جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۱۰ فروردین ۱۴۰۳

سرکوب، پایان کار نیست! – چهره ی واقعی حکومت الهی – اسلامی را باید در روز هشتم بهمن ماه هزار و سیصد و هشتاد و چهار در تهران به خاطر سپرد

 حکومت، رانندگان و کارگران شرکت واحد را همان گونه سرکوب کرد که ویژگی آن در شرایط بحرانی و زمانی است که احساس خطر می کند. چهره ی واقعی حکومت الهی – اسلامی را باید در روز هشتم بهمن ماه هزار و سیصد و هشتاد و چهار در تهران، زمانی که کارگران را گروه گروه مورد ضرب و شتم قرار می داد، زمانی که آن ها را دسته دسته به بند می کشید، زمانی که به خانه هایشان یورش می برد و زمانی که همسران و فرزندان خردسالشان را به اسیری می گرفت، شناخت و به خاطر سپرد.
برای این سرکوب بی رحمانه، هیچ یک از دلایل همیشگی حکومت برای مقابله با اعتراضات مردم، حتی به اندازه ی سرسوزنی هم مشروعیت ندارد. هزاران کارگر زحمتکش و حق طلب را که به دنبال ابتدایی ترین خواست های خود هستند، نه می توان به ضدانقلاب و کشورهای خارجی مربوط کرد و نه به گروه های سیاسی اپوزیسیون. آن ها برای دست یآبی به خواسته های خود، دست به اسلحه نبرده بودند، که با تهدید اسلحه مواجه شدند. آن ها برای بیان اعتراض خود، به هیچ خشونتی متوسل نشده بودند که به خشن ترین شکل سرکوب شدند. حق اعتصاب متمدنانه ترین و مسالمت آمیزترین روش برای بیان اعتراضات کارگری است و حکومت جمهوری اسلامی ایران حتی مسالمت آمیزترین شکل اعتراض را هم نمی پذیرد و به خشن ترین طریقی سرکوب می کند.
حکومت با سرکوب کارگران شرکت واحد یک بار دیگر نشان داد، وقتی از پذیرش حق اعتراض مسالمت آمیر در ایران سخن می گوید، دروغ می گوید. تجربه بارها، و یک بار دیگر در روز شنبه هشتم بهمن نشان داد برای حکومت اسلامی ایران، اساسا شکل اعتراض مهم نیست و نفس اعتراض محکوم است و سرکوب می شود. وقتی حکومت می گوید در ایران تنها فعالیت های براندازانه و خارج از چارچوب قانون اساسی مجاز نیست دروغ می گوید. در حکومتی که خود را حکومت مستضعفان نامیده است، درخواست های صنفی و معیشتی مردم با همان شدت و خشونتی سرکوب می شود که در خواست های سیاسی. از هشتم بهمن باید آموخت تا زمانی که حکومت اسلامی پا برجاست، برای دست یابی حتی به ابتدایی ترین خواست های معیشتی و اقتصادی باید به کام خطر رفت و انتظار به اسیری بردن زن و فرزند را داشت.
خصوصیت چاره ناپذیر مستبدین آن است که صدای فروریزی پایه های حکومت خود را، هر چقدر هم پرطنین باشد، تا آخرین روزها و ساعت ها نمی توانند بشنوند. دولت «مستضعف پرور» و حامیانش در بارگاه ولایت چه بسا امروز، در پایان روز هشتم بهمن ماه هشتاد و چهار، شادمانند، که خطر دیگری را از سر گذرانده و اعتصاب کارگران را تار و مار کرده اند. اما این سرکوبگری و قدرت نمایی تنها یک سویه ی حوادث هشتم بهمن است. این روز سویه ی دیگری هم دارد. سویه ای که امیدآفرین و غرورانگیز است. حضور سنگین و مبارزه جویانه جنبش کارگری – سندیکایی را امروز در هر خیابان تهران و در سرتاسر ایران، می توان شاهد بود. بهمنی است که به راه افتاده است.
چنین اعتراض و مبارزه ای که در شرایط اختناق آمیز کشور، و در زیر سنگین ترین تهدیدها و دستگیری ها، صورت می گیرد، حاصل تلاش های خستگی ناپذیر و مستمری است که فعالین کارگری در ایران، در طی سال ها به انجام رسانده اند و اکنون با حمایت گسترده ی کارگران شاهد جوانه زدن موفقیت های آن هستند. ایجاد بزرگ ترین اعتراض کارگری در سال های اخیر آن موفقیتی است که حتی سرکوب بی رحمانه آن، از اهمیتش کم نمی کند.
رشد مداوم مبارزات کارگری در ماه های اخیر، نشانگر تولد نیروی نوینی در جامعه ی ایران است. نیرویی که نسبت به بازیگران هشت ساله ی دوران اصلاحات چه بسا ویژگی های غیرمتعارفی داشته باشد. این نیرو، نیرویی است که نه در «بهار اصلاحات»، بلکه در زمستان سنگین استبداد و ناامیدی، قد برافراشته است و با قد برافراشتن خود به جامعه امید و نیرو می دهد، با توپ و تشر حکومت جا نزده و بساط خود را به شیوه ی متدوال جمع نکرده است. هم استوار است و هم هشیار. توانسته مسائل و خواسته های جنبش کارگری را به مسائل و خواسته های مورد توجه جامعه تبدیل کند و در مرکز تحول و مبارزه جای دهد. برای حکومتی که در میان دریایی از نارضایتی قرار گرفته است، تحمل حتی یک روز اعتراض و اعتصاب چنین نیرویی بسیار سخت و سنگین است، زیرا چنین اعتراضی کمرشکن و فلج کننده است. حقیقت همچنان آن است که قدرت کارگران و زحمتکشان ایران، آن زمان که به سلاح آگاهی و سازماندهی مجهز می شود، قادر است حکومت اسلامی ایران را فلج و زمین گیر سازد. حکومت با سرکوب کارگران در هشتم بهمن، تنها بادی کاشته است که حاصل آن توفان خواهد بود. خواست های کارگران بر جاست، بر آن ها افزوده هم شده است. سندیکای کارگران که توانسته است در خفقان آورین شرایط بزرگ ترین اعتراض کارگری در ایران را سازمان دهد، پا برجاست، زیرا از خواست و نیاز هزاران هزار کارگر؛ زحمتکش و انسان ایرانی نیرو می گیرد.
این آن سویه غرورانگیز و امیدآفرینی است که از پس رویدادهای تلخ روز سرد هشتم بهمن ماه هشتاد و چهار، هواداران دموکراسی و عدالت را در ایران امیدوار می سازد و آن ها را مصمم می سازد کارگران را در مبارزه برای دستیابی به خواست های خود تنها نگذارند.

https://akhbar-rooz.com/?p=32892 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x