یادداشت عزیز قاسمزاده معلم زندانی پیرامون صدور حکم اعدام توماج صالحی
صدور حکم اعدام برای توماج صالحی نه تنها کمترین خوانشی با معیارهای حقوقی ندارد، بلکه تعارض این حکم از سوی دادگاه انقلاب با رأی پشین دیوان عالی و «ارشادی» خواندنِ نقض حکم اعدام دیوان توسط دادگاه انقلاب، گواهی بر فرو ریختن همهی معیارهای حقوقی در صدور این حکم است.
اینکه هنرمندی با تولید واژهها و با صدا، کلامی اعتراضی خلق کند و خود در راستای عملیاتی کردن همان مولدات هنریش اقدام کند، با چه معیاری افساد فی الارض است و مجازات اعدام دارد؟ ضمن اینکه توماج همواره در آثار خود، رپی اجتماعی- اعتراضی را با رعایت بهداشت کلامی عرضه کرده است تا عدم رعایت عفت کلام بهانهای برای صدور چنین احکامی نباشد.
در سال ۱۴۰۰ به دنبال گسترده شدن تجمعات معلمان در سراسر کشور توماج صالحی با خواندن ترانهی «چوپ معلم» حمایت خود را از معلمان اعلام کرد. اکنون قدرشناسی اقتضا می کند معلمان هم به بانگ بلند به دفاع از او برخیزند.
متأسفانه انتظار حمایت جامعه موسیقی از توماج تقریباً انتظار ناامید کنندهای است. جز تک ستارههایی چون استاد کیهان کلهر که از ابتدا تا به امروز از توماج دفاع کرده است و در شرایطی که از لحظهی صدور این حکم موج گستردهی اقشار مختلف جامعه و گرایشات و سلیقههای متکثر و حتی متعارض، در دفاع از توماج صالحی و اعتراض به حکم اعدام او به اتحاد رسیدهاند، متأسفانه صدایی از جامعه موسیقی و متولیان آن به گوش نمیرسد. این سکوت مسلماً قضاوت تاریخ را با خود به همراه دارد.
درحالی که طیفها و نحلههای فکری گوناگون جامعه از صدور چنین حکمی شوکه شده و نسبت به آن اعتراض کردهاند، اکثریت جامعه هنری به طور عام و اکثریت جامعه موسیقی به طور خاص، نسبت به صدور این حکم بی تفاوت ماندهاند و این نشانهی شکاف حقیقی میان ذهنیت و عینیت آحاد جامعه با اهالی هنری دارد. در این شرایط، ظهور توماج در مقابل غیاب و بی تفاوتی هنری در ژانرهای گوناگون این جامعه نسبت به ناهنجاریها و نابرابریهای حاکم بر جامعه را باید یک اتفاق مبارک در حیات تاریخ هنری در روزگار ما دانست. توماج صالحی با اِلمانی از اعتراض، آثار هنری خود را آذین بست و خیلی زود نفوذ خود را در میان جامعه و به ویژه جوانان پیدا کرد. هنرمندی که هر نوع هزینهای را تا غایت پذیرفته و اگر به همان خواندن ترانه اعتراضی بسنده میکرد، رسالتش را انجام داده بود اما او میخواست بسیار فداکارانهتر و ایثارگرایانهتر رسالت اجتماعی خود را به پیش بَرد.
حداقل انتظار از دیگرانی که هرگز کمترین اعتراض را، نه در موضع فکری خود و نه در آثار هنری خود داشتهاند، پس از صدور حکم اعدام توماج صالحی، این است که به این حکم اعتراض کنند و اگر به این کمترین هم رضایت نمیدهند و قناعت پیشه میکنند، باید پرسید مردمی که آنها در مصاحبهها و سخنانشان خود را عاشق آنها میدانند و میخوانند، کدام مردمند و در کدام سرزمین زندگی میکنند؟ مردم خیالی آنها کجای این سرزمین هستند که رنج بیشمارشان کوچکترین عاطفهای از آنان را نمیشوراند؟
شورای هماهنگی تشکل های صنفی فرهنگیان ایران
جامعه ی هنری متعلق به موسیقی دانان و خوانندگان متاسفانه هنوز دارای یک انجمن یا نهاد یا شورایی که در حوادث اجتماعی موثر باشد . از حقوق اجتماعی و سیاسی این طیف دفاع و محافظت نماید هنوز تاسیس نشده تا با اجتناب از موضع گیری های فردی برخی افراد مشهور این طیف که مجبور است تمام فشارهای سیاسی و قدرت امنسیتی و هزینه ها را به تنهائی بپردازد نکرده است امروز اگر کیهان کلهر به تنهائی یا با چند نفر انگشت نما این هزینه ها را تقبل می کنند که ناشی از حس شجاعت و مسئولیت اجتماعی آنهاست افراد مشهور دیگر از این عافیت طلبی سود کسب می کنند و پشت پرده از امکانات دولتی بیشتری بهره مند می شوند و از این مزایا به نفع شخصی خود و خانواده ی خودشان استفاده می کنند ما از این طیف تاسیس نهاد قدرتمندی که صدای اعضای خود و انعکاس جامعه ی خود باشند اولین قدم برای ایستادن کنار مردم و انقلاب عظیم زن زندگی آزادی می دانیم که حکومت شورائی این نهادها را بر می سازد فردا هم شما این نهاد را احتاج خواهی داشت .