در تاریخ شنبه بیست و یکم سپتامبر ۲۰۱۹ میلادی، به نمایندگی از سوی همبستگی جمهوریخواهان ایران با جناب کلاوس بوشنر نمایندهی پارلمان اروپا دیدار و گفتگو داشتم.
آقای بوشنر از نظر آکادمیک، پرفسور در فیزیک اتمی هستند و بههمین دلیل در مذاکرات اتمی اروپا با ج.ا.ا مدخلیت داشته و بر تمام جزئیات آن مذاکرات وقوف دارند. ایشان در طی دوران فعالیت سیاسی خود و نیز نمایندگی در پارلمان اروپا، یک شخصیت موثر در امور حقوق بشر هستند. وی عضو کمیسیون روابط بینالملل و زیرشاخه آن یعنی میز ایران این کمیسیون و نیز عضو کمیسیون اشتراک و همگامی در امنیت بینالمللی میباشند.
پس از تشدید بیسابقه سرکوب و دستگیریهای مبارزان مدنی، سیاسی و فعالین جنبشهای اعتراضی، استفاده از همهی امکانات بینالملی دردسترس، یک ضروت عاجل بود و این ملاقات در همین راستا انجام گردید.
از آنجاییکه در ماه فوریه 2019 همراه با هیئت ١۵ نفره از فعالین حقوق بشری با او ملاقات داشتم و نیز با شناختی که شخصا از او داشتم، تلاش نمودم تا هرچه سریعتر با ایشان هماهنگی دیدار داشته باشم اما متاسفانه در هفتههای آینده ایشان هیچ وقت آزادی برای انجام این دیدار در دفتر کارشان در پارلمان نداشتند و در نتیجه این ملاقات در کافهای در ایستگاه راه آهن مرکزی شهر نورنبرگ بهمدت یک ساعت و نیم انجام گرفت.
در ابتدا او کمی ازفعالیتهای شخص بنده پرسیدند و نیز دوران زندانی بودن و شرایط زندانهای آن دوران سپس من به معرفی تشکیلات و اهداف آن پرداختم و در ادامه بر این نکته تاکید کردم که ما این نظام را از بنیاد اصلاحناپذیر میدانیم و خواهان گذار خشونت پرهیز از آن و بر پایی یک حکومت سکولاربر پایهی منشور جهانی حقوق بشر هستیم. همچنین اشاره نمودم که شکل حکومت مورد نظر ما، یک جمهوری غیرایدئولوژیک وسکولار است.
اشاره به این نکته خالی از لطف نیست که ایشان از تمام نکات گفتگو یاداشتبرداری میکردند.
دو روز قبل از این دیدار، یعنی پنجشنبه پارلمان اروپا در نشست عمومی خود ج.ا.ا را به شدت در مورد اعمال تبعیضآمیز برعلیه زنان محکوم کرد و خواهان آزادی زنان زندانی معترض به حجاب اجباری و نیز زندانیان دو تابعیتی گردید. من ضمن اظهار خرسندی و تشکر از صدور این بیانیه، کمبودها و نقایص آن به ویژه محدود نمودن بیانیه به درخواست آزادی زندانیان سیاسی را یادآور شدم.
در ادامه از دختر آبی گفتم و این که بانوان دوستدار بازی فوتبال از ورود به استادیومهای ورزشی محروم هستند و برای تماشای مسابقات، آنها با ملبس نمودن خود به لباس و آرایش مردانه به یک ریسک بزرگ تن داده و به استادیومها میروند و دختر آبی یکی از این دوستداران فوتبال بود.
سپس به تشدید سرکوبها و دستگیریهای چند ماه اخیر اشاره نمودم که به ویژه با انتصاب قاضی مرگ یعنی ابراهیم رئیسی به ریاست قوه قضائیه جمهوری اسلامی بیارتباط نیست.
از جمله اشاره داشتم به صدور احکام زندان بسیار سنگین و طولانی برای اسماعیل بخشی و سپیده قلیان و دستگیرشدگان شرکت کننده در مراسم روز جهانی کارگر که در تجمع مسالمتآمیزی روبروی مجلس شورای اسلامی مورد هجوم پلیس قرار گرفتند و عدهای دستگیر و به زندان منتقل شدند و تعدادی از آنها محاکمه و محکوم به زندان گشتهاند.
یادآور شدم که از دستگیرشدگان معترض به مسایل معیشتی و صنفی و دستمزدهای معوق کارخانهی نیشکر هفت تپه، اسماعیل بخشی به ۱۴ سال، سپیده قلیان به ۵/۱۹ سال، امیر حسین محمدی فر به ۱۸ سال، عسل محمدی به ۱۸ سال، ساناز الله یاری به ۱۸ سال، امیر امیر قلی به ۱۸ سال، محمد خنیفر به ۶ سال زندان توسط دادگاههای غیر قانونی انقلاب محکوم شدهاند.
سپس از زندانیان سیاسی بیمار از جمله خانم نرگس محمدی، آرش صادقی و و سعید شیرزاد گفتم و این که حتی به سعید شیرزاد در حد چند ساعت مرخصی برای شرکت در مراسم بزرگداشت مادر تازه وفات یافتهاش داده نشد.
از وکلای زندانی امثال دکتر نجفی ،خانم ستوده و دیگران گفتم.
از پرونده فعالین محیط زیست گفتم که بالغ بر یک سال و نیم است تعدادی از محققان، کارکنان و کارمندان یک شرکت فعال در حوزه محیط زیست به اتهامات واهی جاسوسی برای بیگانگان دستگیر شدهاند که متاسفانه از میان آنان دکتر کاووس سیدامامی ناجوانمردانه در زندان کشته شد و اطلاعات سپاه به دروغ اعلام کرد که او خودکشی کرده است.
از دراویش گنابادی گفتم که قریب دو سال است که جمع زیادی از دراویش متحصن در مقابل منزل قطبشان مورد هجوم وحشیانه پلیس و نیروهای امنیتی قرار گرفتند و پس از ضرب و شتم بیرحمانه دستگیر و به زندان منتقل شدند. بسیاری از آنان با ستمی مضاعف در زندان فشافویه (زندان بزرگ تهران برای مجرمان کیفری) نگهداری میشوند که مکررا از سوی زندانیان خطرناک و سابقه دار به علت عدم رعایت مسئله تفکیک زندانیان و به تحریم مقامات زندان، مورد ضرب و شتم و آزار قرار گرفته و میگیرند. از قتل و دشنهآجین شدن یک زندان سیاسی در همین زندان به دست مجرمین سابقهدار خبر دادم.
از معلمان و سندیکای آنان گفتم که هنوز اسماعیل عبدی، محمود بهشتی، محمد حبیبی و… در بند و زندانند.
از رهبران جنبش سبز آقایان میرحسین موسوی، مهدی کروبی و خانم زهرا رهنورد که قریب ۹ سال است که به طورغیرقانونی و ظالمانه و بدون محاکمه و تنها براساس فرمان شخص خامنهای محصورند.
از فعالین و حامیان کودکان کار از جمله آتنا دائمی و از دانشجویان و نویسندگان گفتم.
از آن جمله نام بردم از آتنا دائمی، مسعود کاظمی، گلرخ ایرائی، روئین عطوفت، فرهاد میثمی، احمد شجاعی، سهیل عربی، آرش صادقی، حسن سعیدی، محمد نجفی (وکیل مدافع زندانیان سیاسی) و مهدی حاجتی عضو شورای شهر شیراز.
از احکام سنگین که در هفتهها و ماههای اخیر برای فعالین مدنی صادر شده سخن گفتم، از صبا کرد افشاری دختر جوان ۲۰ سالهی معترض به حجاب اجباری که به ۲۴ سال زندان وتحمل ٧۴ضربه شلاق محکوم شده؛ از فعالین رفع تبعض برعلیه زنان: یاسمن آریایی، منیره عرب شاهی و مژگان کشاورز جمعا به ۵۵ سال زندان محکوم شده اند. مرضیه امیری خبرنگار روزنامه شرق به ۱۰ سال زندان، امیر سالار داودی وکیل مدافع زندانیان سیاسی به ۳۰ سال حبس، ۱۳ نفر از دانشجویانی که از اعتراض کارگران به عدم پرداخت حقوق معوقه خود حمایت کرده بودند هر یک به ۶ سال زندان و کیومرث مرزبان طنزنویس به۱۳ سال زندان محکوم شدند.
همین طور از دستگیری و زندانی کردن تعدادی از امضاء کنندگان بیانیه معروف به ۱۴ نفر نیز گفتم . در ادامه موضوع ضرب و شتم کارگران هپکو به میان آمد. از این مورد اخیر اطلاعی نداشت و بنابراین زمان به نسبت طولانیتری را صرف تشریح ماجرا نمودم. بسیار متاثر شد و من عکسهایی از کارگران مجروح را بعدتر برایش ارسال نمودم.
آقای بوشنر توضیح دادند که ما همهی این مسایل را در گفتگو با دیپلماتهای ایرانی مطرح میکنیم اما آنها چقدر به آن اهمیت بدهند معلوم نیست همچنین ایشان خاطرنشان نمودند که نمایندگان ج.ا.ا تا چند سال پیش ورود به مسایل حقوق بشری را منع میکردند و اجازه ورود به این مباحث را نمیدادند. من ضمن تشکر از زحمات ایشان به تاثیر مثبت این گونه گفتگوها و این که این دست فشارهای حقوق بشری، اینجا و آنجا میتوانند کمک شایانی به بهبود وضع زندانیان سیاسی نماید با اشاره به تجربه خود اشاره نمودم. در اواخر یا نیمهی سال ١٣۵۶ گروهی از بازرسان و نمایندگان سازمان عفو بینالملل از زندان قصر که من هم در آن محبوس بودم بازدید کردند. پس از این بازدید چه در رفتار زندانبانان و چه در امکانات بهداشتی و پزشکی تغیر محسوسی روی داد.
پ.ن ١ :
همینجا لازم میدانم مراتب سپاس خود را از جناب آقای مهدی امینی و همچنین بانوی خستگی ناپذیر حقوق بشری شعله آینده و همسر گرانقدرشان جناب آقای دکتر حسن نایب هاشم بیان کنم.
این سه با گردآوری و تدوین مدارک و مستندات معتبر و مدون یاریرسان من بودند. همه ای این مستندات تقدیم جناب پرفسور بوشنر شد.
پ.ن ۲:
یک بحث غیررسمی نیز درباره برجام، ترامپ و دشمن تراشی های ج.ا.ا داشتیم.
با دوستی
پرویز مختاری
پرویزمختاری عزیز، درود برتورفیق شفیق، دستت درد نکند. آفرین برتوکه پرچم مبارزه
با استبدادواختناق را همواره همچنان بالا نگه میداری.