جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

جمعه ۳۱ فروردین ۱۴۰۳

بیانیه سندیکای شرکت واحد و فراخوان سندیکای هفت تپه در ارتباط با بازداشت نمایندگان کارگران

سندیکاهای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه و کارگران نیشکر هفت تپه طی بیانیه و فراخوان در ارتباط با بازداشت و زندانی کردن نمایندگان کارگران نیشکر هفت تپه واکنش نشان دادند. سندیکای شرکت واحد در اطلاعیه دیگری از فراخوان سندیکای هفت تپه اعلام حمایت کرده است. در زیر متن کامل بیانیه و فراخوان را می خوانید

بیانیه سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه :

بازداشت چهار تن از نمایندگان کارگران کشت وصنعت نیشکر هفت‌تپه را محکوم می‌کنیم

در حالی چهار نماینده کارگران کشت و صنعت نیشکر هفت تپه بازداشت شده‌اند که پس از اعتصابات و اعتراضات دو ساله اخیر کارگران در این شرکت نسبت به خصوصی‌سازی شرکت و عدم پرداخت حقوق کارگران، مسئولان رسیدگی کننده، اعلام به خلع ید بخش خصوصی از نیشکر هفت‌تپه کرده‌اند. اما با این‌ وجود اقدامی برای خلع ید بخش خصوصی صورت نگرفته و بخش خصوصی فاسد در هفت‌تپه فشار و توطئه علیه نمایندگان کارگران را افزایش داده است.

در تازه‌ترین توطئه، با شکایت کارفرما، پلیس در روز پنج‌شنبه ۸ آبان با خشونت به خانه‌های چهار تن از نمایندگان کارگران به نام‌های ابراهیم عباسی، حمید ممبینی، مسعود حیوری و یوسف بهمنی هجوم برده و آنان را بازداشت کرده است و با اطاله رسیدگی در مرجع قضایی آنان به زندان دزفول منتقل شده و همچنان دربند هستند و طیق اخبار منتشر شده کارگران در اعتراض به این روند ناعادلانه اعتصاب غذا کرده‌اند. این رویه‌‌ای است که پیشتر بسیار در مورد کارگران حق‌طلب بکار برده شده است اما با وجود اثبات رانت خواری و اختلاس اسدبیگی، وی همچنان نظیر سایر اختلاس‌گران عمده آزاد است.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه بازداشت این کارگران را قویا محکوم می‌کند و اعلام می‌دارد تجربه ثابت کرده است، ایجاد رعب وحشت، تهدید و اخراج و بازداشت و زندان هرگز نمی‌تواند صدای کارگران معترض را خاموش کند این سندیکا ضمن برسمیت شناختن حق اعتراض و اعتصاب از خواسته‌ها و مطالبات عقب افتاده کارگران نیشکر هفت‌تپه حمایت می‌کند و خواستار آزادی تمامی بازداشت شدگان و بازگشت بکار کارگران اخراجی می‌باشد.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

۱۳ آبان ۱۳۹۹

حمایت سندیکای شرکت واحد از فراخوان سندیکای هفت تپه :

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه از فراخوان سندیکای کارگران نیشکر هفت‌تپه در پشتیبانی برای آزادی چهار تن از کارگران بازداشتی نیشکر هفت‌تپه اعلام حمایت می‌کند.

سندیکای کارگران شرکت واحد اتوبوسرانی تهران و حومه

فراخوان سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه :

بازداشت کارگران هفت تپه را محکوم می کنیم و خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط بازداشت شده گان هستیم

مردم عزیز ایران! آزادیخواهان! بشردوستان! حامیان حقوق کار

از روز پنجشنبه ۸ آبان ماه ۱۳۹۹ چهار نفر از کارگران نیشکر هفت تپه به نام های، حیوری، عباسی منجزی، یوسف بهمنی و حمید ممبینی بازداشت شده اند. این کارگران را به زندان دزفول منتقل کرده اند. اسدبیگی مدیرعامل سابق هفت تپه که پرونده فساد مالی و غارت ارزی او در دادگاه فاش شده و خلع ید او از شعارهای اصلی کارگران هفت تپه است در یادداشتی با امضای «مدیرعامل» با استناد به «قوانین جاری کشور» تهدید کرده که بازداشت شدگان باید به «سزای اعمال» خود برسند.

با حمایت آشکار قضایی از این تهدیدات اسدبیگی، شعار «دزد آزاد، کارگر زندانی» تبدیل شده به دزد آزاد و شاکی، کارگر اسیر و متشاکی. اقدام قوه قضاییه جایگاه قانون و شان مذاکره نمایندگان مجلس با نمایندگان کارگران هفت تپه و سرنوشت وعده ها و حرف های آنان را هم بار دیگر به طور عملی به عموم کارگران نشان داده است. مطالبات برحق کارگران را نمی دهند؛ در عوض آنان را به تحریک فردی که خود به فسادش اذعان دارند راهی زندان می کنند.

کارگران فقط با تکیه بر نیروی خود و حمایت و همبستگی هم سرنوشتان خود می توانند مطالبات شان را پیگیری کنند. کارگران بازداشتی هیچ جرمی مرتکب نشده اند و فقط به خاطر حق خواهی صنفی و حمایت از همکاران شان دستگیر و زندانی شده اند.

مردم عزیز ایران! آزادیخواهان! بشردوستان! حامیان حقوق کار!

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه؛ ضمن محکوم کردن برخورد امنیتی و قضایی با مطالبات کارگران هفت تپه خواستار آزادی فوری و بی قید و شرط کارگران بازداشتی هفت تپه، خاتمه دادن به برخوردهای امنیتی، ابطال پرونده سازی های تاکنونی و اجرای مطالبات کارگران شده از اینرو همگان را به حمایت متشکل از این فراخوان دعوت می کنیم.

سه شنبه /۱۳/ابان/۱۳۹۹

سندیکای کارگران نیشکر هفت تپه

https://akhbar-rooz.com/?p=90654 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

1 دیدگاه
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید قربانی
حمید قربانی
3 سال قبل

انقلاب سرخ کمونیستی ضرورت روز است!

 

رفقا و دوستان کارگر و توده ی زحمتکش، ما، راهی جز انقلاب کردن  – انقلابی زیر و رو کننده اوضاع موجود  نداریم. خود را متشکل و متحزب و مسلح کنید تا انقلاب قهری کمونیستی را به پیروزی رسانده و رها شوید و اکر نه،طبقه سرمایه دار و دولت اش همه چیز را و ما و خودش را با مرگی فجیع روبرو خواهد نمود.

 طبقه سرمایه دار خود در اسارت سرمایه است، (سرمایه دار سرمایه شخصیت یافته است. کارل مارکس- کاپیتال جلد اول) که سرمایه جز سود و باز هم سود بیشتر و بیشتر و… چیزی را دوست ندارد. سرمایه از سود کم و غیر مطمئن نفرت دارد و بیزار است.  

نگاه نمائید و این همه جنگ، این همه ویرانی، این مرگ و میر را ببینید و اطمینان داشته باشید که سرمایه و سرمایه داران از هیچ جنایتی رویگردان نیستند.

مخصوصا که در موقع بحران های تجاری – بحران های اساسا ناشی شده از اضافه تولید، سرمایه هار میشود و دنیا را می خواهد ویران نماید و این کار خواهد کرد، چون بحران ها خصلتا طوری اند که یکی از دیگری بیرحم تر، سهمناکتر  میشوند و هر چه می گذرد، وسیله رفع بحران کمتر و کمتر میشود، زیرا که کره زمین نحدود است و نمی تواند، جوابگوی حرص و آز سیری ناپذیراین هیولای واقعی باشد تا به جائی می رسد که دیگر رفع شدنی نیستند!

این را کارل مارکس در مانیفست کمونیست هم نشان داده و بیان کرده است:

 ” کافی است که به بحران های تجاری اشاره کنیم که با تکرار ادواری خویش و به نحوی همواره تهدید آمیزتر هستی تمام جامعه بورژوازی را در معرض فنا قرار می دهد. در مواقع بحران تجارتی هر بار نه تنها بخش هنگفتی از کالاهای ساخته شده، بلکه حتی نیروهای مولده ای که بوجود آمده اند نیز نابود می گردد. هنگام بحرانها یک بیماری همگانی اجتماعی پدید میشود که تصور آن برای مردم احصار گذشته نامعقول بنظر می رسید، و آن بیماری همگانی اضافه تولید است. جامعه ناگهان به قهقرا باز می گردد و بغتا به حالت بربریت دچار میشود. گوئی قحط و غلا و جنگ عمومی خانمانسوزی او را از همه وسائل زندگی محروم ساخته است؛ پنداری که صنایع و بازرگانی نابود شده است. چرا؟ برای آنکه جامعۀ بشری بیش از حد تمدن، بیش از حد وسائل زندگی، بیش از حد صنایع و بازرگانی در اختیار خویش دارد. نیروهای مولده ایکه در اختیار اوست، دیگر بکار تکامل تمدن بورژوازی و مناسبات بورژوازی مالکیت نمی خورد؛ برعکس، آن نیروها برای این مناسبات بسی عظیم شده اند و مناسبات بورژوازی، نشو و نمای آنها را مانع میگردد؛ و هنگامیکه نیروهای مولده درهم شکستن تمام این موانع و سدها را آغاز می کنند، آنگاه سراسر جامعه بورژوازی را دچار پریشانی و اختلال می نمایند و هستی مالکیت بورژوازی را دستخوش خطر می سازند. دائره مناسبات بورژوازی بیش از آن تنگ شده است که بتواند نیروئی را که آفریده خود اوست در خویش بگنجاند، از چه طریقی بورژوازی بحران را رفع می کند؟ از طرفی بوسیله محو اجباری توده های تمام و کمالی از نیروهای مولده و از طرف دیگر بوسیله تسخیر بازارهای تازه و بهره کشی بیشتری از بازرارهای کهنه. و بلاخره از چه راه؟ از این راه که بحران های وسیعتر و مختربتری را آماده میکند و از وسائل جلوگیری از آنها می کاهد.

سلاحی که بورژوازی با آن فئودالیسم را واژگون ساخت، اکنون بر ضد خود بورژوازی متوجه است.

ولی بورژوازی نه تنها سلاحی را حدادی کرد که هلاکش خواهد ساخت، بلکه مردمی را که این سلاح را بسوی او متوجه خواهند نمود، یعنی کارگران نوین یا پرولتاریا را نیز بوجود آورد.”

ولی رفقای کارگر، این درست است که شما که محصول صنایع بزرگ بورژوازی هستید و عامل مرگ  می در نهایت، موجود هستید، اما، این کار همین طور خود بخودی و بدون یک برنامه و نبرد آگاهانه طبقاتی که به جنگی خونین منجر می گردد، میسر نیست. بورژوازی دولتی را سازمان داده است که می بینیم که مجهزتر از هر دولت دوران های ماقبل خود که اصولا و اساسا، درست همچون نیروهای مولده که شما طبقه کارگر بخش اساسی این نیروی تولید هستید که در هر بحران هیزم تنور جنگ های بین بورژواها می گردید، برای دوران های ماقبل اش قابل تصور نمی بود.

مثلا دولت های برده دار و فئودال نیروهای سرکوبگرشان – ارتش و ژندام شان  نیزه و شمشیر و در همین اواخر فئودالیسم دارای تفنگ و توپ و کشتی های جنگی شده بودند، ولی اکنون می بینیم که دولت های ب.رژوا امپریالیستی در یک رقابت دائمی برای تولید و باز هم تولید سلاح های مرگبار توده های وسیع مردمی هستند که حتی در جنگ ها هیچ دخالتی ندارند، شهرها را ویران می کنند و…

آری، دارای چه سلاح های مخوفی هستند که برای نابود کردن چندین برابر کره ارض همین الآن کفایت می کنند.

البته، خود کارل مارکس و انگلس هم این را کاملا درک کرده بودند و تمامی آثارشان هم برای این نوشته شده اند که راه و وسیله نابودی مناسبات بورژوائی را نشان دهند. آنها همین مانیفست حزب کمونیست شان را  با این عبارت پایان می دهند : ” کمونیستها عار دارند که مقاصد و نظریات خود را پنهان سازند. آنها آشکارا اعلام میکنند که تنها از طریق واژگون ساختن همه نظام اجتماعی موجود، از راه جبر، ( یعنی بکارگیری قهر، یعنی با استفاده از قدرت کارگران مسلح و… حمید قربانی) وصول. به هدفهایشان میسر است. بگذار طبقات حاکمه در مقابل انقلاب کمونیستی بر خود بلرزند. پرولتارها در این میان چیزی جز زنجیر خود را از دست نمیدهند، ولی جهانی را بدست خواهند آورد

پرولتارهای سراسر جهان، متحد شوید ! “، پایان مانیفست سال ۱۸۴۸.

و لنین بمثابۀ یکی از بهترین شاکردان آنها به باور من، این راه را در این عبارت، در کتاب آموزنده ی خویش به نام دولت و انقلاب، خلاصه نموده است : ” بدون انقلاب قهری پرولتاری تعویض دولت بورژوائی به دولت پرولتری (یعنی دیکتاتوری پرولتاریا – من) ممکن نیست، مرگ دولت پرولتری و بطور کلی  مرگ هر گونه دولتی جز از راه زوال ممکن نیست. “، او لنین در همین اثر و اثر بعدی خود که در جدل و مبارزه تئوریک  با سران انترناسیونال دوم از جمله بزرگترین تئوریسین آن، کائوتسکی آلمانی تبار می باشند، دیکتاتوری پرولتاریا  و چرائی آنرا چنین بیان می کند :

“” دیکتاتوری قدرتیست که مستقیما متکی به اعمال قهری است و بهیچ قانونی وابسته نیست. دیکتاتوری انقلابی پرولتاریا قدرتیست که با اعمال قهر پرولتاریا علیه بورژوازی بچنگ آمده و پشتیبانی می گردد و قدرتیست که بهیچ قانونی وابسته نیست.”

 و یا باز هم، لنین از زبان مارکس و انگلس :

[ مارکس… “اگر کارگران دیکتاتوری انقلابی خود را جایگزین دیکتاتوری بورژوازی می نمایند… تا مقاومت بورژوازی را درهم شکنند… بدولت شکل انقلابی و گذرنده می دهند.”…

انگلس…” حزب پیروزمند» (در انقلاب) «بالضروره» ناچاراست سیادت خود را از طریق رعب و هراسی که سلاح وی در دلهای مرتجعین ایجاد می کند، حفظ نماید. اگر کمون پاریس به اتوریته مردم مسلح علیه بورژوازی متکی نبود؛ مگر ممکن بود بیش ازیک روز دوام آورد؟ آیا ما محق نیستیم اگر بالعکس کمون را، به علت اینکه از اتوریته خیلی کم استفاده کرده است، سرزنش نمائیم”…

هم او میگوید: ” از آنجا که دولت فقط مؤسسه گذرنده ایست که در مبارزه و انقلاب باید ازآن استفاده کرد، تا دشمنان خود را قهرا سرکوب ساخت، لذا سخن گفتن در بارۀ دولت خلقی آزاد خام فکری خالص است. مادامکه پرولتاریا هنوز به دولت نیازمند است، این نیازمندی از لحاظ مصالح آزادی نبوده، بلکه بمنظور سرکوب دشمنان خویش است و هنگامی که سخن گفتن در بارۀ آزادی ممکن می گردد، آنگاه دولت بمعنای اخص کلمه دیگر موجودیت خود را از دست می دهد”…] ، لنین – انقلاب پرولتری و کائوتسکی مرتد.

البته، همان طوری که لنین در یک اثر دیگرش – چپروی بیماری کودکی در کمونیسم، می نویسد، همین دیکتاتوریپرولتاریا، فقط وسیله ی سرکوب نیست، بلکه وسیله ی آموزش و پاک کردن اذهان خود طبقه کارگر و توده های زحمتکش از فرهنگ پوسیده و خرافات دوران های گذشته نیز می باشد. زیرا که فرهنگ حاکم در هر دوره و در هر جامعه طبقاتی فرهنگ طبقه حاکمه آن دوره می باشد و تا کنون طبقات استثمارگر بر جامعۀ طبقاتی حاکم بوده اند و فرهنگ خود را بر جوامع حاکم کرده اند که از جمله مذهب، ناسیونالیسم، فردگرائی و منافع شخصی را بر همه چیز ترجیح دادن، تقدس قائل شدن برای مالکیت خصوصی و روابط زناشوئی موجود – خانواده که اسارت زن و کودکان  را ترتیب داده است و… می باشند.

انسان جامعه آینده و طبقه کارگر سازنده ی جامعه آینده – کمونیسم باید بر این فرهنگ چیره گردد و ذهن خود را  از عادات و سنت های طبقاتی و سنن ابا و اجدادی حیوان گونه، مثلا از خرافه ای به نام خدا پاک کند و گرنه ساختن جامعه آینده ممکن نیست، ساختن یک جامعه انسانی نیازمند انسان هائی است که با فرهنگ و برداشت های انسانی پرورش یافته باشند!

پیش بسوی انقلاب قهری کمونیستی، پیش بسوی کمونیسم، جامعه ی انسان های انسان شده و آزاد!

دوستدار پرولتاریا جهان – حمید قربانی انسان بیوطن

۳ نوامبر ۲۰۹۳ سال اسپارتاکوسی

کارگران هفت در مبارزه برای آزادی نمایندگان زندانی خویش بوسیله نیروهای سرکوب گر دولت جمهوری اسلامی سرمایه داری، این چماق سرمایه داران بر سر کارگران و زحمتکشان زن و مرد، دولتی که باید درهم شکسته گردد!

https://t.me/kkfsf/17249

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


1
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x