نازک بین: بسیاری از رسانه‌های دنیا با توجه به سطح سلیقه و نوع نگاهی که به فوتبال دارند بازیکنان یا مربیان را درجه بندی می‌کنند. مارکای اسپانیا در گزارش خود از ۱۰ مربی برتر تاریخ فوتبال پرده برداشت.
۱- الکس فرگوسن
مربی اسکاتلندی که منچستریونایتد را همه به نام او می شناسند. سرالکس با شیاطین سرخ به فوتبال انگلیس مسلط شد. توانست به رقیب اصلی خود یعنی لیورپول برسد و به دوران افتخار و شکوهشان پایان دهد.
فرگوسن در ۲۶ سال مربیگری منچستریونایتد ۱۳ بار قهرمان انگلیس شد. ۵ بار قهرمان جام حذفی، ۴ بار اتحادیه، ۹ بار خیریه و ۲ بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد.
فرگوسن با منچستریونایتد به هر چیزی که می‌خواست رسید و با شکوهی مثال زدنی سال ۲۰۱۳ اولدترافورد را ترک کرد. وی از نظر مارکا و بسیاری از رسانه‌ها دنیا بهترین مربی تاریخ فوتبال است.
۲- رینوس میشل
مربی هلندی که بهترین مربی تاریخ تیم ملی هلند است. هلند با وی در جام ملت های ۱۹۸۸ قهرمان شد و در جام جهانی ۱۹۷۴ به نایب قهرمانی رسید. میشل با آژاکس درخشان بود. ۴ بار قهرمان هلند و در سال ۱۹۷۱ نیز قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد. در سال ۱۹۶۹ نیز به فینال رسید و به میلان باخت. رینوس میشل با بارسلونا نیز به ۳ قهرمانی دست پیدا کرد. وی همواره جزو برترین مربیان تاریخ فوتبال دنیا نام می گیرد.
۳- یوهان کرایوف
خالق توتال فوتبال که سبک بارسلونا و تیم ملی هلند را ساخت. پایه گذار روزهای درخشان بارسلونا را باید یوهان کرایوف دانست. وی در دوران بازیگری به یکی از بهترین های تاریخ بدل شد و با سبکی که در مربیگری داشت خالق بسیاری از تاکتیک‌ها شد. وی در تمام نظرسنجی های دنیا جزو بهترین مربیان تاریخ فوتبال نام گرفته است.
کرایوف ۳ سال مربیگری آژاکس را برعهده گرفت، ۲ بار قهرمان هلند شد و یک بار نیز جام اروپا را بدست آورد. در سال ۱۹۸۸ به بارسلونا رفت و طی ۸ سال ۱۱ قهرمانی را به ثبت رسانید. بارسلونا در سال ۱۹۹۲ مقابل سمپدوریا به پیروزی رسید و اولین قهرمانی در لیگ قهرمانان اروپا را جشن گرفت.
۴- بیل شنکلی
اسطوره لیورپولی ها که در ۱۵ سال مربیگری با لیورپول درخشان ظاهر شد. نسل خوبی از بازیکنان و مربیان را ساخت و حتی پس از این سال ها جای خودش را به باب پیسلی، شاگرد خودش داد. وی لیورپول را احیا کرد و ۱۰ قهرمانی با این تیم بدست آورد. وی در سال ۱۹۷۳ قهرمان لیگ اروپا نیز شد.
۵- پپ گواردیولا
مربی صاحب سبک اروپا که در سال های نزدیک بر فوتبال دنیا حکمرانی کرد. وی با بارسلونا به هر چه جام که می خواست رسید. سبک فوتبال خودش را به تمامی تیم ها دیکته کرد تا بسیاری از تیم ها از آن روش برای نوع بازی خودشان ایده بگیرند.
گواردیولا در بارسلونا، بایرن مونیخ و منچسترسیتی قهرمان لیگ شد. جام حذفی را بالای سر برد و تنها نتوانسته بیش از ۲ بار قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شود. مربی ۴۹ ساله که از ۲۰۰۸ با هدایت تیم دوم بارسلونا کار مربیگری را آغاز کرد تاکنون توانسته ۳۰ قهرمانی در اسپانیا، آلمان، انگلیس و اروپا بدست آورد.
۶-آریگو ساکی
مربی ایتالیایی که در میلان درخشان ظاهر شد و با ستاره‌هایی که داشت بر فوتبال دنیا مسلط بود. میلان با ساکی یک بار اسکودتو را گرفت و ۲ بار متوالی قهرمان لیگ قهرمانان اروپا در سال‌های ۱۹۸۹ و ۱۹۹۰ شد. میلان حتی ۲ بار متوالی سوپرکاپ اروپا را نیز بالای سر برد. از آریگو ساکی می توان به حضور در تیم ملی ایتالیا نیز اشاره کرد. پنالتی روبرتو باجو و قهرمانی برزیل در جام جهانی ۱۹۹۴ که دست های آریگو ساکی را از قهرمانی دنیا کوتاه کرد.
وی با تیم فوق العاده و خاطره انگیزی که با میلان و تیم ملی ایتالیا ساخته بود نیز در بسیاری از نظرسنجی ها به عنوان بهترین مربی تاریخ شناخته می شود.
۷- مت بازبی
مربی اسکاتلندی که دوران شکوه منچستریونایتد را آغاز کرد. پیش از سرالکس فرگوسن، سر مت بازبی بهترین مربی منچستریونایتدی ها بود. وی ۵ بار قهرمان جزیره شد، ۲ بار جام حذفی را بالای سر برد و در سال ۱۹۶۸ نیز با شیاطین سرخ اولین قهرمانی اروپایی را جشن گرفت.
۸- هلنیو هررا
مربی آرژانتینی که همه او را با درخشش اینترمیلان در دهه ۱۹۶۰ می شناسند.
او در لالیگا با تیم های اتلتیکومادرید و بارسلونا ۴ بار قهرمان لالیگا شد و با اینترمیلان ۳ بار اسکودتو را بالای سر برد. هررا همچنین ۲ بار متوالی قهرمان لیگ قهرمانان اروپا با اینترمیلان در سال های ۱۹۶۴ و ۱۹۶۵ شد.
وی در این ۳ تیمی که مربیگری کرد به قدری درخشید که در بسیاری از نظرسنجی ها در خصوص ۱۰ مربی تاریخ حضور داشته است.
۹- ارنست هاپل
مربی اتریشی که در جام جهانی ۱۹۷۸ با هلند به فینال رسید ولی مغلوب آرژانتین میزبان شد. وی جزو تنها مربیان تاریخ فوتبال است که در لیگ های هلند، بلژیک، آلمان و اتریش با تیمی توانسته هم قهرمان لیگ شود و هم قهرمان جام حذفی. هاپل ۲ بار قهرمانی لیگ قهرمانان اروپا را نیز در کارنامه دارد. وی در سال ۱۹۷۰ با فاینورد و در سال ۱۹۸۳ با هامبورگ قهرمان لیگ قهرمانان اروپا شد. وی در بسیاری از نظرسنجی ها جزو بهترین مربیان تاریخ فوتبال نام دارد.
۱۰- والری لوبانوفسکی
مربی اهل کیف اوکراین که برای شوروی ۲ بازی به عنوان فوتبالیست انجام داد ولی در ۳ مقطع مربیگری این تیم را بر عهده گرفت. وی با دیناموکیف به اکثر جام‌ها رسید. ۸ بار قهرمانی در لیگ برتر شوروی، ۶ بار جام حذفی شوروی و پس از فروپاشی شوروی نیز در لیگ اوکراین به درخشش با تیم هایش ادامه داد.
شوروی در جام ملت های ۱۹۸۸ با هدایت لوبانوفسکی به فینال رسید و در نهایت مغلوب هلند رینوس میشل شد. هلند در آن بازی با درخشش رود گولیت و مارکو فان باستن به قهرمانی در خاک آلمان رسید.
جو امنیتی بر کمپ ویلانووا؛ در عجیب ترین تمرین تاریخ بارسلونا چه گذشت؟
لیونل مسی و دیگر ستاره های بارسا امروز و پس از نزدیک به دو ماه، در فضایی غریب و بی سابقه تمرین کردند. به گزارش “ورزش سه”، اولین جلسه تمرینی بارسلونا صبح امروز به انجام رسید. پس از اینکه بازیکنان دو روز پیش تست های کرونا را پشت سر گذاشتند و گویا همه نتایج منفی بوده، از امروز، تمرینات پس از نزدیک به دو ماه از سر گرفته شد.
اولین بازیکنی که وارد کمپ شد، کلمنت لنگله بود. او ساعت ۸.۵۰ وارد زمین شد و سپس به او لوئیس سوارز، سرجی روبرتو، تراشتگن، گریزمان، مس،ف اومتیتی، ویدال، جوردی آلبا، جونیور فیرپو و جرارد پیکه ملحق شدند. در مجموع یازده بازیکن تمرین را شروع کردند تا پروتکل های لالیگا نیز رعایت شده باشد. طبق این دستورالعمل، نباید بیش از ۱۲ بازیکن، همزمان در یک جلسه تمرینی حاضر باشند. جالب اینکه کیکه ستین و دستیار او ادر سارابیا دیرتر از همه و ساعت ۹.۳۰ در تمرین حضور پیدا کردند. ستین در طول تمرین از ماسک استفاده می کرد.
این یازده بازیکن در سه زمین متفاوت تیتو ویلانووای یک، دو و سه کار را شروع کردند. فاصله بین هر بازیکن حداقل ۴ متر بود و پس از دویدن و کارهای سرعتی برای دقایقی به کار با توپ نیز پرداختند. کادر فنی تمایلی نداشت که در این جلسه تمرینی فشار زیادی به بازیکنان وارد شود چرا که پس از مدت ها دوری از تمرین روی چمن، احتمال مصدومیت عضلانی بسیار بالاست. بازیکنان با ماشین های خود وارد کمپ شدند و بدون اینکه به رختکن بروند، مستقیما وارد زمین شدند. پس از اتمام تمرین نیز به هر بازیکن لباس های مربوط به تمرین بعدی داده شد و انها بدون دوش گرفتن راهی خانه های شان شدند. در دور بعدی تمرین نیز بازیکنانی چون نلسون سمدو، نتو، سرخیو بوسکتس، دی یونگ، مارتین برایثویت، آرتور ملو، ایوان راکیتیچ، آنسو فاتی و چند بازیکن از تیم دوم حضور داشتند. تنها غایب تمرین عثمان دمبله بود که به دلیل مصدومیت هنوز تست کرونا نداده و از شرایط بدنی خوبی نیز برخوردار نیست.
خاطرات مارک کلاتن‌برگ از ستاره‌های بزرگ فوتبال
مارک کلاتن‌برگ، داور سرشناس انگلیسی از خاطرات خود از ستاره‌های بزرگ فوتبال صحبت کرده و به خاطراتی مثل فحاشی به زبان اسپانیایی و به آغوش کشیدن یک ابرستاره اشاره می‌کند.
داوری کردن در مسابقاتی که ابرستاره‌های دنیای فوتبال در آن حضور دارند برای هر داوری دشوار است. مارک کلاتن‌برگ، داور سرشناس انگلیسی که سابقه قضاوت در رقابتهای بزرگی مثل لیگ برتر، چمپیونزلیگ، فینال جام ملتهای اروپا و فینال المپیک را دارد در مصاحبه با روزنامه انگلیسی دیلی‌میل به بیان خاطرات خود از سه ستاره بزرگ فوتبال، کریستیانو رونالدو، لیونل مسی و لوئیس سوارز پرداخته.
کریستیانو رونالدو
خصوصیتی که من در رونالدو واقعا تحسین می‌کنم توانایی او برای درخشش بیشتر در زمان هایی است که تیمش به او نیاز دارد.من وقتی او جوان بود در لیگ برتر بازی‌هایش را قضاوت کرده‌ام. بعد هم که در رئال بود داور بازی‌هایش بوده‌ام. وقتی رونالدو در زمین حضور دارد شما به عنوان داور می‌دانید که با ستاره‌ای واقعا منحصربفرد در زمین هستید که می‌تواند نتیجه بازی را در هر لحظه عوض کند.
من با کریستیانو رابطه خیلی خوبی داشتم. بعد از فینال یورو ۲۰۱۶ وقتی برای گرفتن مدالم از پله‌ها بالا می‌رفتم، او سعی کرد دستم را بگیرد و من را در آغوش بکشد. این نشان دهنده میزان احترامی بود که ما برای هم قائل بودیم.
وقتی او در آن فینال مصدوم شد من ناراحت شدم چون آن بازی بازیکن بزرگی را از دست داده بود. ولی من هرگز با او متفاوت از دیگران رفتار نمی‌کردم و فکر کنم علت رابطه خوبمان همین بود. بعد از یک بازی پیراهنی را به اتاقم آوردند که رویش نوشته شده بود: “برای مارک، با بهترین آرزوها. کریستیانو رونالدو”. من اصلا از او پیراهن نخواسته بودم. این ژست قشنگی از طرف او بود. فکر کنم من هیچوقت به او کارت ندادم. شاید علت فرستادن پیراهن هم همین بود.اولین باری که دیدار رئال مادرید را قضاوت کردم، یادم هست ایکر کاسیاس یک کرنر ارسالی را گرفت و آنها با سه پاس به گل رسیدند. وقتی گل زده شد من هنوز از خط نیمه رد نشده بودم! ولی این از همان کارهایی است که بازیکنان بزرگی مثل رونالدو می‌توانند بکنند. او خیلی سریع و دقیق بود. برای من اصلا عجیب نیست که رئال مادرید بدون او دیگر آن تیم سابق نیست.
من در فینال چمپیونزلیگ ۲۰۱۶ که رونالدو پشت آن پنالتی تعیین‌کننده ایستاد داور مسابقه بودم. تنها چیزی که در ذهنم می‌گذشت این بود که بعد از زدن ضربه پنالتی باید توپ را بردارم. ولی می‌دانستم که توپ را باید از کجا بردارم. از درون دروازه. رونالدو آن بازی خوب کار نکرده بود و از نظر جسمی کاملا آماده نبود ولی با اینحال من می‌دانستم که او هنوز هم کریستیانو رونالدو است.
لیونل مسی
اولین بار که در یک بازی که لیونل مسی حضور داشت داور بودم، واقعا شوکه شدم. بازی بارسلونا و پاری سن ژرمن بود. یادم هست که پیش خودم میگفتم وای خدای من، این باورکردنی نیست. یک داور معمولا توپ را دنبال می‌کند ولی وقتی مسی در زمین است ممکن است توپ را حتی با چشم نتوانید دنبال کنید. حالا تصور کنید چه بلایی سر مدافعین می‌آید. وقتی مسی صاحب توپ می‌شد مجبور می‌شدم روش تحلیل خودم را تغییر دهم. او آنقدر باتکنیک بود که حریف سعی می‌کرد به هر شکل و طریقی متوقفش کند، گاهی با خطا کردن و زدن پایش و گاهی با خطای بالاتنه.
من در نیمه اول بازی مقابل پاری سن ژرمن به مسی هشدار دادم چرا که پایش را روی پای یک بازیکن حریف گذاشته بود. ولی او هرگز نه از من شکایتی داشت نه چیزی گفت. در واقع اصلا با من هیچ کشمکشی نداشت. مسی شخصیتش اینطور است. با اینحال یک داور وقتی در بازی‌ای حضور دارد که مسی در آن است هیجان‌زده می‌شود. چون می‌داند که آن بازی خاص می‌شود.
لوئیس سوارز
اولین بازی من با او زمانی بود که بازیکن آژاکس بود و چهار گل زد. وقتی برگشتم خانه به دوستانم گفتم عجب بازیکنی، او باورکردنی نیست. سوارز البته یک وجه تاریک هم داشت، درست مثل دیگو کاستا. ولی استعدادش بی‌نظیر بود.وقتی لیورپول او را خرید من هیجان‌زده شدم چون می‌دانستم چه بازیکن استثنایی‌ای دارد به لیگ برتر می‌آید. ولی سوارز همیشه پرریسک بازی می‌کند و شما به عنوان داور باید مدیریتش کنید.
سوارز همیشه با داور اسپانیایی صحبت می‌کند ولی من که در همه جای دنیا داوری کرده‌ام کلمات فحش به زبان اسپانیایی را بلدم و این جور مواقع یکی دو کلمه در پاسخ فحش‌هایش میگفتم. وقتی این را می‌دید، شوکه می‌شد! خیلی‌ها از قوانین فوتبال حرف می‌زنند، بله، این درست است ولی داوری به نظر من بیشتر به معنای مدیریت بازی و بازیکنان است. داور باید کمک کند تا این محصول، یعنی بازی، به بهترین شکل ممکن عرضه شود. داور باید بداند بازیکنانی مثل سوارز را چطور مدیریت کند. چون اگر نتوانید، در ادامه با مشکلات زیادی مواجه می‌شوید.
