جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

دنیا پس از بحران کرونا؟ – دکتر سیاوش قائنی – از مدیران شرکت داروئی Sanofi

امروز در شرایط بحران کرونا نتیجه کاستن بودجه های سیستم بهداشتی و درمان را در کشور های ایتالیا و اسپانیا به روشنی می‌توان دید. کمبود تخت های مراقبت ویژه، نبود وسائل ایمنی و...

امروز ویروس کرونا ( کووید ۱۹) جان هزاران نفر را گرفته و جان ملیون ها انسان را در سراسر دنیا به خطر انداخته و  پایه های زندگی اجتماعی و اقتصادی میلیون ها نفر را بلرزه در آورده است.

زندگی روزمره  و «عادی»  انسان‌ها تعطیل  شده است. 

در سراسر دنیا و از جمله در کشور ما ایران مردم در خانه هایشان در حال قرنطینه بسر میبرند.  گالری ها بسته، مدارس و دانشگاه ها تعطیل شده اند، درب های رستوران ها بسته است و نمایشخانه ها و موزه ها سوت و کورند، سینماها تاریک و خیابان ها خلوت و مترو و اتوبوس ها هم کم مشتری شده اند.

شهر ها حالت فیلم های تخیلی را بخود گرفته است.

در این شرایط همه پزشکان همه روانشناسان همه دانشمندان علوم اجتماعی و اقتصادی همه سیاستمداران… که در فکر  مدیریت این بحران  هستند نیز به این فکر می‌کنند که

ما با چه جهانی پس از کرونا روبرو خواهیم بود.

پاسخ نهائی و قطعی به این پرسش به چند دلیل بسیار مشکل است:

نخست اینکه  لازمه پاسخ به این پرسش دانشی کافی در تمام حوزه هائی که در بالا بر شمردیم را طلب می‌کند،

دوم اینکه تجربه تاریخی نشان می‌دهد که انسان فراموش کار است  و پرسش اینجاست چگونه باید این فاکتور فراموش کاری را در پاسخ به پرسش بالا وارد کرد و این فاکتور چه سهمی را در رفتار انسان ها پس از بحران کورونا بازی خواهد کرد.

پس شاید بهتر باشد پرسش را چنین مطرح کنیم، چه درس هائی را می‌توان از این بحران گرفت و چه دنیائی را پس از کرونا آرزومندیم؟

ویروس کرونا مانند جراحی شکم مریض را باز کرده و اکنون علل بیماری مریض،  شکنندگی و ضعف او پدیدار شده است.

علل این بیماری کدامند؟

۱- نخست  گسترش جهانی ویروس کرونا پیش از هر چیز شکنندگی بینش نئولیبرالیسم و  بازارمحور بر اقتصاد و تولید را نشان می‌دهد.

ویروس کرونا به اقتصاد جهانی ضربه مرگباری وارد کرده است و اقتصاد جهانی مبتلا به تب شدیدی شده  است. منحنی وال استریت و دیگر بورس های جهان شدت این تب را نشان می‌دهند.

پرسش اینست که آیا این بیمار (اقتصاد جهانی) نیز همچون بعضی بیماران سالمند مبتلا به ویروس کرونا از پای در میاید و یا می‌تواند بار دیگر لنگان لنگان از جای برخیزد.

پیامدهای احتمالی شیوع بیماری کرونا برای اقتصاد جهانی در کانون توجه رسانه‌ها و تحلیلگران مسائل اقتصادی قرار دارد. پیش بینی می‌شود که هرگاه شیوع این بیماری طی هفته‌های آینده کنترل و مهار نشود، اقتصاد جهان از نفس بیافتد.

امروز تمام کشورهای سرمایه داری میلیاردها میلیارد دلار و یورو آماده کرده اند تا این بار هم این بحران اقتصادی پیش رو را پشت سر بگذارند. 

صندوق بین‌المللی پول و بانک مرکزی اتحادیه اروپا نیز میلیاردها دلار برای مقابله با پیامدهای این بیماری در نظر گرفته اند.

سازمان همکاری و توسعه اقتصادی پیامدهای ناشی از بیماری کرونا را بزرگترین چالش اقتصادی جهان پس از بحران مالی سال ۲۰۰۸ اعلام کرده است. حتی گفته می‌شود که نرخ رشد اقتصادی جهان می‌تواند به نصف کاهش یابد.

شوربختا که کشورهای بزرگ سرمایه داری پس از بحران مالی ۲۰۰۸ و بحران یورو در آغاز سال  ۲۰۰۹ و بحران محیط زیست، درس های لازم را نگرفتند و به توصیه های متفکران اقتصادی، اجتماعی، سیاسی و محیط زیست که جایگزین کردن تولید و اقتصاد استوار بر «توسعه پایدار» را به جای اقتصاد نئولیبرالیستی و بازارمحور  پیشنهاد می‌کردند توجه نکردند و  تا آنجا که ممکن بود (البته در کشورهای مختلف با درصدی متفاوت)  بخش های مختلف تولید را به بخش خصوصی (با هدف متحقق کردن سود حداکثری)  واگذار کردند. 

امروز بحران کرونا اقتصاد جهانی را بزانو در آورده است.

با آغاز سال ۲۰۰۹ بحران یورو  اتحادیه اروپا را با مشکلات فراوانی مواجه کرد و کشورهای ایرلند، پرتغال، ایتالیا، اسپانیا و به ویژه یونان را تا مرز ورشکستگی رساند و هنوز  ایتالیا اسپانیا و یونان با آن بحران دست بگریبانند.

بحرانی که بر روند همگرایی اتحادیه اروپا در چارچوب مباحثی مانند ارزش یورو، افزایش شکاف اقتصادی، رشد روند واگرایی، افزایش بیکاری، گسترش ناآرامی های اجتماعی و سقوط زودهنگام برخی دولت های حاکم، رشد ملی گرایی افراطی و گرایش های ضداروپایی، خروج انگلستان از اتحادیه اروپا و مطرح شدن احتمال فروپاشی حوزه مالی یورو، تاثیر فراوان داشت و هنوز هم بر طرف نشده است.

ریاضت های اقتصادی دیکته شده از طرف اتحادیه اروپا با پیروی از نسخه های اقتصاد نئولیبرالی، با خصوصی کردن های گسترده و تضعیف مستمر قوانین و قراردادهای کار، پایه های «دولت رفاه» را فرسوده کرده است.

ریاضت های اقتصادی از طرف اتحادیه اروپا در تمام کشورهای اروپائی و بویژه در کشورهای ایتالیا، اسپانیا و یونان باعث شدند که دولت های دست راستی این کشورها در اولین گام خود بودجه های خدمات اجتماعی و سیستم بهداشتی را بطور چشم گیری کاهش دهند.

امروز در شرایط بحران کرونا نتیجه کاستن بودجه های سیستم بهداشتی و درمان را در کشور های ایتالیا و اسپانیا به روشنی می‌توان دید.

کمبود تخت های مراقبت ویژه (در ایتالیا ۵۲۰۰ تخت در مقایسه با آلمان ۲۸۰۰۰ تخت)، نبود وسائل ایمنی از ماسک های ویژه و غیره و غیره که باعث نرخ بالای مرگ و میر در این کشورها شده است.

در فرانسه تنها ۱۷ هزار تخت بیمارستان طی سال های اخیر از بین رفته است و کلیه مراکز درمانی با کمبود منابع و امکانات مالی و کادر پزشکی روبرو هستند.

سال هاست که موج واگذاری بیمارستان ها به بخش خصوصی با هدف سودآوری حداکثری در تمام کشورهای اروپائی در جریان است. سال هاست (نه امروز پس از شیوع ویروس کرونا) که هزاران پزشک و پرستار و کادر درمانی در کشورهای اروپائی با اعتصاب ها و اعتراض های سراسری خود نسبت به نابودی تدریجی سیستم بهداشت و درمان در کشورهای خود در نتیجۀ خصوصی سازی های بی وقفه هشدار می‌دهند.

حال پس از همه گیر شدن ویروس کرونا امانوئل مکرون رئیس جمهور فرانسه که یکی از  از طرفداران پروپا قرص اقتصاد نئولیبرالی و بازارمحور به حساب می آید در پیام تلویزیونی خود بمناسبت همه گیر شدن ویروس کووید ۱۹می‌گوید:

«این پاندمی به روشنی نشان می‌دهد که نباید تمام بخش‌های تولید و توزیع و «دولت رفاه» را به بازار محول کرد. دیوانگی محض است که دولت کنترل بخش های مربوط به رفاه عمومی، تغذیه، بهداشت و درمان و امنیت را به بخش خصوصی واگذار کند.

دولت باید در فرانسه و در اروپا کنترل دوباره را بر روی این بخش ها بدست آورد و استقلال و سرنوشت این بخش ها را تضمین کرده و کاملن در دست گیرد».

۲ -جهانی شدن

به دنبال شیوع ابولا در سال های ۲۰۱۴ تا ۲۰۱۶ سازمان جهانی بهداشت و بانک جهانی و یک کارگروه بحران سازمان ملل در امور بهداشت GPMB (The Global Preparedness Monitoring Board)، در گزارشی هشدار دادند که، با جهانی شدن اقتصاد با گسترش و جهانی شدن ارتباطات و تجارت در کنار رشد بی سابقه گردشگری و روند تغییرات اقلیمی و افزایش خیل پناهجویان و پناهندگان در سطح جهان به همراه افزایش ناامنی‌ها در سطح بین‌المللی، جهان در یک وضعیت اضطراری قرار گرفته است. این گزارش هشدار می‌دهد که بیماری های بی شمار و همه گیر و از جمله یک پاندمی بسیار کشنده ناشی از یک پاتوژن تنفسی جهان ما را تهدید می‌کند .این بیماری همه گیر می‌تواند ۵۰ تا ۸۰ میلیون نفر در جهان را به هلاکت برساند و ۵ درصد از اقتصاد جهان را ویران کند.

این گزارش در پایان به این نتیجه می‌رسد که دولت‌ها و سازمان‌های غیردولتی برای مقابله با این پاندمی (اپیدمی یا شیوع جهانی یک بیماری) بزرگ به هیچ وجه  آماده نیستند.

حال در پرتو گزارش این سازمان ها کارنامه دولت ها و سیاستمداران را بر پایه آنچه که در بالا نوشته شد چگونه باید ارزیابی کرد؟

این دولت ها به جای اینکه در سیستم بهداشت و درمان سرمایه گذاری کنند، به جای اینکه همکاری های علمی و مالی بین المللی خود را در مبارزه با این پاندمی گسترش دهند، به جای اینکه سیستم بهداشت و درمان گسترده ی جهانی بوجود آورند که همه در تمام کشور ها از آن برخوردار باشند، به جای  همکاری وسیع با سازمان بهداشت جهانی برای آماده ساختن تمام کشورها برای مقابله با این پاندمی، به کم کردن بودجه سیستم بهداشت و درمان خود اقدام کردند و امکان بوجود آمدن چنین پاندمی را کتمان و دیوار ملی گرایی را بلندتر کردند.

باور نکردنی است که امروز در تمام دنیا ابتدائی ترین وسائل برای پیشگیری و گسترش این اپیدمی کمیاب است. ماسک و دیگر وسائل ایمنی برای کادر پزشکی وجود ندارد و در بازار سیاه ارائه می‌شود.

امروز بر سر خرید ماسک، رو پوش ایمنی که ارزش یک یا دو سنت داشتند در  بازار جهانی جنگی سخت در گرفته است.

ویروس کرونا مانند کودکی بیگناه امروز فریاد میزند پادشاه برهنه است.

برای ویروس کرونا مرزهای کشوری بی اعتبار است، ویروس کرنا نشان داد که برایش تبعه چین، ایران، ایتالیا و فرانسوی فرقی نمی کند، نشان داد که برای او فقیر و ثروتمند فرقی نمی کند و سرنوشت یک چینی با یک ایرانی و یک امریکائی بهم گره خوره است. هیچ ملت و کشوری به تنهائی قادر به مبارزه با آن نیست.

یووال نوح هراری، نویسنده و مورخ اسرائیلی در مقاله ای در نشریه تایم در رابطه با پاندمی کرونا مینویسد:

جهان برای مبارزه با پاندمی کرونا  باید بر تلاش های خود  علیه فقر و محرومیت

بیافزاید، دولت‌ها باید کوشش های ویژه و موثری برای فراگیرشدن و تقویت سیستم درمان و بهداشت جهانی بکار گیرند.  

به گفته این مورخ و نویسنده، «دنیا حتی اگر به واکسن کرونا دسترسی یابد ولی به این درک نرسد که این واکسن باید در دسترس همگان قرار گیرد و درمان و بهداشت باید در همه ی جهان به یکسان تقویت گردد، فردا ویروس مهلک‌تری در انتظارمان خواهد بود..»

امروز ویروس «کووید ۱۹» جهانی اندیشیدن را به ما تحمیل کرده است؛ امیدوارم فردا آنرا فراموش نکنیم.

۳. محیط زیست

ویروس کرونا نشان می‌دهد که زیر پا نهادن کلیه مرزها و قوانین زیست شناسی، طبیعی و بهره کشی بی حد و حصر از طبیعت چه پیامدهائی برای تمام جامعه بشری به همراه می آورد.

تخریب وحشیانه اکوسیستم بدست انسان ها، ما را بیش از هر زمان دیگری به حیات وحش نزدیک کرده است.

کارشناسان محیط زیست هشدار می‌دهند در صورتی که بشر به اقدامات خود در راستای تخریب طبیعت و منابع طبیعی، جنگل‌زدایی و شکار حیوانات پایان ندهد؛

در صورتی که روند نادیده گرفتن ارتباط بین بیماری‌های عفونی و نابودی طبیعت ادامه پیدا کند، در آینده شاهد شیوع بیماری‌هایی دیگری همچون «کووید۱۹» خواهیم بود.

اما باید هشیار بود که اثرات بحران کرونا بر اقتصاد ملی و جهانی و کمبود منابع مالی پس از این بحران می‌تواند بار دیگر بهانه ای باشد در دست نئولیرال ها تا جلوی  اجرای طرح‌های محیط‌ زیستی، از جمله استفاده از انرژی خورشیدی، بادی و … را بگیرند. هم اکنون کاهش بی‌سابقه و تاریخی قیمت نفت در بازارهای جهانی که بازتابی از بحران شیوع کرونا در جهان است، می‌تواند استفاده از نفت ارزان را دوباره جایگزین منابع دیگر انرژی نماید و بر بحران محیط ‌زیستی بیفزاید.

۴- شیوه کار و تغییر معنای آن

امروز در عصر کرونا ملیون ها انسان در خانه هایشان در حال قرنطینه بسر می برند.

شرکت های گوگل، مایکروسافت،‌ توییتر، هیتاچی، اپل و بسیاری دیگر از شرکت ‌های فراملی در تمام جهان در این شرایط به کار در منازل روی آورده اند.

هم اکنون ویروس کرونا تمرکز نیروی کار در محیط های بسته و ثابت را زیر سئوال برده است.

سال هاست که جامعه شناسان  و پژوهشگران علوم اجتماعی در باره اثرات دنیای دیجیتال بر بازار کار، شیوه کار، دگردیسی کار و معنای آن تحقیق می‌کنند. دانشمندان معتقدند و هشدار می‌دهند که بینش اقتصاد نئولیبرالیستی و بازار محور به کار و شیوه کار و تقسیم کار، در آینده جوامع ما را با مشکلات فاجعه باری روبرو خواهد کرد و باعث  ناآرامی های گسترده خواهد شد. این دانشمندان تنها راه پیشگیری را گریز از این بینش اقتصادی و روی آوردن به اقتصادی استوار بر تولید «توسعه پایدار» و جوامعی که استوار بر پایه ارزش های انسانی، همبستگی، تعاونی و حفظ محیط زیست بنا شده باشد می دانند.

پرسش نهایى این است که آیا دولت مردان، مسئولین امور اقتصادی، مالی، بهداشتی و تک تک ما پس از بحران «کووید ١٩» درس های لازم را برای دفاع از این سیاره بنام کره زمین خواهیم گرفت؟

سیاوش قائنی

https://akhbar-rooz.com/?p=24141 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x