در حالیکه اسرائیل به قتل عام نیروهای ارشد مزدور و مستشاری ایران در منطقه خصوصا لبنان و سوریه مشغول است، حکومت جرات کمترین واکنش را -حتی برای ظاهرسازی و فریب هواداران ساده لوح – در خود نمیبیند و به سکوتی خفتبار تن داده است و طبق معمول چنین موقعیتهایی قصد دارد، بار این تحقیر نفرتبار را فرافکنی کرده، بر سر مردم عادی تلافی میکند.
بدینصورت که با در بوق و کرنا کردن طرحی موسوم به نور بار دیگر به تهدید مردم برای رعایت حجاب اجباری پرداخته با باز کردن زنجیر نیروهای انتظامی و لباس شخصی خود و باز گذاشتن دست آنها، برای مردم خط و نشان میکشد.
این در حالی است که زنان و دختران شجاع ایرانی خصوصا بعد از جنبش “زن، زندگی و آزادی” به شدت بر حق اولیه خود در انتخاب پوشش پای فشرده، فضای کلی جامعه -با و بدون حجاب- نیز بر مدار رواداری و همزیستی مسالمت آمیز میگردد و وارد فضای جدیدی شده است و این یعنی حکومت فقط به دنبال بحران آفرینی و ایجاد فضای سرکوب در جامعه است تا با تمرکز بر آن شکستهای سنگین اخیر خود را به بوته فداموشی بسپارد و از سر خط خبرها خارج کند.
تنش و تعارضی که طبعا در خط اول سلامت و جان زنان جامعه را تهدید میکند.
بنابراین این وظیفه عمومی برای آحاد جامعه است تا در کنار زنان شجاعی که بر حق خود در انتخاب پوشش پایبند هستند، بایستند و خصوصا ضرب اولیه این هجمهی از سر زبونی و ناتوانی حکومت را تا حد ممکن بگیرند. به این صورت که با بیشترین همدلی و اتحاد ممکن از کسانی که مورد تعرض مزدوران حکومتی قرار میگیرند دفاع نمایند و مانع دستگیری و بازداشت آنان گردند.
بدون شک همراهی افراد جامعه و حمایت آنان از یکدیگر باعث خواهد شد تا هزینه اقدامات تهاجمی حکومت، برای مزدوران پیاده نظام آن بالا برود و آنان را به عقبنشینی و تسلیم وادار کند.
اتفاقی که بارها و بارها وقتی مردم در کنار هم بوده و از حقوق انسانی یکدیگر، فرای اعتقادات شخصی، دفاع کردهاند، پیش آمده است
شاید با این شکست خفت بار رژیم ایران در حمله به اسرائیل که ۹۹ درصد از موشکهای قلابیاش توسط پدافند اسرائیل نابود شدند درسی به محور مقاومتی ها برای تمرکز مبارزه بر ضد سرکوب داخلی بدهد. آنقدر که اینان اشک تمساح برای فلسطین ریختند و ظلم به زنان و دختران کشور خودشان را فراموش کردند شرم آور است. عبارت بالا “قتل عام نیروهای ارشد مزدور و مستشار ایران در منطقه” بسیار سزاوار است.