جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

جمعه ۷ اردیبهشت ۱۴۰۳

نظر نقادانه ی حزب کمونیست یونان به مواضع حزب کمونیست فدراسیون روسیه در باره ی جنگ اوکراین

آیا مسئولیت احیای تبلیغات فاشیست و نازی در اوکراین می تواند یک طرفه باشد؟ آیا بورژوازی روسیه مسئول این نیست؟ حزب کمونیست فدراسیون روسیه چیزی در این مورد نمی داند؟  حزب کمونیست روسیه متوجه انتی کمونیسم...

آیا مسئولیت احیای تبلیغات فاشیستی و نازیسی در اوکراین می تواند یک طرفه باشد؟ آیا بورژوازی روسیه مسئول این نیست؟ آیا حزب کمونیست فدراسیون روسیه چیزی در این مورد نمی داند؟  حزب کمونیست روسیه متوجه انتی کمونیسم اکراینی هست، طوری که ان را “مقامات فاشیستی” توصیف می کند، اما به انتی کمونیسمی که در صدای رسمی روسیه فوران می زند، و به آنچه از حنجره رئیس جمهور پوتین که در نخستین سخنرانی وی در قبل از آغاز عملیات نظامی به گوش رسید، هیچ توجهی ندارد

مبارزه برای بازار و غارت کشورهای بیگانه، تلاش جهت مهار جنبش انقلابی پرولتاریا و دمکراسی در دورون کشورها، تلاش جهت فریب، جدایی و سرکوب پرولتاریای جهان، برانگیختن بردگان روزمزدی یک ملت دربرابر ملت دیگربه نفع بورژوازی- این یگانه حقیقت محتوا و مفهوم جنگ است. لنین مجموع اثارجلد ۲۶ص ۱.

نقل قول فوق از رهبر انقلاب اکتبر، که صد سال پیش گفته شده، به طور کامل با جنگ در اکراین مطابقت دارد. در بسیاری از مقالاتی که تا به حال نوشته ایم، به مبارزه ای که بر سر بازار فروش و راه های حمل و نقل کالا ختم می شود، اشاره کرده ایم.

حزب کمونیست یونان مواضع خود را به روشنی، از جمله و درچارچوب جنبش جهانی کمونیستی بیان داشته است. متاسفانه، برخی از احزاب کمونیستی، همچنین حزب کمونیست فدراسیون روسیه، مواضعی را اعلان کرده اند که ما قعاطعانه مخالف آن می باشیم.

مختصری در باره حزب کمونیست فدراسیون روسیه

حزب کمونیست فدراسیون روسیه که در سال ۱۹۹۳ بنیانگذاری شد یکی از نیروهای عمده صحنه ی سیاسی روسیه سرمایه داری است. این حزب در اخرین انتخابات پارلمانی در سال ۲۰۲۱، با کسب حدود ۱۸.۹درصد ارا، و با گرفتن ۵۷ کرسی (از ۴۵۰ کرسی مجلس) به دومین نیروی سیاسی تبدیل شد. نمایندگان این حزب طی سی سال گذشته پس از فروپاشی شوروی، سمت های مهمی را از دوره ۱۹۹۸-۱۹۹۹ در دولت یرماکوف که تلاش می کرد بحران سرمایه داری کشور را تعدیل بخشد، در اختیار داشتند. برنامه حزب، با دفاع از خط مشی تبدیل تدریجی سرمایه داری به سوسیالیسم از طریق طی مراحل گوناگون، موافق با تشکیل دولت های مختلف “چپ میانه” می باشد. حزب کمونیست علیرغم برخورداری از وزن سنگین در پارلمان، نقش قابل توجهی در امور تجدید سازمان جنبش های کارگری و اتحادیه های کارگری در روسیه ندارد.

مواضع این حزب تا آغاز تجاوز روسیه به اکراین، همبستگی با حزب حاکم “روسیه متحد” و رئیس جمهور پوتین بود. دومای (مجلس) روسیه طرح حزب کمونیست در مورد به رسمیت شناختن “استقلال” به اصطلاح “جمهوری های خلق” دونباس (دانیسک و لوهانسک) را تصویب نمود که محرک اصلی تجاوز روسیه به اکراین شد. گذشته از این، حزب کلیه استدلالات رسمی دولت روسیه در مورد ضرورت نابودی فاشیسم در اکراین توسط ارتش روسیه، تحت عنوان “عملیات ویژه ” – این اصطلاح جهت اجتناب از ذکر واژه “جنگ” ابداع شده است- را “نشخوار می کند”. علاوه براین، حزب کمونیست روسیه، اعتقاد دارد که سیاست خارجی “ضدفاشیستی” باید با “چرخش چپ” در داخل کشور همراه باشد. حزب همواره خواهان تغییرات در دولت و حضور حزب در ان می باشد.

“جنگ تمدن ها”: “میلیارد طلایی” در مقابل “جهان روس”

اما بدترین مواضع ارائه شده از سوی حزب کمونیست روسیه، سکوت کامل در باره ی دلایل حقیقی این جنگ امپریالیستی است؛ جنگی که اکراین درگیر آن شده، نه در راستای منافع مردم، بلکه در راستای منافع انحصارات و بورژوازی است. این جنگ برای مواد اولیه و مواد خام، مسیرهای حمل و نقل کالا، پایه های ژئوپلیتیک برای سهیم شدن در بازار می باشد.   

حزب کمونیست روسیه نمی تواند، اهمیت این موضوع را که منابع طبیعی اکراین، مواد معدنی آن، برای مثال: تیتانیوم، فلزات ضروری برای صنایع هواپیما سازی و زمین های حاصلخیز این کشور که نسبت به دوره سوسیالیستی روبه کاهش است درک نکند، نه تنها بنادر ماریوپول و ادسا بلکه مهم تر از همه پایگاه های صنعتی، شبکه عظیم حامل های انرژی هم برای روسیه و هم برای غرب مهم است.

حزب کمونیست نمی تواند رقابت شدید بین دولت های بورژوازی در بسیاری از مناطق جهان برای انرژی، راه های حمل آن، در راستای سهم بری از انحصار بازار انرژی اروپا و غیره را متوجه نباشد. همچنین حزب کمونیست، نمی تواند، رقابت امپریالیستی انحصارات دولت های اتحادیه اروپا، امریکا، روسیه، چین و سایر دول “بازیگر” منطقه ای مانند، ترکیه، اسرائیل، پادشاهی های حوزه خلیج فارس و دیگران را نبیند. 

حزب کمونیست با اتخاذ این مواضع، در کنار انحصارات روسیه و چین در رقابت آن ها با غرب و سایرین قرار می گیرد، که همه با هم مردم اکراین را به ” کیسه بوکس” تبدیل کرده اند. حزب کمونیست مدتهاست که با روحیه ملی گرایی و نیروهای ناسیونالیستی که در پوشش میهن پرست ظاهر می شود، معاشقه دارد.

صدر حزب کمونیست روسیه در کتاب خود “جهانی شدن و سرنوشت بشر” (۲۰۰۲) دیدگاه ساموئل هانتینگتون امریکایی در مورد “برخورد تمدن ها” را اتخاذ می کند، که مطابق ان، درگیری ها نه در سطح دولت ها، بلکه میان نیروهای مختلف فرهنگی سنتی است. بنابراین، در عملکردهای ناتو، اتحادیه اروپا و امریکا جهت محاصره روسیه وی یک “جنگ تمام عیار” علیه روسیه می بینند، که توسط کشورهای “میلیارد طلایی” راه اندازی شده است. یعنی سی کشور پیشرفته، اعضای سازمان همکاری اقتصادی و توسعه از جمله یونان با یک میلیارد جمعیت. مطابق این فرضیه، ما شاهد “کاهش” تضادهای طبقاتی اجتماعی در جامعه “میلیارد طلایی” هستیم و اکنون تضاد اساسی در سطح بین المللی “بر اساس خط “غنی شمال-فقیر جنوب” بیان می شود. تندتر از تضادهایی که قبلاً پرولتاریاها را از استثمارگرانشان در چارچوب یک کشور جداگانه جدا می کرد» [۱].

در اسناد برنامه حزب کمونیست روسیه، هیچ اشاره ای به ماهیت امپریالیستی روسیه معاصر نشده است، با این همه، اعتقاد براین است که، “فدراسیون روسیه به موضوع نوبتی تقسیم جهان، ضمیمه مواد خام دولت های امپریالیستی جهان” تبدیل می گردد، همچنین خاطرنشان می شود، که: “در نیمه دوم سده بیستم، گروهی با غارت بی رحمانه منابع کره زمین، سوداگری مالی، جنگ و روش های پیچیده استثمار جدید، غنی تر شده اند. از کشورهای پیشرفته سرمایه داری، به اصطلاح میلیارد طلایی وارد دوره ای به نام “جامعه مصرفی” شده است. در اینجا مصرف از حالت کارکرد طبیعی انسان به یک “هدف مقدس” تبدیل می گردد”، که به تلاش شدید وضعیت اجتماعی فرد بستگی دارد. (۲) بر پایه این رویکرد غیرطبقاتی و گمراه کننده، “میلیارد طلایی” در مقابل به اصطلاح “جهان روس” که یکی از گرایشات بنیادی سیاست خارجی مدرن دولت بورژوازی روسیه است، قرار می گیرد.

در پس این فرضیه، طرحی برای بهره برداری از میلیون ها روس و روس زبان جهت اجرای اهداف سرمایه داری روسیه نهفته است. “ما همه موظفیم از جهان روس دفاع کنیم. (…) جهان روس در طی هزاران سال بنا شده است. دربنای این جهان نه تنها روس ها بلکه اکراینی ها و بلاروس ها هم سهم داشته اند. صدر حزب کمونیست روسیه در سخنرانی خود در پارلمان روسیه در جریان قرائت  طرح به رسمیت شناختن به اصطلاح “جمهوری های مردمی” می گوید: “ما یک دین مشترک، پیروزی های مشترک، یک زبان و یک فرهنگ داریم”(۳). بدین ترتیب، حزب کمونیست روسیه به طور کامل از سیاست خارجی دولت حاکم بر روسیه، اتحادیه های سرمایه داری میان دولتی، که توسط آن در قلمرو اتحاد جماهیر شوروی سابق ایجاد شده است، همانند، اتحادیه اقتصادی اور اسیا و سازمان پیمان امنیت جمعی حمایت می کند. در ژانویه سال جاری حزب کمونیست روسیه از ماموریت نیروهای سازمان پیمان جمعی در قزاقستان در راستای سرکوب قیام کارگری مردمی حمایت نمود.

سرانجام، حزب کمونیست اعلان می کند که هدف آن ساختمان سوسیالیسم است، اما برنامه ای که قصد اجرای آن را از طریق فرایند انتخابات پارلمانی دارد، برنامه ی رفرم در مدیریت نظام سرمایه داری و کاملا منطبق بر برنامه های دولت بورژوازی است که در مساله سیاست خارجی نیز بازتاب دارد.

پنهان کردن مسئولیت دولت روسیه در برابر آنچه که در حال رخ دادن است

حزب کمونیست روسیه با نسبت دادن وضعیت موجود و رویدادهای جاری به نیروهای امپریالیستی مانند امریکا، ناتو، اتحادیه اروپا، به اصطلاح “لیبرال فاشیست ها” چیزی در مورد مسئولیت بورژوازی روسیه نمی گوید. به هرحال، پس از فروپاشی شوروی میلیون ها روس و روس زبان در خارج از روسیه و از جمله در کریمه و دُنباس قرار گرفتند.

ان زمان که نیروهای ضدانقلابی روس، شوروی را متلاشی می کردند، از خود پرسیدند که حقوق این مردم چه می شود، از این پس مناطقی که این مردم در ان زندگی می کنند، متعلق به کدام کشور خواهد شد؟ صد البته که نه، در آن دوره زمانی این گروه از مردم، توسط بورژوازی نوظهور به عنوان مهره در برنامه های ژئوپلیتیک آن در شوروی سابق در نظر گرفته شدند.

همزمان با این، بورژوازی اکراین درطی سی سال گذشته به طور سازمانیافته مردم اکراین را با سم ضدکمونیستی، تبلیغات گوبلی نسل کشی (گولودومور) خلق اکراین توسط بلشویک ها، کمونیست ها و یا روس ها مسموم می نماید.  در سال ۱۹۹۸ رئیس جمهور وقت اکراین، لئونید کوچما اولین فرمان را صادر نمود که مطابق با آن این تبلیغات به سطح دولتی ارتقا یافت و به کل سیستم اموزش و پرورش کشور اشاعه یافت. در سال ۲۰۰۶ زمان ریاست جمهوری ویکتور یوشنکو عملیاتی تحت عنوان “به رسمیت شناختن بین المللی” به اصطلاح “نسل کشی” خلق اکراین، اغاز می شود، همزمان در کشور جرم کیفری جهت نفی گولودومور در نظر گرفته می شود. در سال ۲۰۱۰ رئیس جمهور پرو روس ویکتور یانوکوویچ با معتبر دانستن کلیه تصمیمات پیشین، اعلان کرد که سخن بر نسل کشی خلق اکراین نیست، بلکه سخن از”جنایات رژیم تمامیت خواه استالین” می رود. برپایه چنین اسطوره هایی یک نسل کامل در اکراین بزرگ شده است، سازمان های فاشیستی برپایه ان، نیاز به بازسازماندهی ایدئولوژیکی و سیاسی داشتند.

رهبری کنونی روسیه در تمام این سال ها برای پیشگیری از چنین تحولات غیرقابل قبول رخدادها چه کرده است. به غیر از تجارت، فعالیت دیگری هم صورت گرفت؟ همانطور که پوتین با غرور تمام گفت “درسال ۲۰۱۱ تبادل کالایی دوطرفه به بیش از ۵۰ میلیارد دلار رسید” (۴). در همان زمان که در اکراین تبلیغات گوبلزی رشد می نمود، روسیه همانطور که پوتین بیان کرد در بازه ۱۹۹۱ تا ۲۰۱۳ (دقیقا دوره ای که اندیشه فاشیسم پا گرفت) از اوکراین حمایت مادی می کرد، سود بودجه اکراین از کمک های روسیه (معافیت های اعتباری، بهای ویژه برق روسیه) شامل ۲۵۰ میلیارد دلار شد. حتی بدهی اکراین از زمان شوروی به طور کامل توسط روسیه پرداخت شد.   

  آیا مسئولیت احیای تبلیغات فاشیستی و نازیستی در اوکراین می تواند یک طرفه باشد؟ آیا بورژوازی روسیه مسئول نیست؟ حزب کمونیست فدراسیون روسیه چیزی در این مورد نمی داند؟

مبارزه با فاشیسم

در طی سالیان سال، دولت روسیه هرسال پیش نویس قطعنامه ای را به سازمان ملل ارائه می کند که در ان نازیسم محکوم شده و خواستار تمهیداتی در راستای محدودیت نازیسم به عنوان یک پدیده، به ویژه در کشورهای بالتیک و اکراین می شود. امریکا نیز مدام به قطعنامه فوق رای منفی داده است. کشورهای اتحادیه ی اروپا نیز از رای دادن به آن خودداری می کنند. برهمین مبنا، هرسال در نهم ماه مه روز پیروزی بر فاشیسم پرچم سرخ در روسیه به اهتزاز در می آید. بدینسان طبقه بورژوازی تلاش دارد از احساسات مردم و روحیه ضدفاشیستی آن ها در راستای اهداف خود بهرمند گردد.

در همین حال، آگاهی دانش آموزان روسیه با سموم ضدکمونیستی توسط آثار معروف ضدشوروی سولژنیتسین، که توجیه کننده خائنان و همکاران نازی ها، طرفداران دیکتاتور فرانکو و پینوشه است، مسموم می گردد. در رسانه های دولتی و خصوصی تبلیغات ضدکمونیستی، و همچنین پیروزی برفاشیسم آلمان یک شاهکار توسط مردم بدون حزب بلشویک، گاها علیرغم فعالیت های ان صورت می گیرد. پوتین علنا اعلان کرد که کتاب های ایوان ایلین، ایدئولوگ روسی فاشیسم را می خواند و خواندن ان را به جوانان پیشنهاد می کند. همچین اضافه کرد که برمزارش گل نیز می گذارد.

همه این ها یکبار دیگر ثابت می کند که هرگاه مبارزه با فاشیسم جدا از مبارزه با سرمایه داری ای باشد که فاشیسم را بوجود می اورد، کاملا ریاکارانه است و اهداف دیگری را پنهان می کند، طوری که اکنون روسیه در اکراین سرگرم انجام عملیات نظامی گویا به منظور “نازی زدایی” می باشد.

چه کسی نازی زدایی می کند؟ طرفدار فاشیست ایلین؟ آیا او آن را زیر پرچم امپراتوری تزاری – “زندان مردم” همانطور که لنین گفت، انجام خواهد داد؟ حزب کمونیست روسیه نمی تواند از این مواضع ریاکارانه بی اطلاع باشد.

سکوت در برابر آنتی کمونیسم دولتی

 حزب کمونیست روسیه متوجه آنتی کمونیسم اکراینی هست، طوری که آن را “مقامات فاشیستی” توصیف می کند، اما به آنتی کمونیسمی که در صدای رسمی روسیه فوران می زند، و همچنین از حنجره رئیس جمهور پوتین که در نخستین سخنرانی وی در قبل از آغاز عملیات نظامی به گوش رسید، شنیده می شود، هیچ توجهی ندارد.

یاداور می شویم که پوتین در این سخنرانی ازهمه برچسپ های مشمئزکننده اتحادیه اروپا، امریکا که علیه اتحاد شوروی منتشر می کنند، از قبیل: “دیکتاتوری استالین”، “رژیم توتالیتر”، “تروریسم سرخ” و غیره بهره برد.

قابل توجه است که حزب کمونیست روسیه تحت هیچ شرایطی به این حملات ضدکمونیستی غیرقابل قبول از سوی کرملین، که پایه مشترک ضدکمونیسم تمامی نیروهای امپریالیستی است، واکنش نشان نداده است. حزب کمونیست به هیچ وجه به اتهامات غیرقابل قبول رئیس جمهور روسیه علیه لنین و بلشویک ها، گویا که اینها مقصر اصلی فروپاشی اتحاد شوروی بودند نه ان نیروهای ضد انقلاب اجتماعی-سیاسی که خود پوتین همانند شهردار وقت لنینگراد آناتولی سابچاک –”دست راست یلتسین” به انها تعلق داشت، و به همراه گورباچف مبارزه ضدکمونیستی، ضدشوروی، مبارزه علیه نیروی های مدافع نجات سوسیالیسم و شوروی را مدیریت کردند – واکنش نشان نداده است.

تحریف مواضع حزب کمونیست یونان در مورد مساله جنگ

درشرایط فعلی، حزب کمونیست روسیه تلاش کرده تا مردم روسیه را نسبت به مواضع حزب کمونیست یونان درباره وضعیت اکراین گمراه سازد. حزب کمونیست از این که حزب کمونیست یونان تجاوز روسیه به اکراین را محکوم کرده است، از اینکه حزب کمونیست یونان یک مارش اعتراضی از سفارت روسیه تا سفارت امریکا در آتن علیه هردو طرف درگیری امپریالیستی سازمان داد، و از مردم خواست “غارتگران” را انتخاب نکنند، از اینکه اعتراضاتی در راستای ممانعت از شعله ورشدن آتش جنگ امپریالیستی سازمان داد، علیه کشیدن مداوم و فزاینده یونان به داخل جنگ، علیه استفاده از خاک یونان جهت انتقال سلاح های مرگبار به منطقه درگیری اعتراض کرد، همه ی این ها را از مردم خود پنهان نموده است.

برعکس، حزب کمونیست روسیه تلاش کرد از اعتراضات توده ای ضدجنگ سازماندهی شده از سوی حزب کمونیست یونان، جهت دستکاری بیشتر افکار خلق روس، استفاده نماید. بدینسان، گنادی زیوگانف با انتشار عکس هایی درشبکه های اجتماعی از متینگ حزب کمونیست یونان آن را بمثابه اعتراضاتی در حمایت از به اصطلاح “جهان روس” تفسیر نمود. گذشته از این، در پیام همبستگی حزب کمونیست روسیه با فعالین دستگیر شده حزب کمونیست یونان، که همزمان سرکوب تظاهرات تسالونیک را محکوم می کرد، تلاش شد که مواضع حزب کمونیست یونان را با مواضع حزب کمونیست فدراسیون روسیه در باره “جنگ تمام عیار ناتو علیه روسیه” یکسان جلوه دهد. یعنی مواضعی که تجاوز روسیه به اکراین را توجیه می نماید. این پیام در یکی از روزنامه های بورژوازی کشور ما منتشر شد، که تلاش داشت حزب کمونیست یونان را به داشتن مواضع دوگانه و حامی سرمایه داری روسیه متهم نماید.

با این حال، برگزاری اعتراضات در یونان، یعنی کشوری که در کنار دیوارهای ان پایگاه نظامی، واحدهای نظامی و بنادر، ایستگاه راه آهن، که از طریق ان نیروهای امریکایی-ناتو جابجا می شوند، قرار دارد؛ گویای آن است که کشورما یکی از اعضای طرف درگیری است، یعنی طرف امریکا –ناتو. بدین خاطر است که ما با مطالبه «یونان را به میدان جنگ نکشید»، و خروج از برنامه های جنایتکارانه یوروآتلاتیسم که مردم ما را به گوشت دم توپ تبدیل کرده است، پیش آمده ایم. هیچ کس نمی تواند این اقدامات ما را در جهت حمایت از روسیه سرمایه داری تفسیر کند و ما نیز به همان اندازه آن را محکوم کرده ایم. نظر ما برخلاف حزب کمونیست فدراسیون روسیه و برخی احزاب کمونیست دیگر که روپوش ایدئولوژیکی سیاسی برای برنامه های بورژوازی روسیه پهن کرده اند، می باشد.

حزب کمونیست یونان به چهل حزب کمونیست جهان وسی سازمان کمونیستی ازسراسر جهان می پیوندد

این احزاب با محکوم کردن جنگ امپریالیستی اعلان کردند که رویدادهای اکراین بربستر سرمایه داری انحصاری، مرتبط با پلان های امریکا، ناتو و اتحادیه اروپا رخ داده، دخالت آن ها در منطقه در شرایط رقابت شدید این نیروها با سرمایه داری روسیه می باشد.

این احزاب با کمونیست ها و مردم روسیه و اکراین که خواهان تقویت جبهه ای علیه ناسیونالیسم  که خود محصول بورژوازی می باشد، اعلان همبستگی می کنند. این احزاب تاکید می کنند که مردم دو کشور، که روزگاری در صلح و ارامش می زیستند، دستاوردهای بزرگی در چارچوب شوروی داشته اند، به همراه سایر خلق ها از این یا ان امپریالیسم یا پیمانهایی که در راستای منافع انحصارات است، جانبداری نمی کنند.

احزاب فوق خاطرنشان کردند که به نفع طبقه کارگر و اقشار مردم است که به واکاوی رخدادها برپایه معیارهای طبقاتی بپردازند، و مبارزه خود علیه انحصارات، بورژوازی، برای سرنگونی سرمایه داری و پیکار طبقاتی خود علیه جنگ های امپریالیستی، برای سوسیالیسم که بیش از هرزمانی مبرم و ضروری است، تشدید کنند.

***

مقاله فوق در روزنامه RIZOSPASTIS – ارگان کمیته مرکزی حزب کمونیست یونان در ۲۳ آوریل ۲۰۲۲ منتشر شد.

برگردان از متن روسی: اردشیر قلندری

  1. زیوگانوف گلوبالیزاسیون “بن بست یا خروج؟ -۲۰۰۱
  2. برنامه حزب کمونیست روسیه  https://kprf.ru/party/program
  3. زیوگانوف برسمیت شناختن جمهوری های مردمی دانباس برای ما بمثابه مساله اصلی https://kprf.ru/party-live/cknews/208757.html
  4. پوتین، پیام رئیس جمهوری روسیه ۲۱.۰۲.۲۲

 http://kremlin.ru/events/president/news/67828  

      

                                         

https://akhbar-rooz.com/?p=152762 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

12 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
حمید
حمید
1 سال قبل

در ازای این چهل حزب کمونیست، ایرانی هایی که خود را چپ میخوانند در همید سایت مکررا از راسپوتین و تجاوز روسیه دفاع کرده اند و میگردند در رسانه های دنیا تا یک مقاله پیدا کنند که بگوید نازی ها حکومت اوکراین را میگردانند. بیخود نیست که همین ها چهل و سه سال است از جنایات خمینی و اخوند های شیعه و سپاه پاسداران تروریست پشتیبانی میکنند!

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  حمید

این اقلیتی در چپ است و به این وحشتناکی هم که شما عنوان میکنید از تمامیت حاکمیت شیعه و سپاه پاسداران و آخوندا حمایت نمی کنند ،بهشون کمی شانس بده تا خود را تصحیح کنند.

نصرت درویش
نصرت درویش
1 سال قبل
پاسخ به  کیا

جناب کیا!
بین ۲ صندلی نشستن به اینجا می انجامد که به جناب حمید پیشنهاد می کنید که به «اقلیتی درچپ» شانسی برای «تصحیح »بدهند.
اگر منظور شما از «تصحیح ، موقعیتی است که آقای حمید و شما در آن قرار دارید ، امیدوارم آن «اقلیت» مورد نظر تا ابد از دیدگاه شما هیچگاه «تصحیح » نشوند.
البته «تصحیح» از نوعی که مورد نظر شماست.وگرنه تمامی انسان های پیشرو و مجهز به تفکر علمی به پروسه انتقاد از خود باور دارند.اما نه به آن مفهومی که مورد نظر شماست.

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  نصرت درویش

خانم محترم با اتهام زدن‌ها که بین دو صندلی نشستن نه بین دو صندلی نشسته های واقعی یعنی کسانی که هم از تربه و هم از آخور می‌خورند ها را نشان نمیگیرید ،بلکه جلوی انتقاد و پیشنهاد سالم را مسدود می کنید.
اینجا یک دشمن واقعی برای ما موجود است و آنهم حاکمیت اسلامیست ، و تلاش در اپوزیسیون برای هم گرایی و کم کردن اختلافات بین دو صندلی نشستن نیست ،شاید مهمترین عمل در حال حاضر باشد.
تعریف راسیسم:
با هر انگیزه ای که انسان‌ها را به دو دسته تقسیم کند، بر حسب نژاد، فرهنک رنگ و…. وبه جان یکدیگر بیندازد ،را راسیسم می دانند.
فقط برای اطلاع و قصد شخصی نیست.

لطیفه
لطیفه
1 سال قبل
پاسخ به  حمید

حمید محترم دلتان را خوش نکنید، جنایتکاران غربی بر جنایتکاران شرقی پیروز نخواهند شد.

کارگر کمونیست
کارگر کمونیست
1 سال قبل

احزاب بلشویک و دولتهای بلشویکی همه شکست خورده اند اما بسیاری از حقایقی که کشف کردند و بیان نمودند هنوز پا برجاست. این احزاب به این سادگی ها از بین نخواهند رفت چون متکی به آن حقایق هستند. حتی جریانات اسلامی ضد غرب هم به این زودی ها از بین نخواهند رفت. منشاء ضدیت با غرب پایه درستی دارد و آن سرمایه داری و استعمارگری دموکراسی های غرب است. نیروهای متنفر از غرب در آفریقا، آسیا و آمریکای لاتین بسیار زیاد و قوی و اکثرشان مارکسیستهای بلشویکی می باشند .
هر چه در ستایش از دموکراسی گفته شود، با اعمال غربی ها خنثی می شود. در چشم توده های قربانی سرمایه داری و امپریالیست، دموکراسی جهنم است. یونان بهترین مثال است. یونانی ها دیدند که با دموکراسی نمیتوانند از زیر بار سرمایه مالی خلاص شوند و حتی سوسیال دموکرات هم خورد و داغون می شود. این سرنوشت ایران هم هست. دموکراسی خواهی ایرانی یا نوکری برای غرب است و یا توهم. هیچکدام نتیجه نخواهد داد و هر دو در انتها یکی هستند. اگر قرار بود دموکراسی در ایران نتیجه بدهد، کودتای ۲۸ مرداد رخ نمیداد.
تنها انقلاب کارگری- کمونیستی شورائی میتواند بشر را از دست نظام بردگی مزدی رها کند نه دموکراسی خواهی.

مهرداد
مهرداد
1 سال قبل

تکرار عبرت انگیز تاریخ از انحرافات و خود محوری های حزب کمونیست شوروی در طول سده گذشته که با توسل به تحمیل زورگویانه به دیگر احزاب کمونیست و چپ موجبات انزوا و استیصال و نهایتا شکست اردوگاه را فراهم کرد، با این تفاوت که عنوان پدر سالاری دیگر احزاب برادر را که در آنزمان یدک میکشید از دست داده و امروز از یک پدر خوانده دزد سالار و خود شیفته تبعیت میکند. باز هم میتوان انتظار داشت که روسوفیل های وطنی این بار حزب کمونیست یونان را چپ بریده بخوانند همانطور که قبلا سیریزا ی یونان را که به خاطر حل مشکلات اقتصادی با اتحادیه اروپا همکاری کرد سرزنش کردند.

حتی پیوستن حزب کمونیست یونان به چهل حزب کمونیست وسی سازمان کمونیستی ازسراسر جهان هشداری به گوش ناشنوای رفقا نخواهد بود. شکست اردوگاه موجود آنزمان فقط منتظر زمان بود، اما امروز روسیه پوتین نمیتواند انزوا و انحطاط را با نابودی زیر ساخت های کشور همسایه لاپوشانی کند. حمایت ننگین و نامطبوع از تهدید های اتمی پوتین طبل رسوایی روسوفیل هاست.

نسیم
نسیم
1 سال قبل

بیانیه حزب کمونیست یونان (و هم موضعی با ۴۰ حزب کمونیست دیگر) نشان می دهد که طرفداری از تهاجم نظامی روسیه به اکراین حتی در محدوده افکار شوروی و لنینیسم هم نمی گنجد. احزاب وفادار به شوروی هم ماهیت امروز روسیه و چین را به صراحت امپریالیستی ارزیابی و از همراهی با جنایات وحشتناک روسیه پرهیز می کنند.
مدافعین امروز روسیه فقط روسوفیل هایی هستند که سرطان ضدیت با تمدن و دموکراسی آن ها در مرحله پیشرفته قرار دارد. ناتو، جنایات و تجاوزات امریکا در ویتنام و عراق و افغانستان و غیره برای این جماعت فقط بهانه حمایت از جنایات مافیای پوتین است و بس. هیچگونه سوسیالیسم یا حتی انسانیتی در این افکار وجود ندارد.
حزب کمونیست روسیه گردان های آزوف پوتین است، عین حزب توده برای خمینی!

حقیقت جو
حقیقت جو
1 سال قبل
پاسخ به  نسیم

این چیزهائی که شما میگوئید نژادپرستی ضد روسی است. اگر آن احزاب لنینی واقعی بودند برخلاف سوسیال دموکراتها خائن قدیم، حمله روسیه به اوکراین را محکوم میکردند. کدام تمدن و دموکراسی؟ نمونه ای دارید؟ احتمالا شما هم زلنسکی بایدن هستید.

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  نسیم

مطلبت جالب است تا اینجا که حزب توده را با اینکه از ضربات خمینی مصون نماند هنوز حامی خمینی میدانید.

یحیی انوری
یحیی انوری
1 سال قبل
پاسخ به  نسیم

جناب نسیم یادم آمد که در پاسخ یکی از کامنتهای من مدعی بودید چیزی به عنوان امپریالیسم وجود خارجی ندارد حالا اما معلوم شد شما هم به امپریالیسم معتقدید البته فقط به امپریالیسم چین و روسیه!

نسیم
نسیم
1 سال قبل
پاسخ به  یحیی انوری

واضح است که آن کلمه عینا” از بیانیه حزب کمونیست یونان که طرفدار شوروی و لنینیسم است کپی شده و از من نیست.
بنظرم بجای ایراد بی لغوی بهتر است شما فرق امپریالیسم و سرمایه داری را توضیح دهید و بگویید چطور سرمایه داری بدون رقابت آزاد (یکی از دو مشخصه اصلی مارکس) ممکن است، کدام یک از ۴۴ بانک اول جهان که فقط اپل و و مایکروسافت قادر به خرید همه آن ها هستند صنایع را کنترل می کنند و باقی ادعاهای ضد علمی و ضد واقعیات هیلفردینگ!

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


12
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x