پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

پنجشنبه ۱۳ اردیبهشت ۱۴۰۳

دفاع مشروع – رضا فانی یزدی

ما وقتی از مبارزه خشونت آمیز صحبت می کنیم به معنای آن نیست است که حق دفاع مشروع را از خود و یا دیگران سلب کنیم، حق دفاع مشروع از اولین حقوق انسانی همه ماست که در همه جوامع پیشرفته و حتی در اعلامیه جهانی حقوق بشر برای همه افراد بشر به رسمیت شناخته شده است و هیچ کسی را به...

ما وقتی از مبارزه خشونت آمیز صحبت می کنیم به معنای آن نیست است که حق دفاع مشروع را از خود و یا دیگران سلب کنیم، حق دفاع مشروع از اولین حقوق انسانی همه ماست که در همه جوامع پیشرفته و حتی در اعلامیه جهانی حقوق بشر برای همه افراد بشر به رسمیت شناخته شده است و هیچ کسی را به هیچ دلیلی نباید برای دفاع مشروع از جان خود سرزنش کرد و یا از او بخواهیم که در مقابل تهاجم بی رحمانه دیگران به  او و افراد خانواده اش و دوستان و هموطنانش ساکت و آرام نشسته و به شکایت به مراجع قانونی بسنده کند، آنهم در کشوری که نیروی انتظامی آن و مراجع قانونی آن خود عامل خشونت و سرکوب می باشند

این روزها با اوج گرفتن جنبش اعتراضی بر علیه نظام جمهوری اسلامی ایران در رابطه با قتل مهسا امینی و اعتراض به چندین دهه سرکوب در کشور تعداد زیادی از جوانان، زنان و مردان، پسران و دختران ایرانی در خیابان های ایران دست به اعتراض زده و در مواردی با نیروهای انتظامی و گروه های سرکوب لباس شخصی درگیر شده و گاه آنها را مورد ضرب و جرح قرار داده و آنها را از پای در می آورند. مشاهده رفتار مخالفین نظام در خیابان ها در اعتراض به سرکوب که گاه به شکل مقابله به مثل صورت می گیرد موجب شده که عده ای از دوستان ما مردم را از درگیر شدن با نیروهای انتظامی و مقابله به مثل با آنها بر حذر داشته و گاه رفتار مردم معترض را شکلی از تعرض خشونت آمیز معرفی کرده و حتی گاه بطور ضمنی رفتار مردم را محکوم می کنند و مدعی هستند که این شکل از اعتراضات راه به جایی نمی برد و امکانات سرکوب بیشتری را برای حکومت هموار می کند.

سوال اینجاست که مقاومت مشروع در مقابل چنین رفتار ظالمانه و وحشیانه نیروهای انتظامی و امنیتی لباس شخصی های مزدور نظام اسلامی چگونه باید باشد و مقاومت مشروع به چه معناست؟

گاه دوستان ما با مثال آوردن از توصیه ها و رفتارهای برخی از رهبران جنبش های مدنی که روش های غیرخشونت آمیز را انتخاب کرده اند توصیه می کنند که افراد در خیابان ها در مقابل خشونت نیروهای سرکوب عکس العملی از خود نشان ندهند و با تحمل درد و رنج سرکوب و با مشاهده روش های وحشیانه عوامل نظام جمهوری اسلامی ایران، خشونت و سرکوب را تحمل کرده و فقط با دست خالی در خیابان ها به شکل تظاهرات مسالمت آمیز  راه مبارزه را به پیش ببرند.

من اینجا در صدد تجویز هیچ شکلی از مبارزه و مقابله با نیروهای سرکوب نظام جمهوری اسلامی ایران نیستم چرا که خودم در خیابان حضور ندارم و در این سوی دنیا شاهد مبارزات مردم هستم، اما سوال اینجاست که اگر امروز من هم در کنار مردم در خیابانهای شهرهای کشورم حضور داشتم و مورد تهاجم نیروهای سرکوبگر نظام جمهوری اسلامی ایران قرار می گرفتم و با گلوله و باتون بر سر و صورتم ضربات مرگبار آنها را حس میکردم آیا باز هم پیشنهاد می کردم که زدن مامورین و یا مجروح کردن آنها به شیوه های گوناگون محکوم است و باید درد و رنج ضربات مرگبار آنهارا تحمل می کردم و با سکوت به راه خود ادامه می دادم؟

همه ما در زندگی و در هر کجا که هستیم دفاع مشروع و مقابله با مهاجم را حق خود می دانیم، در بسیاری از کشورها افراد با خود اسپری های فلفل pepper spray و یا تیزر taser را در اختیار دارند که اگر مهاجمی به آنها حمله کرد و مزاحمتی برای آنها ایجاد کرد و نیروی انتظامی که باید محافظ سلامت آنها باشد در آنجا حضور نداشت، وسیله ای برای دفاع از خود داشته باشند. ما اگر برای دفاع از خود در مقابل فردی مهاجم احساس می کنیم که باید از وسایلی چون اسپری فلفل و یا تیزر و یا مقابله بدنی مشت و لگد استفاده کنیم، چرا وقتی در کشوری نیروی انتظامی آن ما را زیر مشت و لگد می گیرد و از هر وسیله ای برای سرکوب ما استفاده می کند این حق دفاع مشروع را برای خود قائل نباشیم؟

من اگر در ایران بودم و مورد تعرض نیروهای انتظامی قرار می گرفتم و فرصتی برای دفاع مشروع از خود داشتم حتماً از آن فرصت استفاده کرده و اجازه نمیدادم که مهاجم بی پاسخ بماند.

ما وقتی از مبارزه خشونت آمیز صحبت می کنیم به معنای آن نیست است که حق دفاع مشروع را از خود و یا دیگران سلب کنیم، حق دفاع مشروع از اولین حقوق انسانی همه ماست که در همه جوامع پیشرفته و حتی در اعلامیه جهانی حقوق بشر برای همه افراد بشر به رسمیت شناخته شده است و هیچ کسی را به هیچ دلیلی نباید برای دفاع مشروع از جان خود سرزنش کرد و یا از او بخواهیم که در مقابل تهاجم بی رحمانه دیگران به  او و افراد خانواده اش و دوستان و هموطنانش ساکت و آرام نشسته و به شکایت به مراجع قانونی بسنده کند، آنهم در کشوری که نیروی انتظامی آن و مراجع قانونی آن خود عامل خشونت و سرکوب می باشند.

آنچه ما امروز در خیابانهای کشورمان در واکنش به سرکوب نیروهای انتظامی از طرف مردم می بینیم به هیچ وجه رفتار خشونت آمیز نیست و نباید آن را در مقوله خشونت جای داد، آنچه مردم می کنند اتفاقاً ابتدایی ترین شکل دفاع مشروع از خودشان است و من تعجب می کنم که بعضی از دوستان با دیدن این رفتارها به نادرستی توصیه به عدم خشونت می کنند و به نوعی دفاع مشروع مردم از خود را به رفتار خشونت آمیز تعبیر می کنند و مردم را از ادامه چنین رفتاری بر حذر می دارند.

جالب است که دوستانی که مخالف رفتارهای خشونت آمیز هستند و برای توصیه های خود از شخصیت های چون گاندی، مارتین لوتر کینگ و نلسون ماندلا برای تایید نظرات خود نقل قول می آورند توجه نمی کنند که هیچکدام از آنها هرگز دفاع مشروع را سرزنش نکردند و حتی در مواردی که بهترین نمونه آن کنگره ملی آفریقا می باشد مقابله مسلحانه را نیز زمانی که لازم بود تجویز کردند و حتماً می دانید که ماندلا خود به اتهام سازماندهی مبارزه مسلحانه دستگیر و دادگاهی شد و هرگز تا آخرین روزها در مذاکرات برای انتقال قدرت با دولت آپارتاید حاضر به تقبیح مبارزه مسلحانه و انحلال بخش نظامی کنگره ملی آفریقا نشد.

واقعا نمی دانم تا چه اندازه با مبارزات مردم در آفریقای جنوبی بر علیه آپارتاید آشنا هستید اما جالب است که بدانید مهمترین رهبران کنگره ملی آفریقا هیچکدام هرگز دفاع مشروع و مبارزه مسلحانه را علیه رژیم آپارتاید نه تنها محکوم نکردند که این شکل از مبارزه را حق خود می دانستند.

در سفری که چند سال پیش به آفریقای جنوبی داشتم به محلی رفتم که ماندلا و دوستانش در آنجا توسط حزب کمونیست آفریقای جنوبی اسکان داده شده بودند و مخفیگاه آنها بود و در همانجا دستگیر می‌شوند و اتفاقاً اسنادی که از آنجا به دست می آید در دادگاه رهبران کنگره ملی آفریقا برای اثبات سازماندهی مبارزه مسلحانه مورد استفاده قرار گرفته و آنها نیز در دادگاه شجاعانه از خود و شیوه های مشروع مبارزه دفاع می کنند.

تصویر زیر در آستانه ورود به همین محل نصب شده است که آن را للیزلیف Liliesleaf مینامند. روزانه بسیاری از مردم آفریقای جنوبی و بازدید کنندگان خارجی به احترام به رهبران کنگره ملی آفریقا و مبارزات ضد آپارتاید از این محل دیدن می‌کنند و در آستانه ورود نوشته زیر را میبینند که نقل قولی است از آلبرت لتولی Chief Albert Luthuli رئیس کنگره ملی آفریقا و برنده جایزه صلح نوبل در سال ۱۹۶۰ که در آفریقای جنوبی شاید بیشتر از نلسون ماندلا و دیگر رهبران کنگره ملی آفریقا شناخته شده و مورد احترام این مردم می باشد.

او می گوید: «هیچ کس حق ندارد مردم شجاعی را که به خاطر عدالت خواهی به خشونت متوسل می شوند و یا اقدام به ایجاد یک نیروی سازمان یافته به منظور ایجاد صلح و هماهنگی نژادی دست می زنند را سرزنش کند.»

این گفته بخشی از دفاعیه او در دفاع از اقدامات کنگره ملی افریقا  و گروه دستگیر شدگان به اتهام سازماندهی مبارزات مسلحانه در آفریقای جنوبی در دادگاه معروف در سال ۱۹۶۴ است که به محکومیت نلسون ماندلا و هشت تن دیگر از رهبران کنگره ملی افریقا منتهی شد.

بنابراین باید وقتی از از خشونت و خشونت پرهیزی صحبت می کنیم متوجه باشیم که خشونت به چه معناست و در کجا و در چه اشکالی محکوم و یا قابل سرزنش است و یا نباید به کار گرفته شود و آیا دفاع مشروع اشخاص در خیابان ها که مورد تهاجم نیروهای نظامی و امنیتی قرار می گیرند را میتوان در در زمره خشونت و رفتار خشونت آمیز تعریف کرد؟

ما به خصوص در خارج از کشور نمی توانیم هیچ نسخه ای برای رفتار مردم از پیش بپیچیم، اما ما می توانیم بگوییم اگر خودمان در خیابان ها و در کنار مردم بودیم چه می کردیم و اگر از تجربه مبارزات در دیگر کشورها کمک می گیریم سعی کنیم که به دقت این تجربه ها را منتقل کنیم و متوجه باشیم که انتقال نادرست این تجربه ها به خاطر اهمیت تاریخی آن ها می تواند برای مبارزان داخل کشور گمراه کننده باشد.

من اگر در خیابان های ایران مورد ضرب و شتم نیروی انتظامی قرار می گرفتم مسلماً از خود دفاع می کردم و این دفاع مشروع نه به معنای برداشتن اسلحه و جنگ ولی پاسخ مناسب را درخور توانایی و امکان به نیروی مهاجم وارد می کردم.

همه ما آرزو می کنیم حکومت جمهوری اسلامی ایران دست از سرکوب وحشیانه مردم برداشته و به مطالبات آن ها پاسخگو باشد و امیدواریم که روند تحولات در ایران با کمترین هزینه ممکن گردد، اما متاسفانه نظام جمهوری اسلامی ایران در این چهار دهه عمر خود نشان داده است که نه تنها پاسخگوی اعتراضات مدنی و خشونت پرهیز مردم نبوده که به قیمت ریختن خون جوانان کمر به سرکوب بسته است و حاضر به عقب نشینی نیست، بنابراین این مردم کوچه و بازار هستند که تصمیم می گیرند که در هر لحظه چگونه از حق دفاع مشروع خود استفاده کرده و برای رسیدن به صلح و عدالت از چه شیوه هایی استفاده کنند.

ما در خارج از کشور به عنوان حامی مبارزات مردم باید صدای آنها بوده و نباید رفتار آنها را در برخورد با نیروهای انتظامی هرگز سرزنش کنیم و حق دفاع مشروع را از آنها سلب کرده و  برسمیت نشناسیم.


رضا فانی یزدی
اول مهر ماه ۱۴۰۱

https://akhbar-rooz.com/?p=170202 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

11 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
امیر ایرانی
امیر ایرانی
1 سال قبل

حرکات هوشمند مردم داخل کشور ستودنی است
اما گاهی بجایی تحلیل درست از حرکات اعتراضی مردم مشاهده می شود از طرف افرادی روش های مورد نظرخودشان ارائه می شود که شاید با نوع اعتراض و طبقه ی درگیر در اعتراض همخوانی ندارد.
وقتی حرکات اعتراضی داخل را بررسی کنیم
می بینیم در سال ۸۸ اعتراضی با عنوان جنبش سبز شکل می گیرد که حرکت محوری اعتراض حق رای خواهی بود که این حق رای خواهی ریشه در دمکراسی خواهی معترضین داشت
که حاکمیت برای به حاشیه بردن آن خواسته جنبش سبز بعدن دو سه حرکتی را سازمان دهی کرد اما وقتی دید ممکنه وضعیت از دستش خارج شود سرکوب را انجام دادن و با کشتار آن حرکات اعتراضی خود ساخته را خاموش کرد
اماحاکمیت با برنامه ریزی هایش منتظر جنبش ها کور گرسنگان بود که براحتی بتواند آنرا جمع کند.
اما در یک حالت غافل گیرانه شاهد حرکت اعتراضی شد که مربوط به حق آزادی فردی است.
و حاکمیت و باند حاکم متوجه شد در
این حرکت اعتراضی حتی بخشی از وابستگان به نظام ، نسبت به این اعتراضات هواداری پیدا کردند که حق آزادی فردی خواست بچه های خودشان نیز است.
اما نکته اصلی دو حرکت اعتراضی جنبش سبز و اعتراضی جدید در این اینست: معرضین اصلی در پایگاه طبقه متوسط تعربف می شوند
که حاکمیت می داند به حرکت در آمدن این طبقه یعنی تحقق آزادی و دمکراسی در کشور و حذف هر نوع تفکر استبدادی!
باید گفت حرکت اعتراضی و روش اعتراضی این طبقه، در تحلیل روش های مبارزاتی تشکیلاتی خاص و استبدادی خاص و حرکت مبارزاتی طبقاتی کارگری و … نمی گنجد
به امید تحقق آزادی و دمکراسی در سرزمینمان

ز.مینائی
ز.مینائی
1 سال قبل

آقای رضا فانی یزدی ،
خواهشمند ست از این کاربرد واژه «مشروع» و نظائر این که در زبان فارسی رایج ست پرهیز کنیم .

حکومت مذهبی و جنایتکار مشروعه خواه هم از این واژهه فراوان سوء استفاده می کند.

حکومت کارهای کثیف و ضد بشری خود را مشروع می داند.
ما در مورد هم باید با ارتجاع حاکم مرزبندی کنیم.
من با شما موافقم :
دفاع از خود درست ست.
دفاح از خود حق هر انسانی ست .
دفاع از خود در حکومت ضد قانون و فرهنگ ولایت فقیه که از اول تحمیلی بود و به حریم خصوصی مردم هم تجاوز کرده و میلیونها با حقوق بشررا نقض کرد وجان هزاران نفر را گرفته ست غیر قانونی نیست.

بهر صورت ما همه نواع می توانیم از دفاع از خود در ایران امروز پاسداری کنیم که برای رسیدن به آزادی ست.

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل
پاسخ به  ز.مینائی

ممنون از توجه شما البته حق با شماست بعضی از کلمات ریشه تاریخی آنها به نوعی به مفاهیم مذهبی مربوط می شود که به دلیل این که حکومت ایران حکومت دینی است چنین شباهتی در کاربرد کلمات مشاهده می کنیم اما حتی در کشورهایی که حکومت های سکولار و لائیک هم در کار هستند بعضی از کلمات در حقیقت به لحاظ تاریخی به گذشته مربوط هستند که در آن دوران مذهب قوانین مذهبی و لغات برآمده از آن ها هنوز به کار برده می شوند ولی نه برای استفاده حقوقی دینی از آن ها کلمه مشروع یا بسیاری از کلمات دیگر در دایره لغات فارسی از این نوع کلمات هستند اما به دلیل ریشه تاریخی آنها و وابستگی لغوی و معنایی آنها به بعضی از مفاهیم دینی وقتی آنها را استفاده می کنیم گاه تصور می شود که همان معنی را بازسازی می کنیم در حالیکه اصلاً چنین چیزی نباید به خاطر ما بیاید چرا که در این صورت ما مجبور خواهیم شد بیشتر از ۴۰ ۵۰ درصد از کلمات محاوره ای روزانه و یا حتی کلماتی که �نای حقوقی پیدا کرده‌اند را نیز دیگر اساساً به کار نبریم و آنها را از کتب تاریخی خود نیز خارج کنیم به نظر من شاید بیشتر کار فرهنگ سازان می باشد تا افراد عادی مثل من که مطلبی را برای عموم مینویسند در عین حال � واقعاً کلمه‌ای که چون مشروع به معنای قابل فهم آن در فارسی باشد را پیدا نکرده ام و البته فکر می کنم بسیاری از خوانندگان وقتی به کلمه هایی مثل مشروع برخورد می کنند توجه آنها به شرع و یا مذهب نمی رود و بیشتر همان معنای محاوره ای آن که شاید قابل قبول یا بی برو برگرد و یا قانون پذیرفته شده و یا جمعاً پذیرفته شده از نظر جامعه می رود.
به هر حال ممنون از توجه شما و تذکر به جای شما برای استفاده از کلماتی که بار ایدئولوژیک و یا دینی نداشته باشند.

بهرام خراسانی
بهرام خراسانی
1 سال قبل

یک بار هم که آقای فانی کمی فرمان خود را به راه درست پیچانده است، بهتر است با ایشان مخالفت نکنیم. در ضمن گویا در آغاز نوشتار ایشان منظور از «مبارزه خشونت آمیز»، «مبارزه خشونت پرهیز» بوده است.

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل

حق با شماست در این پاراگراف به اشتباه مبارزه خشونت آمیز نوشته شده است و درست آن مبارزه خشونت پرهیز است. با تشکر از توجه شما

حمید
حمید
1 سال قبل

اگر دزدی به خانه شما امد و خواست شما را با چاقو بکشد ایا از خود دفاع میکنید یا اینکه ضربه چاقو را تحمل میکنید به امید اینکه دزد دستگیر شود و در دادگاه به جزای اعمالش برسد؟.

هرمز
هرمز
1 سال قبل

آقای فانی عزیز در این دورِپاسخِ ما به خشونتِ به شیوه دفاع از خود وپاسخِ حکومت به خشونتِ منتسب به ما چه کسی برنده است؟

کمال
کمال
1 سال قبل

۱- من هم قبول دارم که نباید برای مردم در ایران نسخه بپیچیم که چگونه با حکومت مقابله کنند ولی دفاع مشروع چیست ؟ به آتش کشیدن ماشین های نیروی انتظامی , آمبولانس ها , اتوبوسهای شهری و حتا به آتش کشیدن و قتل مامور گشت ارشاد قابل توجیه است ؟ تجربه نشان داده است که این اقدامات یا از طرف ماموران حکومت برای توجیه سرکوب مردم صورت می گیرد و یا از طرف جوانان به جان آمده و اسیر احساسات و یا از طرف جریاناتی همچون فرقه اسلام گرای رجوی برای وارد کردن مبارزه به “فاز مسلحانه ” که در شرایط موجود شانسی برای پیروزی ندارد 
۲-جمهوری اسلامی یک نظام ایدولوژیک است و مقایسه آ ن با رژیم آفریقای جنوبی اشتباه است , اگر چه به برکت ۴۳ سال حکومت دینی نظام بخش بزرگی از پایگاه خود را از دست داده است ولی همچنان از حمایت بخش قابل توجهی از مردم برخوردار است , دیدیم که در روز جمعه هواداران خود را به خیابان کشاند 
۳-مخالفان رادیکال رژیم شاه پس از سالها مبارزه مسلحانه اعتراف کردند که در سال ۵۷ چیز زیادی از آنها باقی نمانده بود , سقوط رژیم شاه نه بر اثر مبارزه مسلحانه بلکه به دلیل حضور میلیونی و عمدتا مسالمت آمیز مردم در خیابان ها ممکن شد , در ایران امروز هم بدون حضور و حمایت میلیونی مردم تغییرات اساسی صورت نخواهد گرفت , روند تغییر توازن قوا میان هواداران دموکراسی و تغییرات بنیادی و مخالفان آ ن در ایران از همان سال ۵۷ آغاز شد و همچنان ادامه دارد , این تغییرات تنها شامل مردم عادی نمیشود امروز حتا اصولگرایان بسیاری  هستند که خواهان تغییرات جدی در ایران هستند , این روند ادامه دار و طولانی است ولی لازم است 
۴-مبارزه مدنی و نافرمانی مدنی مدت هاست که در ایران شروع شده و ادامه دارد , از اعتصابات کارگری برای بهبود شرایط اقتصادی گرفته تا مبارزه زنان درمخالفت با محدودیت های مذهبی و غیره , تقویت این روش های مطالبه محور مبارزه و فشار از پایین به حکومت کم هزینه ترین گزینه مبارزه است که در طولانی مدت شانس پیروزی بیشتری دارد .

کیا
کیا
1 سال قبل
پاسخ به  کمال

کمال جان
تحلیل مشخص از اوضاع مشخص!
انقلاب ۵۷ را شاید نتوان تکرار کرد، و به احتمال بالا تکرار هم نمیشود.
مبارزه انقلابی ۵۷ در ۲۲ بهمن از طرف نیروهای مذهبی و شاهی مسدود شد و ناقص ماند و نتیجه اش هم همین است که بیش از چهل سال است باش دست به یخه هستیم.
مبارزه به احتمال بالا به سطح مسلحانه ارتقا خواهد یافت چون نیروهای سیاسی همسو نیستند و بخش اعضم مردم هم نمیخواهند اینچنین حکومت شوند و دارند جان خود را هم فدا میکنند و حاکمیت هم مسلح و سازمانیافته و مصمم به سرکوب است.
حال مسلما آن گروهاییکه خود را برای این مرحله آمده کرده اند ، شانس بهتری دارند.

رضا فانی یزدی
رضا فانی یزدی
1 سال قبل
پاسخ به  کمال

به نظر من شما روی وجه خشونت معترضین خیلی تاکید بیش از اندازه کرده اید مگر چند نفر در اعتراض ها به دست معترضین کشته شده اند و یا چند ماشین آمبولانس به آتش کشیده شده و چند بانک یا موسسه اقتصادی مورد تعرض قرار گرفتند بنابراین بزرگ کردن این موارد و از آن نتیجه نادرست گرفتن کار درستی نیست ضمناً شما به پایه اجتماعی نظام جمهوری اسلامی ایران �جه کرده‌اید چنین پایه اجتماعی برای بسیاری از حکومت ها حتی لحظه‌ای فروپاشی نیز وجود داشته است حکومت شاه پایه اجتماعی بزرگی داشت ولی شاه قدرت سازماندهی و به حرکت در آوردن آنها را نداشت در آفریقای جنوبی نیست تعداد سفید پوستان طرفدار آپارتاید کم نبود و قدرت آنها هم کمتر از قدرت نظامی آن در جمهوری اسلامی ایران نبود همچنین در بسیاری از کشور های دیگر حکومت ها فروپاشی کردند مثل مجموعه کشورهای سوسیالیستی و در راس آنها اتحاد جماهیر شوروی با اینکه میلیونها نفر عضو حزب در این کشورها هوادار بقای نظام سوسیالیستی بودند ولی به دلیل تعرضات بموقع مخالفین بسیاری از این حکومت ها دچار آچمز سیاسی شده قدرت تصمیم گیری لحظه های خود را از دست داده و از درون تکه تکه شده و نهایتاً متلاشی شدند.
به نظرم نباید خیلی به توان سرکوب جمهوری اسلامی ایران بهای بیش از اندازه داد گرچه قدرت سرکوب آنها بسیار بسیار زیاد است و توانایی و تجربه آنها نیز در سرکوب مخالفین سیاسی نه فقط در ایران بلکه در سوریه و عراق و لبنان نیز امری است که نباید و نمی توان از آن غفلت کرد اما تحولات اجتماعی در هر کشوری گاه بسیار پیچیده تر از تجربه های گذشته عمل می کنند و هرگز نمی توان پیش بینی کرد که قدرت سرکوب تا چه اندازه کارایی دارد و اعتراضات اجتماعی تا کجا و تا چه اندازه قدرت مانور و دست زدن به ابتکارات جدید را دارند و این تغییرات چگونه تعادل جامعه را به نفع خود در زمان های کوتاهی بهم می زند باضافه اینکه مرگ خامنه ای و یا تصمیم آگاهانه رهبری نظام برای یک عقب نشینی حساب شده و یا اقدام بخشی از نظام برای حفظ کل نظام و حفظ خود می تواند کل این معادله را تغییر داده و این تغییرات موجبات ایجاد فضای جدیدی را فراهم کند که با توجه به آنچه امروز می بینیم شاید اصلاً قابل پیش بینی نیست

کامران امین آوە
کامران امین آوە
1 سال قبل

مردم معترض ایران با دشمنی تا دندان مسلح روبرو هستند که هر ندای آزادیخواهی را با گلوله‌های سربین پاسخ میدهد. نیروهای انتظامی حکومت اسلامی ایران از هر سلاح و ابزاری برای سرکوب مردم تحول‌خواە ایران استفادە کردە، به صغیر و کبیر رحم نمی‌کنند. در چنین حالتی بدون شک حرکات تعرضی معترضین در هنگام دفاع از خود امری مشروع است و برای پیشبرد و ادامه این جنبش تا پیروزی کامل امری است لازم.

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


11
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x