نه به اشغال، نه به جنگ!
آری به اجرای قطعنامه های سازمان ملل متحد!
آتش جنگ میان دو کشور همسایهی ما – جمهوریهای آذربایجان و ارمنستان- بار دیگر شعلهور شده و با برجای گذاشتن بیش از چند صد کشته و زخمی، فاجعه گریز از خانه و کاشانه دیگری را بر ساکنین این منطقه جنگی تحمیل کرده است. در این کانون بحران و درگیری چندین ده ساله، باز جنگی سربرآورده که همانند هر کانون تنش دیگر در جهان، با توجه به اهمیت ژئوپلتیک منطقه، محل تلاقی منافع نیروها و دولتهای مختلف رقیب و یا مخالف منطقهای و جهانی است. اخبار منتشره حکایت از تحرکات لجستیکی مشکوک و اعزام آشکار نیروهای تقویتی مزدور از سوی مداخله جویان پنهان و آشکار به این منطقه جنگی دارد که خود همین تحریک و تحرکات وضعیت را بیش از پیش پیچیدهتر میکند. تردیدی نیست که در صورت تداوم جنگ و تشنج، مردمان این دو کشور و همچنین مردم کشورهای همسایه گرفتار آسیب جدی خواهند شد.
نقطهی کانونی بحران و سبب جنگ و درگیری، تداوم اشغال ولایت قره باغ کوهستانی و چند ناحیه از اراضی جمهوری آذربایجان توسط ارمنستان و سازمانهای مسلح تحت حمایت این کشور است. اشغال این اراضی که ٢٠ درصد از اراضی جمهوری آذربایجان را تشکیل میدهد، در طول دو- سه دهه اخیر سبب آوارگی و فلاکت چند صد هزار نفر از ساکنان این مناطق شده است. متاثر از این و در نتیجه قطع رابطه دو کشور همجوار، مشکلات اقتصادی در ارمنستان نیز ابعاد بیشتری یافته و منجر به موج مهاجرت ناگزیر بخش عظیمی از مردم آن کشور شده است.
آسیب دیدگان این کانون درگیری، مردمان هر دو جمهوری همسایهاند و سودبران آن اما، حاکمان عموماً فاسد و محافل ناسیونالیستی افراطی هر دو طرف و نیز قدرتهای بزرگ منطقهای و جهانی هستند. همه آنانی که بعد از سقوط اتحاد شوروی با دسایس و ترفندهای گوناگون، و به ویژه شعله ور ساختن آتش ملیت گرایی در میان اهالی مناطق مختلف، کوشیدهاند و میکوشند این و یا آن منطقه را پایگاهی برای اعمال نفوذ علیه رقبای سیاسی- اقتصادی و نظامی خود کنند. هم اکنون چندین دولت غربی، روسیه، ترکیه، جمهوری اسلامی و هر یک نیز به طریقی در دوام اشغال یا برخی در شعلهورتر کردن جنگ دخیلاند. قربانی این جنگ ناسیونالیستی توده زحمتکش ارمنی و آذربایجانی است.
متاسفانه و علیرغم تاکید همه کشورهای جهان بر مالکیت جمهوری آذربایجان روی مناطق اشغال شده در قره باغ و به رغم قطعنامههای متعدد سازمان ملل متحد در محکومیت دولت ارمنستان، این کشور و نیروهای محلی تحت حمایت آن حاضر به عقب نشینی از مناطق اشغالی و مواضع خود نیستند. تلاشهای بین المللی، به ویژه “گروه مینسک” نیز تاکنون نتوانسته بر این بحران نقطه پایان نهد. حال آنکه تجربه و واقعیتها بیانگر آنند که این مسئله راه حل نظامی ندارد و نتیجه تداوم این سرکشی، شکل گیری شرایط نه جنگ و نه صلح است، که بروز جنگ گهگاه را باید پیامد اجتناب ناپذیر چنین شرایطی دانست. از جمله این بار که خیز دولت آذربایجان برای بازپس گیری اراضی اشغال شده، به جنگ تمام عیار میان طرفین منجر شده است.
حزب چپ ایران (فدائیان خلق) از بروز جنگ میان این دو کشور همجوار که هر دو نیز همسایه ایران هستند، عمیقاً متاسف و به شدت نگران است. ما خواهان پایان یافتن هرچه فوری این درگیری نظامی و اعلام آتش بس و برگشت طرفین بر سر میز مذاکره هستیم. مذاکراتی که پایبندی دولت ارمنستان به میثاقهای شناخته شده بین المللی، اجرای مفاد قطعنامههای سازمان ملل متحد، دست شستن از اشغالگری و احترام به حق حاکمیت ملی جمهوری آذربایجان را لازم الاجرا کند و از سوی دیگر جمهوری آذربایجان را نیز موظف و ملزم بدارد که همه حقوق ملی و انسانی شهروندان ارمنی این جمهوری را بدون هیچ تبعیض و تضییقی تامین و تضمین کند؛ همانگونه که امنیت و حقوق ملی هر آذربایجانی در ارمنستان باید بطور کامل مراعات شود.
ما در عین حال و مخصوصاً نظر به اینکه تنش و جنگ جاری در همسایگی کشورمان قرار دارد، تاکید داریم که باید با اجتناب از هرگونه سیاست ماجراجویانه و تشنج افزا در این کانون بحرانی، رفتاری در پیش گرفته شود که کشور را درگیر تنش دیگری نکند. حضور در این بحران تنها زمانی می تواند توجیه پذیر باشد که در خدمت حل بحران و رساندن طرفین به صلح قرار گیرد.
هیئت سیاسی – اجرائی حزب چپ ایران (فدائیان خلق)
١٠ مهرماه ١٣٩٩ برابر با ١ اکتبر ٢٠٢٠
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): تزهائی پیرامون اوضاع سیاسی کنونی
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): مسئولیت جنایت علیه جمعی از افغانها با جمهوری اسلامی است!
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): بازگشت بر سر میز مذاکره یک ضرورت اجتنابناپذیر است!
- حزب چپ ایران (فدائیان خلق): به مناسبت سی و دومین سالگرد فاجعه ملی در تابستان ۶۷
یک دید دمکراتیک در این مناقشه این است که از مردم قره باغ همه پرسی زیر نظر سازمان ملل صورت بگیرد و سر نوشت آنها بدست خودشان تعیین گردد.
کلیه مناطق و شهرهای آذربایجان در گذشته نه چندان دور جز خاک ایران بود وطی یک قرلردادننگین دولت قاجار به مدت ۷۰ سال به دولت روسیه تزاری هدیه داده شده است.
در زمان انقلاب بهمن ۵۷ قرار بر لغو این قرارداد و باز گشت خاکهای عزیز به ایران شود که متاسفانه حاکمان وقت با ترس از وحدت ترکها از این موضوع چشم بسته و بیخیال اینکار شدند.
که تداوم این بذل بخششها تا به امروز هم کشیده شده: موضوع حکمیت در دریای خزر
و واگذاری جزیره کیش
و منطقه چابهار….
لذا تمامی سازمانها و مردم دولتها باید موضوع را جدی تعقل کرده و کلیه شهرهای افتاده بدست ارمنستان باید به آزربایجان برگردانده شود.
وگرنه با میانجیگری فرانسه و آمریکا با ان کارنامه های درخشانشان نه تنها آتش خاموش نخواهند بود بلکه آنرا شعله ورتر خواهند کرد.
نتیجه :نهایتا باید به دست درازی به اراضی ملل نقطه پایان گذاشت.