فراری “مشکوک” با نتایجی “معین”
در اوج توجە و تمرکز افکار عمومی جهان بر پاندمی کرونا ، بە ویژە فضای دنیای مجازی کردستان را ، موضوع دیگری بە یغما برد ! خبر کوتاە بود : اعدامش کردند .
نا گفتە پیداست کە نا کار آمدی رژیم جنایتکار و فاسد و فشل جمهوری اسلامی ایران در بحران اخیر کە بیشتر بە کشتار جمعی ایرانیان شبیە است تا کنترل بحران کرونا و بی توجهی مزمن و سیستماتیک بە رعایت کمترین حقوق زندانیان بە طور کلی و سیاسیون بە طور ویژە ، بە حق و بە جا شورشهای سراسری در زندانهای ایران از جملە ، شیراز ، تبریز، اهواز و سقز را در پی داشتە است . شورش نە برای حق برخورداری از امکانات و همە آن چیزهائی کە قانونا تعلق میگیرد ، بلکە برای نجات اصل “جان ” . تلاشی کە صد البتە ، مشروع و قابل فهم و حمایت و همدلی است .
داستان رسانە ای شدە ماجرا این بود کە زندە یاد مصطفی سلیمی کە سال ١٣٨٢ بە اتهام عضویت در یکی از احزاب سیاسی کردستان و کشتن دو نفر از پرسنل نیروی انتظامی دستگیر و از ١٣٨٣ بر طبق رای بیدادگاهای رژیم اسلامی بە اعدام محکوم شدە بود ، یکی از ٧۴ نفر زندانیان اسیر در زندان شهرستان سقز بود کە موفق شدند با شکستن این زندان ، فرار کنند . هر چند بر طبق ادعای مقامات دستگاە قضایی ، ۶۶ نفر از آنان دوبارە دستگیر و برخی هم داوطلبانە خود را معرفی کردند ، او اما و ٨ نفر دیگر بە چنگ رژیم نیفتادند . از سرنوشت ٧ نفر دیگر اطلاع دقیقی در دست نیست ، مصطفی اما با هر محاسبە ای و بە امید رهایی ، خود را بە ورای مرز میرساند . اما توسط نیروهای امنیتی جناح خیانتکار ” ١۶ اکتبر ” دستگیر و بە ایران تحویل میشود . او کە از ١٣٨٣ در زیر حکم اعدام بود با عجلە در ٢٣ فروردین امسال ( ١١ آپریل ۲۰۲۰ ) اعدام شد . تا اینجای داستان میتوانست تنها برگ دیگری بر دفتر قطور جنایات رژیم و ادامە خیانت باند تبهکار ” ١۶ اکتبر ” کە دیگر مدتهاست نە یک جریان سیاسی بلکە تبدیل بە یکی از ” جنگ سالاران ” منطقە شدە است ، میبود . اما اثرات و پیامدهای مترتب بر این حادثە ، آتشی شد در خرمن احساسات ما کە همچنان میسوزد و میسوزاند .
یکی از راههای بررسی و تحلیل یک رویداد یا رویکرد ، واکاوی اثرات ، نتایج و سود و زیان احتمالی آن است.
موج احیا و یادآوری نا جوانمردیهای گذشتە در حق کردان کردستان ایران از طرف نیروهای کردستان عراق ، و بیش و پیش از همە ” پارتی ” کە اینک حکومت اقلیم کردستان را در دست دارد ، همدستیها و پیوندهای تاریخی ” یەکیەتی ” با رژیم ایران و جفاهای بیشمار این نیروها در فراهم کردن میدان و فضای مناسب برای ترور نیروهای کرد ایرانی مقیم این منطقە و نیز فشار و طلب پاسخگویی و اعلام موضع از طرف احزاب کردستانی ایران کە از بد حادثە مقیم همین بخش از خاک اقلیم هستند ، همچنان ادامە دارد .
احزاب کرد ایرانی اگر در رابطە با این خیانت ، اعلام موضع نکنند ، بی اعتبار خواهند شد و در صورت اعلام موضع ، زیر پایشان در نزد همین نیروهای میزبان خالی ! و باید منتظر تقاص و تاوان این جسارت باشند !
دولت اقلیم کردستان اگر اعلام موضع نکند ، بی اعتبار میشود و در صورت پیگیری در شرایط معین و کنونی تعادل و توازن نیرو ، در موقعیت بسیار دشوار و تا حد رو در رویی نظامی با تفنگچیان باند ” ١۶ اکتبر ” باید پیش برود !
بنا بر این و تا اینجا احزاب کرد ایرانی مقیم اقلیم کردستان و نیز دولت اقلیم ، بر صندلی اتهام بی عملی و کم عملی در رابطە با این جنایت وخیانت نشاندە شدە اند و بە شکل غریبی اصل جنایت اعدام مصطفی بە دست رژیم و بازگرداندن او توسط باند ” ١۶ اکتبر ” در سایە قرار دادە شد است .
فلش بک و بە اصطلاح مهندسی معکوس حادثە و بە ویژە تاریخ مملو از توطئە و نبوغ شیطانی رژیم ایران در پیادە کردن سناریو های جنایتکارانە تا حد بمبگذاری در اماکن مقدسە خودی بە نیت انداختن آن بە گردن مجاهدین ، ترتیب دادن حملە بە پارلمان کشور خود بە امید ترساندن مردم از حضور داعش در ایران و کاربست اصول ماکیاولیستی حکمرانی در قالب تعابیر و تفاسیر مذهبی از جملە ” تقیە ” و ” خدعە ” و بسیاران دیگر ، ذهن را بە این راستا هدایت میکند کە داستان شکستن زندان و فرار زندانیان بیخبر ازین توطئە ، میتواند نقشە و سناریوی بخشهای امنیتی خود رژیم باشد .( هر چند این امر چیزی از شجاعت و تهور زندانیان در جهت تلاش برای آزادی نمیکاهد ) بویژە وقتی کە سخنگوی شیرین عقل و بیخبر از ماجرای قوە قضائیە آقای اسماعیلی ، میگوید : “این فرار با کمک ٢-٣ نفر از زندانبانان صورت گرفتە است” ( طبق معمول ، نە نامی نە نشانی ) . خبری کە البتە زیاد رسانە ای نشد ! زاویە فیلمبرداری لحظە گشودن درب زندان و فرار زندانیان بە وضوح گویای این واقعیت است کە این فیلم از فراز برج نگهبانی مشرف بر درب ورودی ، ثبت و ضبط شدە است . مامورین بە جای هر واکنش دیگری ، فیلمبرداری میکنند !
اما چرا ایران در این مقطع معین ، بە طراحی و اجرای چنین سناریوئی دست زدە است ، مستلزم آن است کە پانورامای منطقە را کمی از نزدیک مورد مداقە و واکاوی قرار دهیم .
جدا از زمینە عمومی و کلی بە اصطلاح اختلافات ایران و آمریکا در منطقە خاور میانە ( میگویم بە اصطلاح چرا کە بە باور من این دو ، نە دشمن بلکە بازیگران یک بازی در دو سوی میدان اند ) و با توجە بە ادامە غیر طبیعی بحران سیاسی عراق در نا توانی تشکیل دولت و پاشیدگی باندهای قدرت وابستە بە ایران و از همە مهمتر در شرایط کنونی کە پاندمی کرونا و مشابهت اعجاب آور آنان در افلاس و شکست هر دو رژیم ترامپ و خامنە ای را بیش از پیش نمایان ساختە است ، یافتن گریزگاهی ولو موقت برای خلاصی از این بن بست، و انحراف افکار عمومی مردم خود ، فرجیست میان دو ستون ! بە ویژە برای جانب ایرانی کە هموارە بحرانی را با بحران دیگری ، پوشاندە است .
همزمان با مانور ناوچەهای ایران در آبهای خلیج فارس ، تحرکات نظامی اخیر آمریکا در عراق مبنی بر برچیدن پایگاههای کوچکتر و تمرکز و تجمع در مراکز مهمتر و اصلی ، بە ویژە استقرار سامانەهای دفاعی پاتریوت از جملە در اربیل پایتخت اقلیم کردستان ، نە نشانی از عقب نشینی ، بلکە بر طبق گفتە دانایان دانش نظامی ، آرایشی تهاجمی است .
در این شرایط ، اعتراض شگفت انگیز و همزمان پ.ک.ک. و لاهور شیخ جنگی فرماندە نیروهایی کە خود متهم درجە اول استرداد زندە یاد مصطفی سلیمی هستند ، بە جابجائی نیروهای رسمی پیشمرگ اقلیم کردستان ، کە در جهت اهداف مورد نظر حکومت اقلیم بودە است ، جای تامل و البتە تاسف دارد . روابط پیدا و پنهان این هر دو نیرو با رژیم تهران و تشدید فشار تبلیغاتی و در صورت نیاز حتی نظامی ، نشان از زمینە سازی عینی و عملی در جهت توجیە دور دیگری از فاجعە برادر کشی و جنگ داخلی در اقلیم کردستان عراق را دارد .
حکومت اقلیم کردستان در معادلات سیاسی – نظامی و ژیئوپولتیک منطقە و در صورت جدیتر شدن تنش بین آمریکا و ایران ، بسیار واضح است کە نتواند و نمیتواند جانب ایران را بگیرد و بنا بر این از هم اکنون باید با محاصرە تبلیغاتی و شکستن هیمنە و اعتبار آن در میان مردم کردستان ، او را در چنبرە یک درگیری داخلی بپیچاند . دامی کە بارها گستردە شد و تا کنون با درایت مثال زدنی مسعود بارزانی معمار رفرانوم استقلال کردستان عراق بە ویژە در مقطع اشغال کرکوک ، خنثی شدە است . آیا این بار هم میتواند معجزە کند ؟
پاد زهر این توطئە رژیم تهران در تلاش برای زمینە سازی جنگ برادر کشی و بە انحراف کشاندن افکار عمومی و رو در رو قراردادن “شرق ” و ” جنوب” کردستان ، و نیز مردم کردستان ایران در مقابل احزاب سیاسی خود ، آن است کە توطئە را همچون “بومرنگی ” بە سوی خود او بازگرداند :
١- با بە رسمیت شناختن اصل حق نقد و انتقاد سازندە ، و با پاسخگو کردن مقامات حکومت اقلیم و یافتن و معرفی و دادگاهی کردن آمران و عاملان محلی این جنایت کە خوشبختانە با ماموریت کمیتە تحقیق از جانب رئیس دولت اقلیم کردستان وارد عمل شدە است ، بە تبلیغات با هدف شکستن کرامت و وجاهت قانونی حکومت اقلیم کردستان پایان داد . حکومتی کە علی الرغم کاستی ها و کاهلی ها ، خاریست در چشمان ارتجاع منطقە و حفظ آن دارای اهمیت استراتژیک نە فقط برای ما کردها ، بلکە همە آزادیخواهان منطقە است.
٢-قطع تبلیغات علیە نیروهای کردستان ایران کە مقیم اقلیم هستند و بطور چند جانبە ای تحت فشار قرار گرفتە اند .
٣-تفکیک خیانتکاری باند ” ١۶ اکتبر ” از تاریخ مبارزاتی ” یەکیەتی ” کە هنوز هم نیرویی کارا در ادارە “باشوور ” است و خواهد ماند .
۴- فراخوان برای قطع دخالتهای پ.ک.ک. در امور داخلی اقلیم ، امری کە نیروهای کرد ایرانی تا کنون بە دان ملتزم و پایبند بودە اند . میدان اصلی مبارزە این نیرو ، ” باکوور ” است و نە اقلیم کردستان .
۵-دشمن و توطئە گر اصلی رژیم تهران است ، همە توان تبلیغاتی و مبارزاتی خود را بر روی این کانون اخلال و افساد متمرکز کنیم .
توضیحات :
– “پارتی”، حزب دمکرات کردستان عراق بە رهبری کاک مسعود بارزانی معمار رفراندم استقلال اقلیم.
– “یەکیەتی”، اتحادیە میهنی کردستان عراق کە رهبر فقید آن “مام جلال طالبانی” اولین رئیس جمهور منتخب عراق پس از سرنگونی صدام بود.
– “باشوور”، جنوب کردستان، کردستان عراق
– “باکوور”، شمال کردستان، کردستان ترکیە
– “ڕۆژهەڵات”، شرق کردستان، کردستان ایران
– “ڕۆژئاو”، غرب کردستان، کردستان سوریە
– “باند ١۶ اکتبر”، جریانیست در درون اتحادیە میهنی کە دارای بیشترین پیوندهای امنیتی با رژیم تهران است و در جریان توطئە مشترک ایران، عراق و ترکیە در اشغال مجدد “کرکوک” در شانزدهم اکتبر ٢٠١٧ کە در پی انجام درخشان رفراندوم استقلال کە در آن مردم کردستان عراق با رای ٩٧% بە استقلال از عراق رای دادند، با دشمنان همداستان شد و از پشت بر اقلیم کردستان خنجر زد.
تحلیل بسیار واقع گرایانە و زیبا ممنون اغا تاەر
سپاس از توجەتان، لطف دارید .