
در چند روز گذشته ابتدا خبر آمد امیرحسین مرادی، از زندانیان محکوم به اعدام قیام آبان در تهران را به آگاهی شاپور منتقل کردهاند و بعد خبر چنین تکمیل شد که میخواهند در آگاهی شاپور او را به اتهام قتل ساسان نیکنفس، زندانی سیاسیای که به تازگی در زندان درگذشت، بازجویی کنند. اما چرا آگاهی شاپور؟ و یا سوال درستتر این است که انتقال به آگاهی شاپور چه معنایی دارد؟
کافی است تنها یک ساعت در بند عمومی زندانهای تهران با متهمان به جرائم غیرسیاسی بوده باشید یا با کسی که چنین تجربهای دارد گفتگو کنید تا بدانید در بین متهمان به جرائم غیرسیاسی آگاهی شاپور چه معنایی دارد.
آگاهی شاپور مخوفترین بازداشتگاه آگاهی در تهران است که حتی نام آن لرزه بر اندام متهمان جرائم غیرسیاسی میاندازد. در آگاهی شاپور کسی نمیتواند اعتراف نکند. «بازجویی فنی» در آگاهی شاپور هر کسی را وا میدارد به هر جرمی که بازجو میخواهد اعتراف کند.
البته «بازجویی فنی» نام مستعاری برای وحشیانهترین شکنجههای ممکن است. در بین بازداشتگاههای تهران بزرگ که متهمان جرائم غیرسیاسی در آنها بازجویی میشوند وحشیانهترین شکنجهها در بازداشتگاه آگاهی شاپور انجام میگیرد و به همین دلیل بیشترین آمار قتل زندانیانِ تحت بازجویی مربوط به این بازداشتگاه است.
کتک زدن زندانی، بیخوابی و گرسنگی دادن به او، جوجهکباب کردن که به معنای بستن دست و پای زندانی و آویزان کردن او با یک میله است، آویزان کردن از دست و پا، کتک زدن با کابل و باتوم، سوزاندن با سیگار و گاز پیکنیکی، شکستن دست و پا و انواع شکنجههای دیگر تا جایی ادامه پیدا میکند که زندانی به جرائمی که بازجو میخواهد اعتراف کند.
البته پیش از این نیز هم در جریان سرکوب جنبش سال هشتاد و هشت و هم در جریان سرکوب دراویش گنابادی گذر متهمان پروندههای سیاسی هم به این آگاهی افتاده است.
برخی از کسانی که در سال هشتاد و هشت به فتلگاه کهریزک منتقل شدند، شکنجههای اولیه را در آگاهی شاپور از سر گذراندند و محمد راجی، درویش گنابادی تنها یک هفته بعد از بازداشت در همین بازداشتگاه کشته شد.
یکی از دراویش گنابادی که با نام مستعار علی در مورد آگاهی شاپور با یورونیوز مصاحبه کرده، گفته است: «من یک روز در آگاهی شاپور بودم اما بعضی دوستان که پرونده جنایی برایشان گشوده شده بود ماهها در انفرادی آگاهی شاپور بودند. جایی که به قدری بازداشتی را در بازجویی تحت فشار و شکنجه قرار میدهند که به اتهاماتی که به او میزنند اعتراف کند و با ایجاد رعب و وحشت و بازجوییهای طولانی مدت جرمش را بپذیرید. در زندان که بودم یک زندانی عادی بعد از یکسال از آگاهی شاپور بازگشته بود میگفتند خیلی بدن ورزیدهای داشته اما در اثر شکنجهها تکهاستخوانی بیش نبود.»
تمام این اطلاعات نشان میدهد امیرحسین مرادی را به بازداشتگاه آگاهی شاپور منتقل کردهاند تا از او تحت چنین شرایطی اعتراف بگیرند. جمهوری اسلامی میخواهد از زندانیان مقاوم آبان، از خانوادهی شهدای آبان و از مردمی که در قیام آبان پایههای ظلم را لرزاندند انتقام بگیرند. امیرحسین مرادی، بچهی خزانه، فرزند مردم است و درست در همین ساعات زیر شکنجه قرار دارد. نگذاریم در سکوت او را به مسلخ بکشانند./سرخط
خبرها، گزارش ها و ویدئوهای بیشتر را در تلگرام اخبار روز ببیند