یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

یکشنبه ۳۰ اردیبهشت ۱۴۰۳

خیزش «زن زندگی آزادی» سرکوب شدنی نیست! 

یک هفته پس از سالگرد جان باختن دختر ایران و پایه گذاری «خیزش ژینا» مهسا امینی، حاکمیت زر و زور و تزویر تمامی امکانات خود را بسیج کرد تا آرامش گورستانی را در این روز و روزهای بعد به نمایش بگذارد. اشغال شهرها توسط نیروهای گارد ویژه و نیروهای ضد تروریست، افراد بسیج محلات و ادارات، نیروهای لباس شخصی، پنهان کردن اراذل و اوباش در پارکینگ ادارات از جمله جهاد سازندگی در میدان انقلاب برای حمله به مردم، فرستادن نیروی سپاهی و ارتشی به همه شهرهای کردستان و سیستان و بلوچستان، ارسال بیش از ۴۰۰ هزار پیامک تهدیدآمیز به مردم ایران، دستگیری زنان و مردان و جوانان شاخص صنفی و مدنی و سیاسی، اعلام احکام سنگین برای اسیران دربند، اخراج استادان دانشگاه، محروم کردن دانشجویان از تحصیل، همگی نشان از ترس تا حد مرگ حاکمیت از خلق بود. 

بستن آرامستان های شهرها، محاصره کردن خانه خانواده های جان باختگان، قطع اینترنت و یا کند کردن سرعت آن که هم اکنون نیز ادامه دارد، ترس پیش از موعد حاکمیت را خبر داد. حاکمیت مفلوک زر و زور و تزویر با همه لشگرکشی و حکومت نظامی اعلام نشده با بازداشت بیش از ۵۰۰ تن از هموطنان در روزهای ۲۵ و ۲۶ شهریور و کشتن بیش از ۱۰ نفر که بیشتر آنان در کردستان جان باخته اند نه تنها سراسیمگی خود و ترس از برخورد با مردم را نشان داد بلکه اعلام کرد که خیزش مردمی همچنان پا برجاست. برغم تبلیغات کر کننده، سکوت قبرستانی شکسته شد و مردم به میدان آمدند. پخش صدها هزار تراکت های دست نویس و چاپی در خیابان ها که گاه رزمندگان بطور علنی آن را به مردم می دادند و دعوت به اعتصاب همگانی در روزهای ۲۵ و ۲۶ شهریور می کردند، دیوار نویسی ها، سردادن بانگ «مرگ بر دیکتاتور» خواب آشفته دیکتاتور و فرماندهان و مافیای اقتصادی و فرهنگی را آشفته کرد. 

در محله نارمک تهران از روز ۲۴ شهریور دیوار نویسی و پخش تراکت های دعوت به اعتصاب عمومی بطور وسیع صورت گرفت به همین دلیل هفت حوض نارمک پر از ماموران ضد شورش و ضد تروریست بود. شهران، زیباشهر، صادقیه، یوسف آباد، توحید، آذربایجان، تجریش، هفت تیر، فاطمی، راه آهن، جوادیه، نه تنها نیروهای ثابت مستقر بودند بلکه لباس شخصی های موتورسوار نیز به گشت زنی شبانه در این محلات می پرداختند که سرکوب ترک بیشتری بر ندارد. در شهران و تاترشهر، میدان ولی عصر حتا آمبولانس و مینی بوس های فنس دار نیز خودنمایی می کرد. مسلحین نقاب دار که به جنگ مردم خود آمده بودند آن چنان شستشوی مغزی شده بودند که فکر می کردند واقعن به جنگ اعزام شده اند. یکی از افسران در جمع خانواده گفته است: «از چند روز قبل آماده باش بودیم و مرتب از سوی عقیدتی سیاسی در مورد گروه های مسلحی که قرار است به ما حمله کنند و افرادی که از بیرون مرزها برای جنگ آمده اند، صحبت می شد و ما از سایه خود ترسیده بودیم» این اظهارات شاهدی است بر آنچه در میدان فردوسی روز ۲۵ شهریور با حمله ۸ پلیس گارد ویژه و ۴ زن پلیس به دختر ۱۶ ساله بی روسری در پیاده رو رخ داد. مثل اینکه یکی از رنجرهای آموزش دیده آمریکایی را دستگیر کرده اند. دخترک فریاد می زد: «من فقط دارم رد می شوم» اما پلیس ترس زده او را دستبند زده با تمام خشونتی که یاد گرفته بودند به ماشین فنس دار بردند. جالب اینکه بقیه پلیس های ترس قورت داده با فریادهای دخترک همچون گرازهای وحشی باتوم ها را از نیام در آورده به سمت مردمی که به این رفتار حیوانی نگاه می کردند یورش آورده که کسی به کمک برنخیزد.

در همین روز مردمی را که در پیاده رو حرکت می کردند را باتوم نوازی کردند. لباس پوش های سیاه که چهره های خود را پوشانده بودند نمی دانستند با چنین هیبتی فقط ترس خود را به نمایش گذاشته اند و مردم از اینکه جوانانشان این چنین از دیدن مردم عادی شلوارهای خود را خیس کرده اند، متعجب بودند. 

خانمی در اتوبوس با اشاره به انبوه نیروهای پلیس و موتورهای نو می گفت: «اگر این همه خرج رو سر شکن مردم کنند، نصف اعتراض ها کم خواهد شد» 

از بسیاری از خانواده های پلیس خبر می رسد که جوانانشان اصلا خواستار درگیری و مردم آزاری نیستند و اگر مجبور شوند حتما تمرد خواهند کرد. در شهر کرج در بسیاری از محل های استقرار این یگان های پلیس دیده شد که آنان در وسط روز حتی جلیقه های ضد گلوله و تجهیزات خود را باز کرده در چمن ها و پیاده روها دراز کشیده بودند. در خیابان اردیبهشت مقابل دانشگاه تهران بیش از صد نفر از اعضای پلیس ضد شورش در پیاده روها خوابیده بودند و این نشان از اعتراض نهفته ایست که پلیس از خود نشان می دهد. این شیوه اعتراض پلیس ناراضی را می توان در روز یکشنبه ۲۶ شهریور در روبرو شدن با اعتراض بازنشستگان تامین اجتماعی کرمانشاهی دید که به بازنشستگان معترض و شعار دهنده پشت کرده بودند.

نیروهای پلیس هم کالاها را گران می خرند و بار تورم و گرانی به آنها فشار می آورد و درگیر صاحبخانه و مشکالت درمانی و معیشتی و اول مهر دانش آموزان خود هستند و زندگی خوبی ندارند. باید خانواده های این نیروها را همچنان تحت تاثیر زندگی روزمره و اعتراضی قرارداد تا جوانانشان را در برخورد با مردم خنثی شوند. 

در جمعه خونین سیستان و بلوچستان این مردم بودند که بازهم برغم لشگرکشی اعتراض کردند و اعتصاب عمومی روز شنبه را به تصویر کشیدند. زخمی شدن ۷۰ نفر و کشته شدن ۲ شهروند بلوچ نشان از خاموش نبودن جنبش دارد. شعار :«مرگ بر ستمگر چه شاه باشه چه رهبر» همچنان طنین انداز اعتراضات بود.  

در روز جمعه مسجد پناهگاه مجروحین بود. روز شنبه زاهدان، چابهار، راسک، نوبندیان، خاش، سوران، سرباز در اعتصاب عمومی مطلق رفت. 

آنچه مشهود است وقتی فعالان جنبش در داخل باشند آتش اعتراضات شعله بیشتری خواهد گرفت. 

خیزش ژینا نشان داد سرکوب شدنی نیست. باز هم تراکت ها پخش خواهند شد، باز هم شعار نویسی دیوارها ادامه خواهد داشت و از همه مهمتر پدران همین نیروهای گول خورده پلیس در یکشنبه ها، دوشنبه ها، سه شنبه های اعتراضی فریاد:«تا حق خود نگیریم از پا نمی نشینیم» را سر خواهند داد. 

باید متحد شد، گروه های کوچک اعتراضی درست کرد و به پیشواز ۱۶ آذر مهیا شده رفت. فرزندان ما چشم امیدشان به ماست آنها را رها نخواهیم کرد و تجربه خود را در اختیارشان قرار خواهیم داد. 

پیشتازان عدالت و آزادی – مهر ۱۴۰۲

https://akhbar-rooz.com/?p=218980 لينک کوتاه

5 1 رای
امتیازدهی به مقاله
اشتراک در
اطلاع از
guest

2 نظرات
تازه‌ترین
قدیمی‌ترین بیشترین رأی
بازخورد (Feedback) های اینلاین
مشاهده همه دیدگاه ها
الف باران
7 ماه قبل

…نصف مردان ارث می‌برند، در زمینه حضانت فرزندان با یک رژیم متحجر روبرو هستند.ورود به دانشگاه، مشاغل دولتی و…اگر غیرممکن نشود حتما سخت خواهد شد. از ورود آنها به استادیوم‌ های ورزشی جلوگیری می‌کنند. حق آواز خوانی ندارند و…. آنچه را که این حاکمیت به زنان ایرانی تحمیل می‌کند، حتی مورد تائید بخش مذهبی مردم ایران نیز نیست. فقط اقلیت نادری از این عقب‌ ماندگی فکری حمایت می‌کنند.رژیم سرمایه‌داری جمهوری اسلامی به جای آن که به این مطالبه منطقی جامعه ایران و نه تنها زنان پاسخ مثبت دهد به عناوین گوناگون در پی ایجاد معذورات موجه است. نخست مدعی بودند که احکام اسلامی آن را می‌طلبد آنها نمی‌توانند از این احکام عقب‌ نشینی کنند. استدلال این آقایان در بدو امر صرفا حیثیتی و اخلاقی بود. به تدریج آن را با دست نمایندگان انتصابی خودی مجلس شورای اسلامی به صورت قانون در آورده‌اند که فاقد متن صریح است و به شدت مورد نقد حقوق دانان ایرانی قرار گرفت..ناتمام

الف باران
7 ماه قبل

خشم انباشته سرباز کرد
هزاران نفر خود جوش به خیابان‌ها برای اعتراض آمدند و به عواقب و نتایج کار خود نیز نیاندیشیدند و این در عین اینکه قابل فهم و محقانه بود. به علت خودروئی و فقدان رهبریت با شکست روبرو شد و به نتیجه  نرسید. البته نمی‌توان مردم خشمگین را سرزنش نمود که به چه خاطر به ندای وجدان انسانی خویش پاسخ مثبت دادند و خواهان رسیدگی و مجازات خاطیان شدند ، هرگز قادر نخواهیم بود این خشم و غضب انباشته ۴۴ ساله را که نتیجه منطقی زورگوئی، توهین و تحقیر زنان ایرانی است محکوم کنیم . باید رژیمی را محکوم کرد که برای حقوق نیمی از جمعیت ایران، برای مادران، خواهران، همسران و دختران این سرزمین ارزشی قایل نیست و با شبه استدلالات مسخره تلاش دارد این حق طبیعی انسانی را منکر شود.
حضور مردمی که  به خیابان آمدند فقط برای مهسا امینی نبود برای همه مهسا امینی‌های ایران بود . ایران یکپارچه مهسا امینی شده بود . مهسا امینی‌ها به خیابان آمدند زیرا از حقوق اجتماعی‌ مساوی با مردان برخوردار نیستند..ادامه

خبر اول سايت

آخرين مطالب سايت

مطالب پربيننده روز


2
0
افکار شما را دوست داریم، لطفا نظر دهید.x