
وحدت آلمان؛ یک واقعه و دو دیدگاه. مردم شرق آلمان آن را انقلابی مسالمتآمیز میدانند که زندگی شخصی بسیاری از آنها را زیر و رو کرده در حالی که زندگی شخصی مردم غرب کشور کمتر از آن تأثیر پذیرفته است.
یک بررسی مطالعاتی ۳۰ سال پس از وحدت آلمان شرقی و غربی به نظرات مردم شرق و غرب این کشور در مورد این رویداد تاریخی پرداخته است.
نتایج این بررسی که روز دوشنبه ۱۷ شهریور (هفتم سپتامبر) در گوترزلوی آلمان منتشر شد نشان میدهد که در شرق و غرب آلمان به این واقعه از دیدگاههای متفاوتی نگریسته میشود.
طبق این بررسی که توسط بنیاد “برتلسمان” انجام شده، وحدت دو آلمان برای بخشی از ساکنان شرق این کشور با تغییراتی شدید در زندگی شخصی همراه بود.
اما در غرب این کشور این تغییرات اجتماعی بهندرت بر زندگی شخصی افراد تا به این حد تأثیر گذاشته است.
در مجموع ۹۰ درصد پرسششوندگان از شرق و غرب آلمان وحدت دو آلمان را رویدادی بزرگ یا بسیار برزگ در سی سال گذشته ارزیابی کردهاند. بحران کرونا در حال حاضر و بحران پناهجویی در سال ۲۰۱۵ در نزد این پرسششوندگان هنوز از اهمیت کمتری برخوردارند.
مطابق این مطالعه تحقیقاتی، تأثیر این رویداد بر زندگی مردم شرق آلمان بسیار بیشتر بوده است. ۷۴درصد از مردم شرق از وحدت کشورشان تأثیر پذیرفتهاند در حالی که همین تأثیرپذیری در جمعیت غرب آلمان ۶۱درصد بوده است.
کای اونزیکار، کارشناس بنیاد “برتلسمان” با اشاره به نتایج این بررسی، در باره حاصل مصاحبهها و بحثهای بینگروهی و همچنین نظرسنجی انجامشده در میان هزار و ۶۰۰ نفر میگوید: «وحدت آلمان در شرق این کشور انقلابی مسالمتآمیز و حاصل تظاهرات مکرر روزهای دوشنبه تلقی شده که سرانجام به فروپاشی دیوار برلین انجامیده است.»
او ادامه میدهد، اما همین رویداد در غرب آلمان به معنای شکست جمهوری دموکراتیک آلمان (آلمان شرقی) در عرصههای اقتصادی و سیاسی است که وحدت دو کشور را اجتنابناپذیر کرد.
به علاوه، احساس غالب در شرق آلمان این است که با وحدت دوباره، بسیاری از اموری که به خوبی در آلمان شرقی میچرخید و پیش میرفت از دست رفته است. ۸۴درصد از مردم شرق آلمان چنین نظری دارند. آنها گفتهاند که به هنگام وحدت جامعه مشترکی از دو جامعه ایجاد نشد، بلکه جامعه آلمان شرقی به قبول قوانین و معیارها و ارزشهای جامعه آلمان غربی سوق یافت و شهروندان شرق آلمان چارهای جز تطبیق خود با شرایط جدید نداشتند. ۸۳ درصد پرسششوندگان شرق آلمان گفتهاند که پس از وحدت با آنها رفتار متوازن و عادلانهای نشده و ۶۰ درصد هم خود را شهروند درجه دو کشور واحد حس میکنند.
پژوهشگران این تحقیق تاکید دارند که مجموعه نطرات پرسششوندگان حاکی از پایاننیافتن روند وحدت است، هر چند که به تدریج حس مشترک پیرامون ۴ عنصر زبان، تاریخ، توان و بازدهی اجتماعی و اقتصادی و نیز همبستگی رو به افزایش است و تفاوتها در نسلهای جدیدتر شهروندان شرق و غرب آلمان هم رو به کاهش است.
منبع: دویچه وله