جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

… و بعد؟ – پیرامون فراخوان اخیر آزادی خواهان کشور

 انتشار سومین نامه ی چندصد امضایی آزادی خواهان در ایران، از تداوم خواسته ها و مطالباتی خبر می دهد که علیرغم تکرار مکرر آن ها، از سوی حاکمیت بی پاسخ مانده است. موضوع مرکزی و مقدم این خواسته ها، یک حکومت دموکراتیک، فارغ از قید و بندهای ایدئولوژیک، دینی و موروثی، و ایجاد شرایط مناسب برای برگزاری انتخابات آزادانه به منظور استقرار چنین حکومتی در ایران است. برقراری حکومت دموکراتیک بر مبنای حقوق بشر، اکنون به فراگیرترین خواست نیروهای مختلف سیاسی و اجتماعی در جامعه ی ما تبدیل شده است. ترکیب امضاکنندگان این فراخوان، این گستردگی را نشان می دهد. برجسته ترین چهره های سیاسی بیرون از حکومت، فعالین به نام جنبش کارگری، بسیاری از فعالین جنبش زنان، فعالین جنبش دانشجویی و بالاخره حضور نام های برجسته ترین چهره های ادبی و فرهنگی و نویسندگان و شاعران آزادی خواه ایران در پای فراخوان، بیانگر این حقیقت است، که خواست های اصلی مندرج در این بیانیه و بیانیه های پیش از آن، خواست ها و مطالبات اقشار و طبقات مختلفی در جامعه ی ایران بوده و به گروه خاصی منحصر نیست. از نظر سیاسی، چنین بیانیه ای بیانگر همسویی و توافق نمایندگان عمده گرایش های سیاسی ایران، یعنی نیروهای ملی، دموکرات، چپ و مذهبی های معتقد به یک جمهوری دموکراتیک و سکولار است. پایه ی اجتماعی چنین مطالبه ای را میلیون ها شهروندی تشکیل می دهند که در اعتراض به ضددموکراتیک بودن انتخابات ریاست جمهوری در آن شرکت نکردند و از تحولات ساختاری در نظام سیاسی ایران در جهت دموکراسی، حمایت می کنند. این نیرو، اکنون معتبرترین و شاید بزرگترین نیروی سیاسی و اجتماعی کشور است، که خواهان به رسمیت شناختن حقوق خود و حضور آزادانه در همه ی عرصه های فعالیت اجتماعی از جمله حضور در انتخابات و رقابت های سیاسی است.
تلاش حکومت ایران تا امروز به طور بی وقفه ای در جهت تضعیف، حذف و به رسمیت نشناختن این نیرو و مطالبات آن بوده است. بی توجهی حکومت به نیروی دموکراسی خواه کشور و نقض مکرر و خشن حقوق و مطالبات آن، از خصوصیات سرکوبگرانه ی حکومت نشات می گیرد، اما بر زمینه ی پراکندگی و عدم انسجام نیروهای دموکرات امکان ادامه یافته است.
در حالی که عمده ترین مطالبات آزادی خواهان ایران امروز مشخص و مورد قبول وسیع ترین گروه های سیاسی و اقشار اجتماعی قرار دارد، مشکل آن ها در به کرسی نشاندن این خواست ها و مطالبات، نه تنها وجود حکومت سرکوبگر، بلکه پراکندگی و عدم انسجام و به طور اخص نبود رهبری سیاسی در میان خود آزادی خواهان است.
چنین حرکاتی نظیر انتشار بیانیه های چند صد امضایی در شرایطی می تواند به نتایج موفقیت آمیزی منجر شود، که از بیان صرف اعتراض فراتر رفته و در جهت ایجاد یک رهبری سیاسی برای جنبش دموکراتیک در ایران اقدام کند. در حالی که نیروهای اجتماعی و جهت گیری های سیاسی تشکیل یک آلترناتیو دموکراتیک در ایران امروز حاصل شده اند، تنها ایجاد چنین رهبری سیاسی است که می تواند به این آلترناتیو خصلت واقعی و مادی بدهد و نیروی ضرور را برای عقب نشاندن حاکمیت و تحقق مطالبات دموکراتیک فراهم آورد.
بر این اساس، ضرورت حمایت همه جانبه از این فراخوان، گسترده کردن حرکت و فراهم آوردن شرایط مناسب برای مشارکت بیشتر احزاب و گروه های آزادی خواه ایرانی در آن، از جمله وظایف مقدمی می تواند باشد که دامنه ی شمول فعالیت های جمهوری خواهان ایران را گسترده تر کرده و شرایط را برای تاسیس رهبری و اعتبار بخشیدن بیشتر به آن، مناسب سازد. گستردگی نیروها و نظرات، توافقات جزء به جزء را ناممکن می سازد و بسیاری از مسایل مطرح شده در بیانیه اخیر فعالان دموکرات کشور هم می تواند مورد انتقاد قرار گیرد، اما سمت گیری آن در جهت دموکراسی و استقرار حکومت متکی بر رای آزادانه ی مردم، حلقه ی اصلی است که همه ی آزادی خواهان ایران می توانند حول آن گرد آیند و گام های عملی برای تاسیس رهبری مبارزات جمهوری خواهان ایران را بردارند.

https://akhbar-rooz.com/?p=32900 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x