
در شرایطی که طبق آمار رسمی روزانه نزدیک به دوهزار و ششصد نفر مبتلا به ویروس کرونا و حدود دویست نفر در اثر ابتلا به آن جان خود را در اقصا نقاط مملکت از دست میدهند، آماری که بر اساس گفتهی بسیاری از منابع ذیصلاح بسیار کمتر از ارقام واقعی است؛ در شرایطی که کادر بهداشت و درمان قربانی بیکفایتی و کمبود وسایل ضروری برای مقابله با بیماری میشوند؛ در شرایطی که ارزش پول رسمی لحظه به لحظه کاهش پیدا میکند و گرانی و تورم همچون طوفانی سهمگین همه را با خود میبرد، زندگی بر مردم روزبه روز سختتر میشود و توان آنها را برای تامین معاش روزانه هر لحظه میکاهد، در شرایطی که اوضاع سیاسی مملکت نابسامان است و هر روز خبر از یک واقعه، یک انفجار، یک آتشسوزی و…. میشنویم، درست در زمانی که جنگلها به همراه تمامی موجودات زندهاش در آتش میسوزند و خاکستر میشوند، و خلاصه از هر گوشه و کنار این مملکت خبری میرسد که نیاز به مدیریت، مراقبت، کنترل، کمکرسانی و صرف بودجه و انرژی دارد، مسئولین تمامی هم و غم خود را صرف دستگیری و بازداشت زنان و مردانی میکنند که آرزویی جز عدالت اجتماعی و آزادی ندارند. آنهم در زمانی که زندانها عملا به محلی برای پرورش و تکثیر ویروس کرونا تبدیل شدهاند: فضاهایی دربسته و کوچک، بدون هیچگونه امکانات بهداشتی، دارویی و تغذیه مناسب برای زندانیان. و در نهایت کمر به قتل جوانانی بستهاند که تنها بر نابسامانیهای مملکت و بیکفایتیهای مسئولین معترض بودهاند، و در تصمیم برای قتل آنها نه تنها به صدای مردم دنیا توجه نمیکنند بلکه روز به روز در قلعو قمع کردن آنها مصرتر میشوند.
برکسی پوشیده نیست که این اِعمال قهر و خشونت نه از سر ثبات و قدرت که از سر استیصال وبیچارگی است. ترس است. ترس از مردم. همان مردمی که چهل واندی سال از هر وسیلهای برای مبارزه و کوتاه کردن دست صاحبان سرمایه، مردسالاران و سلطهگران استفاده کردهاند و امروز دیگر جانشان به لب رسیده است. سلطهگران نیز میدانند هیچچیز در چنته ندارند، از یک سو دست گدایی و دریوزگی به سوی «همپیمانان» خود دراز کردهاند، دست فساد و دزدی را باز گذاشتهاند و مملکت، حتی کوه و دشت آن را بین خود تقسیم میکنند، برای حفظ منافع حقیرِ قشری خود در شرایطی که تمامی کشور در تب ابتلای کرونا میسوزد مجوز برگزاری مراسم محرم را صادر میکنند و… از سوی دیگر کمر به قتل مردم معترض و جان به لب رسیده بستهاند. عدهای را با تیر و طناب دار میکشند، عدهای را در فضاهای تنگ، خفقانآور و بیماریزای زندانها در اثر ابتلا به کرونا، عدهای را با بیکفایتی و عدم مدیریت در اثر ابتلا به کرونا و بقیه را از گرسنگی وبیخانمانی.
امروز به واقع روزی است که بسیاری از مردم دیگر چیزی برای از دست دادن ندارند و تا پای جان خواهند ایستاد. ترس مسئولین وحاکمان واقعی است اما زندان، شکنجه و کشتار ره به جایی نخواهد برد فقط خشم مردم را افزونتر خواهد کرد. از خواستهای فوری مردم در این شرایط: لغو اعدام، توقف بازداشتها و آزاد کردن زندانیان است.
زنان آرزم (آورد رهایی زنان ومردان)
ششم امرداد ماه ١٣٩٩
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- هفدهمین روز جهانی ضد مجازات اعدام: کودکان، قربانیان پنهان
- آلمان خواستار لغو حکم اعدام امیرحسین مرادی، سعید تمجیدی و محمد رجبی شد
- اعدام سیاست طبقه کارگر نیست!- پیرامون شعار «مفسد اقتصادی اعدام باید گردد» در هفت تپه
- نامه سرگشاده خطاب به سازمان ها و احزاب ایرانی، فعالین مدافع حقوق انسان و شخصیت های علیه اعدام
بابا اعدام نکنید. به چه زبونی باید بهتون بگیم اعدام نکنید . خسته نشدین اینقدر کشتید. چقدر شما می خواهید خون بخورید. چقدر تشنه نوشیدن خون مردم هستید.