شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۱ اردیبهشت ۱۴۰۳

نامه ی جمعی: ناسزاگوئی و پرخاشگری را محکوم می کنیم!

علیه نارواداری و خشونت کلامی در رسانه ها و شبکه های مجازی

در ایران ما و در سپهر سیاسی آن مانند هر جای دیگر این جهان نگرش ها، گرایش ها، انتخاب ها و افق های سیاسی و اجتماعی گوناگون وجود دارند که در وجوهی یکدیگر را به چالش می کشند و در برابر هم قرار دارند. در کشور ما که گسل های اجتماعی، سیاسی و فرهنگی نیز بسیار فعالند، وجود این چالش ها و جدال های فکری و کلامی پیرامون سمتگیری های متفاوت امری کاملا طبیعی و قابل انتظار است اما آنچه که بسیار زیانبار بوده و پذیرفتنی نیست بروز این چالش ها در اشکال و نمودهائی است که  نشان از یک فرهنگ و منش عقب مانده، پرخاشگر، نابردبار و خودمحور گفتاری و نوشتاری دارد. روش و منشی که می تواند تاثیرات بسیار زیانباری در راستای ایجاد همبستگی ملی داشته و بسان سدی دربرابر تلاش همبسته در راه دستیابی به آرزوهای تاریخی مردم ایران، آزادی و دموکراسی عمل کند. رواداری، ارجمندی شآن و حرمت انسانی و عدم اعتقاد به انحصار حقیقت، از پایه های اولیه مناسبات و یک نظام دموکراتیک است.

در فضا و رسانه های مجازی بویژه در دوره اخیر شاهد بودیم که گروه هائی در پشتیبانی از نظام پادشاهی، دردفاع از جمهوری، در جانبداری از ساختار فدرالیستی و یا در نفی آن، در حمله به نسل انقلاب ۵۷، در انتساب مخالفین فکری خود به امپریالیسم و کشورهای خارجی و جنگ طلبی و نظایر آن، با درشت گوئی و دروغ پراکنی و نخبه کشی و شخصیت شکنی و در ده ها عرصه و مورد دیگر از این دست، با نازل ترین سطح  فرهنگ گفتاری و با خشن ترین واژه ها مخالف سیاسی و فکری خود را مورد حمله قرار داده اند. این روش ها و کنش ها به شدت زیانبار، فرصت سوز و ناپسند هستند. دستیابی به هیچ هدف شریف و انسانی با بهره جوئی از این شیوه ها ممکن نیست. بپذیریم حقیقت در انحصار هیج یک از ما نیست. آن کس که اکنون قلم را بسان خنجر برای زخم زدن بکار می برد، فردا اگر فرصت یابد خنجری خون ریز در کف خواهد داشت.

شک نیست که بخش بزرگی از این ادبیات پرخاشگرانه و انشقاق طلبانه توسط جمهوری اسلامی و ارتش سایبری آن در شبکه های مجازی انتشار می یابد. حکومت اسلامی با اختصاص نیروی انسانی و سرمایه گذاری هنگفت می کوشد فرهنگ و گفتمان و اهداف سیاسی اش را در شبکه های اینترنتی گسترش دهد. عوامل سایبری نظام در پوشش یک سلطنت طلب افراطی، یک جمهوری خواه دوآتشه، یک ملی گرا، یک کمونیست ضدامپریالیست، یک ضدکمونیست، یک مخالف آشتی ناپذیر نظام، یک… اهداف و امیال خود را پیش می برند، بر روی گسل ها و انشقاق ها مانور می دهند و می کوشند شکاف ها را تشدید کنند. در این میان برخی  افراد، گروه ها و تشکل های اقتدارگرای سیاسی نیز ارتش سایبری نظام را در این مسیر همراهی می کنند.

ما امضا کنندگان زیر آن دسته از هم میهنان خود را که  تاکنون به ضرورت گریز از پرخاشگری و خشونت کلامی در شبکه های مجازی کمتر عنایت داشتند به درک این ضرورت فرامی خوانیم و نسبت به ترفندهای رژیم در این زمینه هشدار می دهیم. ما این دسته از هم میهنان را به رواداری، رعایت حرمت و حقوق دموکراتیک مخالف فکری خود و گریز از کاربرد خشونت در گفتار و نوشتار در فضای واقعی و مجازی دعوت می کنیم.

امضاها:

امیری نوشابه- اسدی جمشید- آقایی حمید- احمدی فریدون – امیری کامران – امامی بهرام- آذری کمال- اعتباری دیوید- اعتمادی حسن – آصفی حمید- آهی شهریار-  اکبرین جواد- بهمنی ناهید- براتی مهران- باقرزاده حسین- بهرامی عصمت- پورنقوی علی – پورمندی احمد- پیرزاده هوشنگ- تجلی مهر محمود- جیلو اصغر- خونجوش جمشید- خاوند فریدون – ختایی اسماعیل- درویش پور مهرداد- دادیار عزیز- زرگریان اسماعیل-  رافت احمد- سازگارا محسن- ستوده بهروز- سطوت مریم- سلطانی سیامک- شرفکندی گلاله- شجری زاده شاپرک- شجاعی منصوره – شهدایی یزدان- شیرازی حمید- شامبیاتی کریم- طبری امیر- طالبی اشکبوس – علوی حسین- فرهنگ منصور- فارسی محمد- فتاپور مهدی- قربانی یدی- قاسمی کبری- کار مهرانگیز-  کشتگر علی- کیانی جلال- گوهری عفت- لاجوردی حسین- منوچهر مختاری- عفت ماهباز- ممبینی امیر- مهتدی عبدالله- ملکوتی سیروس- مقصودنیا منوچهر- موسوی کاوه- نقره کار مسعود- نعمتی جمشید.

https://akhbar-rooz.com/?p=50122 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

4 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
لطیف
لطیف
3 سال قبل

این نام ها… اسماعیل

۱۵۰۰ نفر را کشتند،مهم نیست،هواپیما را با ١۶٧ مسافر سرنگون کردند،مهم نیست،تورم از مرز فاجعه گذشته است،مهم نیست،
بیکاری و بیماری و گرانی نفست را بریده،مهم نیست،نان برای خوردن آب برای نوشیدن نداری،مهم نیست،مهم اینست که مودب باشی،پرخاشگری و فحاشی و توهین و خشونت کلامی نکنی،مهم اینست که متانت خودت را حفظ کنی،درست است که آدم نیستی،درست است که سواد نداری،درست است که فهم و شعور نداری، درست است که رگ و عصب نداری،چشم و گوش که داری،چرا میخواهی خودت را مضحکه الیت جماعت قبیله ای گله ای رمه ای بکنی که اسم خودشان را هم پس و پیش می نویسند و برایشان فرقی نمی کند که به چه اسمی، «امیری نوشابه،یا اسدی جمشید» صدایشان کنی،پس نگاه کن ببین آنها چه می کنند،تو هم همان کار را بکن،آنها… تو قارقار نکن،حرف گوش کن، بَددهنی نکن،ناسزا نگو،آدم باش،از کار مهرانگیز و طالبی اشکبوس و ممبینی امیر و نقره کار مسعود و پورمندی احمد و آصفی حمید و فتاپور مهدی و کشتگر علی و… چیز یاد نمی گیری،لااقل از شجری زاده شاپرک که دوماهه از زندان اوین سر از پارلمان کانادا درآورد یاد بگیر بدبخت،آخه تو کی میخواهی دست از این منیت و عنیت و فردیت و خریت بکشی، نکنه که فکر می کنی اینا نمیفهمند و فقط تو میفهمی؟!
یکشنبه حقوقدان دولت بی تفنگ، برای سرهنگ دولت با تفنگ اسلحه میخرد اسماعیل.

سیروانی
سیروانی
3 سال قبل

معلوم نیست نویسندگان این بیانیه از کدام ناروا گویی و ناسزایی برآشفته اند که ناگاه دست به صدور چنین بیانیهٔشدیداللحنی زده اند.اگر کسی حوصله داشته باشد و کلمات برخی از این آقایان را در طول این سالهای پس از انقلاب ،که خطاب به دیگران ،از مجاهدین گرفته تا حزب توده و از اصلاح طلب گرفته تا برانداز نوشته اند و گفته اند ،جمع آوری کند،بعید نیست که اوراق این کتاب عددی شود در حد مجموع سن همهٔ امضا کنندگان این طومار، که خدا طول عمرشان بدهد،هیچکدام هم به حدس و تقریب، چیزی از جنتی کمتر ندارند.،جاسوس،نوکر،وطن فروش،جاده صاف کن خمینی،محلل جمهوری لسلامی،سوپا‌پ انفجار نظام ،خائن،همدست جلاد….‌اینها کلماتی هستند که برخی از این نویسندگان ،حداقل به بنده آموخته اند. از آنجا که این بیانیه از موضوعی عام صحبت می کند ،نمی توان فهمید که منظور ایشان از »ناسزا« و »ناروا «و »خشونت کلامی» چیست و اساسا به طور مشخص از کدام »ناسزاگویی« در آزارند.اما آنچه معلوم است این تلاشی است که به طور عام سخن می گوید تا به طور مشخص در میدان خفه کند. شاید اگر بخواهیم این قلنبه گویی ها را نقد کنیم،به علت همزمانی با انتشار چند نوشتهٔ جدید ،از جمله رک گویی های آقای سرکوهی و یکی دو گفتار دیگر در حول مواضع »شورای مدیریت گذار»و نیزتعلق بسیاری از آقایان موافق این بیانیه به این شورا ،می توان علل و سرنخ‌ها ی این طومار سازی ها و دورشوید و لال شوید ها را یافت.به همین لحاظ بعید نیست که این دسته گل را مدیریت این شورا به آب داده باشد.به هر حال اگر دست از حدس و گمان برداریم در واقع تمام امضاکنندگان این طومار, مسئول این حملهٔ غیر مسئولانه به آزادی بیان رسانه ها هستند.که البته جای تأسف بسیار است.چون کم تا بیش شماری از این آقایان خود سیلی و شلاق این آزادی کشی ها را خورده اندو فرجام اینگونه ترفند های حمله به آزادی ، تحت عناوین ظاهرالصلاح را دیده اند.طراح این حمله در نوشتن این طومار چنان سراسیمه و دستپاچه عمل کرده است که عاجز از فهم ابتدایی ترین اصول حقوقی شده است.ایشان که زبان واد بیاتی مدنی را برای نیل به اتحاد توصیه می کند در همان آغاز کلام و طومار به جای آنکه خواستار« پایان یافتن» ناسزا گویی شود,خود را در مسند یک قوهٔقضایی می گذارد و با ادبیات خشنی که مشابهش را در جلسات خامنه ای می بینیم،گز نکرده »محکوم می کند» .یعنی همان فریاد بی قاعده و قانون »محکو م می کنیم …محکوم م کنیم»هایی که سرانجام به »حکم« دادگاههایی منجر میشود که همه از فجایع آن باخبریم. چه خوب می شد اگر نویسندگان و طراحان این طومار ،در گفتمانی مدنی ،پاسخ این پرسش را بدهند که اگر در جهان واقعی قدرت قهریه ای در اختیار داشته باشند،بعد از اینکه این ناسزا گویان را به جرم »تفرقه افکنی» ، » محکوم «می نمودند .چه حکمی را برای آنان صادر می کردند؟زندان؟شلاق؟اعدام؟ اینست انتهای آن مدنیتی که ادعا میشود؟……فراموش نکنیم که یک گفتمان مدنی پیشاپیش چیزی را »محکوم «نمی کند بلکه خواستار تعدیل،تغییر و یا پایان و توقف آن می شود.
آقایان محترم لطفا به پشت سر، به راه آمده و به محاسن سفید خود بنگریدو اعتبار خود را قربانی خشم خود نکنید ،و نیز ،ارجی به خود و امضایتان بگذارید

هوشیار
هوشیار
3 سال قبل

دوستان، قافیه این گونه به تنگ آمده است؟
یادآور انشاهایی چون … شد!
از این پس … بگذارید و زیر آن را امضا کنید تا ببینیم و دیده شوید.

برایتان آرزوی تندرستی دارم.

عزت
عزت
3 سال قبل

مردم ما در تاریخ خود اگر چه بسیار از زبان و خنجر برهنهٔ اوباشان زخم خورده است. صد چندان زخم “کش ندادن” ها و”گُل گویی” ها وکلی گویی های زهر آلود را بر تن دارد، از این رو اگر ناسزا گویی، مردود است،کلی گویی و زخم ها را در پس کلمات سالوسانه پنهان کردن نیز نوعی جرم است. متاسفانه نویسندگان این بیانیه، تا حدود شناسایی من از چند تن آنها، خود در باب درشت گویی، رطب خوردگان سرشناسی هستند، اما اینکه اکنون چنین سراسیمه رطب خواری را حرام کرده اند، البته پرسش برانگیز است.به هرحال دلیل آن هر چه باشد، دغدغه و دلهره ایی ذهن را رها نمی کند،وآن، ترس از یک تهاجم دسته جمعی بر قلم، به امید شانتاژو اعمال فشار و خاموش کردن رسانه هاو دیگرانیست که حقیقتی دیگر را بر زبان می آورند.زیراکه اگر چه نه همهٔ امضاکنندگان، اما دست کم تعدادی از آنان ، می دانند که از نظر حقوقی، فحاشی و توهین، مقوله ایی تفسیر پذیر و دراز دامن است و با صدور یک چنین اعلامیهٔ تهدید آمیزی نمی توان حد و مرز آن را روشن ساخت.از این رو امضای چنین کلمات کلی و مبهمی،در خوش بینانه ترین حالت،تساهل در مقوله های حقوقی است.به عنوان مثال الفاظی چون “عقب مانده”،”منش وفرهنگ پست”، “خنجرخون ریزدر کف” و غیره، که در همین بیانیه نیز از آن استفاده شده است، می تواند نشانی از خشونت کلام باشد.مگر از همین فرمان”کش ندادن” ها و “مدارا”ها نبود که شمشیر “تشویش اذهان عمومی” در آمد که اکنون با آن هر روزنامه و فریاد دگر اندیشی را در ایران سر می زنند؟ . بیم آن می‌رود که در فراسوی مرزها، این جملات کلی و حملات جمعی، کپیه ایی از طومارسازی ها و لشکر کشی های مجالس ایران و فرمان “کش ندادن” باشد، که با آن کمترین صدای ناموافقی را نیز، در ورای مرزها به نام “انشقاق”به خاموشی بکشانند. معلوم نیست برای اشاره به “قاتلان”،”مستبدین”،”نوکران”، “دروغگویان”و”قدرت طلبان” و غیره در اینگونه کلانتری های خود ساخته چه کلماتی را باید بکار برد؟دهخدا می نویسد زمانی در مشهد، آخوندی را (آخوند کشکی) صدا می‌زدند، او از این لقب برمی آشفت و سر در پی مردم می نهاد، یکبار مردم تصمیم گرفتند اورا (آخوند نباتی) صدا بزنند، او دوباره برآشفت و گفت :فلان فلان شده ها نباتی یعنی همان کشکی! به این صورت استبداد، هر نفسی را که از دیگری برآید،به هر عنوان و هرگونه که باشد، خطری برای خود می داند و آنرا برنمی تابد. وفاجعه در همین خفه کردن و به سکوت کشاندن است،وگرنه پارس “سگان انشقاق” از نورافشانی “ماه اتحاد” چیزی نمی کاهد، جز آنکه سیاهی سکوت و زوربکوشد و بفریبد که همگان در خاموشی فقط سیمای اورا در ماه ببینند. نه آقایان ارجمند! لطفا شما آن حقیقتی را که فکر می کنید در اختیار دارید،به هر طریق که می‌خواهید و می دانید آشکار نمایید اما بالا غیرتا به ادعای(مدارا گری) خود در این بیانیه پایبند باشید و ” مدارا” کنید و بگذارید دیگران نیز حقیقت هایی را که در اختیار دارند به زبان خود بازگویند.و تلاش نکنید که بااین طومارسازی ها و شانتاژها ی “مدنی” ، رسانه ها قتلگاه زبان و قلم مردم شوند.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


4
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x