چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳
چهارشنبه ۲۵ مهر ۱۴۰۳

از دریچه “سازش” ژوژآوا با دولت سوریه – ایرج فرزاد

قرار است سناریو، چنین پیش برود که در نهایت، هر نوع میلیشیا، یا داوطلبانه مثل پ.ک.ک و روژآوائی ها، از استقلال عمل دست بکشند و یا در “سازش” با آنها تعریف کنند
ایرج فرزاد
ایرج فرزاد

آنچه که با دخالت نظامی دولت اردوغان در شمال سوریه، در ظاهر رویدادها، به جنگ “فاشیست”های ترکیه علیه “روژآوا” تعبیر شده است، ریشه ای فراتر از این دو قطبی کاذب دارد. این اتفاق را باید در بستر تحولاتی که در منطقه در جریان است، و به نظر میرسد جوانب فرامنطقه ای و بین المللی نیز دارد، قرار داد و تحلیل کرد.

یک “موضع” از جانب نیروهای روژآوا و رهبران “گردانهای مدافع خلق”، سَرِ نخی به نقطه حرکت تحلیلی من از این معادلات و موازنه، بدست داده است. خبر آمد که روژآوائی ها، با دولت سوریه توافق کرده اند که امنیت مرزها را نه گریلاهای گردان های مدافع خلق، که دولت سوریه برعهده داشته باشد. برای کسانی که معادله را در دو قطبی مورد اشاره دیدند و کماکان می بینند، تاکتیک “روژآوا”، طبق “اصول جنگهای انقلابی” توسط نیروهای “مردمی”، تاکتیک درستی ارزیابی شد و گفتند کسانی که روژآوا را به تسلیم و سازش و گریز از دفاع انقلابی متهم ساختند، متوجه نیستند که فرماندهان میلیشیای مدافع خلق، بین تن دادن به نسل کشی و آوارگی میلیونی مردم در پی حمله ارتش ترکیه، “سازش با دولت سوریه” را برای کم کردن ابعاد فاجعه انسانی انتخاب کردند. در این معادله دو قطبی و در این ابعاد محدود، این توجیه مدافعان ناسیونالیسم کرد، میتواند، فرجه ای برای مطرح بودن این گرایش به عنوان عاملی “هنوز” در صحنه و هنوز تاثیرگذار در معادلات سیاسی منطقه به حساب آید. اما این توهمات، به محض اینکه قدری از نبرد “کردها” در راه آرمانهای سرکوب شده فاصله میگیریم، تماما رنگ میبازند. “سازش” روژآوا با دولت سوریه تاکتیکی در راستای آرمان های جنبش کردایه تی نبود و نیست. این سازش بیرون از آن معادله دو بعدی و آن دایره تنگ قرار دارد:

۱. یادمان باشد که رویداد حمله ارتش ترکیه به روژآوا، قبلا در عفرین مسبوق به سابقه بود و آنجا هم میلیشیای کردها، علنا اعلام کردند که نه تنها در مقام دفاع ظاهر نمیشوند، بلکه رسما اعلام کردند که در برابر پیشروی ارتش “تُرک”، عقب خواهند نشست. آنوقتها از تاکتیک “درست” عقب نشینی از جانب نیروهای “خلقی”، اسمی برده نشد.

۲. در عراق، دولت چندی قبل مصوبه ای داشت مبنی بر اینکه، نیروهای میلیشیای “حشدالشعبی”، باید در ارگانهای ارتش منظم، ادغام شوند. “حضرت” آیت اله سیستانی که گفته میشود، میلیشیای مذکور با “فتوا”ی او برای مقابل با داعش و با کمک و مشاوره سپاه پاسداران رژیم اسلامی در ایران، تشکیل شده بود، فرمودند “حشد” باید به قوانین عراق ملتزم باشد. در ادامه، ما با اعتراضات وسیع مردم در عراق مواجه بودیم که یکی از شعارهای مردم معترض کوتاه کردن دامنه نفوذ رژیم اسلامی در دولت بغداد بود. یعنی، نه تنها حشد باید منحل شود، بلکه از اعمال قدرت به مثابه یک نیروی فشار در درون ارگانهای نظامی و پلیسی عراق نیز، ناتوان شود.

۳. وزیران خارجه اتحادیه عرب ضمن بررسی موضوع عملیات نظامی ترکیه در شرق فرات، اعلام کردند مساله “بازگشت سوریه به کرسی خود در اتحادیه عرب” را در نشست “پشت درهای بسته” مورد بررسی قرار دادند.

۴. “عمران خان”، رئیس جمهور پاکستان راهی تهران شد. از جمله گفتگوها، یکی موضوع پایان دادن به جنگ یمن و دیگری برقراری رابطه “حسن همجواری” بین عربستان و رژیم اسلامی ایران بود. عمران خان با اشاره به سفرش به نیویورک و دیدارش با دونالد ترامپ، رئیس جمهور آمریکا گفت که در آن دیدار آقای ترامپ خواستار میانجیگری پاکستان برای باز شدن راه گفتوگو با تهران شده بود.  مقام ولایت فقیه فرمودند، آنها هم موافق یک “راه حل درست” برای پایان دادن به جنگ در یمن هستند. یک نقطه گرهی مُهم در آن جنگ، مساله چند و چون مرخص کردن میلیشیای “حوثی” های یمن است. اینجا هم مشکل نیروهای میلیشیا، چه خلقی باشند و یا حشد وحشی و یا اسلامی، و بویژه “استقلال عمل” آنها، بازهم صرفنطر از اینکه چه دوایری آن اعمال و حرکات را در راستای آرمانهای سیاسی خود ارزیابی میکنند، نکته اصلی است.

بنابراین، تن دادن سران میلیشیای گردانهای مدافع خلق در روژآوا به سازش با دولت سوریه، خلع الساعه نیست و از تاکتیک دوراندیشانه رزمندگان روژآوا  در راستای آرمان کردهای “چهار پارچه”، سرچشمه نگرفته است. این بخشی از استراتژی منطقه ای و فرامنطقه ای، با نظر مساعد دولتهای بزرگ و کوچک دخیل در ماجرا، منجمله روسیه، و نیز، دولت ترامپ در آنسوی اقیانوس است. ابتدا، مُنضم کردن این انواع ملیشیاها در ارگانهای نظامی و پلیسی دولتهای منطقه، و سپس مرخص کردن آنها و به این ترتیب، برداشتن پاره سنگهائی که در تضاد منافع بین دولتهای “رسمی”، به عنوان اهرم فشار حساب میشدند، اما از این به بعد “مزاحم” روندهای “متعارف”.

وضعیت کنونی، شباهتهائی به تحولات سالهای پایانی ۱۹۹۰ در یوگوسلاوی سابق، گرچه قطعا نه یک به یک، دارد. غرب و ناتو، در پی فروپاشی و فرو پاشاندن دیوار برلین، مترصد ساختن دولتهای “دمکرات” و ملتزم به رعابت “قانون و نظم” سرمایه داری بودند. اینکه در پروسه “آزاد سازی”، بمباران بلگراد توسط ناتو، مُجاز بود، اما از منظر آن کشتارگران مدنیت جامعه یوگوسلاوی، به معنی آزاد شدن قدرت تخریب نیروهای میلیشیای “ارتش های آزادیبخش کوسوو و مقدونی” نبود. لازمه ساختن “دولت”های مبتنی بر “قانون” در پس بمباران توسط ناتو، و بلافاصله بعد از آن، خلع سلاح نیروهای آن میلیشیاها، و تهی کردن آنان از “استقلال” عمل بود.

برداشت من این است که لشکرکشی ترکیه به روژآوا، چیزی شبیه به بمباران بلگراد، در مقیاسی کوچکتر و البته توسط ارتش و دولتی به مراتب کوچکتر از ناتو و آمریکا و اروپاست. اما در هر حال، قرار است سناریو، چنین پیش برود که در نهایت، هر نوع میلیشیا، یا داوطلبانه مثل پ.ک.ک و روژآوائی ها، از استقلال عمل دست بکشند و خود را به عنوان ضمیمه دولتها و یا در “سازش” با آنها تعریف کنند، و یا در صورت مقاومت، در معادلات پیچیده و در طرحهای “پشت درهای بسته”، حکم انحلال، خلع سلاح و پایان ارزش مصرفی آنها در “دوره انتقالی”، به تصویب دولتهای “رسمی” و تایید دولتهای قدرقدرت تر، برسد.

۱۶ اکتبر ۲۰۱۹

[email protected]

اين مطلب را به شبکه های اجتماعی ارسال کنيد

https://akhbar-rooz.com/?p=8346 لينک کوتاه

قابل توجه نظردهندگان: از تاريخ 24 مهر 1403 هر کاربر می تواند تنها يک بار به اندازه 900 کاراکتر در زير هر مقاله ديدگاه بگذارد و يک بار نيز حق پاسخگویی به نظرات ديگری که در مورد اظهارنظر او منتشر شده باشد، خواهد داشت. چنانچه از حق پاسخگویی برای ادامه ی نظر قبلی و يا ارايه ی نظر مجدد استفاده شود، منتشر نخواهد شد. بخش ديدگاه به منظور اعلام نظرات در مورد مقالات منتشر شده می باشد و بحث و جدل های خارج از آن برای کاربران محدود شده است. چنانچه خوانندگان اخبار روز نظرات مشروح تری دارند می توانند آن را در قالب مقاله های مستقل برای انتشار ارايه دهند.

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest
2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
کیا
کیا
4 سال قبل

روژآوا یک سیستم اجتماعی است که مسلح است و در کشمکش سالیان مبارزه از دل یک خلق بیرون زده است قابل مقایسه با میلیشا های ساخته شده از طریق کشور های دیگر نیست
در کل تحلیلی نچندان اشتباه ارائه شده ،ارزیابی میشود.

باقر شیخ الاسلامی
باقر شیخ الاسلامی
4 سال قبل

شاید من خیلی سیاست را نفهمم ( شاید سر فهمیدن کمی از آنهم مشکل پیش بیاد ) . نه ، اما همه مشکل فهم من از سیاست نیست . فرق است میان آنکه یارش در بر ، با آنکه دو چشم انتظارش بر در . مشکل تصمیم گیری فرمانده ای که نه غذایی دارد که سربازانش را پس از چند ساعت جنگیدن ، به استراحت دعوت کند و نه حتی پشتیبانی مطمئنی که سربازان را به مقاومت تشویق کند قابل مقایسه با آدمی نیست که هم جایش امن است و هم شکمش سیر ( فرض را هم بر این میگذاریم که این فرد اخیر علاوه بر اینکه فرمانده نظامی قابلی هست ، از عقلانیت و صداقت هم باندازه کافی بهره دارد ) . خیال حوصله بحر می پزد ، هیهات / چه هاست در این قطره محال اندیش

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز

2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x