
جلال ملکشاه در سال ۱۳۳۰ هجری شمسی در روستای « مهلهکشا » از توابع شهرستان سنندج دیده به جهان گشود. دوران کودکی و نوجوانی خود را در شهر سنندج سپری کرد و مراحل تحصیل را تا سطح دیپلم در همین شهر گذراند. از همان دوران کودکی و نوجوانی به سرودن شعر و نوشتن داستان پرداخته است که البته در ابتدا آثارش به زبان فارسی بوده اند.
ملکشاه شاعر و نویسنده ای فعال بود و اشعار و مقالات وی که دیدی منتقدانه داشت در بسیاری از مجلات کشور منتشر شده اند. در دهه پنجاه، به علت فعالیت سیاسی بر ضد رژیم شاه چندین سال زندانی شده است و می توان گفت که قسمت اعظمی از زندگی خود را در رنج به سر برده است.
فعالیت های چشمگیر ملکشاه و توانایی خارق العاده او در عرصه شعر و داستان سبب شد که علیرغم آنکه هیچ کتابی از وی منتشر نشده بود به عضویت کانون نویسندگان ایران درآید.شعر ملکشاه به دو زبان کوردی و فارسی منتشر شده.

زندگی سخت ملکشاه تاثیر عمیقی بر اشعارش گذاشته اند و این درد و رنج را می توان به وضوح در اشعار ملکشاه مشاهده کرد. اشعار جلال از یک طرف حوزه هایی چون بیان دردهای انسانی، ضعف های موجود در جامعه نابرابری های اجتماعی و از طرف دیگر حوزه هایی چون بیان حالات شخصی، دردهای روحی، فشارهای زندگی را در برمی گیرد. اشعار جلال در حوزه دوم، عمیق، استوار، سنجیده و متکی بر دانسته های استوره شناسی وی می باشد. دیدگاههای فلسفی ملکشاه و آشنایی وی با اساطیر جهانی وی را در میان شاعران متمایز ساخته است.
وی به عنوان یکی از مطرح ترین شاعران کرد در زمینه شعر نو کردی شناخته می شود. یکی از آثار جلال ملکشاه کتابی با عنوان «زڕهی زنجیری وشه دیلهکان / نالهٔ زنجیر واژگان اسیر» است که در برگیرنده شعرهای کردی شاعر است و در سال ۱۳۸۳ در سنندج به چاپ رسیده است. این شاعر نامدار کرد در شامگاه روز شنبه در سن ۶۹ سالگی به دلیل رنج و درد و کهولت سن درگذشت و برای همیشه مشتاقان شعر کردی را ترک کرد.
مسرور بارزانی، نخستوزیر اقلیم کردستان، با انتشار پیامی درگذشت جلال ملکشاه شاعر کردستانی را تسلیت گفت.
شادره وان جلال ملکشا ، یکى از نامدارترین شاعران کرد ، که شعرهـایش گویاى درد و رنج خلق کرد بویژه قشر فقیر و ستمدیده کرد بود. کمتر کسى هـست که اورا نشناسد و با اشعارش آشنایی نداشته باشد. بیگمان درگذشت این سلطان شعر خسارتى بذرگ بر جامعه ى ادب و هـنر میباشد. درود بر روان پاکش. هـمیشه در قلبمان خواهد ماند.
جنابان ایرج و هـادى یادم رفت اشاره به مدرک اتهامى شما به شاعر نامدار ، شادروان جلال ملکشاه نمایم که ان مراسم در خانه شاعر نامدار جلال ملکشاه بوده. به این معنى ،این دست اندرکاران ارشاد اسلامى بودن به حضور ایشان رفتند نه ایشان به حضور انهـا.
ما به پدر شاه نه گفتیم. به پسرش هـم نه گفتیم. به خمینى و رژیمه ش نه گفتیم. جنابان ایرج مصداقى و هـادى مصداقى (شهاب ) شما هـم نه.
باکمال تاسف بایدگفت رنجی کە انسانهای شریف از این رژیم سراپا فاسد طی این چهل واندی سال از عمرننگینش بردەاند قابل وصف نیست. افزون براین دنبالچە مافیای دین و شونیسم لجام گسیختەعاری از اخلاق آبشان بە یک جو ختم میشود و آنهم ستیز باعقل و معرفت انسان قرن بیستمی است کە سروکارش با تکنولوژی و دستآوردهای شگرفیست کە اطلاعات را در زمانی کوتاە بدست میلیونها جویای خبر میرساند.کسی با آن نام ونشان کە همە میدانیم گویا فیلش یاد هندوستان کردە در صدد تخطە کردن نام و آوازە شاعر کرد جلال ملکشاە بر آمدە البتە این شیوە ،شیوە رایج دم ودستگاه مافیای دینی حاکم بودە وهست کە عواملش در چهار گوشە جهان با پول غارت شدە مردمان گذران میکنند سرفأ برای چنین کارهائی در آب نمک خواباندە شدەاند تا در بزنگاها بەکمک حامیان مالیشان برآیند.سئوال اینجاست و برکسی پوشیدە نیست کە ملکشاە در دو دوران پیشین و کنونی زندان رفتە و دچار صدماتی شدە کە بر او تحمیل شدە .اما چرا مصداقی و هم فکرانش در حکومت کە جلال در قید حیات نیست چنین بی پروا بر او میتازند سئوال برانگیز است و آن اینکە چرا زمانی کەجلال در حال حیات بود مصداقیها نیامدند تا این لاطائلات را بیان کنند .حال کە او درمیان ما نیست تا از خود در برابر این سیە رویان بایستد و از خود دفاع کند ما بر خود میدانیم تا با مستنداتی کە از جلال بجا ماندە و نشان میدهد کە او هرگز با شعرش با بزدلان و تبهکاران ریز و درشتش کنار نیامدە .سرودهایش گواهند.آقای مصداقی.
اینهم یکی دیگر از افتخارات جلال ملکشاه و هوادارانش. برای علاقه ماندنی که از من مدرک میخواستند :
https://www.farhang.gov.ir/fa/news/122889/%D8%AF%DB%8C%D8%AF%D8%A7%D8%B1-%D9%85%D8%AF%DB%8C%D8%B1%DA%A9%D9%84-%D9%81%D8%B1%D9%87%D9%86%DA%AF-%D9%88-%D8%A7%D8%B1%D8%B4%D8%A7%D8%AF-%D8%A7%D8%B3%D9%84%D8%A7%D9%85%DB%8C-%D8%A8%D8%A7-%D8%AC%D9%84%D8%A7%D9%84-%D9%85%D9%84%DA%A9%D8%B4%D8%A7%D9%87-%D8%B4%D8%A7%D8%B9%D8%B1%D9%86%D9%88-%D9%BE%D8%B1%D8%AF%D8%A7%D8%B2-%D8%B4%D8%B9%D8%B1-%DA%A9%D8%B1%D8%AF%DB%8C?fbclid=IwAR25S-KXhUfiMUM_dbFOGkDwPYKsOUMQ_oX19soN45nVvv26mtGRjzq-Ub8
عجب مدرکى ؟ جناب هـادى (مصداقى) شهاب. شاهـکار کردید و اتهامات متهم را اثبات نمودید. به خود زحمت دهید و یکبار و چند باردیگر این مدرک به قول جنابعالى (اتهام) را بخوانید. پس به قول شما هـمگئ شاعر و نویسندگانى و …..که در این مراسم جهت تقدیر از شاعرى که به اعتراف شرکت کنندگان شاعر مردمى است ، هـمگى عوامل اطلاعات و رژیم هـستند. زهـى خیال باطل.
اینهـم مطا لبى از مدارک جنابعالى جهت اتهام دادن به شاعر نامدار و هـمیشه جاودان کرد ، جلال ملکشاه.
کلثوم عثمان پور، شاعره و نویسنده سنندجی نیز در این دیدار گفت: استاد جلال ملکشاه هنرمندی آگاه و مردمی است که در کارهایش رنج و درد مردم زمانه اش را می توان دید.
عدنان برزنجی، مدیر موسسه فرهنگی راژه سنندج نیز در این دیدار عنوان کرد: آثار و اشعار بسیار زیادی از استاد ملکشاه هنوز به چاپ نرسیده اند، که امیدواریم با همت اداره کل فرهنگ و ارشاد اسلامی کردستان این امر……..
شهنام شرقی زندانی دهه ۶۰ در ارتباط با مرگ جلال ملکشاه در سایت پژواک ایران مینویسد :
در ارتباط با مرگ جلال ملکشاه
شهنام شرقی
خبر و تفسیر خبر
خبر آن بود که جلال ملکشاه شاعر معروف کرد که از وی به عنوان «استاد ملکشاه» نام برده شد درگذشت و این تنها نیمی از حقیقت وجودی موجودی موهن و فرومایه است. بیشتر رسانههای دولتی تا تلویزیون اینترناشنال از مرگ «استاد ملکشاه» گفتند.
جلال ملکشاه درگذشت
جلال ملکشاه یا «جیم آبیدر»ی که من میشناسم. جدا از تبحر در شعر در گزارشنویسی و تکنویسی علیه دیگر زندانیان در دوران فرمانروایی جنون و خون در دوران حاجداود رحمانی در زندان قزلحصار، سرآمد توابها بود. جلال ملکشاه از توابهای تیر دوران حاجداوود در زندان قزلحصار بود. او غیر از اشعار عاشقانهی کردی و فارسی که پس از مرگش همهگان در تحسین از او سبقت گرفتند و جدا از سرودن قصاید و غزلیات «شیوا» دستی قوی در تکنویسی و گزارشدهی و سرقت سهمیهی سیگار و قند دیگر زندانیان داشت و بهراستی که او وهن آدمی بود.
منبع:پژواک ایران
http://pezhvakeiran.com/maghaleh-103643.html
ازنشریات رژیم اسلامی مستقر در ایران ، بی بی سی و ایران اینترنشنال انتظاری نیست ولی از سایت اخبار روز تعچب می کنم که چرا یک بخش مهمی از زندگی این شاعر را که زندانی بودن در زندانهای رژیم کنونی ایران است راکاملا حذف کرده است. شاید افتخارآفرین نبوده ولی پاک کردن صورت مساله روش شکست خورده ای است. بعد از این همه شکستهای تاریخی باید بتوانیم انسانها را با قدرت و ضعف هایشان ببینیم که هیچ انسانی مقدس نیست.
جناب ایرج مصداقى، شادروان جلال ملکشا در دل تمامى مردم کردستان جایگاهـى بخصوصى دارند. با این تهمتهاى بى سروبند شما هـیچ ارزشى از این شاعر نامدار کرد کاسته نخواهـد شد. نه تنها مردم کرد بلکه سایر ملیتها ى دیگر ایران شمارا خوب میشناسند و دروغ پردازیهایتان کاملأ آشنا هـستند.
جناب شهاب شما در مورد کاک جلال شاعر نامدار کرد تحقیق نموده اید ؟ البته که نه. چون کورکورانه نظرات مغرزانه و بى سروبند ایرج خان مصداقى که خود تواب بودن را تایید کرده اید. انگار هر ٢ خابیده و دارید ……میکنید.
جناب شهاب و ایرج مصداقى ، لطفأ آن شعرهـائی که شادره وان کاک جلال ملکشا شاعر نامدا کرد در وصف خمینی سروده اند افشا نماید.
جلال ملکشا کوهی از امید، مقاومت و مبارزە و دینامیک انقلابی بود. تا لحظە آخر با هیچ کدام از اشغالگران کردستان سر مماشات را باز نکرد. بە قول خودش دیوار زندانی نماندە کە بر روی آن یادگاری ننویسد. استقلال طلب بود و بە همە ملتهای دیگر احترام می گذاشت. چون رنج و ستم و ناحقی را می شناخت آن آلام را بر هیچ کرد و غیر کردی روا نمی دید. در گوشەای کە ستم را می دید بی پروا با قلم آتشینش آن را نشانە می رفت و هزینەاش را هم می پرداخت. احترام و کاریزامایی را نزد ملت کرد در روژهەلات داشت کە در هرکجا ظاهر می شد مسئولین حکومتی در حضورش محو می شدند.
زندە باد ملکشا ها و آزادیخواهان تمام ملل خاورمیانە
خیلی متاسفم از مرگ این انسان بزرگ در نوجوانی زیر سانسور مطبوعات شاهنشاهی نوشتهای این هموطن را دنبال میکردم باعلاقه میخواندم او همیشه چیزی تازهای برایم داشت.واین نوشتهای در روزنامه کیهان ویا اطلاعات میامدند. یادش گرامی باد
در صفحه فیسبوک ایرج مصداقی در مورد این فرد آمده است :
“در خبرها آمده است که جلال ملکشاه شاعر توانمند کرد درگذشت. رسانههای رژیم جملگی در بزرگداشت او نوشتهاند و روی سابقهی زندان او در دوران پهلوی دست گذاشتهاند. جلال ملکشاه یا «ج آبیدر» یکی از توابان بسیار فعال زندان قزلحصار بود. وی شعرهای زیادی در وصف حاج داوود رحمانی و خمینی سرود. در ضرب و شتم زندانیان شخصاً شرکت میکرد و فشار زیادی روی زندانیان کرد به ویژه نوجوانان و جوانان میآورد تا آنها را به خدمت رژیم درآورد.”
مدیر محترم اخبار روز لطف کنند و قبل از اینکه سابقه مبارزه برای کسی بتراشند در مورد فرد
از زندانیان مقاوم زندان گوهردشت در مورد این آقای کرد تحقیق کنند بعد …..
جناب شهاب، اینکه یک زندانی در زندان زیر فشار و شکنجه شکسته باشد، اعتراف کرده باشد، حتی دست به کارهای ناشایستی علیه همقطارانش زده باشد چیز جدید و غیرمنتظره ای نیست. واقعیت این است که جلال ملکشاه که زندان زمان شاه را هم کشیده بود در زندان پعد از انقلاب به اعتیاد کشانده شد و برای مدتی طولانی فروریخت. همان تواب شدنش هم در همکاری اش با نشریۀ حکومتی سروه بی تأثیر نبود. اما واقعیت ها فقط این ها نیستند. ملکشاه عضو سازمان چریک های فدایی خلق ایران بود، پس از انقلاب و انشعاب ناشی از بی مسئولیتی کادرها، از سازمان خارج شد و به عضویت کومله سازمان حزب کمونیست ایران درآمد. و در زندان تواب شد و فعالیت سیاسی را کنار گذاشت. عضو کانون نویسندگان ایران بود و از آنجا هم بیرون آمد. این ها هم بخشی از واقعیت است، ذکر این ها اسمش “تراشیدن سابقۀ مبارزه برای این آقای کرد” نیست، بیان بخشی از واقعیت زندگی اوست، واقعیتی که صد البته واثعیت داشتن بخش های دیگر زندگیش را زیر سوال نمی برد. هیچ کس کامل نیست و نمی توان از زندانی به خاطر شکستنش در زندان تصویر یک موجود سراپا منفی را ساخت. فراموش نکنید که خود آقای مصداقی هم تواب بود، البته جلال ملکشاه در ایران ماند، شعر سرود و به عنوان یک شاعر جایگاهی پیدا کرد، اما آقای مصداقی از ایران رفت و هنوز هم در کنار روی آب ریختن پتۀ همۀ افراد، دربارۀ خودش یک کلمه صحبت نمی کند.
اولاً خبرنویسی تان بسیار غیردقیق است و جمله بندی ها نامناسب هستند.
ثانیاً چندین حزب و سازمان و گروه سیاسی درگذشت جلال ملکشاه را تسلیت گفته اند: پژاک، کمیتۀ فرهنگی کوردار، کومل کمونیست، کومله های مهتدی و ایلخانی، دوقلوهای دموکرات، و …. چرا از میان این همه جریان و سازمان باید فقط «مسرور بارزانی» مورد اشاره قرار بگیرد؟؟ عجیب است!!