
نازک بین: صابون نظام، چند ماه بیش به تن مربی نام آشنای ایتالیائی استقلال تهران بدجوری خورد. چنان لیزی این صابون شدید بود که استراماجونی، مثل جواد ظریف، که خیلی شفاف به ماله کشی خود اقرار کرد، فریاد کشید شما می خواهید من مثل شما شوم، یا خودتان را مثل من کنید!
استراماچونی, مربی فوتبال است که وقتی درس تاکتیک و دریبل زنی می دهد، باید سیاست آن را هم در نظر بگیرد. یا می داند و یا واقعا نمیداند که وی از جمله، صادرات شبکه نفتی ایتالیا به جمهوری اسلامی ایران است. صادراتی که بنیاد اش را ماسیمو موراتی، صاحب باشگاه اینتر میلان از دهه ۷۰ شمسی به این سوی، با طرح نقد و بخشی تهاتری کالا در برابر کالا در نظر گرفت. یعنی ما، مدرسه و مربی فوتبال می دهیم و شما کافی است فلکه شیر نفت را برای مان باز کنید. سفیر ایتالیا در تهران، روز و شب نداشت تا وقتی مراسم معارفه این مربی برگزار شد.
موضوع فقط مربوط به زمین چمن نیست, بلکه اطراف این زمین طیف های نظام برای آراستن یا ایجاد چاله و چوله های عمیق صف آرائی کرده اند. از منظر دولت حضور استراماجونی نه برای تیم آبی تهران بلکه برای شیخ حسن کلید ساز نعمتی است که تصور می کنند می توانند از طریق این مربی که شبکه مافیائی در پشت آن قرار دارد تا جائی که می توانند تحریمهای نفتی را دور بزنند و مبادلات پولی را انجام دهند. گروه دیگری هستند که نمی خواهند چنین عمل شود و استدلال شان هم همان ضرب المثل عامیانه -سنگ زدم به شیشه لعنت به هر چه ریشه- است.
هر فردی که در کنار مربی ایتالیائی می نشیند باید پاسخگو به عوامل پشت پرده باشد نه این که مستقیم زیر نظر وی باشد و هر چه را که وی گفت در بوق و کرنا کند.
استراماچونی بزرگ شده کشوری است که بزرگترین شبکه های مافیائی را در جهان دارا بوده و هنوز هم دارد. گاتزتا دلواسپورت که رابطه نزدیکی نیز با کمپانی های بزرگ ایتالیائی دارد، بعد از اولین شکست استراماچونی، گزارشی در مورد شرایط این مربی در ایران تهیه کرده و در آن به نکات عجیبی اشاره کرده است که در ادامه میخوانید.
کابوس ایرانی
این سایت معتبر ایتالیایی گزارش خود را به شرایط سختی که مربی ایتالیایی در ایران تجربه کرده آغاز و با اشاره به این شرایط مثل کابوس مینویسد: «هنگامی که استراماچونی نیمکت مربیگری اینتر را از ماسیمو موراتی مالک اینتر تحویل میگرفت، هیچوقت پیشبینی این شرایط عجیب را در ایران نمیکرد. مربی ۴۳ ساله در ایران درگیر یک کابوس واقعی شده است. او که روزی یووه را در لیگ ایتالیا شکست داده بود، بعد از سپری کردن شرایطی سخت در اودینیزه، پاناتینایکوس و اسپارتا پراگ، حالا مربی استقلال تهران است.»
نشریه کوریره دلواسپورت ایتالیا درباره وصف اتفاقاتی که در اولین بازی رسمی سرمربی سابق اینتر در تبریز رخ داده مینویسد: شروعی نه چندان به یادماندنی در ایران برای آندرهآ استراماچونی روی نیمکت استقلال. تیم او یک بر صفر باخت اما سرمربی ایتالیایی به خاطر چیز دیگری در پایان بازی از کوره در رفت. او در پایان یک صندلی را به دیوار کوبید و رفت. ابراز خشمی در حد و اندازههای مالسانی یا تراپاتونی.»
نشریه ایتالیایی در بخش پایانی گزارش خود مینویسد: مشکل استراماچونی در استقلال این است که در واقع او یک زندانی است. مدیر برنامههای او فدریکو پاستورلو پیش از این تلاش کرده بود باشگاه استقلال را به فسخ قرارداد با رضایت دوجانبه بدون دریافت غرامت از سوی مربی ایتالیایی راضی کند که درخواستش رد شد.
تعدادی از خبرنگاران حاضر در کنفرانسی خبری که هیچ شباهتی به کنفرانسهای رسمی نداشت توصیف کرده اند که وقتی مربی نگون بخت استقلال در بین دو نفر قرار گرفت و پشت صحنه نیز تابلوی تبلیغاتی وجود نداشت شرایط اعتراف اجباری تلویزیونی افراد سیاسی نادم را تداعی می کرد که در تلویزیون جمهوری اسلامی پخش می شد.
کودکی مثل مسی رویای هر مادری است
رئیس پیشین فدراسیون جهانی فوتبال در یک گفتوگوی اختصاصی درباره گذشته و حاشیههایش صحبت کرد.
سپ بلاتر که ۱۷ سال رییس فیفا بود در گفتوگوی اختصاصی با سایت اینفوبائه آرژانتین درباره موضوعات مختلفی همچون دوپینگ مارادونا در جام جهانی ۱۹۹۴ آمریکا، لیونل مسی، کریستیانو رونالدو، جیانی اینفانتینو، میشل پلاتینی، دستمزد زنان در فوتبال و دیگر موضوعات صحبت کرد. این مصاحبه را در ادامه میخوانید:
* از دوپینگ مارادونا در جام جهانی ۹۴ آمریکا چه چیزی را به یاد میآورید؟
پس از پیروزی ۲ بر یک آرژانتین مقابل نیجریه خواستارش شدند. به یاد میآورم دست یک پرستار بلوند که مسئول کنترل دوپینگ بود را گرفته بود. خولیو گروندونا به من تلفن زد و گفت: دیدی چه اتفاقی افتاد؟ روی مارادونا قرعه کردند! من به او گفتم بله چون این موضوع مهم است. او به من گفت: خدا ما را حفظ کند. مارادونا یک پزشک اختصاصی در جام جهانی داشت که این موضوع را نباید فراموش کرد.
* بهترین پزشک نبود.
اینچنین به نظر میرسید. رییس کمیته برگزاری بازیها گیرمو کانیدو بود و بحث بر سر این بود که این موضوع را در جریان بازیها حل کنیم یا پس از جام جهانی به آن بپردازیم. من گفتم که باید هرچه سریعتر تصمیمگیری کنیم. من چنین تصمیمی گرفتم و باید او را محروم میکردیم که آن اتفاق افتاد. آن نشست خبری را به یاد میآورم که هیچکس نمیخواست صحبت کند که در نهایت کانیدو این کار را انجام داد.
* ۲۵ سال از آن اتفاق میگذرد. فرصت داشتید با مارادونا درباره این موضوع صحبت کنید؟
نه. هرگز صحبت نکردیم و این در حالی بود که بارها همدیگر را پس از آن اتفاق دیدیم. او هرگز در موردش از من سوال نکرد و من هم چیزی به او نگفتم.
* اسکار روجری میگوید که فیفا میخواست مارادونا و آرژانتین را از جام جهانی بیرون کند. آیا راه دیگری بود که منجر به محرومیت مارادونا نشود؟
نمیدانم چگونه میتوانست اتفاق متفاوتی بیفتد. با مارادونا همانطور رفتار شد که با دیگر ورزشکارانی که دوپینگشان مثبت اعلام میشود. او برای من یک بازیکن اساسی است که توانست به پیشرفت فوتبال کمک کند، از زمانی که توانست جام جهانی جوانان ۱۹۷۹ ژاپن را فتح کند.
* چه نظری درباره شرایط کنونی پلاتینی دارید؟
محرومیتش در اکتبر پایان مییابد. او به من گفت که دوست دارد برگردد. با او تماس نداشتم چون رابطهمان را قطع کرد. او مطمئن بود که من آن دو میلیون فرانک سوییس را به اطلاع دادگاه فدرال سوییس رساندم. این مسخره و غیرمنطقی است. هنوز سوالات زیادی مطرح است که چه اتفاقهایی در سه ملاقات رییس جدید با دادگاه فدرال افتاد.
* منظورتان جیانی اینفانتینو است؟
بله. کسی نمیداند در مورد چه چیزی صحبت کردند و منبعی وجود ندارد اما این جلسهها با علاقه زیاد اینفیانتینو برگزار شد. در یکی از جلسهها با جت اختصاصیاش خود را از قطر به سوییس رساند. نمیدانم محتوای این صحبتها چیست اما مطمئن هستم که برای اینفانتینو ماجرای من و پلاتینی جذاب است. شما از این موضوع اطلاع دارید، برنامه پلاتینی این بود که رییس فیفا شود. اینفانتینو تا آن روز دبیرکل یوفا بود که توانست به ریاست فیفا برسد. او در آن زمان گفت اگر پلاتینی برگردد به سرعت استعفا خواهد کرد.
* انتخاب دو دوره میزبان جام جهانی در یک روز از بزرگترین اشتباهایتان نبود؟
چرا اشتباه باشد؟
* چون پس از آن همه چیز پیچیده شد. ماشین زمان وجود ندارد اما اگر امروز میتوانستید مسائل را به نحو دیگر پیش میبردید؟
نمیتوانم گذشته را تغییر دهم. انتخاب دو میزبان در یک روز به نظرم خوب میآمد چه از لحاظ ورزشی و چه از لحاظ سیاسی. دو نفر رای دادند، دو عضو کمیته اجرایی که اکنون محروم شدند. چیزی بود که ناگهان در سال ۲۰۱۱ تغییر دادیم چون افراد کمی بودند که درباره موضوع مهمی تصمیم گیری کنند. به همین خاطر یک اشتباه نبود شاید یک خطا بود. خطا زمانی رخ میدهد که مورد انتظار پیش نرود. من برنامهای داشتم که خوب در نیامد.
* چند سال پیش در یک مصاحبه به گویهای سرد و گرم اشاره کردید که یوفا برای قرعهکشی استفاده میکند. آیا در این رابطه اشتباه کردید؟
اگر به گذشته نگاه کنم و با فلسفهای که اکنون دارم میتوانم بگویم کمی اغراق کردم. این موضوع برای من تمام شده است.
یک تصویر از روزهای پایانی بلاتر در فیفا وجود دارد. در نشست خبری که ژوئن ۲۰۱۵ برگزار شد یک خبرنگار دلارهای تقلبی را روی سر بلاتر ریخت. لحظهای خاص به ثبت رسید که هنوز هم رسانهها برای نشان دادن رسوایی در فوتبال از آن استفاده میکنند. این تصویر دل رییس سابق فیفا را به هم میریزد. مشاورانش سعی کردند اجازه انتشار چنین عکسی ندهند اما آن غیرممکن بود.
* در آن عکس شما در میان دلارهای تقلبی که روی سرتان ریخته شده بود غرق شده بودید که همچنان آن تصویر منتشر میشود. درباره آن لحظه چه چیزی میتوانید بگویید؟
این موضوعی است که توسط رسانهها متوقف نمیشود، حتی به طور جدی رسانهها به آن میپردازند. این اتفاق توسط یک رسانه بریتانیایی از قبل برنامهریزی شده بود. احساس میکردیم در آن روز قرار است اتفاقی رخ دهد و به همین خاطر نیروهای امنیتی را تقویت کردیم اما این مرد توانست با یک کارت تقلبی خود را وارد بخش اعضای فیفا کند.
* آیا زنان در فوتبال باید مانند مردان دستمزد دریافت کنند، همانطور که در تنیس اتفاق میافتد؟
بله، بله، البته که بله.
* از این موضوع دور هستیم.
میدانم. به این خاطر نیست که فوتبال از همه جهات یک ورزش مردانه است. فوتبال زنان پیشرفت کرده است اما قدرت اقتصادی فوتبال مردان زیاد است. در برخی از ورزشها میتوان این برابری را ایجاد کرد. تنیس یک ورزش انفرادی است و با وجود این که زنان کمتر بازی میکنند اما پول مشابهی کسب میکنند. در ورزشهای دیگری همچون بسکتبال و والیبال میتوان این کار را انجام داد.
* در مصاحبه سال ۲۰۱۶ گفتید که مسی در هنگام دریافت جایزه بهترین بازیکن جام جهانی ۲۰۱۴ برزیل زیر لب میگفت: بهترین هستم اما قهرمان نیستم. هنوز آن را به یاد دارید؟
بله به یاد دارم.
* رونالدو یا مسی؟ اکنون میتوانید بدون مشکلی بگویید کدام بهتر است.
در آن کنفرانس به دانشجویان آکسفورد گفتم که هر دو خیلی خوب بودند اما مسی کودکی است که رویای هر مادری است و حرکات رونالدو بیشتر مانند ربات است. این حرف من خوشایند ستاره پرتغالی نبود و همینطور رییس باشگاه رئال مادرید!
تیم ملی والیبال زنان ایران هفتم آسیا شد/ قهرمانی به ژاپن رسید
ایران دو ست اول را با نتایج ۲۵ – ۲۷ و ۱۸ – ۲۵ شکست خورد اما در ست سوم و چهارم با حساب ۲۵ – ۲۰ و ۲۵ – ۱۸ بازی را به تساوی کشاند و در ست پنجم ۱۵ – ۱۳ به پیروزی رسید.
تیم ملی والیبال بانوان ایران در پایان رقابتهای قهرمانی آسیا در جایگاه هفتم قرار گرفت.
تیم ملی والیبال بانوان ایران در آخرین بازی خود از مسابقات قهرمانی آسیا برای کسب عنوان هفتم یا هشتم مقابل اندونزی به میدان رفت و با پیروزی ۳ بر ۲ در جایگاه هفتم قرار گرفت. با این نتیجه نسبت به دوره قبل این مسابقات (قهرمانی آسیا ۲۰۱۷) دو پله و در مقایسه با جام کنفدراسیون زنان آسیا که سال گذشته برگزار شد یک پله صعود کرد.
ایران دو ست اول را با نتایج ۲۵ – ۲۷ و ۱۸ – ۲۵ شکست خورد اما در ست سوم و چهارم با حساب ۲۵ – ۲۰ و ۲۵ – ۱۸ بازی را به تساوی کشاند و در ست پنجم ۱۵ – ۱۳ به پیروزی رسید.
ایران در مرحله گروهی این رقابتها با شکست مقابل کره جنوبی و پیروزی برابر هنگکنگ به جمع هشت تیم برتر آسیا راه پیدا کرد اما در این مرحله مغلوب تایلند و چین تایپه شد و به جمع چهار تیم برتر صعود نکرد. ایران روز گذشته هم مغلوب قزاقستان شد و جایگاه پنجم و ششم را از دست. ملیپوشان با پیروزی در آخرین بازی، هفتم آسیا شدند.
مونا دریس محمودی، نگین شیرتری، شبنم علیخانی، مهسا صابری، فرزانه مرادیان گنجه، مائده برهانی، مهسا کدخدا، ندا چملانیان، پوران زارع، هاله متقیان، مونا آشفته، شکوفه صفری، زهرا بخشی و تهمینه درگذنی بازیکنان ایران در این مسابقات بودند.
جام ملتهای والیبال زنان آسیا از ۲۷ مرداد ماه به میزبانی کره جنوبی آغاز شده و امروز، سوم شهریور با قهرمانی تیم ژاپن به پایان رسید.
نتایج دیدارهای پایانی مسابقات به شرح زیر است:
بازی برای جایگاه یازدهم: هنگکنگ ۳ – نیوزلند ۱
بازی برای جایگاه نهم: هند ۲ – استرالیا ۳
بازی برای جایگاه هفتم : ایران ۳ – اندونزی ۲
بازی برای جایگاه پنجم: قزاقستان ۳ – چین تایپه ۱
بازی نیمه نهایی: کره جنوبی ۳ – چین صفر
بازی نهایی: ژاپن ۳ – تایلند
از فرمانده بودن لذت میبرم
راموس: داستان عاشقانه من از واتساپ شروع شد
سرخیو راموس در گفتوگویی با مجله «اسکیره» درباره مسائل مختلفی از دوران فوتبالیاش گرفته تا زندگی شخصیاش صحبت کرده است.
خبرورزشی. کارن فیروزی؛ سرخیو راموس ستاره بیبدیل رئال مادرید که چند فصلی میشود بازوبند کاپیتانی این باشگاه را به بازو میبندد، گفتوگوی بسیار مفصلی با مجله اسپانیایی «اسکیره» انجام داده و در آن درباره مسائل مختلفی از دوران فوتبالیاش گرفته تا زندگی شخصیاش صحبت کرده است. در زیر خلاصهای از این گفتوگوی طولانی را از نظر میگذرانید.
تو کدام یک را ترجیح میدهی: مصاحبه یا گرفتن عکسهای مدلینگ؟
خب راستش نمیدانم… من بیشتر به مصاحبه کردن عادت دارم…
خب مصاحبه با عکس چطور است؟
این یکی فوقالعاده میشود!
در فیلم مستندی که از تو ساخته شده داری آشپزی میکنی، با بچههایت بازی میکنی، با همسرت خوش و بش میکنی، با برادرت مشغول صحبتی و از لوکا مودریچ هم استقبال میکنی. چه موقع تصمیم گرفتی درهای زندگی شخصیات را به روی بقیه هم باز کنی؟
من همیشه کمی آدم توداری بودم ولی در لحظه تصمیم گرفتم گوشهای از خودگذشتگی و تلاشهایی که برای یک ورزشکار نخبه نیاز است تا سالها در سطح بالا بماند را نشان دهم. میخواستم نشان دهم خانواده برای من چقدر مهم است. قبل از اینکه کسی من را قضاوت کند میخواستم مردم از همهچیز باخبر باشند.
قدرت ذهنی زیادی که داری از کجا میآید؟
از اطرافیانم. اولین مرحله مهم زندگی من از مادرید میآید؛ این مرحله را با خانواده و دوستان نزدیکم ساختهام. اینجا کانون قویای به وجود آوردهایم و همگی در کنار والدین و برادرهایمان زندگی میکنیم درست مثل زمانی که در سویا بودیم. با این شیوه خیلی سریع توانستم خودم را با شهر و باشگاه رئالمادرید وفق دهم. بعدها همسرم پیلار و فرزندانم هم به این جمع اضافه شدند. با هم یک تیم تشکیل دادهایم که ثبات و تعادل را به وجود آورده است.
تو تأثیر زیادی در رختکن رئالمادرید داری. این حس رهبری را همیشه درونت داشتهای؟
نه جایش مهم است و نه نوع ورزشش، بلکه یک موضوع دیگر مهم است و آن اینکه همیشه دیگران هستند که تصمیم میگیرند چه کسی رهبر و فرمانده باشد. اگر بخواهم درباره خودم صحبت کنم باید بگویم بهترین سرخیو راموس، راموسی است که در لحظات سخت سروکلهاش پیدا میشود؛ همان زمانهایی که باید از تیم حمایت کنم و به بچهها دلگرمی بدهم. گفتنش شاید عجیب باشد ولی فرمانده بودن برای من یک نوع لذت است.
از آشنایی با همسرت، پیلار روبیو بگو…
سال ۲۰۰۸ بود که به تعطیلات رفته بودم. یک روز صبح از خواب بیدار شدم و دیدم آرزویم این است که کنار این زن باشم. فردایش دوباره همین آرزو را داشتم. پس فردایش هم دقیقاً همین اتفاق افتاد.
و آن لحظه بود که تصمیم گرفتی در واتساپ برایش پیغام بگذاری؟
به نظرم رسیدن به او غیرممکن میآمد ولی پیش خودم فکر کردم «بدترین حالتش این است که اصلاً جواب من را نمیدهد…» ولی میخواستم دستکم تلاشم را در این زمینه کرده باشم. نمیخواستم بعدها پشیمان باشم که در این زمینه کاری کردهام. خب، تلفن را برداشتم و انجامش دادم و او جوابم را داد! اوایل کمی با هم حرف زدیم و بعد همدیگر را ملاقات کردیم. داستان عاشقانه ما هم از همانجا شروع شد؛ داستانی که با واتساپ شروع شد و من فکر میکردم نتیجهای ندارد ولی در نهایت او کنار من است و زندگیاش را با من تقسیم کرده است.
وقتی به آینده فکر میکنی چه چیزی به ذهنت خطور میکند؟
از لحاظ فوتبالی خودم را اینطور میبینم که هنوز چند سال دیگری قرار است در رئالمادرید بازی کنم. برای محقق شدن این موضوع باید تلاش زیادی کنم خودم را از لحاظ بدنی در سطح بالا نگه دارم و با بهترین بدنسازها کارکنم. هنوز خودم را در رأس تیم میبینم؛ چه تیم ملی اسپانیا و چه رئالمادرید؛ میخواهم سعی کنم جامهای بیشتری ببرم. خب همزمان باید کارهای تجاریام را هم پیش ببرم به ویژه اینکه همیشه زمانش را ندارم که بخواهم خودم برنامهها را پیش ببرم. اطراف من آدمهایی هستند که همه میدانند به آنها اعتماد دارم. اینها کارهای فرداست. امروز ولی ورزشکار نخبهای هستم که مدام وقت کم میآورد و در لحظه کنار خانواده است. نمیتوانم به شما بگویم فردا قرار است چه اتفاقی بیفتد ولی دوست دارم با ورزش در ارتباط باشم. اینکه همین فردا بخواهم مربی شوم فعلاً در سرم نیست ولی گفتنش شجاعت میخواهد. باید ببینم چه اتفاقی میافتد.
یعنی دوست نداری بیخیال فوتبال شوی…
آینده من مرتبط به این دنیاست. میدانم بعد از دوران بازیام، بازگشت به فوتبال است که خوشحالم میکند. فوتبال به من همهچیز داده است؛ لحظات بسیار شیرین و لحظات تلخ. همین لحظات بوده که من را به عنوان یک انسان بزرگ کرده است.
وقتی میگویی لحظات تلخ و شیرین دقیقاً منظورت چیست؟
سال گذشته؛ سال گذشته یکی از سختترین فصولی بود که داشتم؛ هم از لحاظ حرفهای و هم شخصی. برای من هر دوتایش با هم و در کنار هم قرار میگیرد. اینکه جام نبری و با تیم ملیات هم در جام جهانی اوت شوی، تأثیر زیادی روی اخلاق و کلاً زندگی روزمرهات میگذارد. وقتی میبازی نمیتوانی برای شام خوردن با همسرت بروی و یا اینکه بچههایت را به پارک ببری. شما سعی میکنید از خودتان فرار کنید و به جایی پناه ببرید؛ باید به خانواده و بچههایت پناه ببری. راستش وقتی درها را به روی این گروه فیلمبردار که قرار شد مستند من را بسازند باز کردیم، فکرش را نمیکردم بدترین فصل ما باشد ولی دوست داشتم مردم ببینند ما چطور زندگی میکنیم. وقتی میبازیم، دوست دارم مردم ببینند در خانه چه حال و روزی داریم…
و چطور از این لحظات سخت بیرون میآیی؟
وقتی دچار چنین لحظاتی میشوید فقط یک راه میماند و آن هم راه خوبی است. فوتبال به شما همیشه این فرصت را میدهد. کلید موفقیتم این است که از بردن خسته نمیشوم.
از زمانی که تو را میشناسیم این را متوجه شدهایم که همیشه اهل مد بودهای و دوست داشتی در پوشیدن لباسهای مختلف ریسک کنی.
درست است؛ من دنیای مد را خیلی دوست دارم. برادرم مدل است و به همین خاطر است که همیشه در خانه درباره مد و استایل صحبت میشود. برای من، مد چیزی است که آدم میتواند از طریق آن خودش را توضیح دهد و معرفی کند. ریسک کردن در این زمینه را هم دوست داریم. پیلار و من هم دوست داریم همیشه با لباسهای متفاوتی که میپوشیم کمی متمایز باشیم. در لحظه دوست داریم چیزی که با پوشیدن آن احساس خوبی داریم را به تن کنیم.
خودت بیشتر با کدام تیپ راحتتری؛ لباسهای مجلسی یا اسپرت؟
وقتی قرار باشد به مراسمی بروم دوست دارم کت و شلوار بپوشم ولی همیشه به کت وشلوار چیزی اضافه میکنم تا سلیقه بیشتری به خرج داده باشم (میخندد). به هرحال وقتی قرار است به مراسم رسمی بروم سعی میکنم دستمالی چیزی به تیپم اضافه کنم که بیشتر با رنگ کت و شلوارم همخوانی داشته باشد. با این حال وقتی شما قرار است به خیابان بروید و دوری بزنید، دستتان باز است و میتوانید در لباس پوشیدن ریسک بیشتری کنید. اگر خودم با لباسی که پوشیدهام راحت باشم برایم مهم نیست مردم دربارهام چه چیزی میگویند.
میانهات با موسیقی چطور است؟
موسیقی خودش سبکی از زندگی است؛ رفیقی است که همیشه در لحظات خوب و بد کنارم است.