براستی که در این جهان وارونه همه چیز وارونه است!
قاتلی جنایتکار مورد تفقد حضرات سیاسیون و سران کشورها قرار می گیرد!
برای کسی که در مقاطع مختلف یکی از مستولی کنندگان سکوت مرگ بر جامعه بوده است« یک دقیقه سکوت »اعلام می شود!
براستی چنان از منافذ جهان درهم تنیده سرمایه داری خون و جنایت بیرون زده است که بی هیچ رعایت حتا حفظ ظاهر به آشکار ترین شکل ممکن اعلام می شود که تیغ بر کشیدن بر مردم معترض، به دار آویزان نمودن اسیران زندانی، کشتارهای هزاران نفری،ترورهای متعدد، انفجارهای مراکز مختلف و سایر جنایات مشابه چنانچه گردی بر دامن کبریایی سرمایه ننشاند نه تنها هیچ مهم نیست بلکه اوامر وعوامل آن مورد تایید و تفقد هم قرار می گیرند!
این است آنچه در پی هلاکت یک جنایتکاری همچون رئیسی از گوترش تا بورول،از روسیه تا آمریکا،از فرانسه تا چین و از عربستان تا ژاپن و …مکتوب وبیان نمودند!
براستی که چه تند پیچ هایی باید از سرگزراند و از چه میدانهای پر از مین باید گذشت تا بتوان به رهایی دست یافت !
اما اگر هیچ انتظاری از سران دارودسته هایی که در کریدورهای اینها رفت و آمد می کنند تا بلکه گوشه چشمی به آنها شود وجود ندارد آیا چنین رفتارهایی ممکن است هشداری گردد برای افراد پیرامونی این حضرات و آنها را کمی بخود بیاورد تا چشمهایشان را از عینک توسل جویی از قدرتهای جهانی بزدانید ؟
عکس العمل های مطرح شده بعد از مرگ این جنایتکار یکبار دیگر صحت دیدگاه و مواضع آنتی کاپیتالیستها را به عریانترین شکلی بر تمامی کنشگران سرنگونی طلب و نیز برمردم ایران و بالاخص بر جوانانی که بیش از پنج سال است در مبارزات مختلف پنجه در پنجه رژیم افکنده اند به اثبات رسیدو بازهم مشخص شد که هیچ فرد قدرتمداری،هیچ دولتی،هیچ کارگزاری به جز به منافع سرمایه دارانه خود به هیچ چیز دیگری نمی تواند فکر نماید و درنتیجه تنها راه برای مبارزان سرنگونی طلب اتکاء تام وتمام بخود و توده های استثمار شده ای است که بصورت روزانه بانحاء مختلف در حال مبارزه با رژیم حاکم برایران هستند!
اکنون بیش از هر زمان آشکار شد که سکوت تمام سران قدرتهای جهانی در برابر کشتار های رژیم در دهه شصت امری آگاهانه می باشد و سالها سکوت اینها و مدیای وابسته بقدرتها در برابر جنایات صورت گرفته در سال ۱۳۶۷ هرگز از سر بی اطلاعی نبوده است چرا که اگر چنین بود حداقل برای حفظ ظاهر هم که شده بود به دستگاه قضاییه یک کشورسرمایه داری مانند سوئد که در جریان رسیدگی به جنایات حمید نوری پای همین قاتل به هلاکت رسیده -ابراهیم رئیسی – نیز به میان کشده شد وقعی می گذاشتند!
اما مردم ایران که فریاد سرنگونی اشان همه مرزها را در نوردیده است چنین تسلیتهای سخیف و یک دقیقه سکوتهای ماتم گرانه را نه تنها فراموش نخواهند کرد بلکه بی هیچ تردیدی در فردای سرنگونی جنایتکاران حاکم بر ایران همراه با کیفر خواست برای قاتلانی مانند رئیسی، تنظیم کیفر خواستهایی برای این دولتها و افرادی که چنین ورقی سیاه بر کارنامه حمایتگرانه خود اضافه نمودند نیز در دستور کاری خود خواهند گذاشت !
چنین تسلیتها یی بار دیگربطور کامل مشخص گرداند که چیزی بنام حقوق بشرو حتا منشورهای ابتری که پیرامون آن منتشر می شود باوجودی که در راستای حفاظت از همین نظم سرمایه داری موجود می باشد،در بزنگاه های مختلف تاریخی بنا به شرایط و منافع طبقاتی می تواند توسط خود بورژوازی بعنوان تنظیم کننده آن کاملا از حیزانتفاء ساقط گردد!
