شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

شنبه ۶ مرداد ۱۴۰۳

مقاومت در برابر “شور و شعف جنگ”: غزه از نگاه سربازان مذهبی چپ‌گرای اسرائیلی – ترجمه ی: کمال فرهمند

پیچیدگی‌های اخلاقی پیرامون دستورات نظامی، چپ‌گرایان مذهبی را در دوران خدمت در غزه به عنوان سربازان ذخیره، دچار بحران درونی منحصر به فردی کرده است؛ به ویژه هنگامی که شاهد رفتارهای “شرم آوری” می شوند که با ارزش‌های یهودی در تضاد است.

اسرائیلی‌های چپ‌گرای مذهبی در اورشلیم که در ماه فوریه سازماندهی شده بود، در ۱۵ آوریل ۲۰۲۴ در کنفرانسی که توسط (دایره مبارزان) در پشت درهای بسته برگزار شد، شرکت کردند. سیزده سرباز ذخیره مذهبی که یا در غزه، در مرز لبنان در کرانه باختری خدمت کرده بودند، از سراسر کشور به این گردهمایی چپ‌گرایان مذهبی آمدند، با امید اینکه کسی به آنها گوش دهد. در کنفرانس کسانی شرکت‌ داشتند که خودشان را در طیف چپ سیاسی محسوب نمی‌کردند: شامل صهیونیست‌های مذهبی اصیل، از جمله مهاجران، و یک یهودی اولتراارتدوکس. اصول اخلاقی و وظایف نظامی‌، بحرانی شدید در درونشان برانگیخته بود.

این احتمال وجود دارد که این رویداد اولین رویداد سازمان‌یافته در جنگ اسرائیل-حماس بود که تحت نظارت مستقیم ارتش اسرائیل برگزار نمی شد. این جلسه توسط آریل شوارتز، فعال اجتماعی و وکیل ۳۰ ساله از اورشلیم که چندین ماه خدمت ذخیره خود را در مرز لبنان به عنوان یک توپچی گذرانده بود، رهبری می‌شد. او می‌دانست در ۷ اکتبر به خدمت فراخوانده خواهد شد، زیرا کشور با “حس تهدید موجودیتی” روبرو بود.

شوارتز می‌گوید: «خوشحالم که این بار به شمال فراخوانده شدم، زیرا شرایط آنجا روشن تر است و شما در میان جمعیت غیرنظامی نیستید.»

شوارتز از یک خانواده صهیونیست مذهبی راست‌گرا (که آمریکایی‌ها به آن ارتدوکس مدرن می‌گویند) از جریان سیاسی وزرای افراطی مانند ایتمار بن-گویر و بتسلئیل اسموتریچ برخاسته است. او در یشیوای * [مدرسه مذهبی] اوتنیل در تپه‌های جنوبی حبرون در کرانه باختری تحصیل کرده و در طول خدمت اجباری خود، در شهرک‌ها، نسبت به اعمال قدرت مطلق بر غیرنظامیان فلسطینی تردید کرده و می گوید این تردید او را به فعالیت سیاسی در چپ سوق داد. امروزه، به عنوان یک فعال اجتماعی، او روزهای خود را در هتل‌های اورشلیم که پر از آوارگان شمال و جنوب اسرائیل در پی وقایع ۷ اکتبر است، می گذراند. او می گوید در طول جنگ احساس تنهایی می‌کرد. «از یک طرف، دوستانم در چپ رادیکال خدمت نکردند. و از طرف دیگر، از راست‌گرایان شنیدم که می‌گفتند ‘هیچ کس بی‌گناه نیست’ [در غزه] و تبعید و تخریب کامل را توجیه می‌کردند.» ارتش دفاعی اسرائیل (IDF) از شعارهای انتقام‌جویانه برای افزایش روحیه سربازان در غزه استفاده می‌کند. جنگ در غزه، نظم و انسجام ارتش اسرائیل را آشکار کرد. ارتش اسرائیل باید قبل از اینکه برخی از سربازانش به باندهای خودسر تبدیل شوند، اقدام کند.

او می‌گوید شاهد این بوده که رابین هایی [نقش روحانیون یهودی در نیروی دفاعی اسرائیل را دارند] ** در لباس نظامی که توسط بخش آموزش یهودی نیروهای دفاعی اسرائیل فرستاده شده بودند، در میان نیروهای ذخیره بروشورهایی از راست های افراطی مانند یگال لوینشتین و زوی تائو را توزیع می کردند.

لوینشتین نوشته است: جنگ “نباید به عنوان یک ‘اشتباه’ یا ‘خطا’ که ترجیحا باید از آن اجتناب کنیم، در نظر گرفته شود. جنگ چیز بزرگی است.” او این کلمات یک رابینی IDF، آمیحای فریدمن، را یک ماه پس از شروع پاسخ نظامی اسرائیل به کشتار حماس، تکرار می‌کند: “من تصور می‌کنم در این روزها هیچ کس کشته نشده، هیچ گروگانی وجود ندارد و هیچ زخمی نیست. و من شاید ماه خوشحال‌کننده‌ای از زندگی‌ام را می گذارنم”.

شوارتز می گوید رابین ها در یونیفورم های IDF (نیروی دفاعی اسرائیل) برای سخنرانی مقابل سربازان به خط مقدم جبهه می آمدند. “یک بار، یک رابینی از کریات آربع در کرانه باختری گفت ما باید همه چیز را نابود و به همه شلیک کنیم، و اخلاقیات [قوانین جنگ] IDF یک ‘اخلاقیات غربی منحرف’ است.”

در مورد چنین اظهاراتی از سخنگوی IDF پرسیده شده. او گفت: “اظهارات ذکر شده با ارزش‌های IDF، فرمان‌های آن و دستورالعمل‌های دقیق در این مورد همخوانی ندارد. اگر واقعاً تأیید شود که چنین اظهاراتی صورت گرفته است، موضوع بررسی و به طور متناسب با آن برخورد خواهد شد.”

شوارتز احساس خود را چنین توصیف می کند: سرقت کامل و دردناک: “آنها چیزی را که برای من عزیز است، ایمانم را، از من می‌گیرند و آن را علیه من معطوف می‌کنند”، وی می افزاید “شاهد احساس شادی سربازان نسبت به این جنگ بوده‌ام.”

فراخوان‌ها برای “بازگرداندن افتخار یهودی” از طریق اقدامات نظامی شدید فقط در میان رابین‌ها یا سیاستمداران راست افراطی شنیده نمی شد. در تاریخ ۷ اکتبر، نخست‌وزیر، بنیامین نتانیاهو، قول داد که از گروه حماس انتقام بگیرد. این اظهارات او در شبکه‌های اجتماعی منتشر شد و در آن به آیه‌ای از کتاب مقدس استناد شده بود که می‌گوید “خدا، که انتقام متعلق به اوست”. روزها پس از آغاز حمله زمینی به غزه در اواخر ماه اکتبر، نتانیاهو در نامه‌ای به سربازان، به یک دستور دیگر از کتاب مقدس استناد کرد که بر اساس آن، اسرائیلی‌ها باید دشمنان خود را نابود کنند: “به یاد داشته باشید که آمالک چه کرد با شما.” [آمالکیان اولین دشمنان بنی‌اسرائیل پس از خروج آن‌ها از مصر بودند. در دین یهود، آمالک و آمالکیان به عنوان نمادی از شرارت و دشمنی دائمی علیه بنی‌اسرائیل تلقی می‌شوند].

سؤال اصلی که در دایره مبارزان مطرح شد این بود: “چگونه می‌توانیم تصویر خود را به عنوان یهودیانی که می‌خواهند در میدان نبرد اخلاقی باشند، حفظ کنیم، وقتی دستورات دیگری داریم؟”

سرباز ذخیره می گوید: “ما به عنوان افراد مذهبی می‌دانیم که آمالک به چه معناست، اما ما افراد مذهبی هستیم که باور داریم اخلاقیات ما موضع متفاوتی را برای کنترل جنگ به جای تحریک آن می طلبد.”

شوارتز دیروقت شب در آیفون خود، مقاله‌ای با عنوان “هیچ روشنایی در جنگ وجود ندارد: ما به زبان مذهبی متفاوتی نیاز داریم” نوشت، که در آن جزئیاتی درباره رفتار اخلاقی در زمان جنگ، که “در قلب سنت یهودی” است، را بیان کرد. او از رابین‌ها و دانشمندان یهودی مانند دیوید کوهن (“هانازیر”)، شاگرد برجسته تیتان صهیونیسم دینی، رابی آبراهام اسحاق کوک، نقل قول کرد که نوشته بود: “جنگ طاعون رنج بشریت است… در تمام نسل‌ها تا کنون” و مبارزه با آن تنها پس از “غلبه بشریت در بردگی به شرارت” امکان‌پذیر است.

شوارتز گفت: پس از انتشار مقاله در یاشار، مجله آنلاین اندیشه های ارتدوکس، سربازان مذهبی که متن را خواندند از او تشکر کردند زیرا توانسته بود افکار آن‌ها را به طور خلاصه بیان کند.

تردید در مورد دستورات نظامی

جنبش چپ‌گرای مذهبی حدود ۱۸ ماه پیش به عنوان پاسخی جمعی از متفکران چپ‌گرا، رابین‌ها و فعالان به تأسیس دولت دینی راست‌گرای نتانیاهو، شامل بن‌گویر و اسموتریچ از یهودیان برتر و احزاب حریدی [ارتودوکس های افراطی]، پدید آمد.

زمانی که سازمان دهندگان آن دومین کنفرانس خود را در ماه فوریه تدارک می دیدند، می‌دانستند باید فضایی برای سربازان و ذخیره‌هایی که تازه از جبهه بازگشته‌اند، فراهم کنند.

شوارتز به یاد می آورد: “بحث بسیار شدید و تأثیرگذار بود”، “همه ما احساس تنهایی می کردیم. شرکت کنندگان در کنفرانس سؤالاتی در مورد دستورات نظامی داشتند و همچنین سؤالاتی مرتبط با هدف جنگ.” برای بیشتر آن‌ها، حتی روشن نبود آیا حتی نسبت به اهداف اعلام‌شده جنگ مبنی بر “نابودی حماس” و بازگرداندن آوارگان به خانه‌هایشان پیشرفتی صورت می گیرد.

او خواست که هیچ‌یک از شهادت‌های آن جلسه چپ‌گرایان مذهبی در هاآرتص منتشر نشود. او می گوید: سؤال اصلی که مطرح شد، این بود: چگونه می‌توانیم تصویر خود را به عنوان یهودیانی که می‌خواهند در میدان نبرد اخلاقی باشند، حفظ کنیم، وقتی دستورات دیگری داریم؟ او اضافه می‌کند “دایره مبارزان” یک گفتگو در مورد “نقش ما در جامعه” پیش کشید که به نظر می‌رسد مشابه بحثی بود که در سال ۱۹۶۷، پس از جنگ شش روزه، صورت گرفت و تأثیرات قابل توجهی بر رویکردها و سیاست‌های بعدی داشت.

نوشته‌های عبری با گرافیتی روی یک ساختمان ویران شده در غزه در اوایل امسال: “ایال اینجا بود.” عکس از اولیویه فیتوسی

در واقع، «دایره‌ مبارزان» بخش جدایی‌ناپذیر از اخلاق کیبوتزی چپ اسرائیل است، که در کتاب “روز هفتم: اظهارات سربازان در جنگ شش روزه” جمع آوری شده است. در این کتاب، سربازان شهادت‌های صادقانه‌ای از آنچه در ژوئن ۱۹۶۷ دیده و انجام داده‌اند، ارائه دادند. هاآرتص در سال ۲۰۰۲ فاش کرد که شهادت‌های سربازان مذهبی به دلیل دیدگاه مثبت‌شان نسبت به جنگ و اشغال، از کتاب حذف شده بود، تصمیمی که ویراستاران آن را “اخلاقی” اعلام کردند.

اموس اوز، یکی از ویراستاران برجسته کتاب نوشت “خودخواهی دانش‌آموختگان یشیوا [مدارس دینی یهودی] قدرت‌طلب … با بیانیه‌های مسیحی، نژادپرستانه … آخرالزمانی و، در یک کلام غیرانسانی… همچنین نه یهودی، برای ما غیراخلاقی به نظر می رسید”. شش سربازی که گفتارشان در این کتاب سانسور شد به چهره هایی موثر در تلاش‌های آموزشی [نژادپرستانه] و شهرک‌سازی تبدیل شدند، سه نفر از آنها جنبش شهرک‌نشینی افراطی گوش امونیم را تأسیس کردند.

اکنون، ۵۷ سال پس از جنگ شش روزه، شوارتز ۳۰ ساله خود را در حال «دو جنگ» می بیند. او می‌گوید، “من می‌خواهم راه‌حلی پیدا کنم.”

“هرگز فکر نمی‌کردم در این شرایط قرار بگیرم”

این اولین جنگ «الف» بود. او در شهرک‌های کرانه باختری و در مرکز اسرائیل بزرگ شده و در مدارس ملی- حریدی تحصیل کرده است. فرقه ای که تفسیر سخت‌گیرانه‌ای از صهیونیسم دینی نشان می‌دهد و سرزمین اسرائیل را مقدس می‌شمارد. او پیش از پیوستن به نیروی دفاعی اسرائیل IDF در یک یشیوای [مدرسه دینی] صهیونیستی تحصیل کرده است.

او متاهل است و در اواخر بیست سالگی است، در حال تحصیل در رشته کارشناسی ارشد، به دلیل احساس نیاز به حفاظت از کشورش در برابر یک تهدید وجودی، به خدمت فراخوانده شد. اما ۷ اکتبر برای «الف» یک انگیزه شخصی هم داشت: اعضای خانواده ای بسیار نزدیک به او توسط حماس ربوده شده و به نوار غزه برده شده بودند.

او بیش از دو ماه در غزه خدمت کرد. می‌گوید که تجربه جنگ را از طریق منظری پرتناقض از “احساس انسانی” دیده است. بسیاری از سربازان احساساتی مشابه او داشتند. “من خودم را چپ‌گرا تعریف می‌کنم اما این به این معنا نیست که افراد غیرچپ‌گرا این احساس را نداشتند.” او می‌گوید. در دایره مبارزان در اورشلیم شرکت نکرده است.

چند هفته پس از شروع جنگ در غزه، «الف» و گروه او به خانه‌های مردم محلی رفتند. او می گوید: “باورکردنی نبود. همه چیز هنوز همانجا بود، از جمله عکس‌هایشان. این خانه‌ای بود که آنها در آن زندگی می‌کردند و ما از آن استفاده کردیم.” وقتی خانه‌ای توسط IDF اشغال می‌شود، سربازان “علائم اطلاعاتی” به جا می‌گذارند – و بنابراین “دستورالعمل‌ها این است که خانه را همانطور که پیدا کردیم، ترک نکنیم.”

«الف» می گوید: “پس ما خانه‌ها را آتش زدیم، این مرا منزجر کرد.”

او اضافه می کند: از استفاده از وسایل دیگران، مانند مبل و یخچال، احساس بدی داشتم.” و اضافه می‌کند. “این حس با دیدن سربازانی که وسایل خانه ها را می بردند … تشدید شد. باید از افسر گروهمان به خوبی یاد کنم. او یک شهرک‌نشین راست‌گرا است که با غارت مخالف بود. من از اینکه سربازان مال دیگران را می‌بردند، منزجر شدم، به خصوص با توجه به این که می دانستند خانه را خواهند سوزاند… و کسی نمی تواند اعتراض کند.” “اینجا غزه است. هر کس هر کاری می‌خواهد انجام می‌دهد.”

او به یاد می‌آورد: “ما از روی قبرها رانندگی می کردیم – من سعی می کردم از این کار اجتناب کنم. آنها تونل مرکزی را زیر یکی از قبرستان ها پیدا کردند و گفتند که گروگان‌ها در آنجا هستند. این مرا بیشتر عصبانی کرد، حماس می دانست که حفر تونل در زیر قبرستان باعث ویرانی قبرستان ها می شود. حتی اگر احمقانه به نظر برسد، احترام به مردگان باید وجود داشته باشد”.

«الف» یادآوری می‌کند با یک تروریست روبرو شد. این اولین رودرویی او با مرگ در غزه بود. ما او را در قبرستان رها کردیم، زیرا دستور داشتیم نزدیک نشویم، ممکن بود او به بدن خود مواد انفجاری وصل کرده باشد. و تمام ترس من این بود که ممکن است پس از کشته شدن آن تروریست، به طور تصادفی با تانک از روی او رد شوم.

او اذعان می کند: “هرگز فکر نمی‌کردم در این شرایط قرار بگیرم”.

«الف» چند هفته بعد، خود را در جنوب غزه در شرایطی کاملاً جدیدی یافت: رو در رو با غیرنظامیان، بیشتر پناهندگان. پیش از آن، ارتش گفته بود “مردمی که ما می بینیم هواداران حماس هستند، این بار، آنها فقط غیرنظامیان بودند.

«الف»می گوید: “ما منطقه‌ای را که برای حماس بسیار مهم بود، تصرف کردیم و متوجه شدیم صدها غیرنظامی در آنجا هستند. ما به آن منطقه شلیک کردیم و، خوشبختانه، گلوله‌هایی شلیک کردیم که نمی توانست از دیوارها عبور کند. … من نمی خواستم به غیرنظامیان شلیک کنم. این وضعیت مرا شکست.

او ادامه می دهد: “پس از تصرف منطقه، ما مجبور شدیم پناهندگان را در وسط شب به جنوب بفرستیم.”، “فقط آن موقع بود که من وسعت ویرانی را دیدم. زنان سالخورده‌ و خمیده ی عصا به دست را دیدم، و کودکان، افراد معلول، در قلبم احساس بدی داشتم. احساس نمی‌کردم که ما در حق آن ها بی رحمی می کنیم. یک افسر که عربی می‌دانست سعی کرد شرایط را برای آنها توضیح دهد. این یک موقعیت سیاسی نبود بلکه برای همه وحشتناک بود، ما تلاش کردیم به بهترین شکل عمل کنیم. اما دیدن آنها که به سمت نامعلومی می‌روند، سخت بود.

“در روز اول، یکی از دوستانم از خدمه تانک، که بسیار راست‌گرا بود، وقتی من به [غزه‌ای‌ها] آب و نان دادم. بسیار عصبانی شد. در روز دوم، او هم شکست و به آن ها نان و آب داد.

“بعد از آن ما دوباره یک خانه را اشغال کردیم. اما این بار، ساکنین خانه در آن بودند و ما مجبور شدیم آنها را بیرون کنیم. در این نقطه تعداد دیگری از سربازان شکستند.”

سربازان IDF با پرچم اسرائیل که می‌گوید “نیتسانیت، ما بازگشتیم”، اشاره به شهرک در شمال غزه که در سال ۲۰۰۵ تخلیه شد. عکس از اولیویه فیتوسی


«الف» می گوید با این حال آنها اکنون در خانه‌های غزه‌ای‌های ثروتمندتر بودند، غارت حتی بیشتر شد.

‘این مزخرفات را تمام کن’

«الف» می‌گوید نمی‌توانست حرف های رابین‌های نظامی را که می‌گفتند “باید همه را بکشیم،” تحمل کند. به شدت خشمگین می شد. “آنها قرار است نماینده دین ما باشند.” او اضافه می کند رابین‌های IDF در غزه را در حالت مستی دیده و متوجه شده برای بسیاری از آن ها، مأموریت فراتر از دفاع از اسرائیل است. “بلکه، آن ها از جنگ شاد می شوند.”

با این حال، «الف» می‌گوید فرماندهانش در مواردی که سوزاندن یا غارت خانه‌ها ضروری نبود، علیه غارت یا سوزاندن خانه‌ها سخن گفتند. در این جا او احساس تضاد ذاتی بین دستوراتی که دریافت می کرد و ارزش‌های دینی خود را نداشت. “احساس می‌کردم به من گوش داده شده است. متوجه شدم که برای راست‌گراها هم سخت بود.”

«الف» می‌گوید، “غزه دیدگاه متفاوتی به شما می‌دهد: شما متوجه می‌شوید که مردم چگونه زندگی می‌کنند، و چگونه پیش از این زندگی می‌کردند. احساس همدردی و ترحم برای مردم به دلیل کمبود آب یا وسایل اولیه به وجود می آمد، اما خشم و نفرت نیز. این بر روی سربازان اثر می‌گذارد. برخی آن را انکار می‌کنند، دیگران آن را تأیید می‌کنند.”

وقتی وزرای دولت راست افراطی، همراه با هزاران غیرنظامی اسرائیلی در کنفرانس “بازگشت به غزه” در اواخر ژانویه، خواستار اسکان مجدد یهودیان در نوار غزه شدند، «الف» در غزه بود. او اصلاً نمی‌دانست که سیاستمداران افراطی با وعده‌های خود برای اشغال مجدد زمین ها، جنجال بین‌المللی ایجاد کرده‌اند.

شرکت‌کنندگان در کنفرانس “بازگشت به غزه” در اورشلیم. که خواستار اشغال مجدد نوار غزه توسط اسرائیل هستند. عکس از رونن زوولون/رویترز

«الف» می‌گوید این هرگز یک هدف اعلام‌شده جنگ از سوی فرماندهان او نبود. “وقتی ما به یک شهرک تخلیه‌شده [که به طور یکجانبه توسط اسرائیل در سال ۲۰۰۵ تخلیه شده بود] رسیدیم و کنیسه و شهرداری آن را دیدیم، به نظر یک توهم می رسید که یهودیان روزی در اینجا زندگی کرده‌اند. برخی سربازان در مورد بازگشت صحبت کردند. در سطح فرماندهی، آنها بیشتر در مورد هدف دستیابی به توافق بهتر بر سر گروگان ها با حماس صحبت می کردند – اگرچه این هرگز اتفاق نیفتاد.

تا زمانی که صحبت بر سر گروگان‌ها بود، تحملش برای من آسان‌تر بود. “ما احساس می‌کردیم نمایندگان اسرائیلی‌ها هستیم نه دولت، که ما را رها کرده است.” او اضافه می‌کند. بنابراین، حتی اگر نتانیاهو چیزی توییت می کرد، “آن چیزی نبود که ما را الهام می بخشید.” وقتی یک رابی نظامی به یگان آمد، آمالک را یادآوری کرد و در بوق سنتی یهودی دمید. “بسیاری نسبت به او بی اعتماد بودند” «الف» می گوید: “ما پسرانی در گروهانمان داشتیم که خانه‌هایشان در ۷ اکتبر مورد حمله قرار گرفته بود. دوستان ما در نبرد کشته شدند. پس این مزخرفات را بس کن.”

تغییرات اساسی و بنیادی

پروفسور یاگیل لوی به عنوان برجسته‌ترین محقق اسرائیلی در مورد تأثیر IDF بر جامعه اسرائیلی شناخته شده است. او می‌گوید برای چالش‌برانگیز کردن صهیونیسم دینی از درون، نسبت به زمانی که با دیگر بخش‌های جامعه اسرائیلی روبرو می‌شوید، “به شجاعت بیشتری نیاز است”.

لوی معتقد است جامعه صهیونیست دینی اسرائیل، که به طور عمیق در یک نبرد داخلی برای تعیین و تثبیت روایت خود از وقایع درگیر است، باید پس از پایان جنگ غزه با یک نوع بازاندیشی جدی روبرو شود. اما هنوز راه درازی در پیش است. “ما واقعاً هیچ چیزی در مورد اثرات بلندمدت جنگ نمی‌دانیم،” او می‌گوید “این تجربه‌ای بسیار قدرتمند است که وضعیت تازه ای به وجود می آورد و بنابراین نمی‌تواند با بحث‌های حاشیه‌ای در جامعه پایان یابد.”

لوی تمرکز خود را روی احساس انزوا که به نظر او جوهره سربازان سابق را می سازد، قرار می‌دهد . برخی از سربازان اسرائیلی که در کرانه باختری و غزه خدمت کرده‌اند، پیچیدگی‌ها و مشکلات اخلاقی که در طول خدمت‌شان با آن روبرو شده‌اند را از طریق دادن شهادت‌هایی به سازمان ضد اشغال “Breaking the Silence” (شکستن سکوت) فاش کرده‌اند. این سازمان به جمع‌آوری و انتشار شهادت‌های سربازانی می‌پردازد که به دنبال افشای تجاوزات و مشکلات اخلاقی ناشی از اشغال سرزمین‌های فلسطینی هستند. تنهایی و احساس انزوا؛ نقش مهمی در وجود و فعالیت‌های سازمان “Breaking the Silence” دارد. لوی می گوید اگر این تنهایی وجود نداشت، شاید گروه “Breaking the Silence” و توده‌ای از سربازان دارای وجدان اخلاقی قوی که قادر به تأثیرگذاری بر دستورات اجرایی باشند، شکل نمی‌گرفتند. احساس تنهایی و انزوا در بین سربازان می‌تواند آن‌ها را به اشتراک‌گذاری تجربیات خود و پرسشگری در مورد عملیاتی که در آن شرکت کرده‌اند، ترغیب کند.

او می‌گوید جوانان مذهبی در Breaking the Silence حضور قابل توجهی دارند. افرادی مانند یهودا شائول و میخائیل مانکین – که آخری یکی از بنیانگذاران جنبش چپ‌گرای مذهبی است.

با این حال، تنهایی برای سربازان مذهبی حتی چالش‌برانگیزتر است و “عمیق‌تر از آن چیزی است که یک سرباز سکولار تجربه می‌کند،” از آنجا که چپ‌گرایان مذهبی باید “جرأت داشته باشند تا تمام مؤسسه دینی را به چالش بکشند” و در بسیاری از موارد، مربیان و رابین‌ها در یشیواهای [مدارس دینی] خود را به چالش بکشند. “این همچنین موقعیت افسران دینی IDF را به چالش می‌کشد، که به نماد وضعیت جامعه تبدیل شده اند”. لوی می گوید: “این به ما نشان می‌دهد چه موانعی وجود دارد تا یک جنبش جایگزین در میان سربازان مذهبی شکل بگیرد.”

لوی بیان می‌کند علی‌رغم موقعیت ضعیف جریان ملی-حریدی (نوعی جریان مذهبی صهیونیستی در اسرائیل) در جامعه به طور کلی، این جریان در ارتش اسرائیل تأثیر زیادی دارد و از جنگ به عنوان فرصتی برای تقویت مواضع جنگ‌طلبانه خود استفاده کرده است. این جریان، که به عنوان هاردالیم شناخته می‌شود، معتقد است وقایع جنگی اخیر ثابت کرده‌اند دیدگاه‌های آن‌ها در مورد امنیت و سرزمین درست بوده است. آن‌ها معتقدند مخالفت‌های آن‌ها با دادن امتیازات سرزمینی یا تمایل به پذیرش ادعاهای بی‌گناهی فلسطینی‌ها برحق بوده و جنگ‌های اخیر این نکته را تأیید کرده است.

اما لوی همچنین یک واکنش متقابل احتمالی در جامعه مذهبی علیه سلطه ملی-حریدی می‌بیند. بزرگترین آزمون برای جامعه، به گفته او، این است که آیا موفق می‌شود در برابر این نیروهای افراطی در حاشیه مقاومت کند. اینها در طول جنگ به صدای غالب در جامعه اسرائیلی تبدیل شده‌اند، حتی در میان فرماندهان سکولار IDF.

بحث در مورد جنگ، منطق و اخلاقیات آن، صرفاً یک گفتگوی انتزاعی نیست. لوی می‌گوید دستورالعمل‌های مربوط به قوانین جنگی به طور مکرر نقض می‌شوند. به افراد بی‌گناه در مناطقی که نباید حضور داشته باشند، شلیک می‌شود، در کنار اقدامات دیگری که با ارزش‌های دین یهود در تضاد است، مانند خوردن غذای دیگران بدون دلیل عملیاتی موجه، یا تخریب اموال.

Breaking the Silence اکنون شروع به کار دشوار جمع‌آوری و تأیید شهادت‌های سربازان از غزه کرده است و حتی فراتر از لوی می‌رود. یک سخنگوی این سازمان می‌گوید اعمال دینی توسط سربازان IDF در غزه، مانند نصب مزوزه‌ها [یک نشانه دین یهود] روی خانه‌های فلسطینیان آواره یا نشانه‌هایی به زبان عبری با عنوان “بازگشت به غزه”، اعمالی نیستند که به خاطر “امنیت” صورت بگیرند، بلکه پیام های سیاسی آشکار هستند. این سازمان، فرماندهی ارشد نظامی را متهم می‌کند که “حتی در ظاهر تلاش نمی‌کند این گونه اعمال را متوقف کند.”

سخنگوی این سازمان می افزاید: این بی‌تفاوتی تنها “بی‌اعتنایی کامل” اسرائیل به غزه را، توسط گروهی از شهرک‌نشینان افراطی، تسهیل می‌کند که “فاجعه ۷ اکتبر را به عنوان فرصتی برای همیشگی کردن اشغال” نوار غزه می‌بینند.

شوارتز، «الف» و دیگران نشان‌دهنده یک تفسیر جایگزین در حال ِ ظهور از صهیونیسم دینی هستند، که توسط وقایع جنگ غزه تقویت شده است. به همین دلیل است که لوی پیشنهاد می‌کند یکی از مؤثرترین عرصه‌های بحث در مورد این تجربیات تروماتیک، دقیقاً در دایره‌های مبارزان است. ” لازم نیست شما چپ‌گرایای وفاداری باشید، فقط افرادی با اخلاق ابتدایی باشید.”

در حالی که یک سرباز سکولار ممکن است در فهم و پردازش تجربیات تروماتیک ناشی از جنگ از لحاظ اخلاقی دچار مشکل شود، سربازان مذهبی می‌توانند از ارزش‌های اخلاقی خود به عنوان یک “فیلتر” استفاده کنند تا این تجربیات را تحلیل و درک کنند.

لوی پیشنهاد می‌کند به سربازان با در نظر گرفتن یک پرسش گسترده‌تر گوش داده شود: نقش دین در کل این جنگ چیست، خصوصاً در جنگی که اصلاً به عنوان یک جنگ دینی آغاز نشده است، اما در آن با یک گروه مثل حماس که از ایده‌های دینی برای توجیه فعالیت‌های خود استفاده می‌کند، مبارزه می‌شود.

ساختمان‌های ویران شده در نوار غزه از جنوب اسرائیل، دیده می‌شوند. – نوامبر گذشته – عکس از لئو کوریا/AP

یک مبارزه انقلابی

آیا اسرائیل واقعاً درگیر یک جنگ دینی است یا خیر. استفاده از زبان دینی در جنگ، که از سطوح بالای دولتی تا رابین‌های نظامی دیده می‌شود، نشان دهنده این است که خطوط چگونه محو شده‌اند. حتی اگر دین هدف اعلام‌شده‌ی جنگ مذکور نباشد، با این حال، نقش گفتمان دینی در جنگ قابل توجه است، به طوری که در دادگاه بین‌المللی عدالت، دعوت‌هایی که از کتاب مقدس الهام گرفته‌اند و به انتقام و نابودی غزه و غیرنظامیان آن اشاره دارند، مورد استناد قرار گرفته‌اند.

شوارتز روحیه محیط نظامی خود را این طور تشریح می کند: “هر چه بیشتر به جنگ باور داشته باشید، یهودی اصیل‌تری هستید؛ وقتی در مورد صلح صحبت می‌کنید، غربی‌ می‌شوید”. امروزه، این محیط ماجرای آمالک را به گونه‌ای می‌بیند که در آن هر عربی مجرم است و هیچ کس بی‌گناه نیست، ” و آن را به سنت یهودی نسبت می دهد. شوارتز با ناراحتی می گوید: این زبان و نگرش سبب شده است که جریان اصلی یهودیت به “نیمه‌حماس” تبدیل شود. “با این حال، صداها و رابین‌های برجسته‌ای در ادبیات و اندیشه یهودی وجود دارند که دیدگاهی کاملاً متفاوت ارائه می‌دهند.”

بسیاری از سربازان مذهبی، مانند شوارتز و «الف»، برای محافظت از خانه‌ و خانواده‌ خود و با امید آزادی بیش از ۲۵۰ اسرائیلی که در ابتدا به غزه برده شده بودند، به خدمت فراخوانده شدند. آنها در راه جنگی برای انتقام و نابودی قدم نگذاشتند. نبرد آنها، وقتی به زندگی قدیمی خود بازمی‌گردند، دوگانه است: در برابر جامعه مذهبی که صلح را رد می‌کند، و در برابر اردوگاه چپ که ایمان را رد می‌کند.

مبارزه چپ‌گرایان مذهبی شاید انقلابی‌ترین مبارزه در اسرائیل امروز باشد، زیرا پیچیدگی قدرت یهودی را آشکار می‌کند و پاسخی به آن می‌طلبد. پس از ۷۵ سال استقلال، از جمله پنج دهه اشغال، اسرائیل نمی‌داند با قدرت خود بر سرزمین چه کند: آیا آن را در قبال سرکوب میلیون‌ها فلسطینی که هرگز بازدارنده نخواهد بود، تقویت کند؛ آن را برای مهار استفاده کند؛ یا افقی برای صلح یا راه‌حل‌های جدید برای مسائل موجود، ایجاد کند.

آنها فرصتی دارند تا یک جایگزین واقعی در برابر برتری یهودی-اسرائیلی ارائه دهند – دقیقاً به این دلیل که آنها از زبان دینی برای رد کردن و افشا کردن دروغ ایدئولوژی دینی راست افراطی استفاده می‌کنند. آنها ممکن است تنها چالش‌گران مؤثر با ایده‌ای باشند که وجود اسرائیل را تنها به عنوان یک نظام آپارتاید سرکوبگر تفسیر می کند و راه جدیدی را جدا از جنگ، مرگ و درد بی‌پایان هموار کند.

منبع: هاآرتص – برگردان برای اخبار روز: کمال فرهمند

* «یشیوا» به مدارس دینی یهودی اشاره دارد که در آن‌ها دانش‌آموزان بیشتر زمان خود را صرف مطالعه تورات، تلمود و سایر متون دینی یهودی می‌کنند. یشیواها مکان‌هایی هستند که دانش‌آموزان علاوه بر فراگیری متون دینی، آموزش‌هایی در زمینه تفسیر دینی، فقه و اصول اخلاقی یهودیت دریافت می‌کنند. این مدارس نقش مهمی در تربیت رهبران دینی و علمای یهود دارند و می‌توانند از سطوح ابتدایی تا تحصیلات تکمیلی دانش‌آموزان را پذیرا باشند.

** در ارتش اسرائیل (IDF)، «رابین‌ها» به افرادی گفته می‌شود که نقش روحانیون یهودی را دارند و وظیفه‌شان ارائه خدمات دینی، معنوی، و اخلاقی به سربازان است. رابین‌ها در IDF مسئولیت‌های گوناگونی دارند، از جمله برگزاری مراسم دینی، ارائه مشاوره‌های فردی و گروهی به سربازان، آموزش اصول و فرمان‌های دین یهود، و کمک به حفظ روحیه بالا در بین نیروها.

https://akhbar-rooz.com/?p=238843 لينک کوتاه

2 4 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x