاحهای هستهای در خاورمیانه پایان خواهد یافت. بمب در دستان دشمنان مذهبی افراطی؛ دستورالعملی برای فاجعه است. اروپاییها و آمریکاییها باید هر کاری انجام دهند تا از چنین سناریویی جلوگیری کنند. حتی اگر به معنای ادامه گفتگو با نمایندگان دیکتاتوری ایران باشد.
بر خلاف نظر نویسنده، هنوز برای جلوگیری از مسلح شدن حکومت اسلامی به سلاح اتمی دیر نشده.
باز هم بر خلاف نظر نویسنده، چین و بویژه روسیه فقط ژست مخالفت با هسته ای شدن ایران میگیرند و در نهان از آن استقبال هم میکنند. درست مانند سودی که از هسته ای شدن کره شمالی میبرند.
فرهاد