تشخیص اینکه جنگ با تحریکات امریکا برانگیخته شده است به ما کمک میکند تا بفهمیم چگونه آن را متوقف کنیم. این تهاجمِ روسیه را توجیه نمیکند. شاید رویکرد به مراتب بهتر برای روسیه میتوانست تقویت دیپلماسی با اروپا و جهان غیرغربی برای توضیح و مخالفت با نظامیگری و یکجانبهگرایی ایالات متحده باشد. در واقع، تلاش بیامان ایالات متحده برای گسترش ناتو به طور گسترده دیری است مخالفت جهانیان را برانگیخته است. بنابراین راه دیپلماسی برای روسیه به جای جنگ احتمالاً میتوانست مؤثر واقع شود
[مقالهی زیر در ۲۳ مه ۲۰۲۳ توسط جفری ساکس در وبسایت شخصیاش منتشر شده است.
جفری دیوید ساکس Jeffrey D. Sachs (متولد ۵ نوامبر ۱۹۵۴ در دیترویت، میشیگان) یک اقتصاددان آمریکایی است. او به خاطر ارائه مشاوره اقتصادی به دولتهای آمریکای لاتین، اروپای شرقی، یوگسلاوی سابق، اتحاد جماهیر شوروی سابق و آفریقا مشهور است. ساکس در حال حاضر رئیس و استاد «موسسه زمین»[Earth Institute]در دانشگاه کلمبیا است. او مشاور ویژه بانکیمون دبیر کل سازمان ملل و پیش از آن کوفی عنان بود. در حال حاضرمدیر پروژه هزارهی سازمان ملل است. به خاطر فعالیتهای بین المللیاش در زمینه مسائلی مانند کاهش فقر، پاک کردن بدهیهای کشورهای فقیر و کنترل بیماریها در آن کشورها شهرت جهانی دارد. او تنها استاد دانشگاهی است که در فهرست تأثیرگذارترین افراد جهان توسط مجله تایم بیش از یک بار نامش آمده است.]
جورج اورول در ۱۹۸۴ نوشت: “کسی که گذشته را کنترل میکند، آینده را کنترل میکند: کسی که حال را کنترل میکند، گذشته را نیز کنترل میکند.” دولت ها بیوقفه برای تحریف برداشتهای عمومی از گذشته تلاش میکنند. در رابطه با جنگ اوکراین، دولت بایدن بارها و به دروغ ادعا کرده است که جنگ اوکراین با حملهی غیرقانونی روسیه به اوکراین در ۲۴ فوریه ۲۰۲۲ آغاز شده است. در واقع، این جنگ توسط ایالات متحده به گونهای تحریک شده است که دیپلماتهای برجستهی آمریکایی دههها پیش از جنگ پیشبینی کرده بودند؛ به عبارت دیگر، این امکان وجود داشت تا از جنگ جلوگیری کنند و اکنون نیز باید تلاش کرد تا از طریق مذاکره متوقف شود.
تشخیص اینکه جنگ با تحریکات امریکا برانگیخته شده است به ما کمک میکند تا بفهمیم چگونه آن را متوقف کنیم. این تهاجمِ روسیه را توجیه نمیکند. شاید رویکرد به مراتب بهتر برای روسیه میتوانست تقویت دیپلماسی با اروپا و جهان غیرغربی برای توضیح و مخالفت با نظامیگری و یکجانبهگرایی ایالات متحده باشد. در واقع، تلاش بیامان ایالات متحده برای گسترش ناتو به طور گسترده دیری است مخالفت جهانیان را برانگیخته است. بنابراین راه دیپلماسی برای روسیه به جای جنگ احتمالاً میتوانست مؤثر واقع شود.
تیم بایدن بیوقفه از عبارت “جنگ تحریکنشده [یا برانگیخته نشده]” استفاده میکند؛ هم در سخنرانی مهمش در اولین سالگرد جنگ، هم در بیانیهی اخیر ناتو و هم در جدیدترین بیانیهی جی۷ به این عبارت برمیخوریم. رسانههای اصلیِ هوادار بایدن سخیفانه و طوطیوار ادعاهای کاخ سفید را تکرار میکنند. نیویورکتایمز مقصر اصلی این پروپاگاندا است که ۲۶ بار در پنج سرمقاله، ۱۴ ستون نظری نویسندگانش و نوشتههای هفت مقالهنویس مهمان، تهاجم روسیه را «بیدلیل» و «تحریکنشده» توصیف کرده است!
در واقع ایالات متحده دست به دو اقدام تحریکآمیز اصلی زد. اولین مورد، عزم ایالات متحده برای گسترش ناتو به اوکراین و گرجستان به منظور محاصرهی روسیه در منطقهی دریای سیاه توسط کشورهای ناتو (اوکراین، رومانی، بلغارستان، ترکیه و گرجستان، به ترتیب خلاف جهت عقربههای ساعت) بود. دوم، نقش ایالات متحده در استقرار یک رژیم روسوفوبیک در اوکراین با سرنگونی خشونتآمیز رئیس جمهور طرفدار روسیه، ویکتور یانوکوویچ، در فوریه ۲۰۱۴ بود. جنگ آتشبار در اوکراین با سرنگونی یانوکوویچ ۹ سال پیش آغاز شد، و نه در فوریه ۲۰۲۲؛ تاریخ جعلیای که دولت ایالات متحده، ناتو و رهبران جی۷ از ما میخواهند که باور کنیم.
کلید صلح در اوکراین از طریق مذاکرات مبتنی بر بیطرفی اوکراین و عدم گسترش ناتو است.
بایدن و تیم سیاست خارجی او از بحث دربارهی ریشههای جنگ امتناع میورزند. به رسمیت شناختن این ریشهها از سه جهت دولت او را تضعیف میکند. اول، این واقعیت را آشکار میکند که میشد از جنگ جلوگیری کرد، یا حالا هرچه زودتر این امکان وجود دارد که آن را متوقف کنند تا از ویرانی بیشتر اوکراین و هزینههای بیشتر امریکا که تاکنون بیش از ۱۰۰ میلیارد دلار شده است، جلوگیری کرد. دوم، نقش شخصی پرزیدنت بایدن در جنگ را به عنوان یک شرکتکننده در سرنگونی یانوکوویچ، و قبل از آن به عنوان یک حامی سرسخت مجتمع نظامی-صنعتی و مدافع اولیه گسترش ناتو، افشا میکند. سوم، بایدن را به پای میز مذاکره میکشاند و تداوم فشار دولت برای گسترش ناتو را تضعیف میکند.
آرشیوها به طور انکارناپذیر نشان میدهد که دولتهای ایالات متحده و آلمان بارها به میخائیل گورباچف، رئیسجمهور شوروی قول دادهاند که وقتی اتحاد جماهیر شوروی اتحاد نظامی پیمان ورشو را منحل کرد، ناتو «یک اینچ به سمت شرق» حرکت نخواهد کرد. با وجود این، برنامهریزی ایالات متحده برای گسترش ناتو در اوایل دهه ۱۹۹۰، یعنی بسیار قبل از اینکه ولادیمیر پوتین رئیس جمهور روسیه شود، آغاز شد. در سال ۱۹۹۷، زبیگنیو برژینسکی، کارشناس امنیت ملی، جدول زمانی گسترش ناتو را با دقت قابل توجهی بیان کرد.
دیپلماتهای ایالات متحده و رهبران خود اوکراین به خوبی میدانستند که گسترش ناتو میتواند به جنگ منجر شود. جورج کنان، محقق و دولتمرد بزرگ ایالات متحده، گسترش ناتو را «خطای سرنوشتساز» خواند و در نیویورکتایمز نوشت: «میتوان انتظار داشت که چنین تصمیمی باعث شعلهور شدن گرایشهای ملیگرایانه، ضدغربی و نظامیگری در افکار مردم روسیه شود و تأثیر نامطلوب بر توسعهی دموکراسی روسیه بگذارد؛ پس درست نیست تا فضای جنگ سرد را به روابط شرق و غرب بازگردانیم و سیاست خارجی روسیه را به سمتی سوق دهیم که قطعاً مورد پسند ما نیست.»
ویلیام پری، وزیر دفاع بیل کلینتون، در اعتراض به گسترش ناتو، استعفا داد. پری در سال ۲۰۱۶ با یادآوری این لحظهی حیاتی در اواسط دهه ۱۹۹۰ی چنین گفت: «اولین اقدام ما که واقعاً ما را در مسیر بدی قرار داد، زمانی بود که ناتو شروع به گسترش کرد و کشورهای اروپای شرقی را وارد خود کرد؛ برخی از آنها هم مرز با روسیه بودند. در آن زمان، ما از نزدیک با روسیه کار میکردیم و آنها داشتند به این ایده عادت میکردند که ناتو میتواند دوست باشد تا دشمن… بااین همه، از اینکه ناتو دقیقاً در مرزشان مستقر شود، خیلی ناخرسند بودند و قویا از ما خواستند که به پیشروی ادامه ندهیم.
در سال ۲۰۰۸، سفیر وقت ایالات متحده در روسیه و ویلیام برنز، مدیر کنونی سیا، در پیامی به واشنگتن درباره خطرات جدی گسترش ناتو هشدار داد: «خواست اوکراین و گرجستان برای عضویت در ناتو نه تنها خشم روسیه را برمیانگیزد، بلکه نگرانیهای جدی در مورد پیامدهای ثبات در منطقه ایجاد میکند. روسیه نه تنها متوجه محاصره شدنش و تلاش برای تضعیف نفوذ خود در منطقه میشود، بلکه از پیامدهای غیرقابل پیشبینی و کنترلنشدهای که به طور جدی بر منافع امنیتی روسیه تأثیر میگذارد، بیم دارد. کارشناسان به ما میگویند که روسیه به ویژه نگران است که اختلافات شدید در اوکراین بر سر عضویت در ناتو، با توجه به روستباران ساکن در اوکراین که مخالف عضویت اوکراین در ناتو هستند، میتواند منجر به تجزیهی کشور، همراه با خشونت یا در بدترین حالت، جنگ داخلی شود. در آن صورت، روسیه باید تصمیم بگیرد که آیا مداخله کند یا خیر. تصمیمی که روسیه نمیخواهد با آن روبرو شود.»
رهبران اوکراین به وضوح میدانستند که فشار برای گسترش ناتو به اوکراین به معنای جنگ است. الکسی آرستویچ، مشاور سابق زلنسکی در مصاحبهای در سال ۲۰۱۹ اعلام کرد که بهایی که ما برای پیوستن به ناتو خواهیم پرداخت، جنگی بزرگ با روسیه است.
طی سالهای ۲۰۱۳-۲۰۱۰، یانوکوویچ بر بیطرفی، مطابق با افکار عمومی اوکراین تاکید کرد. ایالات متحده به طور مخفیانه برای سرنگونی یانوکوویچ فعالیت کرد، و به وضوح در نوار ویکتوریا، نولاند، دستیار وزیر امور خارجه وقت ایالات متحده و جفری پیات، سفیر ایالات متحده، در حال برنامهریزی دولت پس از یانوکوویچ بودند؛ یعنی هفتهها قبل از سرنگونی خشونت آمیز یانوکوویچ. نولند در این تماس روشن میکند که از نزدیک با بایدن، معاون رئیسجمهور وقت و جیک سالیوان، مشاور امنیت ملی او-همان تیم بایدن-نولند-سالیوان که اکنون در مرکز سیاست ایالات متحده در قبال اوکراین حضور دارند- در هماهنگی کار میکرد.
پس از سرنگونی یانوکوویچ، جنگ در دونباس آغاز شد، و این در حالی بود که روسیه خواستار الحاق کریمه بود. دولت جدید اوکراین برای عضویت در ناتو مراجعه کرد و ایالات متحده ارتش اوکراین را مسلح کرد و به بازسازی ساختار آن کمک کرد تا آن را با ناتو سازگار کند. در سال ۲۰۲۱، ناتو و دولت بایدن مؤکدانه به حضور اوکراین در ناتو متعهد شدند.
پیش از تهاجم روسیه، گسترش ناتو در دستور کار بود. در پیشنویس معاهدهی روسیه و آمریکا (۱۷ دسامبر ۲۰۲۱) پوتین خواستار توقف گسترش ناتو شد. رهبران روسیه در نشست شورای امنیت ملی روسیه در ۲۱ فوریه ۲۰۲۲، گسترش ناتو را عامل جنگ عنوان کردند. پوتین در آن روز در سخنرانی خود خطاب به ملت، گسترش ناتو را دلیل اصلی تهاجم اعلام کرد.
جفری رابرتز، مورخ، اخیراً نوشت: «آیا میشد در صورت توافق روسیه و غرب گسترش ناتو را متوقف کرد و اوکراین را در ازای تضمینهای محکم استقلال، کشوری بیطرف اعلام کرد، تا از جنگ جلوگیری شود؟ البته که ممکن بود.» در مارس ۲۰۲۲، روسیه و اوکراین پیشرفتهایی را در جهت پایان دادن سریع به جنگ براساس بیطرفی اوکراین گزارش کردند. به گفتهی نفتالی بنت، نخست وزیر سابق اسرائیل که یک میانجی بود، آنان به توافق بسیار نزدیک بودند، قبل از اینکه ایالات متحده، بریتانیا و فرانسه آن را مسدود کنند.
در حالی که دولت بایدن تهاجم روسیه را بیدلیل و تحریکنشده اعلام می کند، روسیه در سال ۲۰۲۱ گزینههای دیپلماتیک را برای اجتناب از جنگ دنبال کرد، حالآنکه بایدن دیپلماسی را رد کرد و اصرار داشت که روسیه هیچ مخالفتی در مورد مسئله گسترش ناتو نکند. روسیه دوباره در مارس ۲۰۲۲ دیپلماسی را پیش برد، در حالی که تیم بایدن دوباره مانع پایان دیپلماتیک جنگ شد.
با درک این موضوع که مسئله گسترش ناتو در قلب این جنگ قرار دارد، میفهمیم که چرا تسلیحات ایالات متحده به این جنگ پایان نخواهد داد. روسیه در صورت لزوم برای جلوگیری از گسترش ناتو به اوکراین بیشتر نفوذ خواهد کرد. کلید صلح در اوکراین از طریق مذاکرات مبتنی بر بیطرفی اوکراین و عدم گسترش ناتو است. اصرار دولت بایدن بر گسترش ناتو به اوکراین، اوکراین را قربانی آرزوهای نظامیِ نادرست و دست نیافتنی ایالات متحده کرده است. زمان آن است که تحریکات متوقف شود و مذاکرات برای بازگرداندن صلح به اوکراین آغاز شود.