شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

شنبه ۸ اردیبهشت ۱۴۰۳

“کرامول میدونه که چیکار داره می کنه!”؛ آیا شولتز هم میدونه بایدن چیکار داره می کنه؟ – سیمور هرش، ترجمه ی علی اورنگ

هارولد پینتر نمایشنامه نویس و برنده جایزه نوبل یکی از منتقدین اولیه تصمیم دولت بوش در مورد اعلان جنگ به تروریست های اسلامگرا (islamist) در سراسر جهان پس از حملات ۱۱سپتامبر بود، جنگی که نخست وزیر وقت انگلستان تونی بلر آن را تایید کرد. در پاییز ۲۰۰۲، پینتر به مجلس عوام انگلستان دعوت شد تا علت مخالفتش را با این جنگ ابراز کند. او صحبتش را با روایتی اغراق آمیز از تاریخ انگلستان در مورد امواج ترورهای اولیه در ایرلند شروع کرد:

روایتی قدیمی درباره الیور کرامول وجود دارد که بعد از اینکه شهر دروگدا را گرفت اهالی شهر را به میدان اصلی آورد. کرامول به افسران زیر دستش اعلام کرد: «بله! همه زنان را بکشید و به همه مردها تجاوز کنید.» یکی از دستیارانش گفت: ژنرال عذر می خوام. آیا برعکسش نیست؟ یک نفر از درون جمعیت فریاد زد: «کرامول میدونه که چیکار داره میکنه!»

صدایی که از درون جمعیت بلند شد صدای تونی بلر بود، اما امروز می تواند صدای صدراعظم آلمان اولاف شولتز باشد، که در تصمیم بایدن برای خرد کردن اقتصاد آلمان از طریق نابود کردن خطوط انتقال گاز نورد استریم در سپتامبر گذشته سکوت کرده است.

دو مجموعه لوله گاز وجود داشتند، بخشی از آنها به وسیله الیگارش های روسیه که مرهون ولادیمیر پوتین بودند تامین مالی شدند. خط لوله نورد استریم ۱ در سال ۲۰۱۱ عملیاتی شد و در عرض ده سال روسیه بیش از نیمی از نیازهای آلمان را برآورد می کرد، این گاز ارزان عمدتا به مصرف صنایع آلمان می رسید. خط لوله نورد استریم ۲ در تابستان ۲۰۲۲ تکمیل شد، اما هرگز به مرحله بهره برداری نرسید. در فوریه ۲۰۲۲، در آغاز جنگ، شولتز پروسه تفویض گواهینامه برای این خط لوله را متوقف کرد. برای انتقال گاز به آلمان روسیه به طور کامل  خط لوله نورد استریم ۲ را پر کرده بود، اما این ظرفیت عظیم گاز در مقطع ورود به آلمان به وسیله شولتز مسدود شد، این حرکت در واقع به درخواست دولت بایدن بود.

در ۲۶ سپتامبر ۲۰۲۲، دو خط لوله گاز نورد استریم به وسیله بمب های زیرآبی منفجر شدند. در گیرودار اتهامات همیشگی بر علیه روسیه و انکار روسیه، مشخص نبود که چه کسی مسئول این خرابکاری بود. در فوریه ۲۰۲۳، من یک گزارش مشروح۱ از نقش کاخ سفید در مورد این حمله منتشر کردم، شامل تایید این نکته که هدف اصلی بایدن منع شولتز از امکان برگشت از تصمیمش در رابطه با جریان گاز روس به آلمان بود. کاخ سفید گزارش مرا انکار کرد و تا امروز هیچ دولتی مسئولیت آن را نپذیرفته است.

آلمان زمستان سال گذشته را که به طور غیرعادی گرم بود، به نحوی مدیریت کرد، البته دولت هم یارانه های سخاوتمندانه ای در اختیار خانواده ها و کسب و کارها گذاشت. اما از آن زمان، کمبود گاز روسی علت اصلی افزایش هزینه های انرژی بوده است، که منجر به کند شدن رشد اقتصادی آلمان، چهارمین اقتصاد بزرگ جهان شد. بحران اقتصادی نتیجه اش بالا رفتن مخالفت سیاسی بر علیه ائتلاف سیاسی شولتز بود. موضوع تفرقه انگیز دیگر افزایش مداوم درخواست های مهاجرت از خاورمیانه و آفریقا و بیش از یک میلیون اوکراینی که از شروع جنگ در اوکراین به آلمان فرار کرده اند، می باشد.

نظرسنجی ها در آلمان همواره نارضایتی عظیمی را نسبت به بحران اقتصادی نشان می دهد. یک نظرسنجی که ماه گذشته به وسیله نشریه بلومبرگ تجزیه و تحلیل شد مطرح کرد که فقط ۳۹ در صد رای دهندگان آلمان معتقدند که در دهه آینده آلمان یک کشور عمده صنعتی خواهد بود. این گزارش مشخصا اختلافات سیاسی داخلی و سیاست های رایانه گرمایشی برای خانه ها و کسب و کار را ذکر کرده است اما اشاره ای به دلیل اصلی این بحران نکرده است – یعنی تصمیم بایدن برای نابودی خطوط لوله های گاز.

مروری بر گزارش های اخیر در باره بحران اقتصادی آلمان، در آلمان، آمریکا، و نشریات تجارت بین المللی (گزارش هایی که عمدتا عالی هستند) هیچکدام حتی اشاره ای به تخریب خطوط لوله های گاز به عنوان علت اصلی برای بدبینی ملی نکرده اند. در این فکر هستم  که اگر هارولد پینتر اینجا بود در مورد این خودسانسوری چه می گفت.

در ماه ژوئیه، نشریه پولیتیکو۲ گزارش داد که رابرت هابک، معاون صدراعظم و وزیر اقتصاد آلمان، عضو حزب سبز، اخطار داد که کشور مطمئنا با یک اقتصاد منقبض شده و انتقال به انرژی سبز مواجه است که “باری بر دوش” مردم خواهد بود. در ماه می، دولت آلمان اعلام کرد که کشور وارد رکود اقتصادی شده است. برخی از کمپانی های کشور، بر طبق گزارش پولیتیکو،

شروع به دور انداختن سرزمین پدری کرده اند، که بیم صنعت زدایی را دامن زده است.

هابک گفت که رکود اقتصادی را می توان به خاطر قیمت بالای انرژی توجیه کرد، و آلمان از کشورهای دیگر آن را شدید ترحس کرده است «چون وابسته به گاز ارزان روسیه بوده است.» این مقاله توضیح نداد که چرا گاز روسیه به آلمان دیگر نمی تواند جریان داشته باشد.

امتناع کاخ سفید یا کشورهای اسکاندیناوی یعنی نروژ، سوئد، و دانمارک  (که از خرابکاری پنهانی خطوط لوله به وسیله آمریکا حمایت کردند) از قبول مسئولیت برای این عملیات، عملا به نفع شولتز شد، وقتی که بایدن در فوریه ۲۰۲۲ در کاخ سفید مستقیما تهدید به نابودی نورد استریم ۲ کرد. از او پرسیده شد که اگر روسیه حمله کند او  چطور جواب می دهد، بایدن گفت،

اگر روسیه حمله کند … نورد استریم ۲ دیگر وجود نخواهد داشت. ما آن را خاتمه می دهیم.

شولتز علنا هیچ چیزی نگفت و زمستان سال گذشته برای یک دیدار خصوصی دو روزه  به کاخ سفید رفت – در هواپیمایش هیچکدام از روزنامه نگاران آلمانی او را همراهی نمی کردند – دیداری که شامل یک جلسه طولانی دونفره با بایدن بود. شام دولتی یا کنفرانس مطبوعاتی وجود نداشت، به جز صحبت های کوتاه کلیشه ای با پرزیدنت در مقابل هیئت مطبوعاتی کاخ سفید، که اجازه سوال کردن به آنها داده نشده بود.

غیرممکن است که یکبار دیگر این سوال پرسیده نشود که آیا بایدن صدر اعظم آلمان اولاف شولتز را در جریان عملیات در شرف وقوع در فوریه قرار داده بود یا نه؟  و همچنین آیا به او پیش از تخریب خطوط لوله ها در سپتامبر هشدار داده بود؟ ادامه سکوت شولتز در مورد یک عمل خشونت آمیز بر علیه کشورش را فقط می توان مبهوت کننده توصیف کرد، بخصوص در شرایطی که بحران انرژی در ماه های اخیر به قدری تشدید شده است که مردم آلمان تحت فشار شدید قرار گرفته اند. تخریب خطوط لوله های گاز همچنین یک مسئله سیاسی بالقوه بسیار دشواری را از سر راه صدراعظم آلمان برداشت: اگر لوله های گاز دست نخورده باقی مانده بودند اما به دستور او متوقف شده بودند، آنهایی که اعتقاد داشتند گرم و موفق  نگه داشتن مردم آلمان مهمتر از حمایت از کاخ سفید، ناتو، و ولادیمیر زلنسکی است (برای جنگی که نیازی به وقوع آن نبود) فشار زیادی روی او وارد می آوردند که دریچه های گاز را باز کند و اجازه دهد که گاز جریان یابد.

این امکان وجود دارد که کاخ سفید، با در جریان گذاشتن او از برنامه تخریب لوله ها، او را از وضعیت بسیار دشواری که می توانست منجر به از دست دادن شغلش شود نجات داده است: یعنی از ناتو و آمریکا در جنگ اوکراین حمایت کند یا مردم و صنایع آلمان را حفظ کند.

اکتبر گذشته۳، لیزا هانل، گزارشگر دویچه وله، یک شبکه تلویزیون دولتی، به خاطر کمبود گاز روسی به یک هزینه اجتماعی بدیهی برای طبقه متوسط در آلمان اشاره ای کرد: کارکنان اداره رفاه آلمان به او گفتند که «مردم بیشتری نگرانند که دیگر نتوانند از عهده قیمت های در حال افزایش و هزینه انرژی بر بیایند.» در توضیح تاثیرات کمبود گاز ارزان روسیه روی مردمی که درآمدهای پایین و متوسط دارند، شامل ۱۸ میلیون نفر از مردم آلمان که در تلاش برای گرم ماندن و تغذیه هستند، او نوشت که «تورم و بحران انرژی می تواند ضربه سختی به آنها وارد کند.» 

آدام بوتون، یک تحلیلگر اقتصاد اهل کانادا که برای فورکس لایو می نویسد، ماه گذشته مقاله ای نوشت تحت عنوان “پایه های اقتصاد آلمان در حال فروریختن است. سه دلیل برای نگرانی.”۴ سه دلیل او عبارتند از: تولیدات صنعتی در حال کاهش اند؛ کسری بودجه در حال افزایش است؛ و هزینه سوخت رو به افزایش است.

بوتون می نویسد: تولیدات و صادرات خودرو “در مرکز اقتصاد آلمان قرار دارند،” و اضافه می کند:

“ماشین آلات آلمان اروپا را به حرکت درآورده و رقیب لایق آمریکا و ژاپن محسوب می شوند. اما رقیب جدیدی وجود دارد: چین. رشد بخش صنایع خودرو در چین همه رقبا را تعقیب می کند اما مدل حساس به صادرات آلمان امکان دارد که در معرض خطر از جانب خودرو های برقی چین باشد. در بهترین حالت، امواج سهمگین رقابت است که به مازادهای درآمد لطمه وارد می کند و آلمان را تضعیف می کند. در بدترین حالت، صنایع اصلی با دستمزدهای بالای آلمان آن را از درون تهی می کند.”

عرضه انرژی ارزان، که خط لوله نورد استریم ۱ آن را تولید می کرد، در تحلیل بوتان به کاربرده می شود:

“مدل اقتصادی آلمان کالاهای تولیدی برای بازار چین صادر می کند. رقبای آن در چین پیش از این یک مشکل عمده بوده اند اما این مشکل با بالا رفتن هزینه های انرژی شدت یافته است. آلمان زمستان ۲۰۲۳ را بهتر از آنچه که من انتظار داشتم با رایانه های سنگین و هوای خوب گذراند. این فرمولی برای بلند مدت نیست (جدا از بحث واهی هیدروژن). من راه گریزی برای آلمان از گاز گرانقیمت طبیعی مایع شده نمی بینم.

هفته گذشته، وزیر اقتصاد آلمان روبرت هابک واقعیت ناگواری را ارائه داد. او گفت که به خاطر قیمت بالای انرژی، آلمان با پنج سال دشوار صنعت زدایی مواجه است. او درخواست رایانه های بیشتری برای انرژی جهت عبور از تنگنای اقتصادی تا حدود ۲۰۳۰ کرد، تا وقتی که به تخمین او انرژی سبز کنترل اوضاع را بدست بگیرد.

مشکلی که این درخواست دارد مربوط به بودجه است. کشورهای منطقه پولی یورو به کسری بودجه کمتر از ۳ درصد محدود می باشند. کسری بودجه آلمان در حال حاضر ۴.۲۵ در صد است، بیشتر از ۲.۶ درصد از سال گذشته. برآوردهای وزارت دارایی پیش بینی می کند که کسری بودجه در سال ۲۰۲۶ به ۷. ۵ درصد برسد اما فرض را بر این می گذارد که همه یارانه های انرژی خاتمه می یابند. اما مسئله اصلی اینجاست: آنها یا باید یارانه ها را قطع کنند و صنایع را از دست بدهند و یا اینکه یارانه بدهند و ضابطه های کسری بودجه را زیر پا بگذارند.

برای چندین سال، آلمان مامور پلیس نظام کسری بودجه در اتحادیه اروپا بود و کشورهای پیرامون ممکن است که بخواهند بخشی از داروی خودش را به آن تجویز کنند و همچنین مردم آلمان از نظر اقتصادی معروف به ریاضت کش هستند. مسئله این است که حتی اگر رایانه های بالا باقی بمانند، صنایع آلمان تحت فشارهای سنگین خواهند بود. از طرف دیگر، رایانه ها هنوز نیاز به افزایش دارند.

فرصتی برای استفاده از رایانه های بزرگ وجود دارد اما دولت باید تصمیم بگیرد که بودجه مالی را صرف کمک به صنایع، انتقال سبز یا ترکیبی از هردو به کند. در حال ایده آل، رایانه ها باید تا حد مقدور به کار گرفته شوند اما نگرانی من این است که غریزه های قدیمی در مورد مصرف چیره شده و اقتصاد آلمان را محکوم به فنا کند.

از دست دادن گاز ارزان روسیه، همچنین روی کنسرن بی ای اس اف (BASF) تولید کننده شیمیایی چند ملیتی  تاثیر گذاشته است، که بیش از ۵۰۰۰۰ نفر در کشور برای آن کار می کنند. این کمپانی یک رشته از برنامه های کاهش در هزینه ها را از وقتی که خطوط لوله های گاز تخریب شده اند اعلام کرده است. هزاران کارگر از کار برکنار شده اند، و یکی از تسهیلات عمده اش را بسته است.  یک گزارش خبری از صنایع در مورد کاهش در هزینه ها توضیح می دهد که جنگ اوکراین «عرضه گاز طبیعی را در اروپا شدیدا کاهش داده است و صورتحساب انرژی بی ای اس اف در اروپا را ۲.۹ میلیارد دلار افزایش داده است.»

مقاله بوتان، مثل دیگر مقالاتی که در این گزارش بررسی شده است، اشاره ای به علت اصلی کاهش عرضه گاز طبیعی در اروپا نکرده است. و نگفته است که تخریب خطوط لوله های گاز کمپانی بی ای اس افBASF را مجبور کرد که پروژه سرمایه گذاری ۱۱ میلیارد دلاری اش را در یک مجموعه بسیار مدرن که از آن به عنوان “استاندارد طلایی” برای تولید پایدار استقبال شده بود، تغییر دهد. این پروژه در چین ساخته خواهد شد.

«ما بطور فزاینده ای نگران بازار داخلی هستیم،» در آوریل گذشته مدیر اجرایی بی ای اس اف مارتین برودرمولر به سهامداران گفت: «سودآوری دیگر در حدی که  باید باشد نیست.» او اضافه کرد که «این کمپانی بعد از چندین دهه سودآوری دائمی. سال گذشته در آلمان ۱۴۳ میلیون دلار ضرر کرد.» هارولد پینتر، که در سال ۲۰۰۸ فوت کرد، اگر زنده بود از طنزی که دولت بایدن درگیر آن است لذت می برد، چرا که دولت بایدن در تلاش برای حفظ سرمایه گذاری های سیاسی و اقتصادی اش در جنگ اوکراین بر علیه روسیه، به چین، دشمن دیگر کاخ سفید، چه بسا که کمک بزرگی کرده باشد.

منبع: مانتلی ریویو آنلاین

عنوان مقاله: سیمور هرش: هارولد پینتر درست می گفت

Notes

https://link.sbstck.com/redirect/b3c407f8-7a37-4978-b0fa-6b74feb25c2d?j=eyJ1IjoiMjIyY2UifQ.-MnNuZ-50qGXFtAk8Moebbb3coRbcXliOvG2u-zm640

https://link.sbstck.com/redirect/8321cdb2-7635-4602-be1a-731f52a98aff?j=eyJ1IjoiMjIyY2UifQ.-MnNuZ-50qGXFtAk8Moebbb3coRbcXliOvG2u-zm640

https://link.sbstck.com/redirect/ea2e0f2b-fa3e-40ff-8ef1-d89abb785d9d?j=eyJ1IjoiMjIyY2UifQ.-MnNuZ-50qGXFtAk8Moebbb3coRbcXliOvG2u-zm640

https://link.sbstck.com/redirect/6e4e23b2-154f-4a88-ac86-c7844dc702e6?j=eyJ1IjoiMjIyY2UifQ.-MnNuZ-50qGXFtAk8Moebbb3coRbcXliOvG2u-zm640

سیمور هرش روزنامه نگار تحقیقی و نویسنده پرسابقه آمریکایی است که در سال ۱۹۶۹ به خاطر کشتار می لای در ویتنام موفق به کسب جایزه ادبی پولیتزر شد. مقاله ای که در فوریه ۲۰۲۳ در مورد تخریب لوله های گازی نورد استریم ۱ و ۲ نوشته است انعکاس وسیع جهانی داشته است. 

https://akhbar-rooz.com/?p=213876 لينک کوتاه

0 0 رای ها
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

0 نظرات
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x