با تأسف و اندوه فراوان، خانم خدیجه عباسپور راد (مادر مجید تنکابنی)، در نیمه شب دوشنبه ۳۱ مرداد ۱۴۰۱ در منزلشان در تهران از میان ما رفتند و ایشان را در روز سه شنبه یکم شهریور در قطعه ۷۶ بهشت زهرا به همراه جمع بزرگی از فامیل، یاران و تعدادی از خانوادههای خاوران به خاک سپردند و پیکرشان را گلباران کردند.
مادر تنکابنی از مادران زخم خورده و مقاوم خاوران بودند که سالها ایشان را به همراه دیگر اعضای خانواده در خاوران میدیدم که با صبوری بسیار و پیگیرانه در خاوران حضور می یافتند و یاد عزیزشان مجید تنکابنی را گرامی می داشتند. این خانواده دادخواه کنار نشانهای از عزیزشان در قطعهی پایینی خاوران می نشستند و آنجا را با گلهای زیبا تزیین میکردند و مادر با پسر جوان و دلبندش که ظالمانه او را کشته بودند، راز و نیاز میکرد.
مسئولان حکومت اسلامی ایران، مجید تنکابنی را مانند هزاران جوان عاشق و مبارز دیگر در دههی شصت ظالمانه کشتند و در خاوران و خاورانها، مخفیانه و دور از چشم ما خانوادهها در زیر خاک پنهان کردند و پیکر هیچ کدام از آنها را به ما تحویل ندادهاند و این زخمی مضاعف است که بر تن و جان ما زدهاند و همچنان خونریزی دارد. در طی ۴۱ سال گذشته نیز با تخریب پیاپی نشانهها در خاوران و دیگر گورهای بی نام و نشان ما را دوباره و دوباره شکنجه دادهاند و این اذیت و آزارها تا کنون ادامه دارد، ولی خانوادهها مقاوم و استوار ایستادهاند تا حقیقت روشن شود که چرا و چگونه عزیزانشان را کشتند و چرا پیکر آن جانهای شیفته را به ما خانوادهها تحویل ندادهاند و چرا نام آنها را در سامانه رسمی کشور ثبت نکردهاند.
مجید تنکابنی؛ متولد ۲۷ بهمن ۱۳۳۸ بود و به دلیل فعالیت سیاسی با سازمان پیکار در راه آزادی طبقه کارگر در ۱۰ شهریور ۱۳۶۰، در حالی که هنوز ۲۲ ساله نشده بود، دستگیر شد. دوران حبس او ۱۱ روز بیشتر طول نکشید و مجید را در ۲۱ شهریور ۱۳۶۰ اعدام و مخفیانه در قطعه پایینی گلزار خاوران به خاک سپردند، بدون اینکه پیکر او را به خانواده تحویل دهند.
خانم خدیجه عباسپور راد متولد ۱۳۰۸ بود و اعدام فرزند جواناش، او را بسیار سوزاند و زخمی عمیق بر تن و جاناش نشاند، ولی علیرغم بیماری و کهولت سن در چند سال گذشته، تا پایان عمر مقاوم و استوار ایستاد و تاب آورد تا یاد پسرش را زنده نگاه دارد. هر کدام از مادران و خانوادههای خاوران که از میان ما می روند، گویی بخشی از وجود ما را با خود میبرند و جایشان در خاوران بسیار خالی میشود و امید که جوانترها جای آنها را پر کنند و این راه را ادامه دهند.
از صمیم قلب به خانوادههای محترم و داغدار تنکابنی و عباسپور راد، و همچنین به مادران و خانوادههای خاوران تسلیت میگویم و همدردشان هستم. هرچند در تبعید و فرسنگها از خاوران و خانوادههای خاوران و دیگر عزیزانم دور هستم، ولی قلبم همچنان با آنها میتپد و دردشان درد مشترک من و ماست.
«من ریشه های تو را دریافتهام
با لبانت برای همه لبها سخن گفتهام
و دستهایت با دستان من آشناست
در خلوت روشن با تو گریستهام برای خاطر زندگان
و در گورستان تاریک با تو خواندهام زیباترین سرودها را
زیرا که مردگان این سال عاشقترین زندگان بودهاند». احمد شاملو
یادشان گرامی و عشقشان ماندگار است!
منصوره بهکیش
دوم شهریور ۱۴۰۱/ ۲۴ اگوست ۲۰۲۲
از دیگر مطالب سایت
مطالب مرتبط با اين مقاله:
- مادر عبداللهی، مادری دیگر از مادران دادخواه خاوران از میان ما رفت!
- به چهره با صلابت این مادر در این تصویر خوب بنگرید! – منصوره بهکیش
- محاکمه حمید نوری، درس عبرتی برای دیگر جنایت کاران حکومت اسلامی ایران! – منصوره بهکیش
- مادران آبان دومین سالگرد کشته شدن عزیزان شان را با ایستادگی و شجاعت در کنار هم برگزار کردند – منصوره بهکیش